eitaa logo
📚رمان عاشــ❤ــقانه مَذهَـبـیٖ💕
2.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
793 ویدیو
31 فایل
🌸 💌رمان های #عـاشــــ‌مذهبی‌ـــقانه💝 💌کپی مطالب فقط با لینک کانال و نام نویسنده مجاز است🚫 💕 💌کانال دوم ما↓ @im_princess 💕
مشاهده در ایتا
دانلود
سوگند برعڪس همیشہ آرام و سربہ زیر گوشہ ے تخت نشستہ بود و زانوهایش را بغل ڪردہ بود . من هم با فاصلہ ڪمے ڪنارش نشستہ بودم ... دستهایش را از روے زانویش بلند ڪردم و در دست گرفتم ... فهمیدہ بودم ڪہ حال خوشے ندارد ...دستهایش هم مثل یڪ تڪہ یخ شدہ بود ،همانطور ڪہ سر انگشتانش را نوازش میڪردم گفتم : - عزیزم ... خواهر نازنین و ڪوچولوے خودم .‌‌.. من باید خیلے نادون باشم ڪہ حال بد تورو نفهمم ... ڪجا رفتہ سوگندِ خوش مشرب و شرو شیطون من؟ آخہ خواستگارے عماد چرا باید انقدر تورو بہ هم بریزہ عزیزدلم؟ فوقش میگے نہ !من و میثاقم مثل ڪوہ پشتِ "نه" تو وایمیستیم . باورررڪن ... سوگند سرش را ڪمے بالاتر گرفت و با صدایے خفہ گفت : - آبجے ...من دارم خفہ میشم ... دیگہ نمیتونم ...نمیتونم این رازو بہ دوش بڪشم ... نمیتونم حسمو سرڪوب ڪنم ... بسمہ ... حداقل ۱۰ سالہ ڪہ دارم خودمو میخورم ... حالِ بدِ من بخاطر این نیست ڪہ میخوام بہ عماد یہ نہ قاطع بگم ... حال بدم بخاطر سرڪوب دل خودمہ ... Sapp.ir/roman_mazhabi گُنگ نگاهش ڪردم و پرسیدم : -سرڪوبِ دلت؟ ببینم سوگند ؛ مگہ پاے ڪس دیگہ اے دررمیونہ؟ آرہ؟؟ سوگند مڪثے ڪرد ؛ لبش را گزید و آرام گفت : - سالهاست .... - چے میگیے ؟ یعنے تو چون دلت با ڪس دیگہ اس میخواے بہ عمادبگے نهہ ؟ -ثمر .. بحثِ یہ سال دوسال ڪہ نیست ... از وقتے چشم‌باز ڪردم و دور و برمو فهمیدم؛ عاشق بودم ... - واااے .باورم نمیشہ....‌دختر پس چرا اینهمہ سال بہ من‌نگفتے ؟؟ طرف ڪیہ؟؟ - ثمر .. میخوام بگماا ؛ ولے میترسم ...از طرفے هم دارم زیر بار نگفتنِ این راز لہ میشم . - چہ تررسے آخہ؟ عزیزِ من ... بگو و خودتو خلاص ڪن ..بگو .. سوگند ...سرش را پایین انداخت ...بغضش را قورت داد و لڪنت وار گفت: - ثمر... من ...من ... هادے و دوس دارم ... ..................................‌..‌‌....................... ✍🏻 نویسندہ :الهہ رحیم پور اینستاگرام: e.lahe_rahimpoor ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓ 📚Sapp.ir/roman_mazhabi ┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛ ❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آی‌دی کانال مجاز است❤
غمگینیم؛ 50خواهر از دست داده‌ایم... خشمگینیم؛ خواهرکانمان را با زبان روزه کشتند...💔🌱 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️❤️ الهی🙏 اگرخطا کردیم یاریمان کن تا انسانی شایسته تر باشیم‌. یا الله 🙏 به حق اسمای اعظمت خودت آبروبخش ما در دو سرا باش🙏 و شادی و آرامش را به جان های ما هدیه کن🙏 آمیـــن یا رَبَّ 🙏 شبــــ❤️ـــتون خــــ🌹ــــوش لحـــــ🌹ـــــظه هاتـــ🌹ــــون نـــــــــــــــ❤️ــــــــــــاب و عاشقانه باخدا❤️🙏 ┏━━✨✨✨━━┓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ دفتر‌ صبح☀️ از سطری شروع می‌شود كه بنام بزرگ تو تكيه كرده است به نام زیبای تو، ای خـدای صبح …☀️ ای خـدای روشنی …✨ ای خـدای زندگی …❣ هر صبح، آغازی است☀️ برای رسیدن به تو ..❣ الهی، به امید تو ..🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صباح‌‌‌‌‌الخيريافلسطين [ ♥️🇵🇸 ] 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
پارسال این موقع به خاطر رسیدن دلار به ۲۰ تومن ناراحت بودیم... ‏امسال بخاطر رسیدن دلار به ۲۰ تومن خوشحالیم...☺️ +‏حقیقتا که مسئولان خیلی کار بلدن😢😭 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⸤ من معتقد به تکیه به نیروهای جوانم! ⸣ ؛)♥️🌱 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
