eitaa logo
شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه 09129317823
1.3هزار دنبال‌کننده
182 عکس
300 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه به حضرت عباس صلوات شور یا زمیپه حضرت عباس اب اورم عباس دلاورم عباس ای یاورم عباس می روی از دستم یک تنه هستی تو همه سپاه من ای لشگرم عباس می روی از دستم پیچیده خبر که سر دار افتاد علم از دست علمدار افتاد برسه تا کنار عباسش رو زمین حسین هزار بار افتاد امون ای وای امون از غربت دیدم سر تو خرد عمودو افتادی برابرم‌ عباس می روی از دستم‌ دیدم رو خاک افتاد دست علمدارت برادرم عباس می روی از دستم‌ سر تو تا بین ابرو واشد کنار پیکر تو بلوا شد همه از تو می برن یک سهمی دور تو معرکه ای بر پا شد امون ای وای امون از غربت بدونه تو می شه خیلی جسارت ها به این حرم عباس می روی از دستم نباشی تو می شه همسفر خولی که خواهرم عباس می روی از دستم تو نباشی می ره بین انظار گذرش می افته توی بازار تو نباشی زینبم پیر می شه می بینه بعد تو خیلی ازار امون ای وای امون از غربت رضا نصابی
هدیه به ارباب صلوات شور یا زمینه سیاه پوشان و محرم سبک م زمانه گریه بر ارباب عالم شد مشکی بپوشید که بازم محرم شد دوباره باز شعرو نوحه ی محتشم نقش به روی هر بیرق و پرچم شد اسم تو دوباره تکثیر می شه باز هوای شهر نفس گیر می شه بیاد هر کسی تو روضت اقا از گناه و زشتی تطهیر می شه وای من وای من ای حسین به تن کنید رخته عزای ارباب و فبک علی الحسین موقع ماتم شد کنار قتلگاه با سوزو اشک و اه روضه خونت زهرا با قامته خم شد تورو وقتی تک و تنها دیدن به حال زار تو می خندیدن توی فرصت کم و کوتاهی عبا و عما مت و دزدیدن وای من وای من ای حسین تا افتادی بر خاک روی لبه زینب نوای محزونه حسین حسینم شد زیر سم مرکب اخر تنه پاکت چه نامرتب شد چه نا منظم شد هر چی داشتی به غنیمت بردن همه ی تنت رو غارت بردن تا دیدن به روی خاک افتادی اهل خیمه رو اسارت بردن وای من وای من ای حسین رضا نصابی
هدیه به ارباب صلوات شور یا زمینه سیاه پوشان و محرم سبک م زمانه گریه بر ارباب عالم شد مشکی بپوشید که بازم محرم شد دوباره باز شعرو نوحه ی محتشم نقش به روی هر بیرق و پرچم شد اسم تو دوباره تکثیر می شه باز هوای شهر نفس گیر می شه بیاد هر کسی تو روضت اقا از گناه و زشتی تطهیر می شه وای من وای من ای حسین به تن کنید رخته عزای ارباب و فبک علی الحسین موقع ماتم شد کنار قتلگاه با سوزو اشک و اه روضه خونت زهرا با قامته خم شد تورو وقتی تک و تنها دیدن به حال زار تو می خندیدن توی فرصت کم و کوتاهی عبا و عما مت و دزدیدن وای من وای من ای حسین تا افتادی بر خاک روی لبه زینب نوای محزونه حسین حسینم شد زیر سم مرکب اخر تنه پاکت چه نامرتب شد چه نا منظم شد هر چی داشتی به غنیمت بردن همه ی تنت رو غارت بردن تا دیدن به روی خاک افتادی اهل خیمه رو اسارت بردن وای من وای من ای حسین رضا نصابی
