فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا در این شبهای سرد زمستان✨
دلهایمان را با نور ایمانت گرم کن...❄️
خدایا خانه دوستانم مملو از مهر...✨
چراغ خونه هاشون روشن... ❄️
زندگیشون پر برکت بگردان✨
شبتون آروم ❄️
🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صبح
🍂🌸در این روز زیبا
💞امیدوارم نگاه پرمهرخدا
🍂🌸همراه لحظههاتون
💕سلامتی ونیکبختی
🌸گوارای وجـودتـون
💞بارش برکت ونعمت
🍂🌸جاری در زندگیتون
🌸آخر هفتهتون گلبارون 😍♥️
سلام
صبحتون بخیر باشه ♥️♥️
#حدیثانھ😄
امــام علے{؏}↯
چیزے را کہ از عهــده انجام آن برنمےآیے ضمانــت نکن..!❌
📚میزانالحکــمہ.ج۶.ص۴۴۷📚
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اسٺوری
🗣#شهیدمهدیزینالدین
•°دشمنکهاصلا واژهی
#شهادت براشمعنا نداره !
برایچیمیجنگه؟! ...✌️°•
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🆔 #زندگی_زیبا
✪ به جای اینکه همیشه به این بیندیشید که شما از همسرتان چه میخواهید
✩کمی فکر کنید که همسرتان از شما چه میخواهد.
✪ اینگونه فکر کردن در حل بسیاری از مشکلات در زندگی راهگشا خواهد بود.
✩ و حس نوع دوستی و محبت به همسر و نیز حسنظن را در شما زنده خواهد کرد.
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🔆 #خانواده_ولایی
❉ نمازی که انسان میخواند،
↫ اگر به قصد تقرب به خدا بخواند،
↫ توجهش به خدا باشد،
↫ با اخلاص نماز بخواند،
↫ این بالاترین عبادتهاست؛
❉ اگر همین نماز را برای ریا بخواند،
↫ این نماز میشود معصیت و خود آن نماز، میشود گناه.
❉ ریا، گناه کبیره است؛
↫ مصداقش هم میشود همان نمازی که از روی ریا خوانده شد
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
❣ #رمان_قبلہ_ی_من
💠 #قسمت_۵۸
پشت سرم را نگاه میڪنم... خشڪش زده و بہ دویدنم نگاه میڪند... دردلم فحشش میدهم... مثل بچگے... یڪ دفعہ میدود... بہ سرعت من... دیوانہ است! صدایم میزند: صبرڪنید... صبرڪنید!.. میدوم... اینگار ڪہ نشنیده ام... داد میزند: دخترعمو!... صبرڪنید!
بہ پشت سرم نگاه میڪنم... یڪ دفعہ پایم بہ یڪ چیز بزرگ و تیز گیر میڪند و با ڪف دست و صورتم روے زمین مے افتم... نالہ ے بلندے میڪنم و روے برگها از درد غلت میزنم. صدایش را میشنوم: محیاخانوم!.. بالاے سرم مے رسد و درحالیڪہ ڪف دستهایش را روے زانوهایش گذاشتہ بہ طرف صورتم خم مے شود. چشمهایم رامیبندم و لبم را محڪم گاز میگیرم. ڪف دستهایم را مشت میڪنم و پاے چپم را روے زمین میڪشم. تندو پشت هم ناله میڪنم. شڪمم ضرب دیده. نمیتوانم نفس بڪشم... اخمش بانگرانے گره خورده! میپرسد: درد دارید؟!
دوست دارم داد بزنم: پ چے احمق! واسہ چے دارم نالہ میڪنم!
Sapp.ir/roman_mazhabi
ڪنارم مینشیند و میگوید: میتونید بلند شید!؟
نگاهش بہ پایم خشڪ میشود. یڪ دفعہ میگوید: تڪون نده!
میترسم و ناخوداگاه دهانم را میبندم! نفسم رادرسینہ حبس مے ڪنم... دستش رابہ طرف پایم دراز میڪند. ازتعجب شاخ ڪہ نہ روے سرم دم در مے آورم! دستش را عقب میڪشد: تڪون نخور... باشہ؟!
