آسودگی از مِحَن ندارد مادر
آسایش جان و تن ندارد مادر
دارد غم و اندوه جگر گوشه ی خویش
ورنه، غم خویشتن ندارد مادر
#رهی_معیری
@robaiiyat_takbait
گاه گاهی یِک سُراغِ ساده اَز ما هَم بِگیر
ما که از رو رَفتهایم اَز بَس سُراغَت آمَدیم !
#نرگس_صرافیانطوفان
@robaiiyat_takbait
خواستم از رنجش دورى بگويم، يادم آمد
عشق با آزار، خويشاوندىِ ديرينه دارد...
#قيصر_امينپور
@robaiiyat_takbait
به کویت آمدیم و آرزوی ما نشد حاصل
ز کویت میرویم اینک، هزاران آرزو با ما
#هلالی_جغتایی
@robaiiyat_takbait
چشمان مرا شبیه دریا کردی
هی ظلم به من کردی و حاشا کردی
یکبار به من نگاه کردی و مرا
دیوانه ترین شاعر دنیا کردی
#خاقان_کرمی
@robaiiyat_takbait
ای کاش همیشه یار غمخواری بود
در جاده ی زندگی هواداری بود
حالا که قطار مرگمان در راه است
ای کاش که دهقان فداکاری بود
#علی_معصومی_زاده
@robaiiyat_takbait
شیرینیِ آغشته به زهرم بی تو
با هر چه غریب و دوست قهرم بی تو
چون نقطه ی تاریکِ پر از وحشت و ترس
بن بست ترین کوچه ی شهرم بی تو
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
بی گل روی تو ذرات جهان در خوابند
رخ برافروز و جهان را به سر کار بیار...
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
ترسیدم از شکست و نکوشیده باختم
سودی که صبر داشت به غیر از زیان نبود
#پوریا_شیرانی
@robaiiyat_takbait
لبریز توام نمیشناسم خود را !
در ورطه ی غم نمی شناسم خود را !
آنقدر که فکر من به تو مشغول است
در آینه هم نمیشناسم خود را !
#محسن_درویش
@robaiiyat_takbait
کسی از ظاهر یک کوه حالش را نمیفهمد
به ظاهر ساکتم، در سینهام آتشفشان دارم
#امید_صباغ_نو
@robaiiyat_takbait
ای عشق خراب ادعایت هستم
من دربدر برو بیایت هستم
از سوژه پر است متن جنجالی تو
من منتظر حاشیه هایت هستم
#صامره_حبیبی
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
تیر و کمان کشیدهای سوی شکار میروی
صید تواَند عالمی بهر چه کار می روی
#هلالی_جغتایی
@robaiiyat_takbait
گاهی شبیه عنکبوتی دوست دارم
محکم بگیرم در بغل پروانه ای را
#محمد_درّودی
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
با دوری ات از خواب و خوراک افتادم
در رزم زمانه بی پلاک افتادم
رفتی و ندیدی که پس از تو صد بار
چون تیر خطا به قلب خاک افتادم
#علی_خوب_کردار
@robaiiyat_takbait
مهتاب نتاب غصه دارم امشب
ای چشم نخواب غصه دارم امشب
بعد از کم و جمع و ضرب و تقسیم خودم
بی حد و حساب غصه دارم امشب
#نوروزرمضانی
@robaiiyat_takbait
هدایت شده از گلچین شعر
دو عاشقیم ولی در دو داستان جدا
به هم رسیدن ما خوب بود، اگر میشد
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
رقیب گفت که: افتـــــاده ام، مرا بردار
دعاش کردم و گفتم: «خدا برت دارد!»
#فرصت_شیرازی
@robaiiyat_takbait
هر سه بی همنفس و خسته دل و تنهاییم
من و این کوچه و باران چه به هم می آییم...
#فرامرز_عرب_عامری
@robaiiyat_takbait
صحبت غنیمت است به هم چون رسیدهایم
تا کی دگر به هم رسد این تختهپارهها
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
این جَهان بابِ دلِ کیست ؟ نَفَهمیدَم مَن !
به گُمانَم «نَفَسِ بادِ صَبا» مَسموم است...
#مهدی_رضایی
@robaiiyat_takbait
هر لحظه به اوج هنرش مینازد
هر جا برود به دخترش مینازد
صد رنگ هنر ریخته از انگشتش
پاییز فقط به آذرش مینازد
#صدیقه_محمدجانی
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
دختری کوزه به دوش آمده دریا ببرد
دامن آبی او موج گرفته است در آب
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
در فصل بهاریم و سراپا زردیم
ما در تَبِ او سوخته اما سردیم
ای محور گردش شب و روز بیا
ما بی تو به دور خودمان می گردیم
#مهدویت
#مجید_حیدری
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
#حافظ
@robaiiyat_takbait
به تو محتاج چنانم که فقیری به دِرَم
به تو مشتاق چنانم که غریقی به کنار
#طبیب_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
تپیدن، سوختن، در خاکوخون غلتیدن و مُردن
بحمدالله که درد عاشقی تدبیرها دارد…
#عالی_شیرازی
@robaiiyat_takbait
ای قطره ،از این به بعد دریایی باش
دارا که شدی همیشه سارایی باش
دیروز به روز بودی اما حالا
امروزیی و امروزیی فردایی باش
#محمدعلی_ساکی
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
حق با تو بود عمر خوشی ها دراز نیست
فرصت نشد تمامِ تو باشد تمامِ من...!
#ناصر_حامدی
@robaiiyat_takbait
چون شعر و ترانه بود در خانه ی ما
چون رود روانه بود در خانه ی ما
یک صبح بهار مادرم خوابش برد
تقدیر زمانه بود در خانه ی ما
#نوروزرمضانی
#مادر
@robaiiyat_takbait