#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت25
آرش
با اعصاب خرد بعداز دانشگاه به طرف شرکت رفتم.اصلا حوصله ی کار نداشتم ولی باید انجام می دادم، دونه دونه به سازنده های ساختمانهای در حال گود برداری زنگ می زدم و سفارش می گرفتم.خوشبختانه چند تا از آنهاهنوز میلگرد نخریده بودند برای همین قبول کردند که با شرکت ما قرار داد ببندند. واین خوشحالی زهر برخورد راحیل را کمتر کرد.
گاهی وقت هابرخوردهایش خیلی اذیتم می کند، ولی بعد که فکر می کنم می بینم اگه با هر پسری خیلی راحت حرف می زد و قرار می گذاشت که حرف بزند،که راحیل نمی شد، آنقدر دست نیافتنی وبکر...با این فکر لبخندی بر لبم امد و بی هوا دلم برایش تنگ شد، کاش می شد زنگ بزنم وحداقل فقط صدای نفسهایش رابشنوم. گوشی را دستم گرفتم، ولی وقتی یاد برخوردآن روزش افتادم پشیمان شدم.غرورم اجازه نمی داد.با خودم گفتم حداقل یک پیام که می توانم بدهم مشکلی هم ندارد، بهانه هم دستش نداده ام.کلی فکر کردم که چه بنویسم.نوشتم:–سلام،راحیل خانم،آرشم. فکرتونم.فرستادم.گوشی را روی میزگذاشتم وخیره اش شدم و منتظر ماندم.
دیگر باید می رفتم خانه، باز نگاهی به گوشی ام انداختم خبری نبود.مٲیوسانه گوشی را برداشتم و به طرف خانه راه افتادم.به سفارش مامان باید برای شام چندتا نان می گرفتم، بعد از خرید نان دوباره نگاهی به گوشی ام انداختم، باخودم فکرمی کردم شاید جواب داده من صدای پیام را نشنیدم.نان ها راروی صندلی عقب ماشین گذاشتم و پشت فرمان نشستم و گوشی را پرت کردم روی صندلی شاگرد.کلافه بودم که چرا جواب نداده.
🌸🌿🌸🌿🌸🌿
کاش حداقل فحش می داد و تشر می زد، کاش هر چیزی می گفت ولی بی تفاوت نبود.پایم را روی گاز گذاشتم و راه افتادم، دستم رفت روی پخش تا روشنش کنم ولی پشیمان شدم چون ممکن بود پیام بده و من صدایش را نشنوم.
با سرعت رانندگی می کردم که با صدای پیام گوشی ام پایم را روی ترمز گذاشتم و شیرجه زدم به سمت گوشی، ماشین های پشت سرم با بوق های ممتدو کرکننده از کنارم گذشتند و من اصلا توجهی نکردم تمام حواسم به گوشی ام بود.با دیدن جوابی که فرستاده بود لبخندی که به لبم نشسته بود محو شد.ــ سلام،لطفا پیام ندید.
زود نوشتم. چرا؟اوهم زود جواب داد:
–چون دلیلی نداره. ــ همکلاسی که هستیم.
ــ یعنی همه ی همکلاسی های من میتونند به من پیام بدن؟درضمن من ترم دیگه ام باخیلی از آقایون همکلاسی خواهم شد و ترم های قبل هم با خیلی ها هم کلاسی بودم، باید هر کسی از راه رسید چون همکلاسیمه بهم پیام بده؟پیامی که فرستاده بود را بارها خواندم.خب درست می گفت، ولی احساساتم اجازه نمی داد حرفش را قبول کنم.حرفش کمی به من برخورد و جواب دادم:–ولی من نیت بدی ندارم. ــ خب ممکنه هر کسی این حرف رو بزنه، و واقعیت هم داشته باشه.ولی کار اشتباه، اشتباهه دیگه. ــ ولی من نیتم ازدواج.بعد از فرستادن این پیام، هر چه منتظر شدم جواب نداد.
🌸🌿🌸🌿🌸🌿
ماشین را روشن کردم وبه خانه رفتم، یکی از دوست های مادرم هم مهمان ما بود.با دیدن من دستش را دراز کرد و سلام داد، باهم دست دادیم، آن لحظه به این فکر کردم که از نظر راحیل احتمالا این هم از آن کار اشتباهاست.یاد حرف آن روزراحیل افتادم، روزی که از دانشگاه تا ایستگاه مترو باهم پیاده رفتیم.