˼ همه به شب و روز بی‌آنکه هیچ سستی کنند به تسبیح و ستایش او مشغولند ♥️🌱 ˹ 🌱| سورھ أنبیا آیھ ۲۰ 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
{ نفَسم بندِ نفسهاے ڪسے هست ڪہ نیست... بے گُمان در دلِ من جاے ڪسے هست ڪہ نیست ...} گیج و سردرگم بہ چشمهاے سوگند چشم دوختم ... باورم نمیشد ... سوگند سالها عاشقِ ڪسے بود ڪہ بیخ گوشمان زندگے میڪرد ... باورم نمیشد ڪہ سوگندے ڪہ من میشناختم اینهمہ سال عشقے پنهان را در سینہ پروردہ باشد و لب پیش هیچ ڪس باز نڪردہ باشد ... آب دهانم را باشدت قورت دادم و با مڪث هاے پیاپے پرسیدم: - چے ..چے میگے سوگند ؟ ها؟؟...هاادے ؟ هادیِ خالہ مهین؟؟؟ اشڪ در چشمانش حلقہ زد ...با صدایے بغض آلود و حالے خراب گفت: - آرہ ... هادے خالہ مهین... پسرخاله‌مون ... از وقتے یادم میاد با دیدنش قلبم تو سینم میڪوبید .ثمر.. انگار ...انگار عشق هادے با من بزرگ شدہ ... من نمیتونم بہ ڪسے جز اون فڪر ڪنم...میفهمے؟ - سوگندد... سوگندجانم ، هادے ۱۰ سال از تووبزرگترہ ... هادے طرز فڪرش... رفتارش .‌. اخلاقش ..همہ چیش با تو از زمین تا آسمون فرق میڪنہ ... تو میفهمے اینارو؟؟ - آرہ ،میفهمم ... من.. عاشق همین تفاوت هاش شدم ...چون بہ چشم میدیدم ڪہ وقتے همہ پسرا پے سرگرم‌شدن با دخترهاے مردم بودن...هادے پے درس و دانشگاہ و ڪتابخونہ بود ... شباے محرمے ڪہ اڪثر پسرا برا خودنمایے میرفتن هیئت ؛هادے بے سروصدا تو آشپزخونہ ے هیئت استڪان هاے چایے رو میشست ... تو دورہ زمونہ اے ڪہ یہ دختر از ترس نگاہ ها و رفتاراے مریض نمیتونہ ۶ غروب بہ بعد تو خیابون راہ برہ؛ هادے تو چشم هیچ دخترے حتے نگاہ نمیڪنہ ... بہ جان ثمر اگر ازش بپرسم امروز چہ رنگ روسرے سرم بود نمیدونہ ... درستہ من حجابے ڪہ اون میخواد و ندارم ... عقایدم مث اون محڪم نیست ؛ولے ...ولے بہ خدا مریدش شدم .حاضرم بخاطرش هر تغییرے بڪنم .. من محوِ خودش و خداش شدم.... همین. -سوگند ؛ خیلے خوبہ ڪہ یہ آدم بتونہ با رفتاراش یڪے و عاشق خدا ڪنہ ... ولے تو نباید بہ خاطر اون حاضر بہ تغییرباشے... میگن آدما شبیہ چیزے میشن ڪہ دوسش دارن ... شبیہ هادے شو ... من ...قول میدم ڪہ تلاش ڪنم تا تو بہ هادے برسے ولے ... تو باید خودتو آمادہ ‌ے یہ اتفاق بزرگ ڪنے ... اینبار تو باید منتظر جواب آرہ یا نہ باشے و این بدعت شڪنیِ بزرگیہ ... Sapp.ir/roman_mazhabi قطرہ هاے اشڪ ،روے گونہ هاے سرخش جارے شد ؛ سرش را میان زانوهایش گذاشت و بہ هق هق افتاد.‌‌.. در آغوش ڪشیدمش ...میلرزید ... حالش شدہ بود شبیہ ِ پاییز ... شبیہ دخترڪ هاے عاشـــق.... ✍🏻 نویسندہ :الهہ رحیم پور شعر: احسان ڪمال اینستاگرام: e.lahe_rahimpoor ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓ 📚Sapp.ir/roman_mazhabi ┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛ ❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آی‌دی کانال مجاز است❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خب بیشرف بیا با من بجنگ💣👊🏻! 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
. بلندشو دختر . . . مادرت این ڪابوس را باورنمیڪند(:💔 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 🌺 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
•••°°°✨ ❤️ آبروی حسین به کهکشان می‌ارزد یک موی حسین بر دو جهان می‌ارزد🌱°• گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست گفتا که حسین بیش از آن می‌ارزد❤️°• فـــداے تو شـــوم اے حســـین جانــم