هدیه به امام حسین به حضرت زینب به حضرت زهرا صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه روضه مقتل عاشورا هر جایی خونده نشود بغل کن برای آخرین دفع تو خواهرت رو لحظه ی آخره و بزار ببوسم خنجرت رو بگیر بالا عزیزم کمی سرت رو 2 آنقدر صورت زخمی تو نکش به روی خاکا آنقدر دست و پا هی نزن جلوی چشم زهرا جاریه خونه تو روی خاک صحرا 2 غریب داداش.  غریب داداش. غریب داداش ای حسینم خولی و شمر و سنان و حرمله دزدن برادر حتی رحم نکردن و پیرهنت و بردن برادر چه بلایی سرت آوردن برادر نداری دیگه رمق آروم آروم میری تو از حال تن تو می کشن لشگری حسین من تو گودال بمیرم شده تنه پاکت لگد مال 2 روی تل بودم دیدم بی یاور و تنها شدی تو روی تل بودم دیدم دلواپس زن ها شدی تو با زحمت از روی خاکا پاشدی تو 2 غریب داداش. غریب داداش. غریب داداش. ای حسینم.   شمر اومد تو قتلگاه و رو تنه تو پا گذاشتش‌ چکمه هاشو روی سینه ی تو بی حیا گذاشتن جای بوسه گاهه مصطفی گذاشتن 2 زینت دوش نبی روی زمین دست و پا می زد شمر اومد تو قتلگاه با خنجرش ضربه ها می زد ضربه هاشو بی هوا از قفا می زد 2 ترکیب رگای حنجره  تو بد جوری به هم خرد پیش چشمام عزیزم سره تو بد جوری به هم خرد کله پیکره تو بد جوری به هم خرد غریب داداش. غریب داداش.  غریب داداش ای حسینم پیرهنی که مادرت با حوصله نشست و با فتش آخرش دیدم سنان اومدو با نیزه شکافتش داغ تو روی دله زینب گذاشتن 2 ساربون اومدو انگشتره تو کشیده و بردش سره انگشتره تو انگشتت و بریدو بردش اشکای دخترتو ندبدو بردش غریب داداش. غریب داداش غریب داداش ای حسینم. رضا نصابی
شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه 09129317823
هدیه به امام حسین به حضرت زینب به حضرت زهرا صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و
😭😭😭😭😭🙏🙏🙏🙏🙏سلام عرض ادب خدمت استاد بزرگوار اقای کربلایی رضا نصابی خوش به سعادتتون احسنت برشما التماس دعا😭😭😭😭🙏🙏🙏
🎶 ☑️بند اول مسلمم و غریب این دیارم غیر خدا کسی رو من ندارم لحظه ی آخره با چشم خیسم اسم تو رو به روی لب میارم مردم این شهر ندارن حیایی معروفن اهل شهر به بی وفایی نقشه کشیدن واسه ی کشتنت داره سرِ تو اینجا ماجرایی مردم کوفه بی حیا و پستن توو بی وفایی همه شون یه دستن با دست بیعتی که داده بودن با سنگاشون دندونم شکستن حسین حسین حسین حسین جان ☑️بند دوم این کوفیا خیلی دادن عذابم تشنه بودم حتی ندادن آبم اونایی که نامه نوشته بودن با سنگ دادن تو کوچه ها جوابم چشمای من از غم تو پر آبه از غم غربتت توو اضطرابه حرمله داره توی این شهر برا علیِ اصغره ربابه تو سرشون دارن هزار تا فتنه تو بازاراشون پرِ تیر و دشنه ترسم اینم سر تو رو بِبُرن به زیر تیغا با لبای تشنه حسین حسین حسین حسین جان ☑️بند سوم تا وقت داری کوفه نیا و برگرد می شنوی تو اگه صدامو برگرد گوش بده ای پسر عمو میشنوی بغض صدای گریه هامو برگرد سرم جدا بشه فدای سرت اصلا فدای علیِ اصغرت آخرشم بی یار میشی میدونم لشکر کوفه میریزن روو سرت سرم جدا بشه فدای سرت اصلا فدای دختره مضطرت سرم فدای رینب صبور و فدای چشم خیس آب آورت حسین حسین حسین حسین جان ☑️بندچهارم با دو تا چشم غرق خون و تارم میگه نیا ای همه ی قرارم ببین پسر عمو حالم خرابه برای غربتت دارم میبارم می ترسم آخرش تو نیمه جون شی‌‌ از روی مرکبت تو سر نگون شی می ترسم آخرش رو خاک صحرا بیفتی عریون و تو غرق خون شی می ترسم اینجا بدنت رها شه سهم تن تو تنها بوریا شه‌ می ترسم آخرش یه روزی زینب«س» هم سفر خولیه بی حیا شه‌