✅به کسي از طريق تلفن و خيابان باهم آشنا شدند و پسر به دختر وابسته شده ولي دختر به دليل اينکه تو خيابان باهم آشنا شده اعتمادي به آينده نداره و جواب رد بهش داده اما پسره دست بردار نيست چکار بايد کرد ؟؟وقتي دست بردار نيست چکار بايد کرد ؟ در پاسخ بايد عرض نماييم همانطور كه مي دانيد ازدواج يكي از مهمترين حوادث و رويدادهاي زندگي است و نقش مهمي در سرنوشت و سعادت و خوشبختي انسان دارد. بنابراين در عين حال كه نبايد در انتخاب همسر خيلي وسواس گونه عمل كرد اما دقت، شناخت و اتخاذ تصميم حساب شده و بالاخره انتخاب صحيح از شرايط ضروري يك ازدواج موفق است. در خصوص موضوعي که فرموديد در وهله اول به نظر مي‌رسد که آشنایی خیابانی روش مناسبي براي انتخاب همسر نيست و نبايد در اين فضا وارد شد زيرا افراد زيادي وارد اين فضا شده اند و آسيب هاي زيادي را متحمل شدند پس شما نيز بهتر است از اين فضا دور شويد اما اگر فردي واقعاً با این شرایط دختری را پسندید و خواستگار واقعي او شد و به لحاظ معيارها نيز با او همخواني داشت دختر مي‌تواند او را دعوت به خواستگاري کند و شرط ادامه این ارتباط را خواستگاری و عقد شرعی قرار دهد. اما دختر باید مراقب باشد به او وابسته نشود؛ زيرا علاقه ممکن است مانع يک انتخاب صحيح شود و رابطه را قطع کند و او را دعوت به خواستگاري کند و يا بهتر است از خانواده بخواهد که او را دعوت به خواستگاري کنند زماني که خواستگاري انجام شد، تصمیم گیری در مورد او انجام خواهد گرفت. اما اگر پسر این شرایط را بر نمی تابید دختر باید او را از خود براند و اگر باز هم او مصر بر ارتباط بود این مسئله را با خانواده اش در میان بگذارد. @🍁🌿🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘ @rkhanjani

🔸 #راه_رسیدن_به_خدا، #دوست‌داشتن_آدم‌هاست؛ اگرچه نتوانی کاری برای آنها انجام بدهی. ◻️ همین که #دلسوز دیگران باشی، به خدا #مقرب می‌شوی و خدا به تو #مهربان است. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ @rkhanjani