گفت :–آقا آرش من و شما عقایدمون با هم خیلی فرق داره، منم گفتم: –عقاید شما برای من
محترمه، باتعجب گفت:– عقاید روی زندگی آدم ها، رفتارشون، پوشش اون ها، حتی غذا
خوردنشون و حرف زدنشون تاثیر داره. واقعا انگار همین طوره.شیرین خانم دستش را جلو صورتم تکان دادو گفت:– کجایی پسرم؟لبخندی زدم و گفتم:–همینجام.
مامان نان ها را ازدستم گرفت و گفت:– بشین برات میوه بیارم. ــ نه مامان میرم اتاقم شما راحت باشید.شام حاضر شد صدام...شیرین خانم دستم رو گرفت و کشید روی مبل کنار خودش نشوندونذاشت حرفم رو تموم کنم وگفت:–ما راحتیم، توام مثل پسرمی. نمی خواد بری.بگو ببینم کارو دانشگاه چه خبر؟
کنارش که نشستم. تیشرت وشلوارجذب شیرین خانم ازنظرم گذشت، همین طورحرکاتش و حتی طرز حرف زدنش... وچقدر اعتقادات روی آدم ها تاثیر دارد.
✍#بهقلملیلافتحیپور
#ادامهدارد...
🌸 @rkhanjani
Part01_ضیافت بلا.mp3
26.4M
📚#ضیافت_بلا
قسمت 1⃣
🌾 " ضیافت بلا" پیرامون ارکان و مراحل سیر و سلوک متعارف و سیر و سلوک با بلای معصومین (ع) ارائه شده است. کتاب در دو بخش سیر و سلوک متعارف و مقامات سلوکی در زیارت عاشورا تهیه و تنظیم شده است.
📌این کتاب، تلاش دارد با نگاهی جدید به زیارت عاشورا، که حدیث قدسی است را راهی برای رسیدن به سلوک الی الله و نزدیک شدن به امامان معصوم(ع) معرفی کند.
🏴 @rkhanjani
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ
مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ
وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ«۱۶ق»
ما انسان را آفریدیم و
وسوسههای نفس او را میدانیم،
و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
@rkhanjani
گریه های ما
#استاد_صفایی_حائری💕
———🌻⃟————
@rkhanjani
گریه های ما
#استادمطهری💕
———🌻⃟————
@rkhanjani
گریه های ما
#امام_موسی_صدر💕
———🌻⃟————
@rkhanjani
محبوب من!
من وقتهای زیادی برای عمر بن سعد گریستهام! چون به خودش و ایمانش مطمئن بود. چون وقتی توی کوچههای مدینه با امام حسین (ع) بازی میکرد فکرش را هم نمیکرد که یک روزی قاتل نوهی رسول خدا بشود.
هروقت میخواهم دربارهی کسی داوری کنم یا مذمت و ملامتش کنم یاد عمر سعد میافتم و اطمینانش به آیندهاش.
من از عاقبت عمرسعد میترسم و از اعتماد خودم.
#منصوره
#از_روزها
———🌻⃟————
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~💔~
بـریم مجـلس امام حسین بشینیم گــریہ ڪنیم....🥀
#عبادتمهمیهروضهرفتن🌱
🏴 ماه محرم امـسال رو یہ تحـولے به خودمون بدیم
#آیتاللهمجتهدےره
#حبیببنمظاهر
#محرمروضه
#اللهمعجللولیکالفرج
『🖤』@rkhanjani
4_5794064131032091411(1)_۲۰۲۲_۰۲_۱۷_۱۹_۲۴_۰۹_۳۹۵.mp3
5.14M
به موقع تشییع جنازم ..😭😭
🎙کربلایی حسن عطایی
خاکم نکنید تا اونی که بر دلم امیره
سرمو رو دامنش بگیره ...
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@rkhanjani
🔰عزت حسین علیهالسلام
▪️اضطراب و تزلزل و حزن و خوف، با عزت سازش ندارد و كسى كه مرگ خواهى و احساس رفتن دارد، و كسى كه حضور تحول را مى بيند، قرار نمى گيرد؛ كه يكى از سياست بازهاى سالهاى سى مى گفت: من از اين كه بچه هاى كوچك را مى بينم كه پر شور حركت مى كنند، ناراحتم؛ چون اينها به من مى گويند: شما برويد كه ما آمده ايم ... و ديگر جايى براى شما نيست.
