#شهید_غلامعلی_پیچک هستند🌷
🔵 حاجت ها را از شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشان زیاد است. حتما دستگیرمان می شوند.
🌺هر کسی با هر شهیدی خو گرفت
روز محشر آبرو از او گرفت 🌺
☀️یکی دیگر از اقدامات او، طراحی ترور خسرو داد، فرمانده هوانیروز بود که آن را با دقت آماده کرده بود، اما در مرحله آخر، پیش از انجام ترور، برای دریافت اجازه از حضرت امام با نماینده ایشان تماس گرفت و پس از بررسی جوانب و عواقب کار و اطلاع از عدم رضایت نماینده حضرت امام غلامعلی بدون هیچ اصراری طرح را لغو کرد.
☀️بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با فرمان تشکیل جهاد سازندگی، بدون مطلع ساختن خانواده و به بهانه سفری به حوالی تهران، راهی سیستان و بلوچستان شد و در آنجا ضمن کارهای بدنی، به شغل معلمی نیز مشغول شد. با تشکیل سپاه پاسداران، غلامعلی جزو اولین نیروهایی بود که به این نهاد انقلابی پیوست و در سپاه خیابان خردمند در کنار عزیزانی چون حاج احمد متوسلیان، شهید رضا قربانی مطلق، شهید محمد متوسلی و شهید حاج علی اصغر اکبری مشغول به فعالیت شد و فرماندهی پاسداران مستقر در این مقر را به عهده گرفت و در همین حال، به تدریس در مدارس یکی ازمناطق محروم تهران (شمیران نو) نیز مشغول بود. مدتی هم مسئولیت حفاظت از جان شهید مطهری را برعهده داشت و در زمان حیات او و پس از شهادتش، سه بار مورد سوء قصد گروه های چپ قرار گرفت.
☀️با شروع غائله کردستان، غلامعلی هجرت بزرگ زندگی خویش را انجام داد و به همراه سرداران همرزمش عازم مبارزه با ضد انقلاب شد. در پاکسازی شهر سنندج و شکستن محاصره باشگاه افسران، نقش عمده ای را ایفا کرد و پس از آن به بانه شتافت. این شهر در معرض سقوط بود و پادگان آن تحت محاصره ضد انقلاب قرار داشت. پس از چند هفته سرانجام او و یارانش، موفق به شکستن این محاصره و پاکسازی شهر بانه شدند. در جربان این پاکسازی، غلامعلی پس از یک در گیری با ضد انقلاب به طرز معجزه آسایی نجات یافت و از ناحیه دو دست و پا مجروح شد و به تهران اعزام گردید.شهید پیچک، در اوایل سال ۶۰ به فکر انجام عملیاتی گسترده برای آزادسازی بخش وسیعی از ارتفاعات میهن اسلامی، از اشغال رژیم بعثی عراق افتاد و به همراه شهید بزرگوار حاج علی موحد دانش، طی حدود ۵ ماه به شناسایی خطوط دشمن و طراحی این عملیات چرمیان، سر تنان، شیا کوه؛ دیزه کش، بر آفتاب دشت شکمیان، اناره دشت گیلان و مناطق دیگری در دشت گیلان غرب بود.
☀️💥سر انجام در روز ۲۰ آذر ماه سال ۶۰ علی رغم اینکه #شهید_پیچک دیگر مسئول عملیات منطقه را برعهده نداشت. پس از اعزام نیروها به نقطه رهایی به همراه شهید حاج علی رضا موحد دانش و یکی دو نفر از همرزمانش برای انجام آخرین شناسایی، عازم ارتفاعات «برآفتاب» شد که در آنجا مورد اصابت دو گلوله از ناحیه سینه و گردن قرار گرفته و به شهادت رسید...پیکر پاک #شهید_پیچک در عمق خاک عراق و درست زیر دید دشمن قرار گرفت. سرانجام پس از دو روز تلاش مستمر از سوی رزمندگان و شهادت دو تن از دوستانش هنگام تلاش انتقال پیکر او، جسم پاکش به میهن اسلامی بازگردانده شد...
💐روزهای اول پیروزی انقلاب ؛
هرکس چیزی داشت مثل طلا و پول ...
برای جبهه میداد ، من به علی گفتم :
پســرم من چیزی ندارم بدهم ،
فورا گفت: من را که داری ، مرا بده...🍃
🌷تو مملکتی که یه روزی پسر بچهای توش بود به نام غلامعلی پیچک که بعدها شد فرمانده عملیات غرب کشور و طوری شهید شد که برایش دو مزار درست کردند.مامانش از بقالی سر کوچه واسش بستنی خرید. پسربچه بستنی شو تو آستینش قایم کرد آورد خونه؛ مامانش میگفت: وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم و گفت: مامان بستنیم آب شد ولی دل بچههای تو ڪوچه آب نشد... حالا آدمای همین مملکت بعضیامون به جایی رسیدیم که عکس خانه هاو غذاها و نوشیدنیها و لحظه به لحظه سفر و مهمانی و سفره یلدا و میوه ی نوبرمون رو میفرستیم توی اینستا و... برامون هم فرقی نمی کنه مخاطبمون داره یا نداره، گرسنه است یا سیره...
