eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
650 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم به مناسبت میلاد امام حسن علیه السلام پیر مردی ناآگاه از اهالی شام در مدینه، امام حسن (علیه‌السلام) را سوار بر مركب دید، آنچه توانست از آن حضرت بدگویی كرد، وقتی كه فارغ شد، امام حسن (علیه‌السلام) كنار او آمد، و بدو سلام كرد، و در حالی كه لبخندی بر چهره داشت‏به او فرمود: «ای پیرمرد! گمانم غریب هستی، و گویا اموری بر تو اشتباه شده، اگر از ما درخواست رضایت كنی از تو خوشنود می‏شویم، اگر چیزی از ما بخواهی به تو عطا می‏كنیم، اگر از ما راهنمایی بخواهی تو را راهنمایی می‏كنیم، اگر كمك برای باربرداری از ما بخواهی، بار تو را برمی‏داریم، اگر گرسنه باشی تو را سیر می‏نماییم، اگر برهنه باشی، تو را می‏پوشانیم، اگر نیازمند باشی تو را بی‏نیاز می‏كنیم، اگر گریخته باشی به تو پناه می‏دهیم. اگر حاجتی داری آن را ادا می‏نماییم، اگر مركب خود را به سوی خانه ما روانه سازی، و تا هر وقت‏بخواهی مهمان ما باشی، برای تو بهتر خواهد بود، زیرا ما خانه آماده و وسیع، و امكانات بسیار داریم.» هنگامی كه آن پیر ناآگاه این گفتار مهرانگیز نشات گرفته از حلم و صبر انقلابی امام حسن (علیه‌السلام) را شنید، آن چنان دگرگون شد كه اشك از چشمانش جاری گردید و گفت: «گواهی می‏دهم كه تو خلیفه خدا در زمینش هستی، خداوند آگاه‏تر است كه مقام سالت‏خود را در وجود چه كسی قرار دهد، تو و پدرت مبغوض‏ترین افراد در نزد من بودید، ولی اینك تو محبوب‏ترین انسان‏ها در نزد من هستی!» سپس او به خانه امام حسن (علیه‌السلام) وارد شد، و مهمان آن بزرگوار گردید، و پس از مدتی در حالی كه قلبش سرشار از محبت‏خاندان رسالت‏بود، از محضر امام حسن (علیه‌السلام) بیرون رفت. كشف الغمه، ج‏2، ص‏135; بحار، ج‏43، ص‏344 @Khanjanidroos
: 🔹ویژه ولادت (ع) 🔸مرحوم کليني نقل مي‌کند که وجود مبارک امام مجتبيٰ (س) مردم را به دو اصل علمي و عملي فرا خوانده است، فرمود: «کُونَوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِيْحَ الْهُدَي» تا آنجا که ظرفيت داريد ظرف دانش باشيد، هرگز به اين فکر نباشيد که بگوييد اين مقدار درس بس است، يا شهر من يا محلّ من به همين مقدار اکتفا مي‌کنند، يا حوزه به همين مقدار اکتفا مي‌کند، فرمود: تا نفس مي‌کشيد علم، ظرف علم جاي خالي نداشته باشيد. «وعاء» دانش باشيد!«کُونَوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ» ظرف دانش مشخص نيست اين نظير دريا نيست; الآن مشخص است اين درياها چقدر آب مي‌گيرد؛ اما روح آدم مثل اين دريا يا مثل اقيانوس يک حدّ مشخصي ندارد. 🔸اين بيان نوراني حضرت امير که از غرر بيانات آن حضرت است که فرمود: همه ظرف‌ها ظرفيتشان مشخص است و مظروف تابع ظرف است; هر اندازه که ظرفيت باشد مظروف مي‌تواند جا بگيرد و بقيه سرريز مي‌کند; اما درباره نفس ظرف تابع مظروف است، تا شما چه چيزي در اين ظرف بريزيد، اگر علم صحيح ريختيد، اين شرح صدر پيدا مي‌کند, اين ظرف بر ظرفيت او افزوده مي‌شود، اگر طمع ريختيد، آز ريختيد، حسد ريختيد کبر و غرور و منيّت ريختيد, فساد ريختيد, اين را تنگ مي‌کند. فرمود: «کُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ فِيْهِ» يعينی هر ظرفي حرف اول را مي‌زند و مظروف تابع ظرف است و به اندازه‌اي که ظرفيت هست مظروف ورود پيدا مي‌کند, بقيه بيرون مي‌ريزد؛ ولي علم اين‌چنين نيست، علم مظروفي است که بر ظرفيت ظرف مي‌افزايد:«کُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ فِيْهِ إِلا وِعَاءَ الْعِلْمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِع بِهِ» يعني مظروف اين ظرف را وسيع مي‌کند. 