شرح تنها بودنم تنها همین یک مصرع است:
کنج ریلی دور افتاده، قطاری سوخته ... !
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن
#حافظ
ای بندۀ امر نافذت آهن و موم
منقاد تو را طبایع و چرخ و نجوم
این نکته نمیشود کسی را معلوم
ظلم از تو روا نیّ و ... مظلوم
جناب میر افضلی این رباعی رو منسوب به عموخیام کرده
که تا حالا تو هیچ نسخه ای نبوده و اولین بار از کانال ،، یک جرعه شعر ،، حسین جعفری
اشتراک داده شد
Hosein Jafari:
نیشم بزند اگر چه زنبور لبت
بوسه بدهد لبم به دستور لبت
مستی ش هنوز زیر دندانم هست
شهدی که چشیده ام از انگور لبت
حسین جعفری
Hosein Jafari:
اینستاگرام شاعر
حسین جعفری jfry2164
https://t.me/hosein_jafarii2
لینک کانال شعر حسین جعفری
Hosein Jafari:
لب پایین تو قند و لب بالا رطب است
هر چه زنبور عسل گرد تو در تاب و تب است
گونه و چشم و لبت خوب گواهند که آن-
خالق چهره ی ماهت چقدر با ادب است
بندری زادهی من شاه عروسان خلیج
جنگ ها بر سر تو بین عجم با عرب است
خنده های تو شفای دل بیمار من و-
قهر تو عامل سر گیجه و هذیان و تب است
کفر هم میشود اما به گمانم که خدا
از چنین ساختهای سخت خودش در عجب است
جا شده در وجبی چشم و لب و گونهی تو
کلّ محدودهی دنیای من این یک وجب است...
بخیر میشود این صبحهای دلتنگی
ببین که روشنم از یاد خوب لبخندت
#معصومه_صابر
#صبحبخیر
🌺🌺🌺🌺🌺
گلبرگ گل رها شده در بادم
رقصیده ام و کف زمین افتادم
وقتی که جدا شدم من از اصل خودم
آمد غمی از نو به مبارکبادم
حسین جعفری
🍏🍏🍏🍏🍏
اونجاکه سیدسعیدصاحبعلم میگه:
این چشمهای خیس برازندهٔ تو نیستمحراب را که آینـهکـاری نمیکنند ...
اونجاکه حسین جعفری میگه:
گلبرگ گل رها شده در بادم رقصیده ام و کف زمین افتادموقتی که جدا شدم من از اصل خودم آمد غمی از نو به مبارکبادم
و خدا خواست که معنا بکند مستی را
لب و چشمانِ تو را یکدفعه نقاشی کرد