دست بُردم كه كِشم تير غمش را از دل
تير ديگر زد و بردوخت دل و دست به هم
#وصال_شيرازي
@robaiiyat_takbait
۴ بهمن ۱۴۰۲
۴ بهمن ۱۴۰۲
مردانه ترین شانه ی دنیا را داشت
پر مِهرتر از سینه ی دریا را داشت
لبخـند لبـش دلخوشی مـادر بود
یک عمر ولی دلهره ی ما را داشت
#سمیه_پرویزی
#عضوکانال
#پدر
@robaiiyat_takbait
۴ بهمن ۱۴۰۲
برف بارید به این شهر، کجایی بی من؟
کاش سردت نشود دل نگرانم برگرد
#مهدی_کمانگیر
@robaiiyat_takbait
۴ بهمن ۱۴۰۲
حرفی به من بزن که بدانم هنوزهم
بیراهه ای اگر بروم در کنارمی
#صادق_نیک_نفس
#عضوکانال
#پدر
@robaiiyat_takbait
۴ بهمن ۱۴۰۲
دلم به زلفِ تو بسته است امید، لیک چه سود؟
که آن امید دراز است و عمرِ من کوتاه...
#ابنحسام_خوسفی
@robaiiyat_takbait
۴ بهمن ۱۴۰۲
باز است چو آغوش تو، ابروهایت
امن است پناهگاهِ بازوهایت
مانند بهار، حرفهایش سرسبز
برفی که نشستهاست بر موهایت
#صدیقه_محمدجانی
#عضوکانال
#پدر
@robaiiyat_takbait
۴ بهمن ۱۴۰۲
هم آینه ها از عشق خالی شده اند
هم پنجره ها بی تو خیالی شده اند
این منظره ها منظره ها منظره ها
از بعدِ نبودنت هلالی شده اند!
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
۴ بهمن ۱۴۰۲
تن چیست که با خاک برابر نتوان کرد؟
از کوتهی ماست که دیوار بلندست...
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
۵ بهمن ۱۴۰۲
تنها تویی که از لب من شعر میشوی
هرکس که لایق غزل عاشقانه نیست!
#محمود_اکرامیفر
@robaiiyat_takbait
۵ بهمن ۱۴۰۲
دو جهان می کنم فدای یکی
چه کنم این رسیده از پدرم
#شاه_نعمت_الله_ولی
@robaiiyat_takbait
۵ بهمن ۱۴۰۲
ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل میباختی
#فاضل_نظری
@robaiiyat_takbait
۵ بهمن ۱۴۰۲