eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.4هزار دنبال‌کننده
242 عکس
8 ویدیو
1 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا میان دل گوشه گیرِ خود جا کن من از حواشی و گوشه کنار می‌ترسم @robaiiyat_takbait
مکن، ای دل هوس گوشهٔ آن چشم، بترس زان بلاها که در آن گوشه نهان ساخته‌اند @robaiiyat_takbait
از روي حسين تا نقاب افکندند در کشور عشق انقلاب افکندند تبريک به طوفان زدگان غم و درد کشتيّ نجات را به آب افکندند @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استخوانم همگی شانه شود بعد از مرگ بس‌ که در آرزوی زلف پریشان تواَم... @robaiiyat_takbait
یک تن نیافتم که فهمد زبان ما همشهری اند مردم و ما در میان غریب @robaiiyat_takbait
خون می‌خوریم در غم و حرفی نمی‌زنیم ما عاشق توایم! همین است ماجرا... @robaiiyat_takbait
ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کَربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هُدی ما غرق گناهیم و تو کشتیّ نجات @robaiiyat_takbait
پيری مرا اگر چه فراموشكار كرد  از دل نبرد ياد زمان شباب را  @robaiiyat_takbait
کجا رواست که از دستِ دوست هم بِکشد؟ دلی که این همه از دست روزگار کشید؟ @robaiiyat_takbait
تیر و کمان گرفته‌ای، سوی شکار می‌روی صید تواَند عالمی، بهر چه کار می‌روی ؟ @robaiiyat_takbait
بر چهرهٔ غم گرفته‌ام رنگ‌ بزن من شیشه‌ام آهسته به من سنگ بزن یک نامه برات می‌فرستم اما هر وقت که دلتنگ شدی زنگ بزن @robaiiyat_takbait
شمارِ بخشش خود را سخاوتمند کی داند؟ ندارد هیچ دریایی حسابِ قطره هایش را @robaiiyat_takbait
اقتدا کردی به من قدقامتت تا عرش رفت سایه ات از پشت سر افتاده بر سجاده ام @robaiiyat_takbait
ای روزگار! از چه کسی می‌توان گرفت تاوان این جوانی از دست رفته را؟ @robaiiyat_takbait
گنجی است غم عشق که در زیر سرِ ماست زاری مکن ای دوست اگر بی زر و زوریم @robaiiyat_takbait
از من مَرَنْج گَر وسطِ دل نشاندَمَت سائِل عزیزِ خویش، به ویرانه می برد! @robaiiyat_takbait
پاک است و زلال مثل دریا دل تو باید ز دلم پل بزنم تا دل تو .. امروز چقدر بی‌امان می باری ای ابر بگو چه کرده غم با دل تو؟ .. @robaiiyat_takbait
تا چشم تو دیدیم ز دل دست كشیدیم! ما طاقت تیمار دو بیمار نداریم... @robaiiyat_takbait
هر دوست که راست گوی و یکرو نبُود در عالم دوستی کم از دشمن نیست @robaiiyat_takbait
کتابم را مخوان! تنها تو را آشفته خواهد کرد سراسر شرحِ اندوه است دیوانی که من دارم... @robaiiyat_takbait
بوسه بر پاهای مادر آخر افتادگی است کوه از افتادگی بر خاک نامش کوه شد @robaiiyat_takbait
جوشید غم از زلال اشک مادر از چشمه‌ی بی‌زوال اشک مادر بوده‌است جهیزیه‌ی خواهرهایم سرویس کریستال اشک مادر @robaiiyat_takbait
ای کاش دلم همیشه عاشق باشد دیوانگی‌اش به قـدر سابق باشد از منظر عقل منطقی نیست‌؛ ولی عاشق که نباید اهل منطق باشد @robaiiyat_takbait
ای کاش دلم همیشه عاشق باشد دیوانگی‌اش به قـدر سابق باشد از منظر عقل منطقی نیست‌؛ ولی عاشق که نباید اهل منطق باشد @robaiiyat_takbait
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشینَد از گوشه‌یِ بامی که پریدیم، پریدیم @robaiiyat_takbait
گرفتم سال را پنهان كنی، با مو چه می سازی؟  گرفتم موی را كردی سيه، با رو چه می سازی؟  @robaiiyat_takbait
پیری و جوانی پِی هم چون شب و روزند ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم @robaiiyat_takbait
مانندِ همیشه: رود،من...دریا،تو سرسبز ترین فصلِ خدا ،تنها تو! گفتی که "من و بهار برمی گردیم" امسال بهار آمده،اما تو...! @robaiiyat_takbait