مثل بچہ حرف گوش ڪن ها سرم راتڪان میدهم. تلفنش را بیرون مے آورد و شماره اے رامیگیرد و منتظر میماند. بعداز چند دقیقہ میگوید: سلام بابا!... سارا خانوم اونجاست...
_....
_ ما توے چمن هاے قسمت آب خورے هستیم... یلداهمینجاست... بہ سارا خانوم بگید ایشونم بیاد بادخترا باشہ... من برم با سهیل و سینا یہ قدمے بزنم!
_....
_ یلدا!... گوشیش خاموشه... محیا... محیاخانومم شارژ نداشت!
_...
_ مامنتظریم بگید فقط سریع بیان!
تلفن را قطع میڪند و میپرسد: میسوزه؟!.. داغ شده...؟!
گیج نگاهش میڪنم. عصبے میپرسد: جوابمو بده!... مچ پات سرشده؟! داغ شده...
_ آره...فڪ...فڪ ڪنم...
_ خب... خب... تڪون نده...
ازترس دستهایم میلرزد. سارا بعداز پنج دقیقہ میرسد. بادیدن من شوڪہ میشود: چے شده!
نگاهش بہ پایم مے افتد... رنگش مثل برف سفید مے شود... داد میزنم: چتونہ؟! پام چے شده!؟
سرم را بلند میڪنم تا خودم بلانازل شده را بیینم ڪہ یحیے تلفن همراهش راروے شانه ام میگذارد و بہ عقب هلم میدهد تا رويزمین بخوابم. روبہ سارا میگوید: فقط ڪمڪ ڪنید پاشه... میبریمش بیمارستان! سارا بالاے سرم مے آید و از زیر بغلم میگیرد. پاے چپم را روے زمین محڪم میڪنم و بہ زور مے ایستم. سرم را ڪج میڪنم تاپایم راببینم ڪہ یحیے اینبار تلفنش را زیر چانه ام میگذارد و سرم را بالا مے گیرد... جاے دست ازتلفنش استفاده میڪند! محڪم میگوید: نگاه نڪن!.. اینقدر لجباز نباش!
#ادامہ_دارد...
✍نویسنده:میم سادات هاشمی✨
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓
📚Sapp.ir/roman_mazhabi
┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی کانال مجاز است❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #سواد_رسانه
💬 ریکی جرویس، کمدین انگلیسی - امریکایی، مجری اصلی برنامه جوایز گلدن گلوب (سال ۲۰۲۰) خطاب به سلبریتی ها میگوید:
🔹 "شما بازیگران برای هر که بخواهد بازی می کنید؛ حتی اگر داعش هم شبکه پخش مستمر راه بیندازد و به شما پیشنهاد بازی بدهد پیشنهادش را قبول می کنید.
پس وقتی میآیید روی سن تا جایزه بگیرید بیخود درباره چیزهای مهم سخنرانی نکنید. شما در مورد هیچ چیزی صلاحیت سخنرانی ندارید؛ شما حتی به اندازه یک بچه محصل هم سواد ندارید؛ پس لطفاً بیایید بالا؛ جایزهتان را بگیرید، از مدیر برنامه تون ، از مامی ، از ددی و از خدا تشکر کنید؛ بعد هم گورتان را گم کنید و بروید سرجاتون بتمرگید.!"
❓ آیا مجری اختتامیه جشنواره فجر امسال می توانست چنین سخنانی خطاب به سلبریتی های بی سواد و پرمدعای ایرانی بزند؟
🔸 آن هایی که در و دیوار جشنواره شان را از جشنوارههای خارجی کپی میکنند، این یکی را هم کپی کنند دیگر...
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#چهارشنبہهایامامرضایـے
امامرضاقربونڪبوترات🕊♥️
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#کلام_استاد
#علامه_حسـنزادهآملی:
اگر درد دارید
یڪۍ از نامهاے شریف
خـداوند 'طبیـب' اسـت
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
📝 #داستانک
✹ حکيمی در کشتي نشسته بود که طوفان شد.
◎ مسافران همه نگران بودند اما حکیم آرام نشسته بود.
↫گفتند: در اين وقت چرا اين گونه آرامي؟
↫او گفت: نگران نباشيد زيرا مطمئنم که نجات پيدا مي کنيم.
✹ سرانجام همان گونه شد که او گفته بود و کشتي به سلامت به ساحل رسيد.
