فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما شرمنده شماییم!!!!
@rkhanjani
🔳وصیت دل
🔻خواهر گرانقدرم امیدوارم با اعمال زينب گونه ات حافظ و پاسدار خون من و ديگر شهدای انقلاب و جنگ تحميلي باشی و بتوانی همانند حضرت زينب(س) پيغام شهيدان را به گوش يزيديان(منافقين) زمان برسانی.
🔻شهیدمحمد کاظم عباسی
🇮🇷 @rkhanjani
1617619292_U3yO5.mp3
6.9M
مناجات با خدا: #ماه_رمضان مهمان خدا
🎙سید مجید بنیفاطمه
💐 قسمت 9
با پدر و مادرم تو یه خونه ویلایی هفتصد متری سمت شمال تهران زندگی میکنیم.
هیی... آب و هواش نسبت به آلودگی افتضاح مناطق دیگه تهران میشه گفت بهتره.
قبل رسیدن ریموت رو زدم تا معطل باز شدن در نشم.
به محض رسیدن ماشین رو توی حیاط کنار شاسی بلند بابا پارک کردم و به سمت در ورودی رفتم
بعد سلام و خوش و بش و چشم چشم گفتن به سفارشات مامانم، سریع لباسا رو از تنم کندم و خسته و کوفته روی کاناپه ولو شدم.
به لطف مامان خوبم و البته شاید کوکب خانم که این احتمال دومی خیلی قوی تر و معقول تره، یک شکلات داغ روی میز منتظرم بود.
چه قدر لم دادن روی راحتی حال میده! مخصوصا اگه یه پریز هم نزدیکش باشه.
اگه سیم شارژرت هم بلند که دیگه زندگی توی خود بهشته!
اگر فکر میکنید دارم چرت و پرت میگم بدونید که درد کشیده نیستید!
اونی که سختی کشیده باشه با اشاره من خودش تا تهش میره و چه بسا الان خنده رو لباش باشه!
توی حال خودم بودم و پیام های گوشیم رو چک میکردم که با صدای ترکیدن بمبی از جا پریدم.
از این بمب صوتی ها که توی فیلما نشون میده گوش آدما کر میشه و تا مدت ها صوت میزنه!
- هاااانیه! تو چرا دراز کشیدی!
یعنی کافیه یه بار دیگه مامانم اینطوری صدام کنه..
مطمئنا تا مدت ها دیگه موهام نیاز به اتو نداره!
تا چند ثانیه که کامل کپ کرده بودم..
انصافا فکر کردم بمبی چیزی ترکید..
به خودم که اومدم دیدم مامانم دست به کمر، با چشایی که ازش آتش میباره داره منو نگاه میکنه...
- مامااان...! ترسیدم...!
بین دو ابروی پهن مامانم پر چین شده بود!
- الان مهمونا میرسن...
دیر اومدی درازم کشیدی!
گاهی ما دخترا واقعا نمیدونیم باید به مامانامون چی بگیم!
- یه کمی توی ترافیک موندم..
حالا چرا این همه خشونت!
تربیتم خراب میشه ها...
کاملا معلوم بود که با اعصابش کنار نیومده و از هم جدا شدن!
خواستم بگم "اینهمه خواستگار راه دادین خسته نشدین؟!
اصلا چرا هر کی زنگ میزنه راهش میدین!
باید برا یه بارم که شده تکلیفم رو مامانم روشن میکردم!
فیلم اکشن که تماشا نمیکنید! من خودم رو بندازم توی هچل بعد چی؟!
تا همینجاش هم چپ چپ نگاه کردنای مامانم داد میزد که چند ثانیه دیگه اینجا بمونم هر چی دیدم از چشم خودم دیدم
و البته حتما شروعش با چپه شدن همین شکلات داغ روی سرم بود!
پس خیلی محترمانه و بدون هیچ حرف اضافی و تحریک کلامی قبل از بروز هر حادثه ای سریع چشمی گفتم و روی مامیم رو بوسیدم و سرپایی قهوه رو خوردم و رفتم تا حاضر بشم!
ببخشید منظورم شکلات داغ بود. حواس برا آدم نمیذارن که!
✍ مجتبی مختاری
🌸@rkhanjani
آنهایی که محرومیت هیجانی را بهصورت افراطی جبران میکنند، بسیار پرتوقع هستند؛ مخصوصاً وقتی نیازهایشان ارضا نشود، عصیان میکنند. این افراد گاهی حالت خودشیفتگی پیدا میکنند. ازآنجاکه در دوران کودکی محروم یا لوس بار آمدهاند، احساس میکنند که دیگران وظیفه دارند نیازهایشان را برطرف کنند. چنین انسانهایی بر این باورند که به هر روش و طریقی باید انتظاراتشان برآورده شود. آنها لوس و بیمسئولیت بار آمدهاند و هیچگاه از قوانینی اطاعت نکردهاند. البته بعضی اوقات این افراد به خاطر استعداد و هوشی که بروز دادهاند، دوست داشته شدهاند؛ اما هیچوقت محبت واقعی و خالص را دریافت نکردهاند. تعداد کمی از این افراد، نیازهایشان را به گونهای بیان میکنند که در نظر دیگران افراد وابسته، درمانده و نمایشی جلوه میکنند. ممکن است مشکلات روانتنی و جسمی داشته باشند و با شرایط خاص خود، جلب توجه میکنند یا دیگران را وادار میکنند از آنها مراقبت نمایند و به این ترتیب، از این علائم نفع میبرند. البته این کار خارج از حوزه هوشیاری آنها انجام میشود...
🌸@rkhanjani🌸