🔸اگر يک طلبه يا يک دانشجو وارد حوزه يا دانشگاه شد, براي سال اول ظرفيت داشت که ده مطلب ياد بگيرد، وقتي اين ده مطلب وارد صحنه جان او شد, اين روح را توسعه مي‌دهد; او بعداً مي‌تواند صد مطلب ياد بگيرد، اگر صد مطلب ياد گرفت, اين روح مشروح مي‌شود، شرح پيدا مي‌کند مي‌تواند پانصد مسئله ياد بگيرد، مظروف ظرف را توسعه مي‌دهد. اين علامت تجرّد علم است. وقتي روح قوي شد،انسان از امور بسياري مي‌گذرد، هرگز به چيز پَست هيچ عنايت نمي‌کند تا قصّه بخورد. 🔸بيان نوراني امام مجتبيٰ (س) است فرمود اين ظرف خالي را پُر کنيد, چه چيزي مي‌خواهيد بريزيد در آن؟ مي‌بينيد يک انسان کم‌مايه يک ساعت مي‌نشيند مي‌گويد و مي‌خندد و حرف‌هاي «لايضر و لاينفع» را وارد جانش مي‌کند، مرحوم آخوند, صاحب کفايه ـخدا غريق رحمت کندـ مثالي مي‌زند: کسي با آب شور اين درخت را آبياري مي‌کند، بعد مي‌خواهد آب شيرين بريزد, اين درخت ديگر جا ندارد. مگر آدم هر حرفي را مي‌زند؟ هر چيزي را مي‌شنود؟ فرمود:«کُونَوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ»; وعاء علم باشيد, هرگز همشهريتان، استادتان, اينها را نگاه نکنيد، ببينيد علومي که از اهل بيت رسيده است, اوج آن تا کجاست؟ 🔸وقتي آدم اينها را مي‌بيند خودش شرمنده است و راه هم باز است، اگر گفتند ظرف دانش بشويد معلوم مي‌شود راه باز است:«کُونَوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ»و هيچ کس نمي‌تواند بگويد که من نمي‌توانم، راه آن اين است که آدم وقتي يک مقدار از راه را ياد گرفت بعد توسعه پيدا مي‌کند, اين مظروف آن ظرف را توسعه مي‌دهد, بر خلاف همه ظرف‌ها که مظروف تابع ظرف است، اينجا ظرفيت ظرف، تابع مظروف است. بعضي تنگ حوصله هستند چرا؟ براي اينکه چيزي ريختند در اين که جا براي ديگري نگذاشت; اما «کُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ فِيْهِ إِلا وِعَاءَ الْعِلْمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِع بِهِ»؛ پس «کُونَوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ». حالا که ظرف دانش شديد «مصباح الهديٰ» باشيد درست است که آن ذوات قدسي اهل بيت، وجود مبارک سيد الشهدا (س) و ساير ائمه اينها مصباح هدايت و سفينه نجات‌ هستند؛ ولي گفتند علما ورثه انبيا هستند؛ يعني عالم هم مي‌تواند مصباح هدايت باشد; حالا آنها شمس هستند اين آقا شمع و چراغ است. فرمود:«وَ مَصَابِيْحَ الْهُدَي», عالِم بشويد که راه خودتان را تشخيص بدهيد, مصباح هدايت بشويد که ديگران را راهنمايي کنيد و راه ديگران را نبنديد; حداکثر کار عالم اين است که راه خودش را پيدا کند؛ اما مصباح شدن اين است که ديگران را هم راه مي‌دهد «کُونَوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِوَ مَصَابِيْحَ الْهُدَي». @Khanjanidroos
‌ 💐آخریه روزشیعه برات حرم میسازه حرم برای تو شه کرم می سازه 💐آخریه روز شیعه برات ضریح میسازه مثل ضریح شش گوشه بهش مینازه 💐خدا کنه حاجت ما یه روز روا شه بقیع خاکیتم مثل کرب و بلا شه 💐پنجره فولادمیسازیم حاجت میگیریم دخیل میبندیم و میگیم برتو اسیریم 💐آخربرات یه گنبد طلا می سازیم شبیه گنبد امام رضا می سازیم 💐سقاخونه به پا کنیم با شور و احساس سر قبر ام البنین مادر عبّاس @Khanjanidroos
