از شهر به جز خش خش پاییز نماند
جز شیون شیوای شباویز نماند
وِرد سحری گم شد و خرناس آمد
جز رفتگران کسی سحرخیز نماند
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
هر صبح ، دلم در تب ویران شدن است
درتابش عشق تو، پریشان شدن است
تقدیر دل تو بوده خورشید شدن
تقدیر من آفتابگردان شدن است!
#زهرا_پردل
@robaee
تنها و غریب مانده انسان در شهر
سنگین شده سایهی درختان در شهر
محتاج درنگیم در این کثرت رنگ
این است دلیل راهبندان در شهر
#میلاد_عرفانپور
@robaee
از منظر عشق، شاعری مجنونم
از منظر عقل خسته و دلخونم
در اصل من از بس به تو می اندیشم
فیلسوف تر از جناب افلاطونم...
#مرتضی_درزی
@robaee
هی سر به سر دلم تو کمتر بگذار
در من قدمی برای باور بگذار
گفتم که هوای گریه دارم....گفتی:
بر شانهی صندلی بیا سر بگذار!
#صدیقه_محمدجانی
@robaee
این خرمن مو به شانهام میآید
این قامت گل به خانهام میآید
افتاده سر زبان شعرم، نامت
نام تو به هر ترانهام میآید
#حسین_شادمهر
@robaee
هر روز، بدون یار برمیگردیم
بیحادثه بیقمار برمیگردیم
یک شهر، که جابهجا پر از تنهاییست
یک روز همه به غار برمیگردیم
#احسان_پرسا
@robaee
نه برگ و بری شبیه آن سیب جوان
نه شوق تر شکوفه ای در باران
برشاخه ی من بپیچ ای باد بهار
از شانه ی من کلاغ ها را بتکان!
#رحیمی_رامهرمزی
@robaee
پرسید از من، رهگذر: آتش داری
گفتم دلم آتش است آری آری
آنگونه که تا روز ابد می سوزی
از آن سر سوزنی اگر برداری!
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
من یک زن شاعر از همین ایرانم
میشویم و میپزم، غزل میخوانم
اکنون که همین دو بیت را میگویم
مشغول به طبخ کشک بادمجانم
#انسیه_سادات_هاشمی
@robaee
تا خواب به یاد ماه من میشکند
اسم تو میان آه من میشکند
هرگاه به چشم خیس من میآیی
تصویر تو در نگاه من میشکند
#سعید_درخشان
@robaee
بیخواب پی همنفسی میگردد
بیتاب پی دادرسی میگردد
انگار که هر شب آسمان، ماه به دست
تا صبح به دنبال کسی میگردد
#حامد_طونی
@robaee