آقا جان لاف زنم و مدعیم میدانم
لایق دیدار نیم! میدانم ،
آنقدر مرد نبودم که لایق باشم!،باشد.
حق ندارم به رخ ماه توعاشق باشم!، باشد.
تو بیا لطف نما بگذر از ما مولا
من دیگه تاب ندارم آقا جان زود بیا
به دل پاک مریدان آقا جان زود بیا
«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
#بهرامی
🌴💎🌹💎🌴
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 #قسمت_سی و یکم _می
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_سی و دوم
سکوت را میشکنم
+تا اونجا که فهمیدم تو از من بزرگتری درسته ؟
_مگه تو چند سالته ؟
+من ۱۸ سالمه ولی مثل اینکه تو ۱۹ سالته چون گفتی دو ساله عاشق پسر داییت هستی و گفتی که از ۱۷ سالگی عاشقش بودی .
لبخند کوچکی میزند
_درسته ۱۹ سالمه
کسی کنار میزمان می ایستد . سر بلند میکنم . اول نمیشناسمش اما با دیدن چشم های سبزش تازه به خاطر می آورمش . نگاه پرسشگرم را به هستی میدوزم .
هستی لبخند پهنی میزند
_ببخشید نورا جان یادم رفت بهت بگم نازی هم میاد . نازنین خیلی دوست داشت با تو بیشتر آشنا بشه منم بهش پیشنهاد دادم امروز که میایم کافه نازی هم بیاد .
نگاهم را به نازنین میدوزم . ای کاش هستی با من مشورت کرده بود . نازنین دختر بدی نیست ولی در چشم هایش صداقت را نمیبینم . آرام کنار من مینشیند .
زیر چشمی نگاهش میکنم . موهای مش کرده اش از روسری کاراملی رنگش بیرون زده . مانتوی بلند و مشکی ای همراه با ساپورت مشکی به تن کرده . صورت زیبا و سفیدش با چشم های سبزش چهره اش را جذاب تر کرده است . لبخند تصنعی میزند
_سلام نورا جان . از دیدنت خیلی خوشحالم . من نازنین احمدی ام . دوست داشتم بیشتر باهات آشنا بشم بنظرم دختر خیلی خوبی هستی .
به زور لب هایم را به لبخند باز میکنم
+سلام خیلی خوشبختم . من هم نورا رضایی ام .
قبل از اینکه نازنین فرصت پیدا کند چیز دیگری بگوید صدای موبایلم بلند میشود . موبایل را از کیفم درمی آورم . با دیدن نام سوگل بی اختیار لبخند میزنم . با گفتن ببخشیدی بلند میشوم و از کافی شاپ خارج میشوم . تماس را بر قرار میکنم و سرحال میگویم
+سلام سوگل جان خوبی ؟
_سلام نورا . نه اصلا خوب نیستم
لبخندم را جمع و جور میکنم جدی میپرسم
+چرا خوب نیستی ؟ چی شده ؟
با حالت عجز میگوید
_پسر خالم اومده خونم . خاله پریسامو یادته ؟ یه پسر ۴ ساله داره امروز با مامانم میخواست بره خرید پسرو گزاشت خونه ی ما .
+الان مشکلت اینه که پسر خالت اذیتت میکنه ؟
_نه مشکلم اینه که باید برم جایی کار دارم کسی هم خونه نیست بچرو بزارم پیشش میخوام ازت یه خواهشی کنم
+بگو عزیزم
🌿🌸🌿
《حال شاهی بی پسر دارم که شب ها پشت کاخ
راز های سلطنت را مینویسد روی خاک》
سعید صاحب علم
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_سی و سوم
_میخوام ازت یه خواهشی کنم
+بگو عزیزم
در صدایش التماس موج میزند
_میخوام ببینم اگه کاری نداری و واقعا شکلی نیست بیای پسر خالم شایان رو نگه داری تا من برم و بیام
کمی فکر میکنم . این بهترین فرصت است که از دست نازنین خلاص بشوم ، دوست ندارم پیش نازنین باشم .