✅ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﺩاﺭﻡ كه.اﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﻜﻨﻢ اﻳﺸﻮﻥ ﺧﺴﻴﺲ ﻫﺴﺘﻦ.ﭼﺠﻮﺭﻱ ﻣﻴﺘﻮﻧﻢ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺑﺸﻢ ك اﻳﺸﻮﻥ ﺧﺴﺎﺳﺖ ﺩاﺭﻥ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ و ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺝ ﻛﺮﺩﻥ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ? ✅کنار آمدن با همسری خسیس دشواریهای خود را دارد بویژه اینکه خسیس بودن صفتی است که ممکن است ویژگیهای منفی دیگری نظیر منفی نگری، لجبازی، کینه توزی و خودسر بودن را همراه خود داشته باشد. ضمن اینکه لازم است به اتفاق ایشان برای مشاوره حضوری پیش از ازدواج مراجعه کنید تا با مصاحبه و آزمون ابعاد شخصیتی شما برای یکدیگر کشف شود، می توانید با تحقیق و گفتگو و نیز رفت و آمد به سطحی از پاسخ سوال خود مبنی بر خسیس بودن یا نبودن وی دست بیابید. می توانید سطح نیازهای خود را با وی مطرح کنید، از وی بپرسید که الگوی دخل و خرج چگونه باید باشد؟ اهل رفت و امد هست یا خیر؟ آخرین باری که هدیه داده و یا گرفته چه موقع بوده است؟ ترجیح می دهد پس انداز داشته باشد یا خیر؟ اشیاء قدیمی و کهنه را نگه داری می کند یا نه؟ و... همانطور که اشاره شد در کنار طرح اینگونه سوالات لازم است رفتار وی در عمل نیز مورد ارزیابی قرار بگیرد. @Khanjanidroos
✅۸سال است ازدواج کردم .هرکاری میکنم همسرم بتونه پول پسنداز کنه اما اون اهل پسنداز کردن نیست .هروقت پول داشته باشه خرج می کنه هروقتم نداشته باشه سریعا ازکسی قرض می گیره.من چکارکنم این اخلاق همسرمن برطرف بشه. ✅ همین ولخرجی در نقطه مقابل خسیس بودن است. افرادی که ولخرجی می کنند ممکن است از این ابزار برای جایگزینی خلاء های عاطفی و یا راهی برای مبارزه با اضطراب و.. استفاده کنند. بنابراین ضمن اینکه لازم است موضوع را به اتفاق همسرتان با یک مشاور مشورت کنید، به اتفاق یکدیگر سعی کنید؛ - در امد و هزینه را بودجه بندی کنید - به اندازه نیاز پول به همراه داشته باشید و بیشتر از آن داخل جیب یا کیف پول قرار ندهید. - پول نقد را جایگزین کارت اعتباری کنید تا ارزیابی دقیقتری از مانده و رفته پول داشته باشید - از ابتدای دریافت حقوق و درآمد ماهیانه، لیست خرید را به صورت دقیق مشخص کنید و تصمیم بگیرید برای مازاد آن حساب پس انداز باز کنید. @Khanjanidroos
امیرالمؤمنین علیه السّلام میفرماید: ✅طوبى لِمَن ذَکَرَ المَعادَ و عَمِلَ لِلحِسابِ وَ قَنَعَ بِالِکَفافِ وَ رَضِیِ عَن اللهِ: خوشا بر احوال آن کس که یاد معاد کند و برای (روزِ) حساب کار کند و به حدّی از روزی که کفاف نیازهایش را میکند، قناعت نماید و از خداوند راضی باشد. @Khanjanidroos
🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 🍀💠💠 🌾💠 🍀 امام على عليه السّلام : هُوَ (رمضان) شَهْرٌ يَزيدُ اللَّهُ فيهِ الاَْرْزاقَ وَ الآجالَ وَ يَكْتُبُ فيهِ وَفْدَ بَيْتِهِ و...؛ [رمضان ] ماهى است كه خداوند روزى ها و عمرها را در آن مى افزايد و زائران خانه اش را معيّن مى كند. فضائل الشهر الثلاثة، ص ۱۰۸. 🍀 🌾💠 🍀💠💠@Khanjanidroos 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀
. حاج آقا مجتبی تهرانی ره : در بین ما هر کدام از ائمه (علیهم السلام) به یک خصلتی مشهور هستند. من امروز پیش خودم فکر می کردم، که از امام حسن (علیه السلام) به کریم اهل بیت تعبیر می شود. می دانید این یعنی چه؟ یک روایتی از خود امام حسن(علیه السلام) می گویم دارد که: « سُئِلَ الحَسَنُ (علیه السلام) مَا الکَرَم؟» از خود حضرت پرسیدند کرم چیست؟ من جای دیگر هم نرفتم. خود او که کریم است کرم را چه معنا کرده؟ « قال (علیه السلام) الإبتِداءُ بِالعَطیَّةِ قَبلَ المَسئَلَةِ » یعنی بدون درخواست اگر عطا کردی، آن وقت کریم هستی. می خواهم بگویم کجا می خواهیم برویم. امام حسن می داند ما چه می خواهیم. به خودش قسم می داند من چه می خواهم. ای کریم اهل بیت!... ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم! گوش این طائفه آواز گدا نشنیدست... . 🔹میلاد امام حسن (ع) تهنیت باد. 🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸 @Khanjanidroos
