eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
642 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
انسانهای صادق به صداقت حرف هیچکس شک نمی کنند و حرفِ همه را باور دارند، انسانهای دروغگو تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ می گویند. انسانهای امیدوار همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند، انسانهای نا امید همیشه آیه یاس می خوانند. انسانهای حسود همیشه فکر می کنند که همه به آنها حسادت می کنند. انسانهای حیله گر معتقدند که همه مشغول توطئه هستند، انسانهای شریف همه را شرافتمند می دانند. انسانهای بزرگوار بیشترین کلامشان، تشکر از دیگران است خودت هرجور باشی با همون چشم بقیه رو میبینی. پس به جای انتقاد اول خودت رو درست کن ‌ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختری ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولی هرگز نمی توانست با مادر شوهرش کنار بیاید و هر روز باهم جرّ و بحث می کردند. عاقبت روزی دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد! داروساز گفت که اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود همه به او شک خواهند برد. پس معجونی به دختر داد و گفت : که هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهرت بریز تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند. دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر می ریخت و با مهربانی به او می داد. هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت: آقای دکتر عزیز دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد بمیرد. خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند. داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم نگران نباش آن معجونی که به تو دادم سم نبود، بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادر شوهرت از بین رفته است. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 حق الناس گناهی خطرناک ✍در روایتی آمده است: یک قاضی مقدّس و بسیار عابد از دنیا رفت. او حقّی را ناحق نمی کرده و علاوه بر شهرت به قضاوت عادلانه، مۆمن و متّقی بوده است و از این رو همسرش یقین داشته که وی بهشتی است. وقتی زن جسد شوهر را در لحد قرار داد و پارچه روی صورت او را کنار زد، دید ماری از بینی او بیرون آمد و شروع به کندن و خوردن صورت او کرد. زن از این وضعیت عجیب ترسید. ✨هنگام شب، شوهر خود را درخواب دید و از آنچه رخ داده بود سۆال کرد و گفت: تو که انسان خوبی بودی! پس این مار چه بود؟ قاضی جواب داد: آن به خاطر برادر توست. روزی برادر تو با کسی نزاع داشت. برای حلّ مسأله به نزد من آمدند و من در دل خود دوست داشتم که حق با برادر تو باشد. نه اینکه العیاذبالله ناحقی باشد، بلکه دوست داشته حق با برادر زنش باشد البته نتیجه حکمیّت به نفع برادرت شد و من از این امر خوشحال شدم و با اینکه واقعاً حق با برادر تو بود، اکنون گرفتارم. همین که قاضی در دل بین دو مسلمان تفاوت قائل شده، عمل او در برزخ مجسّم شده و موجب آزار او گردیده است ⚠️مواظب حق دیگران باشیم گناهی که خدا آن را تا بنده حلال نکند نمی بخشد 📚 الکافی، ج ۷، ص ۴۱۰ @rkhanjani
ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺟﺬﺍﺑﯿﺖﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﺩﺍﺭﺩ، ﮐﻪ ﺗﺎﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﯼ، ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ، ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﺣﺴﺮﺗﺸﺎﻥ ﺭﺍﺑﺨﻮﺭﯼ... ﭘﺲ ﯾﮏ ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﺗﺮﻣﺰ ﺩﺳﺘﯿَﺖ ﺭﺍ ﺑﮑﺶ.. ﺑِﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ..🌸🍃 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا بد نیست، کم است. 🌱🌱🌱🌱🌱 @rkhanjani
🌱 مؤمن دنیا را رها نمی‌کند، که می‌چرخاند؛ چون کسی که از گردونه بیرون آمده می‌تواند گرداننده باشد و در پشت هر میزی و در کنار هر پستی، هر‌ نهاد راکدی می‌تواند حرکت بسازد. کسی که خودش را به سنگ و آجر تبدیل کرده، چگونه می‌تواند راه بیفتد. او وجودش همان سنگ‌ها و آجرها هستند. او خودش را در میان آجرها دفن کرده و نمی‌داند و باید از آتشی بترسد که با همین آدم‌ها و با همین سنگ‌ها برافروخته می‌شود و با همین‌ها روشن می‌ماند. "فاتقوا النار التي وقودها الناس والحجارة" @rkhanjani
💓سادگےوخاڪےبودنت بےریابودنت،خودمانےبودنت داش مشتےبودنت بزرگ بودنت ڪوچڪ انگاشتن نفس ات ابراهیم جان؟! این روزهاخیلےخیلے ڪم داریم تو را 💓 ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ 🆔@rkhanjani ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