◎ مسافرين دور او حلقه زدند که تو پيامبري يا جادوگر؟از کجا مي دانستي که نجات پيدا مي کنيم؟
↫ گفت: من هم مثل شما نمي دانستم، اما گفتم بگذار به اينها اميدواري بدهم.
✹ اميد هيچ آدمي را از او نگيريد!
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
❣ #رمان_قبلہ_ی_من
💠 #قسمت_۵۹
سارا بزور حرڪتم میدهد... حس میڪنم پاے راستم قطع شده! لبهایم مے لرزد و تہ گلویم ترش میشود..حالت تهوع دارم! چرانباید خودم ببینم!!؟ ڪنارمان بااحتیاط قدم برمیدارد و با نگرانے لبش را میجود. سارا نفس هایش تند شده...یحیے میپرسد: خستہ شدید!؟
سارا بدون رودروایسي جواب میدهد : آره..سنگینہ!
_ عب نداره....باید تحمل ڪنید!
خنده ام میگیرد! چقدر بہ خستگے اش بها داد! سارا یڪے دوسال ازمن بزرگتر بنطر مے رسد...چهره ے نمڪے و سبزه اش بدل میشیند اما درنگاه اول نمیتوان بہ او گفت"
Sapp.ir/roman_mazhabi
خوشگل"... قدش ڪمے ازمن بلند تراست.. استخوانے و مردنے است! ساق پاے چپم منقبض و بے اراده زانوهایم خم میشوند... سارا جیغ ڪوتاهے میڪشد و واے بلندے میگوید...رگ پایم گرفته و ول ڪن معاملہ نیست... یحیے بہ یڪباره یقہ ي مانتوام ام را میگیرد و من رانگہ میدارد.نفس هایم بہ دستش میخورد...چشمهایش رابستہ..لبهایش میلرزد... آنقدر نزدیڪ ایستاده ڪہ ڪوبش قلبش را بہ خوبے میشنوم....سارا بااسترس میگوید: چرا بہ آذر خانوم نگفتید!... چرا...
یحیے بلند جواب میدهد: چون بیان بیخود شلوغش میڪنن...پدرم هم جاے درڪ شرایط سرزنش میڪنہ...
ڪمے ازحرفش را نفهمیدم. چادر سارا را چنگ میزنم و خودم رابہ طرفش میڪشم. یحیے یقہ ام را ول میڪند و عقب مے رود...رنگش عین گیلاس بهارے سرخ شده..
تردید بہ جانم مے افتد: باید اورا باچوب محمدمهدے بزنم!؟
اخم ظریفے بین ابروهایم میدود: آره!... گول ریختشو نخور!
بہ ماشین یحیے میرسیم. سارا ڪمڪ میڪند تا روے صندلے بشینم. پاے راستم بے حس شده...قلبم تاپ تاپ میڪوبد و نفسم سخت بالا مے آید.. سارا ڪنار یحیے میشیند. پلڪ هایم سنگین مے شوند... میخواهم بالا بیاورم... مثل زن هاے باردار عق میزنم... بوے خون ماشین را پر میڪند... یحیے گاها بہ پشت سرنگاه میڪند... بہ من؟ نہ!... ترس بہ جانم مے افتد... خودم دیگر جرات ندارم پایم را ببینم... پنجره را بہ سختے پایین میدهم... ڪف دستهایم میسوزد... نگاهشان میڪنم... خراش هاے سطحے و عمیق... خون مچ دستم را رنگ میڪند... نمیفهمم درڪدام خیابانیم... یحیے داد میزند: پلیس؟... الان وقت تورو ندارم... هر ڪار دوس داري بڪن!
و بعد صداے ڪشیده شدن چرخ هاے ماشین روے آسفالت درمغزم میپیچد... مثل ڪلے ها حیغ میڪشند... انگار اتفاق شومے افتاده!
#ادامہ_دارد...