قال الامام الحسن(علیه السلام): إِنَّ أَحْسَنَ الْحُسْنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ همانا بهترین نیکی ها، اخلاق نیکوست. ...................... میلاد موفور السرور کریم اهل بیت، سبط اکبر، امام حسن مجتبی(ع) بر شما مبارک باد. ....................... @khanjanidroos
💠 نامگذارى سبط اكبر پيامبر (ص) 🔹 بعد از تولد امام مجتبى (عليه السلام)، رسول خدا (صلی الله عليه وآله) در گوش راست ایشان اذان و در گوش چپ اقامه خواندند؛ آن گاه از اميرمؤمنان (عليه السلام) پرسيدند: «چه نامى بر فرزندت نهاده اى»؟ آن حضرت پاسخ دادند: «در نام گذارى بر شما پيشى نمیگيرم». پيامبر (صلی الله عليه وآله) فرمودند: «من هم در نام گذارى او، بر پروردگارم پيشى نمی گيرم». جبرئيل (عليه السلام) بر رسول خدا (صلی الله عليه و آله) نازل شد و درود و سلام پروردگار را به ایشان ابلاغ كرد و ضمن تبريك و تهنيت ميلاد فرزندشان، گفت: «خداوند به تو فرمان میدهد كه نام فرزند هارون را بر روى فرزندت بگذار». پرسيدند: «نام او چه بوده است»؟ جبرئيل پاسخ داد: «شبَّر». حضرت فرمودند: «اما زبان من عربى است». جبرئيل گفت: نامش را «حسن» بگذار. 📚بحار الانوار، جلد43، صفحه 238 🔹ابن اثير می گويد: «حسن» نامى است كه در عرب جاهليت، تا آن روز سابقه نداشت و كسى آن را نمی شناخت. 📚 ابن اثير، اسد الغابة، ج 2، ص 11 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @Khanjanidroos
✅ابراز وجود چيست؟ ابراز وجود یعنی حمایت نمودن از حق و عقیده خود بدون اینکه به حق و عقیده دیگران تجاوزی شود. ابراز وجود را اینگونه تعریف می کنند: ابراز مناسب هرگونه هیجانی نسبت به طرف مقابل بدون احساس اضطراب. بنابر این، افرادی که در موقعیت های میان فردی منفعل یا پرخاشگر هستند . موردهای مناسبی برای جرات آموزی تلقی می شوند. ابراز وجود یعنی ایستادگی کردن برای احقاق حق خود دو مهارت پایه در ابراز وجود. توانایی نه گفتن موقعی که می‌خواهید بگویید نه و گفتن آری هنگامی که می‌خواهیم تقاضای طرف مقابل را رد کنیم بایتس چهار اصل اختصار وضوح استحکام و صداقت را رعایت کنیم. پاسخ امتناع بای کوتاه بوده و با کلمه نه شروع شود به طوری که پیام شما نامفهوم نبوده و توضیح طولانی نداشته باشد. همچنین پاسخ شما بایستی صادقانه مستقیم و محکم باشد. مردم در اجتماع ما همیشه خواهش‌هایی داشته یا خواسته‌ای از دیگران دارند. اگر نتوانید این کلمه دو حرفی ساده را موقعی که می خواهید بگویید نه ادا کنید، کنترل زندگی خود را از دست خواهید داد. خودت را ابراز کن ✅مهارت ابراز وجود شامل بیان افکار و احساسات به شیوه ی صادقانه و مناسب است. ابراز وجود به معنای دفاع از حق خود در زمانی است که فرد احساس می کند دیگران از او سوء استفاده می کنند. ابراز وجود کردن یعنی احترام گذاشتن به خواسته ها، نیازها و ارزش های خود. ابراز وجود کردن و قاطعیت نشان دادن هرگز به معنای مشاجره و ستیزه جویی و پرخاشگریهای بی مورد نیست در شرایطی که فرد ابراز وجود سالم و مثبتی داشته باشد، بر اساس یک منطق و دلیل از موضع خود دفاع می‌کند. و علاوه بر اینکه به حقوق دیگران احترام می‌گذارد، از حقوق خود نیز دفاع می‌کند و نمی‌گذارد فدای خواسته‌های دیگران شود. چنین فردی درباره زندگی خودش تصمیم می‌گیرد، ولی یک‌دنده و لجوج نیست. @Khanjanidroos
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
