تک بیت:
گفتم به چشم کز عقب گُل رُخان مرو
نشنیدو رفت، عاقبت از گریه کور شد
#فیض_کاشانی
چرا خم گشته می گردند پیران جهان دیده
مگر در خاک می جویند ایام جوانی را
#غنى_كشميرى
در خوان تجملات مهمان شده است
نم نم نم و کم کم چه فراوان شده است
عمریست که در لباس ،،هم چشمی ها،،
در پشت نقاب جهل پنهان شده است
حسین جعفری:
@hosein_jafarii2 کانال تلگرام
Jfry2164
اینستاگرام حسین جعفری
شب جمعه
یا حسین ع
در کربلای واژه ها ماتم گرفتم
در کوچه های غم به عشقت دم گرفتم
با یاد عاشورای دل ها نوحه خواندم
بر سینه و بر سر زدم اشکی فشاندم
عباس گفتم آنقدر باران گرفته
با مهر تو پاییز خشکم جان گرفته
من تشنه و آواره ی آب فراتم
لطف شما عمری شده راه نجاتم
شاعر شدم در بیت ها احساس دارم
در سینه ام مهر عم عباس دارم
سربند پیشانی رزمم یا حسین است
در روز محشر کار و بارم با حسین است
بنما نصیب عاشقان خود زیارت
عمر مرا پایان بده تو با شهادت
در روضه ها با نام سقا گریه کردم
در پای روضه اشک ها را هدیه کردم
من پرچمی جز چادر خاکی ندارم
ارباب باشد هستی و باغ و بهارم
این روزهای سخت هستم غرق غربت
باید دعا کرد از برای شام غیبت
ای کاش ماه من بتابد روز آید
بر مردمان شهر ، آن دلسوز آید
حسین جعفری
خواهم به تنت لباسی از زِه بکنی
تا راه فرار او پر از مِه بکنی
وقتی که تبر به دوش ،،ابراهیم،، است
باید که بت بزرگ را لِه بکنی
حسین جعفری
گفتم به چشم کز عقب گُل رُخان مرو
نشنیدو رفت، عاقبت از گریه کور شد
#فیض_کاشانی
وقتی به سر زلف تو گیرم چه کنم؟
وقتی به محبتت اسیرم چه کنم؟
مانند تو دلبری ندیدم هرگز
دنبال مراعات نظیرم چه کنم؟
#حسین جعفری
گَه گَهی شب ها در آغوشِ خودت بینم به خواب
دستِ من روزی به بیداری در آن آغوش باد
#هلالی_جغتایی
چشمت غرورِ ایلِ مرا خَدشه دار کرد
این ماجرا زِ سُرمه به باروت می کِشد !
#امیرعباس_سوری
هرچه بدخُلقی کنی از قبل عاشقتر شوم
هرچه قهوه تلختر، نوشیدنش دلچسب تر 🌱