▪️آيا اين شاخكهاى حساس كه نه تنها رقيب ها، كه حتى فرزندهاى كوچك را مزاحم مى بيند، مى تواند در اين دنياى متحول و پر از مزاحم هاى ريز و درشت آرام و مطمئن و عزيز و مسلط باشد. اينها در متن قدرت و در هنگام ذلت، در هر دو حالت ديدنى هستند، بخصوص آنجا كه از خلوتى و لحظه هاى وقوفى برخوردار شوند. آن وقت آن همه ادعا و تفرعن، به ذلت وترس و هق هق گريه م ىآميزد و در اين رنگ، مات مى شود.
▪️عزت حسين را در هنگامى كه بى رمق افتاده و دشمن بر روى سينه اش سنگينى مى كند، مى توانى ببينى؛ كه هيچ از دست نداده و احساس غبن و فريب ندارد: «رضا بقضائك تسليما لامرك ... لا معبود سواك ...». عزت على اكبر را، پس از شنيدن پيام شهادت، مىشنوى كه: «اولسنا على الحق ... اذاً لا نبالى.»
▪️ اين پاى شكر و صبر و اين همراهى و دستيابى به خواسته ها و اين احتساب و بهره بردارى از درد و رنج ديگر، جايى براى اضطراب وتزلزل و حزن و خوف نمى گذارد و معنايى به ذلت نمى دهد؛ كه امن و اقتدار و اطمينان اين دلهاى بزرگتر از هستى و عظيم تر از رنج و گسترده تر از زمان و بالاتر از تحولهاى مستمر، ديدنى و يافتنى و دوست داشتنى است.
❛❛ عینصاد
📔از معرفت دینی تا حکومت دینی | ص ۵۷
╭✤ @rkhanjani
📢 آنهایی که در دنیا در وادی حیرت و ضلال هستند و دور خودشان میچرخند و در وادی تیه قدم میزنند، اینطور نیست که در قیامت از وادی تیه و حیرت بیرون بیایند؛ قیامتشان هم وادی تیه است؛ جهنم هم برای آنها وادی سرگردانی است.
💠 استاد میرباقری
🔷 آنهایی که از عالم دنیا وارد وادی هدایت و وارد وادی بصیرت نمیشوند دیگر در وادی آخرت راهی به این وادی ندارند.
کسی در دنیا چشمش باز نشد در آخرت هم چشمش بسته است.
کسی که در این دنیا نتوانست با غیب عالم مأنوس بشود در آخرت هم دیگر نمیتواند مأنوس بشود.
انسانی که نتواند در این دنیا ملاقاتی با پروردگار خودش داشته باشد آخرت هم اهل لقاء نیست.
آنهایی که در دنیا در حجاباند در آخرت هم در حجاباند.
🔷 ظرف رفع حجب، عالَم دنیاست. آدمی که وارد وادی توحید میشود پردهها را کنار میزند و غیب عالم را میبیند و با ملکوت عالم مرتبط و مأنوس میشود و سیرش در عالم ملکوت ادامه پیدا می کند و این سیر منتهی به دنیا نمیشود.
🔷 اولِ مرگ آغاز ورود به مراحل کاملتر از باطن عالم و غیب عالم و ملکوت عالم است برای آن کسانی که راه به رویشان باز شده، انها در دنیا در وادی نور بودند در برزخ هم در وادی نورند در قیامت هم در وادی نورند.
آنهایی که در دنیا نتوانستند پردهها را کنار بزنند از عالم ملک بیرون نرفتند محجوب به این عالم ملک بودند، سر و کارشان با این نظام کیهانی بوده و فقط ماه و خورشید و زمین و آسمان و افلاک را میدیدند یا صحنههای پشت این ماده را که باز آنها هم از جنس همین عالم دنیا هستند؛ مثلاً فقط امواج و اشعه را می دیدند. اینها در عالم آخرت هم همین هستند. درست است آنجا پردهها کنار میرود و عوالم بزرگتری است، ولی صِرف این که آن عالم، اعظم از این عالم است و اینها وارد به آن عالم میشوند این کافی نیست برای اینکه بتوانند آن عالم را ببینند! در آن عالمِ بزرگتر و آن ملکوت عالم و در ورای همه این آیات، لقاء با پروردگارشان برای کسانی حاصل میشود که از همین دنیا پردهها را کنار میزنند.