⏳آذرماه سال۱۳٦۰
#کتاب_فاتحان_قله_های_عاشقی
#ناصرکاوه
خاطره ای از فرمانده عملیات غرب کشور
✍ راوی : مادر شهید
🥀#شهید_غلامعلی_پیچک🕊
@roghaiiehkhoor
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب:
فضای مجازی می تواند ابزاری باشد برای زدن توی دهان دشمنان!
@roghaiiehkhoor
♻️به مناسبت سالروز شهادت آیت الله دستغیب سومین شهید محراب
✍ شهید سید عبدالحسین دستغیب شیرازی فقیه و مجتهد شیعی، در ۱۸ آذر ۱۲۹۲ش در شیراز به دنیا آمد. او از شاگردان سیدمحمد کاظم شیرازی و سید ابوالحسن اصفهانی بود. شهرت او بیشتر به سبب درس اخلاق و کتابهای فراوان اخلاقی او است. گناهان کبیره، قلب سلیم، داستانهای شگفت از جمله آثار وی می باشد.
✅ او در مبارزات انقلاب اسلامی و پیروزی انقلاب نقش فعالی داشت. وی در اوایل دهه ۱۳۴۰ش، به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی اعتراض کرد. مواضع انقلابی وی موجب گردید که چند بار توسط ساواک دستگیر و زندانی شود.
✅ پس از پیروزی انقلاب از سوی امام خمینی(ره) به عنوان نماینده و امام جمعه شیراز منصوب گردید. بعلاوه نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان قانون اساسی بود.
✅ او در بیستم آذر ۱۳۶۰ ش. پس از اقامه نماز جمعه در یک حمله تروریستی انتحاری توسط سازمان منافقین به شهادت رسید و سومین شهید محراب نام گرفت. امام خمینی(ره) در بیانیهای به مناسبت شهادت ایشان، وی را معلم اخلاق و مهذب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی نامید.
@roghaiiehkhoor
11.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ تاثیر و اهمیت امربه معروف زبانی رو در این کلیپ ببینید!👆
ببینید با سکوت ما چطور یک بی حجاب احساس امنیت برای انجام منکر داره!
@roghaiiehkhoor
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از کجا به کجا رسیده ایم!!!
@roghaiiehkhoor
سَرچشمهی غمهای عالم فاطمیهست
غوغا شده در عرش اعظم، فاطمیهست
زهرای مرضیه اگر «اُم الحُسین» است
پس ریشهی ماه محرم فاطمیهست
@roghaiiehkhoor
شاید بارها و بارها تصویر شهیدی را که با چشمان بسته بعد از شهادتش لبخند به لب داشت را دیده اید اما از نام او چیزی ندانید ، آن شهید نامش محمدرضا حقیقی می باشدبسیجی شهید محمدرضا حقیقی بچه اهواز است. متولد ۱۴ آذر ۱۳۴۴٫ او عضو پایگاه بسیج مسجد موسی بن جعفر بود.
زمانی که امام خمینی به نوکران پهلوی گفت: سربازان من هنوز در گهواره اند محمد رضا کمتر از دو سال سن داشت.
شب ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ یعنی در هفتمین سالگرد انقلاب اسلامی، محمد رضا در ترکیب گردان کربلای اهواز در عملیات والفجر ۸ فاو شرکت داشت و درهمین عملیات در ساحل فاو به شهادت رسید. پیکر مطهرش پس از چند روز که در سرد خانه نگهداری شد به اهواز انتقال یافت و طی مراسمی با حضور خانواده و جمعی از مردم تشییع و در بهشت آباد اهواز به خاک سپرده شد.
جالب است بدانید که برادر او یعنی محمود رضا حقیقی متولد ۱۳۴۶ هم در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسید ولی فرقش با برادر خود این بود که ۱۴ سال بر سر سفره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نشست و بقایای پیکرش پس از تفحص، در کنار مزار برادرش در گلزار شهدای اهواز به خاک امانت داده شده تا در روزی دیگر، به یمن ظهور حجت حق عجل الله تعالی فرجه الشریف از خاک برآیند و از سازندگان جهانی عاری از ظلم و پلیدی باشند.
نکته جالب آن زمان
نکته عجیب و حیرت انگیزی که درباره ی شهید محمدرضا حقیقی زبانزد همگان است و برای نخستسن بار در مجله پیام انقلاب در سال ۱۳۶۵ منتشر و منعکس گردید لبخند زیبایی است که چند روز پس از شهادت به هنگام تدفین بر روی لبهای این شهید نقش بست.
