eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.4هزار دنبال‌کننده
247 عکس
10 ویدیو
1 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
من سنگ که نیستم فراموش کنم آرام بِایستم، فراموش کنم خندیدنمان می‌رود از یاد ولی من با تو گریستم، فراموش کنم؟ @robaiiyat_takbait
جز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت بر همان عهد که بودیم بر آنیم هنوز @robaiiyat_takbait
سخن چوگویی سنجیده گوی در مجلس که از کلام نسنجیده خوار گردد مَرد @robaiiyat_takbait
بنای عشق پابرجاست تا دوران به‌جا باشد محبت بیت معمور است ویرانی نمی‌دارد @robaiiyat_takbait
فتوحِ مملکتِ دل که صد سپاه نکرد هجومِ نرگسِ مستت به یک نگاه گرفت... @robaiiyat_takbait
باید که ذره ذره هویدا کنم تو را از زیر سنگ هم شده پیدا کنم تو را @robaiiyat_takbait
باید بروم به زندگی سر بزنم درهای بهار را مُکرَّر بزنم باید بروم برای احیای دلم یک بار دگر به سیم آخر بزنم! @robaiiyat_takbait
سخت است سخن زعاشقی ها گفتن من عاشقم آرام شوم با گفتن در وادی عشق پا منه، می سوزی من سوخته ام رفیق از ما گفتن... @robaiiyat_takbait
در حسرت تو میرم و دانم تو بی‌وفا روزی وفا کنی که نیاید به کار من ...! @robaiiyat_takbait
گفتی بخند، گریه بماند برای بعد در من چه اشک‌ها که پس انداز می‌شود @robaiiyat_takbait
با من بمان دوباره و تکثیر کن مرا آیینه ای هنوز، اگرچه شکسته ای @robaiiyat_takbait
خزان به دیده‌ی ما چون بهار می‌گذرد غمت مباد، غم روزگار می‌گذرد... @robaiiyat_takbait
چنگ بر پیراهن یوسف بزن دیوانه وار... ای زلیخا، عشق اگر رسوا نسازد عشق نیست @robaiiyat_takbait
اینجا اگر صدایی از خانه ام بلند است یا هوی هوی بادست یا های های گریه @robaiiyat_takbait
تو می‌رفتی دلم می‌رفت، روح از پیکرم می رفت کسی دیگر نمیگیرد در این آغوش جایت را @robaiiyat_takbait
از بزرگان آبرو بُردن نه کارِ ساده ای ست کی شود از آب، دریا را کسی خالی کُند @robaiiyat_takbait
در وادی عشق مرهمم تنهایی است از مال و منال، دِرهَمم تنهایی است رفـتـنــد تـــمــام دوســتان از پـیـشــم آن یار همیشه همدمم تنهایی است @robaiiyat_takbait
دیالوگ‌های هق هق را گرفتی؟ نمای بستهٔ دق را گرفتی؟ فضای داخلی: -یک تیغ و رگ‌ها- سکانس مرگ عاشق را گرفتی؟ @robaiiyat_takbait
در دل نبُوَد جای کسی اِلّا تو پنهان شده در سایه ی فرداها تو گفتی دو بهار صبر کن می آیم نارنج دو بار غنچه کرد اما تو... @robaiiyat_takbait
چنان زِ کویِ تو آواره‌ٔ جهان گشتم که آنچه نشنوی از هیچ‌کس، سراغِ من است... @robaiiyat_takbait
یادم نمی‌کنی تو به عمر و نمی‌رود یاد تو از خیال و خیال تو از سرم @robaiiyat_takbait
طالب! خوشا به حوصله‌ات وقتِ امتحان ما برگه را سفید به استاد می‌دهیم @robaiiyat_takbait
بسیار دست و پا مزن ای دل به زلف یار تسلیم شو، که رشته‌ی صیاد محکم است @robaiiyat_takbait
پدر شُکوه، پدر کوه، کوه درد پدر حماسه خوان اساطیری نبرد پدر @robaiiyat_takbait
این چشم که خشکیده سبویم بوده بغضی که شکسته آبرویم بوده دستی که شبی به صورتم سیلی زد یک روز نوازشگر مویم بوده @robaiiyat_takbait