🔷 کسی که در این دنیا نتوانست از این آیات عبور بکند و نتوانست به غیب عالم برسد در قیامت هم نمیتواند به غیب عالم برسد و آنجا هم خبری نیست. اگر کسی اینجا در وادی شک بود در قیامت هم در وادی شک است. اینطور نیست کسانی که کافرند مشرکاند و شک در حقایق دارند در قیامت شکشان برطرف میشود اینطوری نیست آنجا هم نسبت به حضرت حق یقین ندارند. یکی از مشکلات جهنمیها این است که در جهنم هم یقین به حضرت حق ندارند.
کسی که نسبت به حقایق این عالم که حاضر در این عالم است کور است در قیامت هم کور است. ملکوت عالم را نمیبیند غیب عالم را نمیبیند دست خدا را در قیامت را نمیتواند ببیند در جهنم هم در وادی حیرت است. نه این که آنجا یقین پیدا میکند. آدم اگر یقین به خدا پیدا کرد که کارش تمام است، چرا که یقین، اکسیر اعظم است.
اینهایی که در دنیا در وادی حیرت و ضلالاند و دور خودشان میچرخند در وادی تیه قدم میزنند اینطور نیست که در قیامت از وادی تیه و حیرت بیرون بیایند؛ قیامتشان هم وادی تیه است. جهنم هم برای آنها وادی سرگردانی است. آنها که در وادی دنیا در هدایتاند در آخرت هم در وادی هدایتاند.
@rkhanjani
🔰 آدمى سر حسين (ع) را بر روى نى ببيند كه با او حرف مى زند ولى حركتى نكند. پس كجاست حركت او؟
❞ عینصاد:
﮺ ▪️اين وجل و خوفى كه در دل آدمى مى آيد يا به خاطر اين است كه عظمت حق را مى بيند يا حكومت و سطوت او را يا جمال او را و يا جلال و هيبت او را، در نتيجه اشفاق و انكسار مى آيد، كه در دعا مى خوانيم:
▪️«أَلْحِقْنا بِعِبادِكَ الَّذينَ هُمْ بِالْبِدارِ الَيْكَ يُسارِعُونَ وَ بابَكَ عَلَى الدَّوامِ يَطْرُقُونَ وَ ايّاكَ فِى اللَّيْلِ وَ النَّهارِ يَعْبُدُونَ وَ هُمْ مِنْ هَيْبَتِكَ مُشْفِقُونَ»؛ خدايا! ما را به عبادى ملحق كن كه با سر رفتند. با شتاب رفتند؛ آنهايى كه درِ خانه تو مستمرّاً ايستاده بودند و درِ ديگرى را نمى شناختند و به جاى اينكه عبد نفسشان باشند، عبد خلق باشند، عبد دنيا باشند، عبد شيطان باشند، عبد تو شده بودند. عبداللَّه بودند.
▪️و با اين حركت و شتاب، با اين عبوديت، هيبت تو آنها را به اشفاق انداخته بود. خدايا! ما را به آنها ملحق كن؛ مايى كه نشسته ايم، مايى كه خزيده ايم.
▪️آدمى سر حسين (ع) را بر روى نى ببيند كه با او حرف مى زند، فرق شكافته على (ع) را ببيند، ولى حركتى نكند. پس كجاست حركت او؟ راهى كه اولياء حق با سر رفتند، ما مى خواهيم خزيده خزيده طى كنيم و اجر هم بگيريم؟!﮺
📚 اخبات | ص ۹۹
╭✤ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرصتی برای عاقبت بخیری
فرزندانمان...!
هدایت شده از خبر مهم 🇮🇷
🔴 قولی که شهید مدافع حرم، محمدامین کریمیان به دوستش داد
🔻حجت احسان بخش از دوستان طلبه مدافع حرم، شهید محمد امین کریمیان نوشت:
🔹 ابتدای محرم امسال خبری می رسد که محرم ما را متفاوت می کند، خبری از شام بلا. بالاخره بعد از بیش از ۶ سال چشم انتظاری پیکر مطهر پنج شهید مفقودالاثر کربلای خان طومان سوریه پیدا شده است که در میان این شهدا، پیکر بی سر شهید اسکندری است که حال و هوای ما را در این ماه، حسینی تر کرده است.
🔹 اما در این میان این ابدان مطهر، پیکر رفیق قدیمی من است که خانواده و دوستانش سالها منتظر شنیدن خبر پیدا شدن پیکرش بودند، شهید دهه هفتادی طلبه مدافع حرم محمد امین کریمیان
🔹محمد امین عزیزم، قطعاً خودت به خوبی میدانی در این ۶ سال دوری تو، چه سختی ها و خون دل هایی خانواده و رفقایت خوردند که تا خبر برگشت پیکر مطهرت را بشنوند که بالاخره آمدی و چه روز و ماهی هم خبر آمدن پیکرت آمد، روز دوم محرم هم زمان با ورود کاروان آل الله به کربلا و تو آمدی که باز دل های ما را مانند صدای زیبایت ببری کربلا ...