✍نویسنده:میم سادات هاشمی✨
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓
📚Sapp.ir/roman_mazhabi
┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی کانال مجاز است❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
⸤ آنها رفتند با تمام سادگی
ما ماندیمو زرقو برق روزگار ⸣
#شهیدهمت🌱♥️(:
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🔆 #خانواده_ولایی
✯ وقتی ایمانِ به خدا در روحِ یک انسان، همچون جاذبهای قوی عمل کرد،
↫ آن چنان او را به سوی مقصدهای ایمانی میکشاند
✰ که جاذبههای کوچک،
↫ این جاذبههایی که برای افراد بیایمان بزرگ میآیند،
✰ دیگر در او اثری نمیگذارد.
📚طرح کلی اندیشه اسلامی
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🦋 مهارتهای_زیبا
✪ گاه بدون اینکه بدانید، رفتارهایی انجام میدهید که باعث ناراحتی همسرتان میشود،
✩ مثل صمیمیت بیش از حد با جنس مخالف.
✪ شاید برایتان سرگرمکننده باشد که با اقوام یا همکارتان شوخی کنید،
✩ اما افراط در این کار میتواند اثرات منفی زیادی بر رابطه عاطفیتان بگذارد.
✩ گاه رفتار شما مجوّزی میشود برای همسرتان تا او نیز حریمهای مربوط به نامحرم را رعایت نکند.
✪با رعایت محدودیتها و خط قرمزهای اخلاقی و شرعی،
↫آرامش و لذّت را به یکدیگر هدیه دهید.
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️آرامـش آسمـان
💫شب سهم قلبتان باشد
⭐️ و نـور ستـاره ها
💫روشنی بـخش
⭐️تـمام لحظہ هایتان
💫خُــدایـا
⭐️ستارههای آسمـانت را
💫سقف خانه دوستانم کن
⭐️تا زندگیشان
💫مـانند ستـاره بدرخشد
⭐️شبتون بخیر
🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آرزو میکنم خداوند
🌷برای امروزتون سبد سبد
🌸اتفاقهای خوب و خوش رقم بزند
🌷و حال دلتون مثل گل
🌸تازه و با طراوت باشد
🌷شادی هاتون پایدار
🌸مهرتون ماندگار
🌷روزتـون زیبـا
🆔
🦋 #زندگی_زیبا
❃ بر ویژگـی های منفی همســرتان تمرکز نکنیـد!
❃ اگـــر به بدیهای همــسرتان در ذهـن خود متمـرکــز شویــد
✩ و یا به خوبی های او فکــر کنــید حالتان را بد یا خــوب میکنــد.
❃ مثبت اندیش باشید تا کینهها و کدورتها در قلبتان رنگ ببازند
✩ و با حال خوب در کنار همــسر و فرزندانتان از زندگی لذت ببریــد.
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🔆 #خانواده_ولایی
✸ کلید حل مشکلات
✩ دعا، یاد خدا و اصلاح دلها است.
✸ و ماه رجب
✩ عید کسانی است که قصد اصلاح قلوب خود را دارند.
امام خامنه ایی
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#حـدیـث
#امامهادیعلیہالسلام
شڪر گذاری از نعمت...،
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
📜#آموزشی
🧘♀هاله ی خود را هر روز صبح پالایش کنید
🍀راحت بنشینید ، چشم هایتان را ببندید ، تنفس خود را آرام و آسوده کنید.
🍀از انرژی که شما را در بر گرفته ، آگاه شوید . این، هاله ی شماست.
🍀دایره ای از نور، دور تا دور بدن خود تصور کنید . خط پیوسته ای از نور را که به دورشما حلقه زده، تصور کنید.
🍀اکنون، شعاعی از نور سفید را به حاشیه ی هاله ی خود، بفرستید.تصور کنید این شعاع نور، درست مانند یک جاروبرقی، هر نوع آلودگی یا نکته ی منفی را در خود فرو می بلعد.
🍀آن هنگام که هاله ی شما، تمیز و درخشان شد، چشم های خود را باز کنید.
🍀با هاله ی تر و تازه ی خود، احساس کنید میلیون ها دلار ثروت دارید.
🍀به طور مرتب، هاله ی خود را پالایش کنید تا پیوسته انرژی مثبت داشته باشید🥰
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
+ از مرگ فرار ڪن...!
