شاید الان به فکرم نباشی ، شاید دیگه دوسم نداشته باشی ، شاید حتی ازم متنفر باشی ، اما من میدونم یه روزی یه جایی با دیدن یه چیزی یا گوش دادن به یه آهنگی ، یا رفتن به یه جایی بالاخره یادم میوفتی و همون جاس که با خودت میگی ، واقعا خیلی دوسم داشتا .
من میتونم ساعتها توی دلم باهات حرف بزنم و تو فقط سکوتم رو ببینی ؛
میتونم ساعتها یواشکی نگات کنم و تو بیتوجهی منو ببینی ؛
میتونم سالها یواشکی عاشقت باشم و تو جز حس خنثی بودن چیزی از من نبینی ؛
میتونم مدتها احساساتم رو پنهان کنم و هیچکس بویی ازشون نبره ؛
یجورایی انگار عادت کردم به اینکه احساساتم رو کسی نفهمه ، انگار قدرت بیان احساساتمو ندارم ؛
تا میام از احساساتم بگم زبونم قفل میشه ، کلمات توی ذهنم گم میشن ؛
یه حالت عجیبی میگیرم و در آخر ترجیحم میشه سکوت و دوباره گم میشم لای حرفای نگفته و ته نشین شده توی قلبم .
دلبر یعنی کسی که دلو میبره .
اما تو دلو نبردی .
تو شکوندی ، منو ، قلبمو ، وجودمو . .
هر آهنگی که گوش میدم ، هر جایی که میرم ، هر فکری که میکنم ، همش یاد تو میفتم ، بهت دچار شدم میفهمی؟ دچار شدن بد دردیه :)
- رخساره -
هر آهنگی که گوش میدم ، هر جایی که میرم ، هر فکری که میکنم ، همش یاد تو میفتم ، بهت دچار شدم میفهمی؟
مشترک مورد نظر گــاو میباشد " نمیفهمه "
یه لحظه دلم خواست یکی باشه
که برای خوشحال کردن من یه کاری بکنه !
بشینه به جزییات چیزایی ک دوست دارم فکر کنه ،
یه چیزی ، یه کاری که تا حالا برای هیشکی نکرده .