✅نفي خواطر چيست ؟ ✅یکی از اصطلاحات رایج در اخلاق و عرفان اسلامی، کلمه ی خواطر و نفی خواطر است . خواطر : ــ هر آن چه ، که به ذهن خطور کند و انسان را از از خط عبودیت و بندگی خارج سازد خواطر است . ــ خواطر، آن افکار پراکنده ی دنیوی است که مورد رضایت خداوند نیست . ــ خواطر از القائات شیطانی است که ذهن را علیه عقاید حق سوق میدهد مانند؛ شریک قائل شدن برای خداوند یا شک در عصمت. ــ این خطورات شیطانی ، سایر افکار بد و ناپسند که آدمی را آزار میدهد را نیز شامل میشود. دور کردن خواطر شیطانی و درمان بیماری خواطر ـ یا به اصطلاح برای «نفی خواطر»: آن چه می تواند ذهن تان را پاک نماید ، در مرحله نخست کنترل افکار است. کنترل افکار (خواطر) راه های متعددی دارد، ولی نباید پنداشت که با اولین گام همه چیز درست میشود. بلکه کسی که میخواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد، باید با تمام توان به خودسازی بپردازد . با جدیت این راه را دنبال نموده تا تدریجا به سمت هدف نزدیک گردد. پرنده لجام گسیخته خیال چون چکاوکی است که هر دم بر سرشاخساری نشسته و زود به شاخه دیگر پرواز میکند. از این رو افکار انسان قرار و آرامی ندارد. آن گاه اگر آدمی با دقت درکنترل آن بکوشد; یعنی، همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به این سوی وآن سوی گریخت، بلافاصله آن را به امور شریف متوجه گرداند، کنترل ذهن و خطورات گناهآ لود، یکی از مراتب مشکل خودسازی است. اما ذهن واردات خویش را از چشم و گوش میگیرد. بنابراین صادرات و واردات، باید کنترل شود. برای این منظور می توانید: 1. چیزهایی جایگزین و بدیل برای آن ها در ذهن بسازید تا اینکه وقتی بخواهند وارد ذهن شوند، ذهن را منصرف به بدیل(جایگزین) نمایید. یا اینکه افکار منفی را به چیزهای زشت و تهوع آور گره بزنید تا حالت انزجار از آن ها برای تان پیش آید. 2. با پر کردن وقت خود، فکرتان را از آزاد ماندن و فکر منفی کنترل نمایید ؛اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَكَ..يعنى اگر تو نفس را به كارى مشغول نكنى، او تو را به خودش مشغول مى كند. هميشه بايد يك كارى داشته باشد كه ذهن را متمركز كند و وادار به آن كار نمايد و الّا اگر شما به او كار نداشته باشيد، او شما را به آنچه كه دلش مى خواهد وادار مى كند و آن وقت است كه دريچه خيال به روى انسان باز مى شود؛در رختخواب فكر مى كند، در بازار فكر مى كند، همينطور خيال خيال خيال، و همين خيالات است كه انسان را به هزاران نوع گناه مى كشاند. اما برعكس، وقتى كه انسان يك كار و يك شغل دارد، آن كار و شغل، او را به سوى خود مى كشد و جذب مى كند و به او مجال براى فكر و خيال باطل نمى دهد. 3. کنترل اعضاء وجوارح و پاک نگهداشتن آن از گناه نیز باعث کنترل فکر است؛اگر میبینید گفتهاند چشم را از نامحرم و گوش را از شنیدن مطالب نامناسب حفظ کنیم، برای این است که بعدا ذهن از این مناظر عکسبرداری کرده و با آن مأنوس میشود. اگر ظرف ذهن را از مطالب سازنده، عبرتانگیز و صحنه هایی که آیات و نشانه هایی در رابطه با مبدأو معاد دارد، انباشته کنیم، دیگر ذهن پریشان و مشغول نمیشود. 4. تلاوت قرآن و تدبر در آیات و نیز اندیشه در روایات و احادیث معتبر در این زمینه راهگشا است. کنترل نیاز به زمان دارد و به تدریج حاصل می شود . اگر گاهی در ابتدا بر شما فشار وارد می کند، سعی کنید با فاصله انداختن زمان ورود برای همیشه آن ها را پاک سازید. در هر حال لازم است کنترل آن ها را در اختیار خود بگیرید. 5. ذکر ، راهی است که افکار انسان را از خواطر شیطانی منزه و پاک میکند. ــ اذکار «لاحول و لاقوة الا بالله» و «لااله الا الله» و «سبحان الله» و «ذکریونسیه (لااله الاانت، سبحانک إنی کنت من الظالمین)» جهت نفی خواطر مؤثر است. ــ بهتر است که هر کدام از این اذکار را اربعین بگیرید؛ یعنی به مدت 40 روز به تعداد حداقل هرروز «100 مرتبه » و یا «1000مرتبه» ادامه دهید. ــ بهتر است ذکر «سبحان الله» و ذکر یونسیه، در حال سجده باشد. @khanjanidroos
