eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.4هزار دنبال‌کننده
247 عکس
10 ویدیو
1 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
با عشق تو از غیر تو بیگانه شوم با شعر، اسیر در این خانه شوم در پیله ی تنهایی خود می مانم روزی برسد دوباره پروانه شوم @robaiiyat_takbait
قسمت نبود تا که بگردم فدای تو لعنت به قسمتی که تو را مال من نکرد @robaiiyat_takbait
لطفِ خدا بیشتر از جرمِ ماست نکتهٔ سربسته چه دانی؟ خموش @robaiiyat_takbait
گیرم پس از این هیچ کس از یاس نگوید این داغ جگر سوز که امحا شدنی نیست @robaiiyat_takbait
انگار نه انگار دل شهر گرفته‌ است از بارش بی‌وقفه‌ی باران خبری نیست @robaiiyat_takbait
نَمُردنم ز فراقت، ز سخت‌جانی نیست؛ امید وصل در این ماجرا گلوگیر است.....! @robaiiyat_takbait
فدای دینِ خداوند، خونِ فاطمه شد دریغ و درد که دنیا بدونِ فاطمه شد @robaiiyat_takbait
دل و دین بُردی و اکنون پِی جان آمده‌ای بنِشین تا به تو آن هم بسپارم، بنشین... @robaiiyat_takbait
کار قیچی با سخن چینان چه فرقی می کند؟ هر سخن چینی که می بینید تنها مانده است @robaiiyat_takbait
چنان غم لشکر آورده سرِ جانم که انگاری دلم در زیرِ کوهی از غبارِ درد مدفون است @robaiiyat_takbait
به ‌گوهر وا رسیدن موج‌ها برهم زدن دارد جهانی را شکافی سینه تا یک دل شود پیدا @robaiiyat_takbait
دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش @robaiiyat_takbait
در دل بی‌خبران جز غم عالم غم نیست در غم عشق تو ما را خبر از عالم نیست خاک آدم که سِرشتند غَرض عشق تو بود هر که خاک رَهِ عشق تو نشد آدم نیست   @robaiiyat_takbait
کافر، نِه‌ایم و بر سرمان،، شور عاشقی است آن را که شورِ عشق به سر نیست، کافر است @robaiiyat_takbait
دنبال عشـق رفتن ، برگشتنی نـدارد يا پا مَنِه به دامش ، يا از نجات بگذر @robaiiyat_takbait
بانوی گلاب و آب و آیینه و ماه شأن تو بلند بود و عمرت کوتاه در مزرعه ی سبز دعا می خوانم یا فاطمه اشفعی لنا عندالله @robaiiyat_takbait
غرق نگاهت می‌شوم با هر تماشا دریای چشمان تو موّاج است و زیبا @robaiiyat_takbait
شرمنده‌ی نوازشِ گردون نمانده‌ام گر چاک دوخت، جامه به مزدِ رفو گرفت... @robaiiyat_takbait
گر عقل در جدالِ جنون مرد جنگ بود ما را در این مبارزه تنها نمی‌گذاشت @robaiiyat_takbait
دلم به وسعت دریا ولی چه چاره اگر باز غمی سماجت یک رودخانه داشته باشد؟ @robaiiyat_takbait
بس‌که از هجرِ تو سر بر در و دیوار زدم! در جدا نالد از این واقعه، دیوار جدا.. ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@robaiiyat_takbait
کسی به خوبی من مشق عشق را ننوشت ببین به دیده‌ی انصاف، آفرین دارم! @robaiiyat_takbait
وحشت ما کم نگردد ز اجتماع دوستان چون الف با هر چه پیوندیم، تنهاییم ما @robaiiyat_takbait
ای آه بسوزان زِ شرر سینهٔ ما را... کاین سینه برای دلِ ما جُز قفسی نیست... @robaiiyat_takbait
بستی به طنابِ غم پَر و بال دلم عاشق نشدی بدانی از حال دلم صد مرتبه مُرد و زنده شد اما تو یکبار نشد بپرسی احوال دلم @robaiiyat_takbait
ای عشق، من که عقل خود از دست داده‌ام دیوانه‌ام مگر که تو را هم رها کنم؟! @robaiiyat_takbait
من با تو چقدر ساده رفتم بر باد تو نام مرا چه زود بردی از یاد من حبه ی قند کوچکی بودم که از دست تو در پیاله ی چای افتاد @robaiiyat_takbait
قطره قطره شد آب آدم‌برفی شد آبِ در آفتاب آدم‌برفی آب از سر او گذشت اما هرگز بیدار نشد ز خواب آدم‌برفی  @robaiiyat_takbait
سرم به کار خودم بود و شعر...خیر سرت به روی شیشه ی احساس من تو ها کردی... @robaiiyat_takbait
در قحطِ شانه‌های تو باید به هیچکس تکیه نکرد و روی دو پا ایستاد و مُرد... @robaiiyat_takbait