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
آرامش از دست رفته و تشویشهای ذهنی ایجاد شده در زندگی روزمره ما تنها از طریق ارتباط با خدای بزرگ و خالق هستی امکان پذیر می باشد. انسانی که تمام وجودش عشق و محبت به تمام ذرات هستی است، جز عشق و محبت نمی بیند و چیزی غیر از آن دریافت نخواهد کرد. این طرز فکر انسان است که باعث می شود او تصمیم بگیرد که چطور با وقایع زندگیش روبرو شود، با آرامش یا ترس و ناراحتی. طبق قانون کارما به هر چه بیاندیشید همان را دریافت خواهید کرد، پس اگر می خواهید جهان و زندگیتان را تغییر دهید، می بایست ابتدا خود و طرز فکرتان را تغییر دهید و بهترین راه برای رسیدن به این تحول بزرگ، ارتباط با خالق هستی است💞
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
❣ #رمان_قبلہ_ی_من
💠 #قسمت_۶۰
بوے تند الڪل نفسم را میگیرد. دهانم خشڪ شده و گلویم طعم خون گرفتہ! بانوڪ زبان لبم را ترمیڪنم و چشمهایم را نیمہ باز میڪنم. گیج دستم را بالا مے آورم و روے سرم مے گذارم...سرم را تڪان میدهم.. گردنم تیر میڪشد!مقابلم تارو سفیداست..مردم؟! روشنایے چشمم را میزند... لبم راگاز میگیرم و نالہ میڪنم. چہ اتفاقے افتاده...دستے شانه ام را فشار میدهد...دردم میگیرد...جیغ میزنم!...صدایش درسرم میپیچد....:محیا!...آروم!...
دستے روے صورتم ڪشیده میشود: طفلڪ من!
چندبارپلک میزنم.چشمهاے عسلے یلدا تنها چیزے است ڪہ تشخیص میدهم.باید چہ واڪنشے نشان دهم...ڪسے میگوید: نگران نباشید بہ خیر گذشت! بہ تقلا مے افتم...نفسهایم تند میشود: تشنمہ!
Sapp.ir/roman_mazhabi
چندلحظہ میگذرد...لبہ ے باریڪ و شڪننده ے لیوان بلورے روے لبهایم قرار میگیرد...یڪ جرعہ آب را بہ سختے فرو میبرم...گلویم میسوزد...صورتم درهم مے رود...ازدرد!
نگاهم بہ سوزن فرو رفتہ در گودے دستم مے افتد...نقطہ ے مقابل آرنجم..دستم ڪبود شده!...نگاهم میچرخد...فضاے سنگین حالم رابدتر میڪند.....عق میزنم! یحیے پایین پایم ایستاده...نگرانے درنگاهش دست و پا میزند...اما چهره ے درهمش داد میزند ڪہ عصبانے است!...ازمن؟! سارا باپشت دست گونہ ام رانوازش میڪند: چیزے نشده نترس!
ڪم ڪم ڪاملا هوشیار میشوم....یلدا بق ڪرده و ڪنارم نشستہ...پشت سرش سهیل ایستاده!..چرا؟! یڪ تا از ابروهایم رابالا میدهم: چے شده..
یلدا دستم را میگیرد...آرام! گویے میترسد چیزے بشڪند!!صداے بم و گرفتہ ے یحیے نگاهم را به سمتش میگرداند
_ اوردیمتون بیمارستان...چیزے نشده! خطر از بغل گوشتون رد شد الحمداللہ!
زمزمہ میڪنم: خطر؟!
سارا_ آره عزیزم! دڪتر میگفت ڪم مونده بود رگ اصلیت پاره بشہ!
گیج میپرسم:چے؟!..رگ؟
یحیے ڪلافہ یڪ قدم جلو مے آید و درحالیڪہ نگاهش بہ دستم خیره مانده میگوید: مچ پاتون رو شیشه دلستر برید.... خیلے بد و عمیق!...نباید خودتون نگاه میڪردید وگرنہ حالتون خیلے بدترمیشد! توے چمن ها یہ ازخدا بے خبر انداختہ شیشہ رو... دڪتر گفت فقط یڪ سانت با رگ اصلے فاصلہ داشتہ...اما ضعف و حالت تهوع بخاطر خون ریزے شدیده....
سارا_ اگر اقایحیے نبود من دست و پامو گم میڪردم...پات رو ڪہ دیدم..خودم ضعف رفتم!