🔹 به یاد مداحی هایت می افتم که با صدای دلنشینت در مدرسه روضه میخواندی و طلب شهادت میکردی و هم خودت و هم ما را می گریاندی و چه نجواهای عاشقانه ای با ارباب بی کفن داشتی محمد امین...
🔹 و چه عظمتی بالاتر از این که طلبه امام زمان و مدافع حرم زینبی و روضه خوان اباعبدالله در ماه محرم اباعبدالله بر چشم دوست دارانش منت گذارد و پیکر مطهرتش برگردد.
🔹 محمد امین عزیزم، وقتی خبر شهادتت را در خرداد ۹۵ شنیدم در ابتدا باور نکردم و با خود گفتم محمد امین تازه اول جوانی اش است و کو تا شهادت، ولی عظمت و بزرگی روح تو آنقدر والا بود که شهادت را مستقیم از دستان زینب کبری سلام الله علیها گرفتی و به آرزوی دیرینه ات رسیدی و ۶ سال مفقود الاثر بودی و تنها با یک عکس از لحظات بعد از شهادتت با دل های ما بازی کردی و غم بزرگی بر جان ما نشاندی.
🔹 وقتی عکس لحظات بعد از شهادتت را دیدم که توسط دشمن منتشر شد بی اختیار مانند خیلی از رفقا یاد عکس پروفایلت افتادم که عکس لحظات بعد از شهادت شهید امینی بود و عیناً صورت ماهت مثل این شهید عزیز شده بودی..
🔹 محمد امین عزیزم، شاید خیلی ها بیشتر از من با تو بوده اند و رفاقت داشته اند ولی یادت می آید هر موقع من گاهی به دیدار های عمومی حضرت آقا مشرف می شدم و من را بعداً میدی با کنایه می گفتی: حجت! کارت اضافه دیدار آقا داری خبر کن دلم تنگ دیدار آقا است، و من هم می گفتم خودم به سختی برای خودم تازه اگر بشود بتوانم کارت دیدار جور کنم چه برسد کارت اضافه پیدا کنم.
🔹 یادت میآید چند ماه قبل از شهادتت، ۱۹ دی ماه روزی که مردم قم طبق سنت هرساله مشرف میشوند دیدار حضرت آقا، من را دیدی و از قضا من آن موقع یک کارت اضافه داشتم و دو نفری رفتیم دیدار حضرتشان؟ یادت میآید در مسیر، از سختیهای جنگ سوریه برایم میگفتی و میگفتی زیاد طول نمیکشد که شهید شوی و من به شوخی بهت میگفتم شهادت لیاقت میخواهد و تو حالا حالا کار داری؟! اما اگه شهید شدی یادت نرود که من آوردمت دیدار آقا و به گردنت حق دارم. پس شفاعتم را بکن. تو هم با خنده گفتی: «دعا کن شهید شوم، حالا بعدش فکر میکنم که شفاعتت را بکنم یا نکنم.» حالا همان روز است!
🔹 عجب دیداری بود و اینگار دنیا را بهت دادن وقتی نگاهت به حضرت آقا افتاد. ولی من به دقت به صورت زیبایت نگاه میکردم که محو جمال حضرت ماه شده بودی و بعد از این دیدار بود که چند ماه بعد در سوریه به شهادت رسیدی
وقتی بعد از شهادتت وصیت نامه ات را خواندم تازه فهمیدم چه عشقی به حضرت آقا داری.
🔹در قسمتی از وصیت نامه ات نوشته بودی:
«به تمام برادران عرض میکنم حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای(حفظه الله علیه) ولی امر تمام مسلمین جهان است.
اگر کسی میخواهد بداند تابع و مرید شهدا است باید مطیع این سید بزرگوار باشد... اما به ولایت و حقانیت علی ابن ابیطالب و خداوندی خدا یقهتان را میگیرم اگر امام خامنهای را تنها بگذارید.
اگر از سرهای ما کوه درست کنند هرگز نخواهیم گذاشت روزی نسلهای بعدی در کتاب تاریخشان بخواندن امام خامنهای مثل جدش حسین(ع) تنها ماند.
