📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 سلام همراهان گرامی و خوب و وفادار کانال 🌸💐🌺 و عرض #خوش_آمد به اعضای جدید 🌹
سلام همراهان گرامی و خوب و وفادار کانال 🌸💐🌺
و عرض #خوش_آمد به اعضای جدید 🌹
رپلای برای آشنایی اعضای جدیدمون
از اینکه ما رو همراهی میکنید به خود میبالیم و قدردان حضورتان هستیم 🌼❤️💐
هدایت شده از تبادلکده ها 👈 با عضویت، بنر رایگان میذاریم
🌷با نهج البلاغه از آبشار طولانی و بی انتهای امام علی علیه السلام بهره ببرید.
🔻با کانال ما از این آبشار بی بدیل بهره کافی ببرید تا راه سعادت و کامروایی را بیابید
❔❓❔آیا می دانید بزرگترین محققان نهج البلاغه در کدام کشور اند؟ آمریکا آن وقت ما شیعیان از خواندن نهج البلاغه این گونه کوتاهی می کنیم☹️☹️🖐پس😌
💐عضو کانال #نهج_البلاغه_راه_سعادت_و_خوشبخی شوید 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
کانال ما در پیام رسان ایتا👇🏻:
🌹eitaa.com/joinchat/313983019C9c1db30685🌹
✔️با ما همراه باشید💐
🌏 تقویم همسران🌍
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی ، اسلامی)
✴️ 10 اردیبهشت 1399👈5 رمضان 1441👈29 آوریل 2020
🕋مناسبت های دینی اسلامی.
🇮🇷روز ملی خلیج همیشه فارس
🎆امور اسلامی و دینی.
📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند ان شاءالله.
👶برای زایمان مناسب و نوزادش حالش خوب است.
📛از قسم دروغ پرهیز شوددکه زود جزا داده شود.
📛ملاقات های سیاسی نیز خوب نیست.
🚘مسافرت مکروه و اگر ضروری باشد با صدقه همراه باشد.
🔭احکام و اختیارات نجومی.
✳️خرید ملک و کالاهای مورد نیاز و....
✳️امور کشاورزی و زراعی.
✳️و کندن چاه و قنات و ابراه نیک است.
💑احکام مباشرت و انعقاد نطفه.
مباشرت خوب و فرزند یا عالم گردد یا حاکم.
💉💉حجامت خون دادن فصد خوب نیست و موجب زردی رنگ است.
💇♂️💇♀️اصلاح سر و صورت خوب و باعث سرور و شادیست.
😴🙄 تعبیر خواب.
خوابی که شب پنجشنبه دیده شود تعبیرش از قران ایه 6 سوره مبارکه انعام است.
الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکناهم فی الارض.
و مفهوم ان این است که چیز ناخوشایندی به صاحب خواب برسد مثلا از منفعتی بیفتد و شما مطلب خود را در هر باب قیاس کنید.
✂️ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث خارش میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
💠 روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون مهدوی🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
025 377 47 297
0912 353 2816
0903 252 6300
📛📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.بدون لینک بهیچ وجه جایز نیست و حرام است
@taghvimehamsaran
🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
┄┅┅✿💐🍃💕🌹🌸✿┅┅┄
@ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
#از_خانه_تا_خدا....
#درس چهل و یکم
👇
💎 "نا آرامی های حاصل از گناه"
اسلام عزیز میفرماید که به نامحرم نگاه نکن؛
چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی👀🚫
-- چرا؟
👈 چون باعث میشه آرامشت بهم بریزه.
⭕️ آقایی که هر روز تعدادِ زیادی خانمِ نامحرم رو ببینه
دیگه نمیتونه رابطۀ درستی با همسرش داشته باشه.
👆این آدم حتماً دچارِ "افراط و تفریط" میشه.
⛔️ متاسفانه برخی "روانشناسان و مشاورینِ غربزده" به کسانی که مشکلِ جنسی داشته باشن
به غلط توصیه میکنن که برن و فیلمهای مستهجن زیادی ببینن تا رابطشون خوب بشه؛ 😒
✔️ در حالی که حتی به تجربه هم ثابت شده که این کار، روابطِ زناشویی رو سردتر خواهد کرد.
