eitaa logo
- رخساره -
136 دنبال‌کننده
145 عکس
18 ویدیو
0 فایل
سخنِ عشق تو ؛ بی آن که برآید به زبانم رنگِ رخساره ؛ خبر می‌دهد از حالِ نهانم! ـ میخوای حرف بزنیم؟ https://harfeto.timefriend.net/16811293989799
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از - هیـوٰآ -
یوسف گم گشتھ هم اخر بھ کنعان بازگشت ! یوسف من ، پیر گشتم ، وقت برگشتن نشد ؟ ـهیوآ
هدایت شده از ‌‌
خب،این پیامو فور کنید چنلتون تا باتوجه به وایبش بهتون بگم اگه بلاگر میشدید چه مدل بلاگری میشدید و یدونه از این عکس ها هم بهتون بدم اگه چنلتون پرایوته لینکشو https://harfeto.timefriend.net/16596215973592 بفرستید.🐢 ʜʏᴘᴏᴘʜʀᴇɴɪᴀ
انگار خدا هرچی قشنگیه گذاشته تو چشمایِ تو ، توی خنده هات ، توی موهات ، صدات ، لبات ، که من اینجوری دیوونه وار دوست دارم .
ماه ها پیش ما تا ۳ صبح بیدار بودیم و باهم صحبت می کردیم ، اما الان حتی نمی دونم چجوری باید بهت سلام کنم . .
می خواهی بروی؟ برو . . جلویِ راهت را نمی گیرم نگرانِ من نباش ، نخواهم مُرد ؛ شبیهِ تمامِ آدم هایی که از رفتنِ هیچ کسی نمرده اند . شبیهِ همه ی آن هایی که شعار نمی دهند . بعد از تو چیزی تغییر نخواهد کرد ، فقط من دیگر "عاشق" نخواهم بود ، همین . می شوم یک آدمِ عبوس و بی احساس ، که از همیشه دوست داشتنی تر است ، من کسی را از دست می دهم که سودایِ رفتن در سر داشت ، تو ببین "چه کسی" را از دست دادی ! کسی که برایِ ماندن آمده بود ، کسی که از تمامِ جهان گذشته بود ، و تو تنها انتخابش بودی ، کسی که با تمامِ آدم هایِ دنیایِ تو فرق داشت . برو ؛ دیگر رمقی برایِ اصرار ندارم . . منِ خوش خیالِ احمق با چه اشتیاقی آمده بودم عاشق باشم تا عاشقم باشی و "سکوتِ تو" بدترین اتفاقِ ممکن بود ! خسته ام ، می خواهم بخوابم ؛ اصلا حوصله ی تماشایِ رفتنت را ندارم ، باور کن و بی صدا تر از همیشه برو. من آن قدر می دانم که هر کجایِ جهان هم بروی ؛ غرورِ لعنتی ات ؛ از پسِ حسرتِ نداشتنِ من بر نخواهد آمد ! از نظرِ من اشکالی ندارد ، برو .. فقط قبل از این که بروی چراغ ها را خاموش کن ، این نورِ خوش خیالِ سِمِج ؛ حالم را به هم می زند . ـ نرگس صرافیان طوفان ـ
« آدم هایی که یک روز عاشقِ هم بودن ؛ نمیتونن دوست معمولی بشن ، چون قلب همو شکستن ! نمیتونن دشمن همدیگه هم بشن ، چون قلبِ همدیگرو لمس کردن ! ‏و تا همیشه میشن "غریبه ترین آشنا" »
هدایت شده از هیچ²
@profiteroles جم کنید برید پیش دختر موبی
کاش میشد ازم بپرسی : دوسم داری؟ منم با ذوق بیام سمتت و بشینم روبروت و دستامو بزارم زیر چونم و خیره تو چشمای رنگیت بشم و بگم از شبایی که بهت فکر میکردم و خوابم نمیبرد ، بگم از رویاهایی که ازت توی ذهنم می‌ساختم و بغض توو گلومو تبدیل به خنده میکرد ، بگم از وقتایی که خیره میشدم به پنجره اتاقم به امید اینکه بیای و زنگ بزنی بگی اومدم نزدیکت نمیخوای منو ببینی؟ منم سریع پنجره رو باز میکردم و میدیدمت ، بگم از عمیق ترین نقطه قلبم که صاحبش شدی ، آره من تورو همینقدر عجیب خاص دوست دارم .