شبهه: امور معنوي مثل دعا، صدقه، توسل و ... چرا مي‌گذارند بلا و بيماري براي مؤمنين و يا حتي خود امامان به وجود آيد؟ بلاها و بيماري ها جزء ذات اين عالم دنيا هستند و هيچ کس از آنها در امان نيست هر چند فرد پيامبر الهي يا امام يا مومن باشد . انسان داراي بدني است که دچار بيماري مي شود زندگي است که دچار بلا مي شود بله صدقه و دعا و توسل از بيماري هاي بد جلوگيري مي کند و بيماري ها را بهبودي مي دهد اما قرار نيست که با توسل و دعا و صدقه همه بيماري ها و بلاها از بين بروند چرا که اين بيماري ها و بلاها از يک جنبه امور طبيعي هستند و از يک طرف ديگر که نگاه کنيم داراي کارکردهاي مختلفي است که لازمه زندگي يک مومن است: بلاها چند نوع اند: 1) بلاهاي اشتباهات: بسيار بلاهايي که بر زندگي ما وارد مي شود معلول اشتباهات فردي و اجتماعي است مثلا کسي قرض مي دهد ولي بر قرض خود نوشته و شاهد نمي گيرد آنگاه مالش از دستش مي رود . اين بلا بر اثر سهل انگاري انسان است و نه تنها ثواب ندارد بلکه انسان بر سهل انگاري اش مواخذه مي شود 2) بلاي تحميلي: اين که انسان مواظبت از امور دارد اما از بيرون کسي عمدا بلايي رابر انسان وارد مي کند مانند جنگ تحميلي ، در اين بلا انسان بايد به مقابله بر خيزد ولي اگر نتوانست در برابر صبري که مي کند پاداش مي گيرد. 3) بالهاي طبيعي: انسان در طول عمر خود دائم در مسير بالهاي عالم دنيا قرار دارد سيل زلزله بيماريها پيري و ...هيچ گريزي از اين بلاها نيست صبر بر اين بلاها موجب تقرب انسان به خدا مي شود. 4) بلاي انتخابي :اکثر بلاهاي ما از اين دسته اند بر اثر گناهان بلاهايي بر زندگي ما وارد مي آيند و اين بلاها کفاره گناهان و براي پاک شدن انسان از آن بلاست . « عن مولانا اميرالمؤمنين (ع أنّه قال: تَوَقُّوا الذُّنُوبَ فَمَا مِنْ بَلِيَّةٍ وَ.. از گناهان پرهيز کنيد زيرا هيچ بلا و کاستي در رزق و روزي نيست مگر به خاطر گناه، حتي خراش برداشتن بدن، به رو افتادن به روي زمين و مصيبتي که انسان در زندگي پيدا مي‌کند. بعد حضرت به اين آيه استدلال مي‌کنند که مي‌فرمايد؛هر مصيبتي که در زندگي پيدا مي‌کنيد به خاطر دستاوردها و نتيجه کارهاي خودتان است. در روايت ديگري وارد شده است که عبدالله بن يحيي يکي از دوستان اميرالمؤمنين (ع) خدمت حضرت مي‌رسد، حضرت به او مي‌فرمايد روي چهارپايه‌اي که آنجا بوده بنشيند، همين که مي‌نشيند، چهارپايه لَق مي‌خورد و سرش بر اثر افتادن آسيب مي‌بيند. امام ع) پس از آن که زخم سرش را با دست کشيدن برطرف مي‌کند، مي‌فرمايد: « الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ تَمْحِيصَ‌ ذُنُوبِ‌ شِيعَتِنَا فِي الدُّنْيَا بِمِحْنَتِهِمْ ...يعني، ستايش خدايي را که پاک‌سازي گناه شيعيان ما را در دنيا، محنت‌هايي که در آنجا مي‌کشند قرار داد تا عبادت‌هاي آن‌ها برايشان سالم بماند، و مستحق ثواب آن عبادات شوند. عبدالله بن يحيي هنگامي که متوجه شد حتماً اشتباهي کرده بوده که اين حادثه برايش اتفاق افتاده است، اشتباهش را از امام (ع) سؤال کرد. حضرت با اشاره به حديث معروفي که مي‌فرمايد: هر کاري که با نام خدا شروع نشود، ناتمام است، فرمود: علت اين اتفاق اين بود که هنگام نشستن «بسم الله الرحمن الرحيم» نگفتي! خداوند اين‌گونه دوستان ما را تنبيه تأديب مي‌کند تا حواسشان را جمع کنند و ادب نشستن را رعايت کنند. چون اکثر ما انسان ها اهل گناه و لغزش هستيم اين بلاها موجب پاک شدن ما از گناه مي شود و اگر فردي مي بيند که در زندگي اش دچار اين بلاها نمي شود و در ضمن گناه هم مي کند بايد نگران خود باشد چرا که ممکن است خدا از او روي گردانده باشد و دچار امهال و استدراج شود. روزي يکي از ياران پيامبر (ص) آن حضرت را به منزل خود مهمان دعوت نمود، حضرت پذيرفت. هنگامي که وارد منزل شد، ديد که مرغي روي ديوار خانه تخم گذاشت و آن تخم از روي ديوار غلطيد و در سينه ديوار بر روي ميخي قرار گرفت، نه به زمين افتاد و نه، شکست! پيغمبر (ص) از آن منظره تعجب کرد. صاحب منزل گفت: يا رسول الله! از نشکستن اين تخم مرغ تعجب مي کنيد؟ سوگند به آن خدا که شما را به حق به رسالت برانگيخته تاکنون هيچ بلا و ناگواري برايم پيش نيامده است! حضرت فوراً از جاي خود حرکت کرد و از غذاي او نخورد و فرمود: کسي که هيچ بلا و ناگواري نبيند، خدا به او کاري ندارد (لطف و عنايتي ندارد. 5) بلاي ترفيعي: برخي از افراد گناهي ندارند اشتباهي هم نکرده اند ولي بلاهايي در زندگي خود دارند آنها که در مسير خدا هستند و اهل عبادت و مراتب کماليه اند ولي در اين مسير کاستي هايي دارند خدا با بلا درجات آنها را بالا مي برد. در روايت داريم: البلاء للولاء. يا در حديث ديگر داريم که خدا بلا را براي اولياء خود مانند کسی که به دیگران سوغات میدهدعطا میکند.

6) بلاي مقدس: اين قسم از بلا از براي اولياء کامل درگاه خداست که اتفاقا از بلاهاي ديگر سنگين تر است مانند بلايي که براي امام حسين در عاشورا رخ داد اين بلا براي اين است که خدا عالم را به واسطه اين بلاها به هدايت برساند. @rkhanjani

✾تنها آنهایےترورمیشوندڪہ‌وجودشان دریچہ‌ۍتنفس استڪبار را میبندد، آن‌قدرڪہ مجبورشوند، آنهاراحذف فیزیڪے، یعنے#ترور ڪنند... #شهید_مجید_شهریارۍ @rkhanjani

✅شهیدان زنده‌اند ✍پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می‌گفت: یکی‌شان آمد به خوابم و گفت: جنازه‌ی من رو فعلاً تحویل خانواده‌ام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازه‌ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. این‌بار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه‌ها. روی سینه یکی‌شان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی». بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره. شهید امیرناصر سلیمانی 📚فرمانده، فرمان قهقهه، ص۳۶ و به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگویید بلکه آنها زنده‌اند؛ امّا شما درک نمی‌کنید! سوره بقره، آیه۱۵۴ 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 @rkhanjani

#تلنگر زنبور هیچ گاه تخریب نمیکند. آنچه را که نیاز دارد جمع آوری میکند، اما به روشی استادانه و با چنان مهارتی که شکل گل کاملا دست نخورده باقی بماند... بگونه ای زندگی کن که به هیچ کس آسیب نرساني. سازنده، ملاحظه گر و هنرمندانه زندگی کن. با حساسیت و ظرافت زندگی کن و هیچ گاه دلبسته نشو. از تجارب زندگی لذت ببر. از تمام گلهای زندگی لذت ببر. اما روان باش و در هیچ جایی توقف نکن تا به خدا برسی... @rkhanjani