با خوشحالی میگویم
+آره عزیزم چرا که نه . اتفاقا من عاشق بچه هام الانم مشکلی ندارم . دوسه دقیقه ی دیگه راه میوفتم
صدایش کمی نگران میشود
_نورا واقعا برات مشکلی نیست ؟ تو رو در وایسی نگی ؟
+نه عزیزم هیچ مشکلی نیست فقط خانوادت میدونن ؟
_آره بهشون گفتم
+باش پس من الان راه میوفتم خدافظ
_خدافظ
با لبخند وارد کافی شاپ میشوم . نازنین و هستی غرق صحبت هستند . کنار میز می ایستم
+بچه ها شرمنده من یه کاری برام پیش اومده باید برم
روبه نازنین میگویم
+نشد درست و حسابی باهم آشنا بشیم . بعدا یه قرهر دیگه میزاریم همدیگرو میبینیم .
هر دو بلند میشوند .
نازنین دستش را به سمتم دراز میکند
_عیب نداره عزیزم برو به کارت برس بعدا همدیگرو میبینیم
دستش را آرام میگیرم
+پس تا بعد خدافظ
به هستی هم دست میدهم
+خدافظ هستی جان
_خدافظ
به سرعت از کافی شاپ خارج میشوم و تاکسی میگیرم و با ذوق به سمت حانه ی عمو محمود حرکت میکنم .
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
زنگ آیفون را میفشارم . صدای سوگل در آیفون میپیچد
_خوش اومدی بیا تو عزیزم .
لبخند میزنم و در را هل میدهم . پا تند میکنم و سریع از حیاط میگذرم . کنار در ورودی سوگل ایستاده و برایم درست تکان میدهد
+سلام سوگل خوبی ؟
_مرسی ممنون تو خوبی
+ممنون
_ببخشید نورا اسباب زحمت شدم
+نه بابا این چه حرفیه
_میگم نورا به خانوادت خبر دادی
آره تو راه بهشون گفتم
مضطرب نگاهم میکند
🌿🌸🌿
《دیدنش حال مرا یک جورِ دیگر میکند
حال یک دیوانه را دیوانه بهتر میکند》
علی صفری
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
هدایت شده از ▫
Hamed Zamani Sobhe Omid 320.mp3
10.23M
#اللهم_ارنی_الطلعة_الرشیده
🌼🍃🌼
03:35 ●━━━━━━─────── ♾ ⇆ㅤㅤ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤㅤ↻
{..صبحت بخیر🌷😍
آقای خوبیهاااا🍃🌼
🌼🍃🌼
هدایت شده از ▫
#سلام_امام_زمانم
اَلسَّلامُ عَلَيْكمَ يا بَقِيَّةَ الله ✋
بوینرگس میدهد هرصبح
انگارے ڪهیار ...
هر سحر از ڪوچهے دلتنگی ام
رد میشود ...
هرڪه میخواند "فرج" را تا
سرآید انتظار ...
شامل الطاف بیپایان ایزد میشود.
°{{ أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🤲 }}°
#مرگ_برامریکا ✊
#انتخابات_امریکا
#انتقام_سخت 🇮🇷
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
@taghvimehamsaran
✴️ شنبه 👈 17 آبان 1399
👈 21 ربیع الاول 1442👈 7 نوامبر 2020
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🌙⭐️احکام دینی و اسلامی.
📛 اول صبح صدقه بدهید و از منازعات ، دیدارها ، مشارکت پرهیز شود .
👶 زایمان خوب نیست .
🤕بیمار امروز زود شفا یابد . ان شاءالله
🚖 مسافرت :
مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد .
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است .
✳️ خرید جواهرات .
✳️ ختنه کردن نوزاد .
✳️ و آغاز معالجه و درمان نیک است .
💑 امشب ..
# مباشرت (شب یکشنبه ) ، دستوری بر کراهت و استحباب آن وارد نشده است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت و ثروت می شود .
💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، سبب روشنی دل می شود .
😴😴 تعبیر خواب امشب.
خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه ی ۲۲ سوره مبارکه ی " حج " است.
کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها ...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده پیش آمدی است که موجب ملال خاطر وی می شود و هر چه سعی کند از آن خلاص نگردد . شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
♦️خاطرات سفر رهبر انقلاب به کرمان با حضور حاج قاسم
✍علیرضا قزوه پس از ۱۵ سال حاشیهنویسیهای خود از سفر رهبر انقلاب به استان کرمان را منتشر میکند. این کتاب با نام «پلاک ۱۴» از سوی انتشارات سوره مهر چاپ میشود.
قزوه میگوید: این کتاب را به حاج قاسم تقدیم کردم که در آن سفر حضور داشت. در این کتاب ۱۰ خاطره خوب از حاج قاسم و همنشینی با رهبر انقلاب درج شده است.
«پلاک ۱۴» نام خانهای است که رهبر انقلاب در جیرفت در دوره تبعید آنجا حضور داشتند. در آن سفر به همراه رهبر انقلاب به آن خانه رفتیم و پلاک آن ۱۴ بود
#مرگ_برامریکا ✊
#انتخابات_امریکا
#انتقام_سخت 🇮🇷
[#بیـــاابـــــاصــــــالـــحعج🌱]
✍🏽 وســـــط جاذبہ ے این همـہ رنـگ
نوڪرٺ تا بـہ ابد #رنــگ🌸 شماسٺ
بے خیـــال همـــہ ے مــــــــردم شہــــــر
#دلــــم💚 آقا بہ خدا تــــنگ شمـاســٺ
#اقاےنیامدههایمــ
🔆 #پندانه
🙍🏻♂️ پسری، با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری میرود،
👴🏻 پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم!
👨🏻🦱پسری پولدار اما بدکردار، به خواستگاری همان دختر میرود،
👴🏻 پدر دختر با ازدواج موافقت میکند، و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را هدایت میکند!
🧕 دختر گفت: پدرجان مگر خدایی که هدایت میکند با خدایی که روزی میدهد فرق دارد ؟!
🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷
#تلنگر_مثبت
هفت جمله موثر
۱- با گذشته تان صلح برقرار کنید تا زمانِ حالِ شما را تباه نکند.
۲- آنچه که دیگران درباره شما فکر می کنند اهمیتی ندارد.
۳- زمان همه چیز را التیام می بخشید کمی زمان دهید، فقط مقداری.
۴- هیچ کس دلیل خوشبختی شما نیست مگر خود شما.
۵- زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید، شما درک درستی از ماهیت سفر آنها ندارید.
۶- زیاد فکر نکنید، ندانستن پاسخ همه پرسشها اشکالی ندارد.
۷- لبخند بزنید، شما صاحب همه مسائل دنیا نیستید.
┈٠~•°•🖋🥀🗞🥀✒️•°•~٠┈
رمــ🗞ـــــانکده مذهـ🥀ـــبی
📚 @romankademazhabi ♥️
✅تقوا ملاک ارزش انسان ها
✍روزی سلمان فارسی وارد مسجد نبوی شد و صحابهی پیامبر (ع) به احترام او از جای خود برخاستند و در صدر مجلس به او جای دادند.لحظهای نگذشته بود که یکی از صحابهی معروف نیز وارد مسجد شد، و چون سلمان را در صدر مجلس مشاهده کرد؛لب به اعتراض گشود و گفت: «من هذا العجمی المتصدر فیما بینالعرب؛این مرد ایرانی و عجمی که در صدر مجلس نشسته در میان عربها چه میکند؟»
رسول خدا (ص) با شنیدن این سخن غیراسلامی به خشم آمد و بر بالای منبر قرار گرفت و فرمود: «ای مردم! آگاه باشید که تمام انسانها از زمان حضرت آدم تا زمان ما مثل دندانهای ما یکسانند،عرب بر عجم،گندمگون بر سیاه پوست امتیازی ندارد،مگر به تقوا»
📚مستدرک الوسائل، ج۱۲ ص۸۹