eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
628 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رابطه پدر و دختر بسیاری از زنان موفق در دوره کودکی و نوجوانی، پدرانی داشته‌اند که استعداد و احساسات مربوط به جذابیت و دوست‌داشتنی بودن را در آن‌ها پرورش داده‌اند. در واقع، این زنان در طول زمان شکل‌گیری شخصیت، به طور مستمر از جانب پدران‌شان مورد احترام بوده و هیچ‌گاه ، ضعیف شمرده نشده‌اند. دخترانی که در سن بلوغ رابطه بهتری با پدران‌شان دارند، بدون شک در تحصیل و دوست‌یابی موفق‌تر بوده و متعاقب آن، رابطه زناشویی بهتری نیز با همسران‌شان خواهند داشت. به عبارتی، حاکمیت بهداشت روان در خانواده می‌تواند دخترانی نیرومند را تربیت کند که همگام با قوانین خانه، شرایط اجتماعی و چارچوب‌های آن را درک کرده و بدون این‌که تسلیم هیجانات عاطفی شوند، مسیر موفقیت را طی می‌کنند. از این‌رو، پدر نقش بسزایی در شکل‌گیری شخصیت زنی دارد که خود و اطرافیانش او را موفق می‌دانند. @rkhanjani
هرگاه فرزندتان از شما پرسید چرا؟! به او جواب دهید: خودت چی فکر می‌کنی؟ این روش چهار مزیت دارد: - پرسیدن اتوماتیک‌وار چرا را از سر کودکتان می‌اندازد. - به شما و کودکتان نشان می‌دهد بیشتر از هر چیزی که فکر می‌کنید می‌داند. - باعث می‌شود که کودکتان به جای اینکه برای جواب به شما وابسته باشد، از مغز خودش استفاده کند. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️مرغ دل پر مےڪشد گاهے مسافر مےشود 🌴در حریمے ڪه ڪبوتر نیز شاعر مےشود ☀️یڪ سلام از دور،سهم ما ڪبوتر زاده ها 🌴چشم دشمن ڪور، دل اینگونہ زائر مےشود 💐 @rkhanjani
نسیم فقاهت و توحید
#دام_شیطان😈 #قسمت_هیجدهم 🎬 بابا هی گریه میکرد ومیگفت,دختر باهوشم,دخترنابغه ام,دختر نخبه ام,مگه تونب
😈 🎬 سرم را تکون دادم وبه گوشه ی اتاق جایی که اون شیطان خبیث باچشمای آتشینش ایستاده بود, نگاه کردم. آقای موسوی از درون کیفش یک نوشته درآورد فک کنم سوره ی جن با چهار قل بود,آویزون کرد چهار گوشه ی اتاق... یک‌دفعه دیدم خبری از اون شیطان نیست,ناپدید شده بود ,اما وقتی خوب نگاه کردم دیدم از پشت پنجره ی اتاق زل زده توچشام,با چشام به پنجره اشاره کردم آقای موسوی منظورم را فهمید,پاشد پنجره را که مامان برای تهویه هوا باز گذاشته بود بست و پرده هم کشید. خوشحال بودم که یکی پیدا شده بدون این‌که کلامی حرف بزنم ,می‌فهمه و باورم داره , آخه می‌ترسیدم آقای موسوی هم مثل بابا و مامان فک کنه من دیوونه شدم. آقای موسوی در را باز کرد و بابا را صدا زد و گفت: آقای سعادت من یک لحظه بیرون میایستم ,شما دست‌های دخترتون رو باز کنید. بابام باترس گفت:مطمئنید خطری نداره؟؟آخه می‌ترسم مثل امروز یکدفعه به جایی حمله کنه... موسوی:نه آقای سعادت,اتفاقا دخترخانمتون ازمن و تو هم هوشیارتر و فهیم تره,اون حرکتش هم علتی داشته که اگرصلاح بود بعداً به شما عرض می‌کنم. حالا چادرم راسرکردم و راحت نشستم روصندلی کنارمیز مطالعه ام, دوباره آقای موسوی آمد ,داخل و گفت: دخترم به من اعتماد کن از اولین روزی که وارد این حلقه شدی تا همین ساعت را,هر اتفاقی افتاده برام بنویس.. شروع کردم به نوشتن, آقای موسوی هم رو به قبله مشغول خوندن دعاهایی از داخل مفاتیح شد... ... ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎@rkhanjani ‎‌‌‎‌‎
ما هیچ الهی همه تو... ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
باید این رو داشته باشیم که تا زنده ایم آخر خط وجود نداره فقط نباید بزاریم مشکلات تلنبار بشن چون حل کردن مشکلات تلنبارشده سخت تر میشه ... 🌱 ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بـَـس اسـت دیـگـر دوری...! |صَلی اللّهُ عَلیَک یا اباعَبدِالله🍃 ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِى بِلِسانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ با زبانی می‌خوانمت که از شدت گناه توان سخن گفتن هم ندارد بپذیر بنده پشیمانت را🍃 ———🌻⃟‌———— @rkhanjani 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا