eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
646 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
زنان مهدوی را دست کم نگیرید 🔷 زنان مهدوی، اگر نتوانند مانند حضرت زهرا (سلام الله علیها)، سرباز امام زمانشان باشند؛ 🔶 مانند حضرت ام البنین(سلام الله علیها)، مربی سربازان امام زمان میشوند. 💢 راهت را برای عاقبت بخیری انتخاب کن: برای امام زمانت فاطمه ای یا ام البنین؟ ╭═🌼⊰🌺⭐️🌺⊱🌸═╮ @rkhanjani ╰═🌸⊰🌺⭐️🌺⊱🌼═╯
20_پروردگارا_ما_به_خودمان_ظلم_کردیم.mp3
597.1K
✅ پروردگارا، ما به خودمان ظلم کردیم. 🎙 استاد حائری @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ ســلام امـــام زمـــانم❣ ✨از قعر زمین به اوج افلاک سلام 🍃از من به حضورحضرت یارسلام ✨صبح است دلم 💓هواییت شد 🍃 💖از جانب قلب من بر آن یار سلام 🍃🌸الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌸🍃 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقطه تمرکز شیطان.mp3
3.51M
📍نقطه تمرکز شیطان 🔺شیطان ،معاویه رو برای نماز صبح بیدارمیکنه اما..... 🎵حجت‌الاسلام والمسلمین 🏴 @rkhanjani
✍️ حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) : ✅ بدانید هیچ چیزی مؤمن را به خدا نزدیک نمی کند، مگر آنکه : ⇦ نماز شب ، ⇦ تسبیح و تهلیل گفتن ، ⇦ استغفار و گریه های نیمه شب ،⇦ خواندن قرآن تا طلوع فجر ، ⇦ متصل نمودن نماز شب به نماز صبح، پس هر که چنین باشد ، او را بشارت می دهم به فراوانی روزی که بدون رنج و زحمت و زور بازو به دستش آید . 📚 ارشاد القلوب ، ج ۲ ، ص ۱۷ . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌@rkhanjani
پس از ملال، محال است خرّمی نرسد همیشه از عقبِ ابر، آفتاب شود ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نسیم فقاهت و توحید
💗نگاه خدا💗 #قسمت_سی‌وشش سر میز شام گفتم: - من ساعتای دانشگاهمو عوض کردم -چرا؟ -یه کم ساعتاش سخت بود
💗نگاه خدا💗 - نه ،از ترسه ،ببخشید من باید برم ،کلاسم داره شروع میشه. دم در کلاس منتظر شدم تا کلاس یه کم پر بشه. از دور یاسری را دیدم. سریع رفتم در کلاس نشستم. یاسری وارد کلاس شد. کنار صندلی من ایستاد. منم سرم روی کتابم بود. از کنارم رد شد. نفس عمیقی کشیدم. بعد تمام شدن کلاس سریع به نماز خانه رفتم. صدای اذان بلند شد. چند نفری وارد نماز خانه شدند. -سلام خواهر سارا.اینجا چیکار میکنی؟ ساحره بود. - اومدم تو سنگرم قایم بشم. -چه خوب ! فقط مواظب باش تیراتو به خودی نزنی - باشه حواسم هست - من برم نماز بخونم بر میگردم پیشت "چه آروم نماز میخونه ،انگار با قلبش میخونه" بعد از نماز ساحره کنارم نشست. -از قیافه ات پیداست که درحال مردنی بیا بخور یه کم جون بگیری. - دستت درد نکنه ،خیلی گرسنه ام بود. ساحره از خودش و محسن حرف زد، ساحره و محسن پسر عمو ،دختر عمو بودند، عشقشان از بچگی بود ،که بلاخره به هم رسیدند. منم از زندگیم گفتم از مادری که تنهام گذاشت ،فقط داستان ترکیه را نگفتم ،نمی‌خواستم فکر بدی درباره‌ام کند. -نمیدونم چی باید بگم .ولی دلم روشنه که اتفاقای خوبی میافته برات ساراجان. - من که امیدی ندارم. از نماز خانه خارج شدم. امیر طاها هم از نماز خونه امد بیرون. لحظه‌ای نگاهمان در هم گره خورد. سرم را پایین انداختم از کنارش رد شدم. کلاس که تمام شد رفتم سوار ماشینم بشم که دیدم یکی روی ماشین خط کشیده نوشته «منتظرم باش» میدانستم کار یاسری است. ولی مهم نبود برام ماشین را بردم تعمیر گاه. همانجا منتظر شدم تا آماده شود تا برسم خانه ساعت هفت و نیم شب شده بود. گرسنه بودم. مریم روی مبل نشسته بود ،امیرم روی پایش خوابیده بود. -سارا جان الان میام یه چیزی میدم بخوری - نه نمیخواد بیای من خودم یه چیزی میخورم. - ماکارانی درست کردم برو واسه خودت بکش. غذا خوردم و ظرفم را شستم. - مریم جون دستتون در نکنه ،من غذامو خوردم باز بیدارم نکنین. - نوش جونت باشه عزیزم شب بخیر. کم‌کم با مریم دوست شدم. بعضی وقتها کنارش می‌نشستم و از شوهرش می‌پرسیدم. با اینکه خیلی مهربان و دوست داشتنی بود ولی هیچ وقت نمیتوانست جای مادرم را بگیرد. پنجشنبه بود من باخیال راحت میتوانستم بروم دانشگاه. -سارا،سارا - عع زشته ساحره اسم کوچیکشو صدا میزنی! - خیلی خوب خانم رضوی! - سلام - سلام خوبی؟ - ممنونم. یه دفعه محسن صدایش بلند شد -امیر طاهااا.. -واا خودت چرا اسم کوچیک صدا میزنی؟ -چون من یه مردو صدا زدم عزیزم. از کل‌کل کردن‌هایشان خنده‌ام گرفت. - سلام محسن به بازوی امیر طاها زد. -چته حاجییی ،نبینم غمت وو ادامه دارد 🏴 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش: ازدواج يک مرد درون گرا با يک زن برونگرا را چگونه ميبينيد ؟در اين مورد بايد چه نکاتي رعايت شود پاسخ: از موارد شرط همتايي (هماهنگي روحي و رواني) است؛ و يا به عبارت دقيقتر (همگوني شخصيتي). از نظر علمي در روانشناسي شخصيت، طبقه بندي هاي متعددي نسبت به شخصيت افراد صورت گرفته كه يكي از معروف ترين انها، تقسيم بندي (برون گرايي) و (درون گرايي)است. پژوهش ها نشان داده اند كه يكي از ويژگي هاي شخصيتي موثر بر موفقيت و تداوم زندگي زناشويي ميزان برونگرايي و درونگرايي زوجين است. نتايج پژوهش هايي كه در مورد تاثير اين عامل بر زندگي زناشويي انجام شده ، نشان داده اند خانواده هايي كه در آنها مرد كمي (فقط كمي) از زن برونگرا تر است، موفق ترهستند.ولكن بصورت كلي توصيه مي شود كه زن و مرد از نظر اين ويژگي خيلي فاصله با هم نداشته باشند. ولكن اگر فاصله آنها در اين ويژگي خيلي زياد باشد، اينجا مثلا زني كاملاً برونگرا است دوست دارد تعطيلات آخر هفته را در جمع دوستان و آشنايان بگذراند ولي مرد مايل است تنها باشد و يا با همسرش باشد. انچه اجمالا ميتوان گفت اين است كه: چون (درونگرايي) و (برونگرايي) يك امر نسبي است و در حقيقت يك (طيفي) است كه ميتوان از شماره 1 (درونگراي محض) تا 100 (برونگراي محض) شماره بندي كرد. و از طرف ديگر، برونگرايي صِرف (از خود بيخود شدن) يا درونگرايي صِرف (رهبانيت و گوشه گيري) هر دو نامطلوب است؛ پس بايد بگوييم: براي يك زندگي مطلوب ، نميتوان گفت افراد درونگرا با تيپ خود و بالعكس برونگرا با هم گروه خود ازدواج كنند؛ بلكه بايد تعادل ايجاد شود. ليكن در عين حال، براي جلوگيري از درگيري ها و عدم تفاهم اينده بايد فاصله ي زيادي نباشد، يعني مثلا تا بيش از 20 يا 30 شماره فاصله نباشد (كه طبيعيست). فرضا كسي كه شماره اش 20 است با كسي كه 80 است، 60 شماره اختلاف داشته باشد، زندگي آرامي نخواهند داشت. بنابراين هر فرد بايد ميزان درونگرايي و برون گرايي خودش را بسنجيد و اگر تفاوت خيلي زياد نبود مي تواند با فرد مقابل که خصلت مقابل را دارد، ازدواج كنيد. همچنین کمک از مشاور در جلسات مشاوره پيش از ازدواج و از تست هاي روانشناسي پيرامون اين موضوع بسیار مؤثر است. 🌺 ☘🌺@rkhanjani 🌺☘🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊امام على عليه السلام: حريص، همواره در رنج است الحَريصُ تَعِبٌ 📚غررالحکم، حدیث3759 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @rkhanjani
🕊خیلی مرتب و منظم بود طوری که.... @rkhanjani
🔰بیان تذکّر در قالب نامه ✳️ پس از این که مدّتی به وسیلۀ این کارها توانستید رابطۀ رفاقت‌آمیز با او برقرار کنید، شما یا پدرش، هر کدام که رابطۀ رفاقت‌آمیز بیشتری با او برقرار کرده‌اید، در قالب یک نامه این نکته را تذکّر دهید و از او هم بخواهید در قالب نامه، پاسختان را بدهد. البتّه در نوشتن این نامه، به این نکات توجّه کنید: 1⃣ لحن نامه، توبیخی نباشد. 2⃣ لحن نامه، دستوری نباشد. 3⃣ لحن نامه، رفاقتی و مشفقانه باشد. 4⃣ حواستان باشد که لحن نامه، بچّه‌گانه هم نباشد. 5⃣در نامه، فقط به این عیب اشاره نکنید؛ بلکه خوبی‌های او را هم متذکّر شوید تا احساس نکند شخصیّت او در مقابل شما خُرد شده است. 6⃣ اوج نگرانی خودتان را از این مسئله بیان کنید. 7⃣ دلایل نگرانی خودتان را هم بنویسید. مثلاً این که خودتان گفتید که اگر به خواستگاری دختری بروید، نمی‌توانید صادقانه برخورد نکنید و باید به آنها بگویید که پسرتان اهل دود است. 8⃣ از او بخواهید اگر دلیلی برای کارش دارد، بیان کند. 9⃣ کمی هم احتمال تقصیر را به خودتان بدهید؛ یعنی در نامه بنویسید شاید در رابطۀ من و تو، کوتاهی قابل توجّهی از سوی من شکل گرفته که تو دست به این کار زده‌ای. اگر این‌چنین است، بگو تا خودم را اصلاح کنم. 🔟 حتماً دلایل خودتان را برای این که می‌گویید او سیگاری یا قلیانی است، بنویسید. مثلاً بنویسید که چندی است وقتی به خانه می‌آیی، لباس‌هایت بوی دود می‌دهد و وقتی با من حرف می‌زنی، از دهانت بوی سیگار استشمام می‌کنم. 1⃣1⃣ بعد از این، خیلی زود بگویید البتّه شاید هم اشتباه می‌کنم. اگر این طور نیست، بگو تا من خیالم راحت شود. ✅ پس از نوشتن نامه هم به هیچ وجه در رفتارتان، کوچک‌ترین تغییری ایجاد نکنید و مثل همیشه با او برخورد کنید. 🔰توسّل جُستن توسّل به اهل بیت علیهم السلام را هم فراموش نکنید. در دستورهای مرحوم آیة الله العظمی بهجت رحمة الله در این موارد، نماز «جعفر طیّار»، توصیه شده است. دعای بیست و پنجم صحیفۀ سجّادیه را هم فراموش نکنید؛ دعای امام سجّاد علیه السلام در بارۀ فرزندان. 📚تا ساحل آرامش @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش: شوهرم معتاده چيکار کنم؟؟زندگي ما از قطب جنوب هم سرد تره؟؟دوماه ازدواج کرديم پاسخ: افراد معتاد خصوصيات و حالات مختلفي دارند كه با شناخت آنها مي‌توانيم موضع گيري بهتري در قبال آنها داشته باشيم. در ابتدا به برخي از مهمترين اين حالات اشاره ميكنيم : 1. تغيير حالت در اخلاق و رفتار اين افراد سريع به‌وجود مي‌آيد. 2. كم حوصله و عصباني هستند و علّت معتاد شدن خود را به گردن ديگران مي‌اندازند. 3. معمولا حالت در خودماندگي و غمناكي دارند. چون كه معتادان روابطشان با مردم اجتماع خيلي كم ميشود. 4. اضطراب نيز جزء هميشگي زندگي آنها است كه ناشي از عدم توانائي در تحمّل مشكلات، درگيريها و محروميّتها آنها است. اما چه بايد كرد ؟ پيش از هر چيز به خداوند بزرگ توكل و از اهل‏بيت (ع) پيوسته بخواهيد كه در حل مشكل مدد و يارى كنند و سپس اين نكات را رعايت نماييد : 1. همسر شما گرفتار نوعي اعتياد شده و اين جزئي از واقعيت زندگي شماست و نمي شود از آن فرار كرد. 2. از مشاوره هايي كه در اين زمينه وجود دارد حتماً استفاده نماييد. 3. تعامل با معتاد و تلاش براي ترك دادن او، يك دو ماراتن است و بيشتر از شدت و سرعت، نياز به صبر و استقامت دارد. 4. با مشاور متخصص در تماس باشيد، يك دوره اعتياد شناسي بگذرانيد. 5. رفتارتان با او بايد محترمانه و صادقانه باشد. طوري كه اعتماد او را از دست ندهيد. 6. سعي نماييد رابطه عاطفي را حفظ كنيد و صريح و با ملايمت حرف بزنيد. همواره بكوشيد در برابر ناهنجارى‏هاى ذكر شده صبر، متانت و برخوردى پرمهر و عاطفه و منطقى داشته باشيد . 7. زمانيكه شما نسبت به همسرتان تغيير فكر دهيد رفتارتان هم تغيير مي كند. 8. سعي كنيد اعتماد به نفس و شخصيتش را بالا ببريد. او را در كارهاي معمولي و كوتاه مدت شريك كنيد و كارهاي مثبت اش را يادآوري كنيد. كاري كنيد كه روي حرف شما حساب كند. 9. روابط به ويژه از طرف شما نبايد آزار دهنده شود. با او تهاجمي و بلند صحبت نكنيد. گذشته هاي خراب را پيش نكشيد و در مورد حال حرف بزنيد. اگر مي خواهيد به چيزي در آينده دست پيدا كنيد، با پيش كشيدن گذشته ها به هيـچ كجـا نخواهيد رسيد. به چيزي كه اكنون در حال روي دادن است توجه كنيد. با فراموش كردن گذشته زودتر به توافق خواهيد رسيد. 10. وقتي رفتارهاي نامعقول و عجيب و غريب از او سر زد، مقابله نكنيد و با او بدرفتاري نكنيد. علائم بيماري را هم به شخصيتش ربط ندهيد. 11. مساله را عمومي نكنيد و به ديگران نگوييد. 12. غير از موارد خاص ، براي او تصميم نگيريد. اجازه بدهيد او هم مثل بقيه اهل خانه نظرش را بدهد. 13. در جمع طوري رفتار نكنيد كه او متوجه شود شما به خاطر وجود او و رفتارش شرمسار هستيد؛ اين كار به او ميدان مي دهد. 14. خيلي آرام و صميمي به او بگوئيد كه چقدر نگران رفتارها و از همه مهم تر، خودش هستيد. دليل بياوريد . اما زيادي وارد منطق و فلسفه نشويد. 15. هميشه، در رويارويى با مسائل و مشكلات خانوادگى، خود را در وضعيت طرف مقابل قرار دهيد و با قبول مسؤوليت‏ خود و شناخت انتظارات متقابل به حل و فصل اختلافات روى آوريد . @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مداحی امسال کجا برم؟ 😭 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