در مراجعه به پدر و مادر شهید وجود فیلم ۸ میلیمتری از لحظات تدفین شهید در سندیت این حادثه عجیب که نشان از اعجاز شهیدان دارد هیچ شک و تردیدی باقی نمی گذارد.
پدر شهید محمدرضا حقیقی دراین باره می گوید: وقتی تلقین محمدرضا خوانده می شد،من ناباورانه شاهد آخرین لحظات وداع با فرزندم بودم،که ناگاه احساس کردم که لب های بسته شده ی محمدرضا که بر اثر دو سه روز بودن در سرد خانه به هم قفل شده بود،به تدریج که از هم باز شد و گونه های وی مانند یک فرد زنده گل انداخت و جمع شد وچشمهایش نیز بدون اینکه باز شود،به مانند فرد خوابیده ای می مانست که در حال دیدن خواب خوشی است و با منظره و یا حادثه ی خوشحال کننده ای روبرو شده است.
من با دیدن این صحنه غیر منتظره، بی اختیار فریاد زدم، الله اکبر، شهید دارد لبخند می زند، شهید دارد لبخند می زند.
پس از این فریاد بلند که بی اختیار دو سه با ر تکرار شد،برادری که دوربین فیلم برداری داشت و تا ان لحظه از مراسم فیلم می گرفت وقتی با این فریاد و هجوم جمعیت به بالای قبر مواجه گردید به هر زحمت که بود خودش را به قبر رسانید و دوربین را بالای دستش و بالای سر همه آن کسانی که برای دیدن آن اعجاز دور قبر حلقه زده بودند گرفت و شروع به فیلم برداری کرد و خوشبختانه توانست از این اعجاز با همه ی مشکلاتی که بود فیلم برداری کند و آن لحظه را ثبت نماید در کنار این فیلم برداری،عکس هایی هم از شهید محمدرضا حقیقی وجود دارد که حالات مختلف او را نشان می دهد.
جالب دیگری از زبان پدر شهید حمدرضا حقیقی
وقتی دفتر خاطرات و یادداشت های فرزند شهیدم را پس از شهادت مطالعه می کردم،متوجه شدم در صفحات مختلف،اشعاری را نوشته است.
در بین این اشعار یک بیت از خواجه حافظ شیراز ی بود که در مصرعی از آن آمده است:
وانگهم تا به لحد خرم و آزاد ببر.
که فرزندم ان را تغییر داده و نوشته است:
وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر.
🌹🕊سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 چه کاری برات سخته؟
همون کار برای رشدت هست...
@roghaiiehkhoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 این تصادف رو ببین👆
🔹 پس نمی تونم بگم رفتارم به خودم مربوطه 🫤 نه! تو اجتماع اشتباه من باعث نابودی بقیه می تونه بشه...
@roghaiiehkhoor
#مابهم_ربط_داریم
سید محمد سادات حسینی پدر این دو شهید: دختر کوچکم فاطمه السادات، وصیت نامه خود را در سال ۹۲ که سفر به کربلا داشت، نوشته بود؛ او در وصیت نامه خود عنوان کرده بود که من در سال ۹۸ شهید می شوم و جهیزیه من را به بهزیستی تقدیم کنید!
هر دو دخترم تأکید به پرداخت خمس داشتند و زمانی که به منزل من می آمدند، غذا نمی خوردند و می گفتند تا خمس مال خود را پرداخت نکنی و مالت حلال نشود، ما این غذا را نمی خوریم.
دختر بزرگم مهدیه سادات، معلم بود و دو خودکار در جیب خود داشت که می گفت یک خودکار برای بیت المال است و از خودکار دیگر برای امور شخصی خود استفاده می کرد.
در روز تشییع پیکر شهید سلیمانی دختر بزرگم مهدیه سادات غسل شهادت کرد و به همه ما هم گفت که غسل شهادت کنیم و به من گفت که امروز دو پیکر برای تو می آورند، ناراحتی نکنید.
پدر دو شهید سادات حسینی با بیان اینکه من خودم مجروح جنگی هستم، اظهار کرد: دخترانم شب ها کف پاهایم را بوسه می زدند و فاطمه سادات همیشه تا نیمه های شب بیدار بود و نماز شب می خواند؛ هر دو هدفشان شهادت بود و پیرو ولایت فقیه بودند و می گفتند که رهبر را نباید تنها بگذاریم.
وی تصریح کرد: دخترانم هر دو به افراد پائین دست خود همواره کمک می کردند، احترام به پدر و مادر می گذاشتند و علاقه و احترام خاصی به ولایت فقیه داشتند، آنها می دانستند که چنین اتفاقی برای آنها رقم می خورد، مهدیه سادات به همکاران خود گفته بود که من با خواهرم شهید می شویم.
@roghaiiehkhoor
🌷شب های جمعه شهدا را یاد کنیم تا آنها نیز در نزد ارباب ما را یاد کنند