عزیزان عید تان مبارک @Khanjanidroos
نسیم معنویت: 🔔روشهای توقف افکار منفي: ✅۱ . استفاده از واژه های ایمن ساز : باخود قرار بزارید که هر وقت افکار منفی سراغتان آمد از یک کلمه یا جمله از قبل تعیین شده به خودتون القا کنید که باید فکرتان را متوقف کنید : مثلا می توانید از یک شعر زیبا یا اسم یک گل استفاده کنید یا از صلوات یا نام اهل بیت(علیهم السلام) استفاده کنید. ✅۲ . تغییر توجه : به هنگام وقوع افکار منفی یا اضطراب آمیز می توانید فکرتان را به یک شیء دیگر معطوف کنید: مثلا خودتان را بایک کار مشغول کنید مانند تماشای تلوزیون، شستن ظرفها یا هرچیزی که فکرتان را از آن افکار منفی دور کند. ✅۳. تنفس عمیق و آرام : استفاده از روشهای ریلکسیشن که معمولا ترکیبی از برخی رفتارهای تمرکزی و نفس عمیق است می توانند ضربان قلب شما را کاهش داده و تپش قلب شما را به حالت عادی برگرداند و در نهایت اضطراب شما را کاهش دهد‌. ✅ به طور کلی یادتان باشد که شما اگر بتوانید افکار منفی خودتان را کنترل کنید علائم اضطرابی خودتان را هم کنترل خواهید کرد. و احساس راحتی خواهید داشت و خواهید توانست بر مشکلاتتان غلبه کنید. @Khanjanidroos
! ❓اگر به شما بگویند از یک روز رفتارتان با فرزندتان فیلم تهیه شده، از دیدن آن به شما حسی خوبی دست می‌دهد و به خود افتخار می‌کنید؟ ⁉ یا خجالت زده می‌شوید و احساس گناه می‌کنید؟! 👈 مغز کودک شما هر روز از رفتار شما فیلم تهیه و ذخیره می‌کند، و در آینده این فیلم ها را در مسیر زندگی خود تکرار می‌کند!! ✅ آگاهانه انتخاب کنید چه رفتاری را تا آخر عمر می‌خواهید در ذهن فرزندتان حک ‌کنید! @khanjanidtoos 🏡💕
✅ روان‌شناسی مثبت‌نگر و نظریه شکوفایی سخن بلند و امیدبخش روان‌شناسی مثبت‌نگر این است که می‌توان افراد را از نظر سطح سلامت روان در سه گروه قرار داد: 1⃣ افراد بیمار و روان‌رنجور که بیشتر زمان خود را با هیجان‌های منفی مانند اضطراب، پرخاشگری، غم، بدبینی و ناامیدی سپری می‌کنند و درگیر بیماری‌های ناتوان‌کننده افسردگی، وسواس، اضطراب فراگیر و دیگر آسیب‌های روانی هستند. 2⃣ افرادی که نه در چنبره هیجان‌های ناخوشایند گرفتارند و نه زندگی شاد و مثبتی دارند و به گفته «فردریکسون» نسبت هیجان‌های مثبت آن‌ها به هیجان‌های منفی‌شان کمتر از سه به یک است. 3⃣ افراد شاد، آرام، امیدوار و در یک کلام مثبت‌گرا که هیجان‌های خوشایند آن‌ها در یک بازه زمانی یک ماهه سه برابر یا بیشتر از هیجان‌های ناخوشایند آن‌هاست. 🔺 موضوع روان‌شناسی مثبت‌نگر، بهزیستی (بهباشی) است. استاندارد طلایی برای اندازه‌گیری بهباشی، میزان شکوفایی و هدف روان‌شناسی مثبت‌نگر، افزایش میزان شکوفایی است(نه خودشکوفایی مبهم مزلو). این نظریه، پنج جزء یا عنصر دارد: 1⃣ هیجان مثبت «باربارا فردریکسون»، ده هیجان مثبت را معرفی کرده است: شادی، سپاسگزاری، آرامش، علاقه (به اندیشه‌ها و چیزهای جدیدی که کشف کرده‌ایم و مجذوب آن‌ها شدهایم)، امید، غرور مثبت (احساس خوب ناشی از موفقیت که با فروتنی مناسب تعدیل می‌شود)، تفریح، الهام (فراتررفتن از امور عادی و تحت تأثیر انسان‌های بافضیلت و ارزش‌های والا قرارگرفتن)، عشق (احساسی لطیف از امنیت، آرامش و صمیمیت). 