یلدا بامهربونے میگوید: شرمنده تلفنم خاموش بود...
لحنش بوے پشیمانے میدهد.یحیے باغیض نگاهش میڪند....حتما موضوع را فهمیده! خدابہ خیر ڪند! یحیے آرام میگوید: نشد توے پارڪ بگم!...ولے اگر بہ مامان و بابا نگفتم دلیل خودم رو داشتم.... مادرم ممڪن بود شلوغش ڪنہ ...و فقط استرس بده...و نذاره زود ڪارمو ڪنم! پدرم هم...." نفسش را پرصدا بیرون میدهد" ... بابا معمولا توے این شرایط جاے دلدارے اول میگن چرا حواست نبوده...چرا دویدے...چے شد! چرا نشد!....و پشت هم سوال و سوال.... مابقے هم ڪہ مهمون بودن!
ساق دست یلدارا چنگ میزنم و میگویم: ڪمڪم ڪن!و سعے میڪنم بشینم. یلدا دستش راپشت ڪتفم میگذارد تا بلند شوم.ساراهم پشتم بالشت میگذارد. سهیل جلو مے آید و میگوید: خیلے ناراحت شدم...شرمنده ڪہ ما...
حرفش رابا نگاه جدے یحیے قورت میدهد! جواب میدهم: نہ!این چہ حرفیہ...شماڪہ نمیدونستید قراره اتفاقے بیفتہ...
#ادامہ_دارد...
✍نویسنده:میم سادات هاشمی✨
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓
📚Sapp.ir/roman_mazhabi
┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی کانال مجاز است❤
#کلام_استاد
#حاج شیخ جعفر ناصری
✾ روزه ماه رجب خيلى پر بركت است.
✾ اين روزه با ماه رجب خيلى تناسب دارد منتهى نه آنقدر که خستگى بياورد. حداقل یکی دو روز فاصله بینش باشد خوب است.
✾ هر کسی طبق توان و ظرفیت خودش عمل کند. انسان در ماه رجب به گونه ای روزه بگیرد که در ماه شعبان هم بتواند ادامه بدهد و براى ماه رمضان آماده تر باشد.
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🦋 #زندگی_زیبا
☆ همسرانی موفقند كه:
① در گفتگو با هم صدای خود را بلند نكنند.
② تماس چشمی برقرار كنند.
③ بخوبی به حرفهای طرفشان گوش كنند.
④ اگر نكتهای رامتوجه نشدند، در مورد آن محترمانه سوال کنند.
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
📱 #سواد_رسانه
کرونا مهم هست ولی مهمترین نیست.
با دانایی قضاوت کنیم
رسانه ها همیشه همه حقیقت را نمیگویند.
همان طور که بیخیالی خطرناک است اهمیت دادن بیش از حد هم خطرناک هست.
🔴تعداد مرگ ناشی از عوامل مختلف در سال ۲۰۲۰ :
گرسنگی : ۱۰/۵ میلیون نفر
سرطان : ۷/۷ میلیون نفر
سیگار : ۴/۷ میلیون نفر
الکل : ۲/۳ میلیون نفر
ایدز : ۱/۶ میلیون نفر
کرونا : ۱/۶ میلیون نفر
تصادفات رانندگی : ۱/۳ میلیون نفر
خودکشی : ۱ میلیون نفر
آب آلوده : ۰/۸ میلیون نفر
آنفولانزای فصلی : ۰/۵ میلیون نفر
سال ۲۰۲۰ و تو اوج همهگیری کووید ۱۹، ایدز قربانیان بیشتری نسبت به این بیماری داشته. چرا بهش کمتر توجه میشه، چون مرگ این بیماری بیشتر تو آفریقا اتفاق میافته و جلوی چشم نیست. آفریقا فقط برای استثمار خوبه.
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
💠 #مهارتهای_زیبا
#آدمهای_سمی (۹)
✜ گوشهایشان نمیشنود
✜ اين افراد هيچ وقت وارد مكالمه دو طرفه با كسي نميشوند،
↫ بلكه تنها ميخواهند ديگران آنها را بشنوند
✜ وقتي به حرفهايشان پاسخي ميدهيد،
↫ به شما ثابت میكنند اصلا حرفتان را نشنيدهاند يا محتوايش را درك نكردهاند
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