سلام مرا به حضرت آقا برسانید و به او بگویید اگر دوباره زنده شود از تکهتکه شدن در راه ایشان ابایی ندارم.»
🔹 محمد امین عزیزم، رفیق با معرفت، نمیدانم در نجواهای عاشقانه ات با سید الشهداء و زینب کبری چه گفتی که شهادتت را گرفتی ولی به خوبی میدانم که قولی که من دادی فراموش نکردی که شفاعتم را بکنی و از تو خواهشی دارم که دعا کنی ارباب من را هم بخرد و شهادت را نصیبم کند.
🔹 خوش آمدی شیر بچه مازندران به وطن
🔻 fna.ir/1qlbag
🔥 @Moohem
هدایت شده از خبرگزاری رسا
50.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مدافع_حرم
#شهید_محمد_امین_کریمیان
🔹 پیکر مطهر مجاهد مدافع حرم شهید کریمیان بعد از شش سال اقامت در غربت، به آشنای وطن بازگشته است؛ دوستان و همراهان و همفکران او در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ساعت 10 صبح روز جمعه 14مردادماه در نمازخانه موسسه گرد هم میآیند تا با پیکر این مسافر افلاک وداع کنند. این کلیپ که بخشهایی از سخنرانی و چند عکس از اوست، یاد و خاطره این سفرکرده به معراج و رنج و غم نبودنش را روایت میکند.
🆔 @rasanewsagency
هدایت شده از نردبان فقاهت
✳️ #آقا_موسی_صدر (3)
✔️ امام موسی صدر:
🔹 من از خودم و شما سؤال میکنم: ما از روز عاشورا چه بهرهای بردهایم؟ چه سودی بهدست آوردهایم؟ چه استفادهای در عرصه عمومی و چه استفادهای در زمینه فردی بردهایم؟
🔸 اگر استفاده نبرده باشیم و تنها گریه کرده باشیم من بهشما خبر میدهم که این کار سودی ندارد؛ ما از کدام دسته هستیم؟ از کسانی که گریه میکنند و حسین را میکشند؟
🔹 روشن است که امام حسین(ع) الآن نیست تا کسی او را بکشد، ولی چیزی گرانبهاتر و مهمتر از خود امام حسین(ع) در دستان ماست؛ کرامت امت حسین، مقدسات حسین.
🔸 اگر ما گریه کنیم، ولی در عین حال برای تضعیف اهداف امام حسین(ع) تلاش کنیم؛ اگر گریه کنیم و در صف باطل باشیم؛ اگر گریه کنیم، ولی گواهی دروغ بدهیم؛ اگر گریه کنیم، ولی بهدشمنان کمک کنیم و بهاختلاف و تفرقه در جامعه خود دامن بزنیم؛ اگر گریه کنیم، ولی گناهانمان بیشتر شود، در این صورت ما گریه میکنیم، ولی در عین حال حسین را نیز میکشیم؛ زیرا تلاش میکنیم هدف حسین را از بین ببریم که گرانبهاتر از خود اوست. انشاءالله که ما از این دسته نیستیم.
📚 کتابِ «سفرِ شهادت»
@Nardebane_feghahat
هدایت شده از نردبان فقاهت
✳️ #آقا_موسی_صدر (2)
✔️ امام موسی صدر:
🔹 حسین(ع) سه گروه دشمن دارد:
۱. دسته اول آنان که او را کشتند. این دسته کمخطرترین دشمنان هستند، چون تنها جسم امام را که محدود بود، کشتند.
۲. دسته دوم آنان که تلاش کردند آثار امام را محو کنند؛ قبر امام را ویران کردند و از آمدن زائران جلوگیری کردند و کسانی را که در اطراف قبر آن حضرت زندگی میکنند مورد آزار و اذیت قرار دادند. خطر این دسته بیشتر از دسته اول است، ولی نتوانستند کاری از پیش ببرند.
۳. ولی دسته سوم که خطرناکترین دشمنان آن حضرت هستند، آنانند که کوشیدند اهداف امام حسین(ع) و ابعاد انقلاب حسینی را تحریف کنند و آن را ابزار کسب و درآمد قرار دهند و بهرهبرداریهای بیارزش از آن کنند و یا آن را مورد سوءاستفاده برای منافع شخصی قرار دهند. اینان تلاش کردند بالاترین بُعد حسینی یعنی هدف نهضت حسینی را از بین ببرند.
📚 کتابِ «سفرِ شهادت»
@Nardebane_feghahat