2⃣ اشتیاق به کار به کاربردن منظم توانمندی‌ها و صرف وقت زیاد همراه با انگیزه، علاقه و هدفمندی برای به انجام رساندن وظایف و مسئولیت‌ها. 3⃣ روابط مثبت ارتباط صمیمانه با اعضای خانواده و نزدیکان و دوستان و ارتباط با کیفیت با همکاران و همراهان. این ارتباط باید با احترام، اعتماد و حمایت مناسب بارور شود. 4⃣ معنا و هدف استفاده از برترین توانمندی‌ها برای پیوستن و خدمت کردن به چیزی بزرگتر از خود. 5⃣ دستاورد دستاوردها یا موفقیت‌های عینی نشان‌دهنده زندگی توأم با پیشرفت است. مانند کارهایی که برای رفاه انسان‌های دیگر کردهایم یا کتاب‌ها و مقاله‌هایی که نوشته‌ایم. ❎ فردی که پنج عنصر شکوفایی را دارد از نظر سطح بهباشی و خوش‌زیستی در مرتبه بالاتر از فرد مثبت قراردارد. @Khanjanidroos
درسی بزرگ از امام حسن(ع)؛ همه‌چیز برای بقاء اسلام از معضلات بزرگ تاریخ اسلام این بوده که فردی یا جمعی مدعی بقاء اسلام شده‌اند، اما در کنکاش نتیجه متفاوت به‌دست آمده و مشخص شده که هدف، "بقاء شخص خاص"، "بقاء تفکر خاص" و یا "بقاء گروه و جناح خاص" و یا "به‌رخ کشیدن" و... بوده‌اند، اینها هیچ کدام بقاء اسلام نیست و بخوبی با علائم روشنی میتوان به این درک رسید. امام حسن(ع) در ابتداء، آماده نبرد سنگین با معاویه و تشویق مومنین به نبرد بود بطوریکه در مسجد کوفه بصورت علنی فرمود: "ولولم یبق لبنی امیه الا عجوز درداء لبغت دین‌الله عوجا..اگر از بنی امیه پیرزنی زمین گیر هم بماند، همو دین خدا را منحرف می‌کند" و سپس با یک لشگر چهارهزار نفری حرکت فرمودند....و خطبه مفصل هم بین راه خواندند که "مبادا از امر من تخطی کنید"... (مقاتل الطالبین63). ولی معاویه یک به یک سرداران سپاه امام را خرید ! بگونه‌ای که در تعبیر تاریخ آمده؛ "فقلب علی الحسن" یعنی آنان رفتند و برعلیه امام مجتبی شدند! (الخرائج 4574/2). اینجاست که امام(ع) فرمود: اگریاری داشتم، شبانه روز میجنگیدم؛"لو وجدت انصارا لقاتلته لیلی و نهاری.." (احتجاج71/2) در این ماجراها همّ و غم امام حسن(ع) در جهت "بقاء اسلام " رخ می‌نماید. امام در موقعیتی قرار دارد که امر جهاد در نیت‌ها و تفکرها متفاوت است؛ گروهی بسیار اندک می‌گفتند باید بایستیم! و نیز گروهی از خوارج! و گروه سومی که برای رسیدن به غنائم وارد میدان شدند! وگروه چهارمی که بخاطر قبیله‌شان و سهیم شدن در قدرت آینده آمده بوده‌‌اند! در این شرایط سخت داخلی سپاه امام، فریب‌های لشگر بنی امیه قصه ادامه جنگ را بگونه‌ای دیگر رقم زد. با چنین فریب‌هایی مشخص بود که همه این گروه‌های چهارگانه بشدت بر علیه امام خواهند شد و اعتراض خواهند کرد و به تندی حرف زده و حتی اهانت خواهند کرد! سخن امام مجتبی در برابر هجمه‌ها یک کلمه است و آن "بقاء اسلام" است. با شواهد ذیل، بخوبی درمی‌یابیم که حرکت امام کاملاً معقول و دین مدارانه و با هدف حفاظت از خون بی‌گناهان بوده است: اولاً - امام حسن(ع) امضاء خودرا برخاسته از تقوا معرفی نمود؛"ان اکیس الکیس التقی و ان احمق الحمق الفجور" (بحار65/44) از آنجا که اهلبیت مبرای از فجور هستند، پس انتخابشان عین کیاست است. ثانیاً - خود ایشان در سخنرانی در حضور معاویه فرمود: "معاویه در مورد چیزی دعوا دارد که خوب میداند از آن من است، مهم برای من مصلحت امت اسلامی است. (که از آن تعبیر به بقاء اسلام می‌کنیم)؛ "ان معاویه نازعتی علی حق هو لی دونه فنظرت صلاح الامه" (الفتوح ابن اعثم 295/3) پس امام(ع) طرف مقابل را رسوای تاریخ نمود تا بعدها ادعای حقانیتی برای بنی امیه نکنند. ثالثاً - به اصحاب معترضش فرمود: "من با این انتخاب صلاح شما را خواستم رعایت کنم؛ "لکنی اردت بذلک صلاحکم". پس نه فقط بقاء اسلام، بلکه رهبر امت و امام معصوم در جامعه اسلامی، مصلحت یک به یک مسلمین را هم در نظر دارد. رابعاً - در جمله دیگری به معترض دیگری سخن از حفظ "موجودیت شیعیان" بر زبان آورده و فرمود: "برنامه من برای حفظ شما شیعیان بوده است وگرنه دشمن قصد براندازی مکتب تشیع را دارد؛"انی لم افعل ما فعلت الا ابقاء علیکم" (الفتوح.