توقعاتی که از ديگران داريد ميله هايی هستند که با آن برای خودتان قفس می سازید! @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هميشه اين جمله را با خودت تكرار كن: «من مستحق آرامشم» ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ منوط به ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮑﻦ و ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻧﮑﻦ ﻣﺎ ﺁینه ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ،ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﻢ. ﻣُﺸﮏ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ، ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ، ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ. ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕﺮﻡ ﺑﺎ ﮐﯽ ﺍﻡ! ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ ﮐﯽ ﺍﻡ. ﻭ ﺍﯾﻦ يعنى رسيدن به آرامشى بى انتها. زندگیتون پراز تصمیم های درست و آرامش طولانی ❤️ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نسیم فقاهت و توحید
💗نگاه خدا💗 #قسمت_سی‌وهفت - نه ،از ترسه ،ببخشید من باید برم ،کلاسم داره شروع میشه. دم در کلاس منتظر
نگاه خدا💗 - اذیت نکن محسن -ععع محسن استاد ارمنی داره میره بریم سوالمونو بپرسیم. ساحره و محسن رفتند، منم میخواستم برم که، - خانم رضوی؟ - بله -من قبول میکنم اگه میشه آدرس محل کاره پدرتون رو بهم بدین. در شوک عجیبی بودم. آدرس محل کارو شماره تلفن را روی کاغذ نوشتم و دادم دستش. - خیلی ممنونم ،یاعلی. امیر طاها رفت و من اصلا یادم رفت تشکر کنم،یادم رفت ازش بپرسم که چرا نظرش عوض شد؟ خیلی خوشحال بودم. بعد از کلاس، پنج تماس بی پاسخ از عاطفه داشتم. قرار شد بعد از کلاس، باهم برویم بازار. کلاسم که تمام شد رفتم سمت ماشینم سوار شدم دیدم ،ساحره و شوهرش محسن ،با امیر طاها بیرون ایستادند. - ساحره جون جایی میخواین برین ،میرسونمت؟ -نه عزیزم مزاحم نمیشیم خودمون ماشین میگیریم میریم - نه بابا چه مزاحمتی بیاین سوار شین . امیر طاها گفت: شما برین من یه جایی کار دارم. ساحره و محسن سوار شدن و حرکت کردیم -ساحره جون اگه مشکلی نیست، اول بریم دنبال دوستم، بعد شما رو می‌رسونم. رسیدیم به خانه‌ی عاطفه. ساحره از ماشین پیاده شد به عاطفه سلام کردو عقب کنار محسن نشست عاطفه سوار شد و با محسن و ساحره احوالپرسی کرد حرکت کردیم. - عاطفه جان، ساحره جون و شوهرش هم دانشگاهیم هستن. - خیلی خوشبختم. ساحره و محسن را رساندیم. به سمت بازار حرکت کردیم. - خوب عاطی خانم کجا بریم؟ -بریم مزون یکی از دوستام ،حراج زده بریم ببینیم. مزون کارهای قشنگی داشت. چشمم به یک پیراهن بلند آجری با مروارید نباتی افتاد ،قیمتش هم در حراج خیلی خوب بود.یک روسری ابریشم خیلی قشنگ هم برای مریم گرفتم. - عاطفه اینا همه مال خودت گرفتی؟ - نه واسه عمه ام گرفتم! - واییی به فکر قلب حاجی هم باش که الان پیامک میره براش. ادامه دارد... 🏴 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این سه کلید در کامپیوتر مهم اند اما در زندگی مهمتر ! -کنترل کردن خودمان -پیدا کردن راه حل جایگزین -حذف موقعیت هایی که به شما تنش و انرژی منفی میدهند. @rkhanjani