‌همان) در جمع دیگری با اشاره به حفظ خون شیعه و وحدت آنان می‌فرماید: "لم اردبمارایتم الاحقن دمائکم و اصلاح ذات بینکم..." (الامامه والسیاسه 163) در جمله دیگری امام حسن(ع) فرمود: اگر آنچه انجام دادم در این شرائط انجام نمیدادم یک شیعه روی زمین باقی نمی‌گذاشتند؛ "لولا ما اتیت لما ترک منشیعتنا علی وجه الارض الا قتل" (بحار/ج44ص1) خلاصه اینکه امام وقتی در برابر این سنخ اعتراضات قرار میگیرد، با درایت تمام می‌فرماید: "خدا میداند آنچه من انجام دادم، برای شیعیان منفعت است؛ والله للذی عملت لشیعتی خیر مما طلعت علیه‌ الشمس..." (الاحتجاج 67/2) خروجی سیره امام مجتبی این است که او؛ نه برای بقاء زعامتش صلح کرد چراکه همه چیز بسمت معاویه رفت. و نه آمد بخاطر تکیه بر حرف اولش که به تحریص بر جهاد با معاویه بود، یا دوری از اعتراضات افراد ماجراجو، بر جایگاه ناپایداری اصرار ورزد. به تعبیر برخی از بزرگان؛جهاد امام حسن را نباید کمتر از جهاد حضرت حسین دید، چون در دومی شهادت بود و لقاءالله و در جهاد امام حسن عمری ظالمی را دیدن بود و خون دل خوردن. پس - بقاء اسلام فقط به شمشیر نیست، گرچه آماده داشتن شمشیر و سلاح ضروری است. بقاء اسلام به مصالحه و مذاکره هم فقط نیست، گرچه شاید در زمانی همو ضرورت پیدا کند. بقاءاسلام؛ به بودنِ مسلمین و ادامه خطوط اسلام در جامعه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای و محلی است. و از همه مهمتر؛ "بودن اسلام درقلبهاست". @khanjanidroos
با زبان روزه میچسبد برایت نوکری جان به قربان عطایت یا حسن بن علی @Khanjanidroos
✅✅چرا امام علیه‌السلام سازشگر نیست؟ ✅ اگر امام حسن به صلح دچار مى‏‌شود، به خاطر تنهايى و خيانت يارانى است كه پول معاويه و رياست او را به دل گرفتند و از امام بريدند. و اگر على در برابر معاويه و قرآن‏هاى بلند صلح را نمى‌‏پذيرد، به خاطر فريب و نيرنگى است كه در ميان است. پس صلح و سازش در جنگ‏هاى عقيدتى و در مبارزه‌‏هاى مقدس دينى تا رسيدن به هدف معنا ندارد. مگر آنجا كه به دشمن فرصت بازگشت بدهى و يا براى خودت فرصت جمع‏‌آورى و تجديد قوا بخواهى. ✅ صلح امام حسن چيزى جز آتش بس نبود، كه حضرت از هدف خود تخفيف نداد و از باطل براى حق نردبان نساخت؛ چون هر مبارزى كه از هدف مايه بگذارد و كوتاه بيايد، بر فرض ببرد، باخته است. بگذر از اين‏كه باخت‏ها حتمى است، كه در موضع ضعف، كارى نمى‌‏توان كرد و تخفيف‏‌ها از اين موضع ضعيف خبر مى‌‏دهند. امام حسن(ع) سازشگر نيست؛ چون نه تخفيف داده و نه تسليم شده؛ چون ياورى ندارد، تحميل نمى‌‏كند؛ مى‌‏ايستد تا زمينه را فراهم نمايد. ✅ دنيا با تمامى گوش‏هايش مى‌‏شنود كه مى‌‏گويند امام مجتبى مؤمنين را ذليل كرد، كه امام مجتبى زبانش گويا نبود، كه او ترسيد، كه او زن باره بود و از جنگ هراسيد. راستى كه عجب تلخ‏هاى شيرينى است. امام مجتبى كه زبانش معاويه را مى‌‏لرزاند، گنگ معرفى مى‏‌شود و مردمى كه به دنيا روى مى‏‌آورند عزّت خدا مى‌‏شوند و خطاب مذلّ المؤمنين سر مى‌‏دهند آن هم تا روزهاى آخر، حتّى آن هنگام كه امام پاره‌‏هاى جگرش را در ميان طشت مى‌‏بيند و خون دلش را به روى زمين مى‌‏ريزد. شيرينى دنيا در همين است كه با تلخى‌‏هايش نهفته‏‌ها را آشكار مى‌‏كند و ته كيسه را بيرون مى‌‏ريزد و سرمايه‌‏ها را نقد مى‌‏نمايد. @Khanjanidroos