🔴🔴
🌹اینکه خداوند متعال میفرماید به نامحرم نگاه نکن، برای این هست که میخواد تو با "آرامشِ فراوان" زندگی کنی
و یه زندگی خیلی خوب داشته باشی💕
✔️ مراقب باش که با گناه، آرامش خودت رو از بین نبری.
✅🔷🔸🌺💖
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم
┄┄┄••❅❈✧❈❅••┄┄┄
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
🌼🍃🌼 📚 #عشقی_به_پاکی_گل_نرگس 🌼🍃 🌼 📝 نویسنده: #فاطمه_اکبری 🔻 #قسمت_پنجاه_چهارم شایان م
🌼🍃🌼
📚 #عشقی_به_پاکی_گل_نرگس 🌼🍃
🌼
📝 نویسنده: #فاطمه_اکبری
🔻 #قسمت_پنجاه_پنجم
باصدای مامان دل ازگوشی کندم:
مامان:پس یادت نره هروقت بهت علامت دادم
بروچای بیار،البته من بازمیگم قهوه بهتره کلاسش
بیشتره. وقتی دیددارم عین ماست نگاهش می کنم واصلابرام مهم نیست چشم غره ای
رفت وگفت:
مامان:پاشوبرولباست و بپوش ساعت هفته،اونا
ساعت هشت میان.
باطعنه گفتم:
+ساعت هفت خیلی دیره.
اخمی کردوگفت:
مامان:بامن باطعنه حرف نزنا،برای این گفتم الان
بری که سریع لباس بپوشی زودبیای به من کمک
کنی.بروبابایی گفتم وازجام بلندشدم،ازپله هابالارفتم،خواستم وارداتاق بشم که یهویادچیزی افتادم، حال نداشتم دوباره برم پایین ازهمونجا بلندفریاد زدم:
+ماماااان
مامان با صدای بلند جواب داد:
مامان:چیهههه؟
صدام بردم بالاترکه یک وقت مجبورنشم دوباره تکرارکنم.
+من وصدانکن هروقت اومدن من وصداکن قبلش اصلامن وصدانکن دراتاقمم بازنکن بزاریهولباسم وببینی. صدای خنده ی بلندمامان تاطبقه ی بالاهم اومد.
مامان:ای شیطون کاملا مشخصه راضی به این
ازدواجیافقط الکی ناز می کنی.
انقدرحرصم گرفت که حتی نتونستم حرفی بزنم.
سریع وارداتاقم شدم ودرومحکم کوبیدم روی هم.
مامان واقعاخوب میدونست چجوری حرص من ودربیاره، چیزایی که خوشحالم می کنه رو
نمیدونه فقط چیزایی که عصبیم میکنه رو میدونه. به سمت لباسام رفتم،باید سریع دست به کارمی شد، هنوزدستم به شلوارم نخورده بودکه دراتاقم به صدادراومد.
باعصبانیت به سمت دررفتم وبازکردم وچشمام وازعصبانیت بستم وگفتم:
+یک حرف ومن بایدده بار بزنم؟مگه نگفتم کسی نیادتو؟
جوابی نشنیدم،باتعجب چشمام وبازکردم که به جای مامان خانم جون ودیدم،الهی بمیرم بدبخت زهرش ترکید،یک طوری مظلوم نگاهم می کردکم مونده بوداشکم دربیاد.سریع بغلش کردم وگفتم:
+ببخشیدخانم جون فکر کردم مامانمه.
خانم جون باصدای آرومی گفت:
خانم جون:باشه عیب نداره.
خواست بیادداخل اتاق که سریع دستم وگذاشتم جلوی دروبه طورخیلی ضایعی گفتم:
+اومممم چیزه...میگم اتاق خیلی شلختس، شرمنده. خانم جون لبخندی زدوبا بیخیالی گفت:
خانم جون:عیب نداره عزیزم میخوام لباسی که مامانت ظهربرات گرفته روببینم. دوباره مانع شدم وگفتم:
+خانم جون بزارمن لباس وبپوشم وقتی اومدم توجمع یهوسوپرایزبشید.
خانم جون کمی فکرکردو لبخندی زدوگفت:
خانم جون:فکرخوبیه.
گونش وبوسیدم وگفتم:
+خب دیگه من برم حاضرشم.
لبخندی زدوسری تکون داد،خواست بره امایهو
منصرف شدوبه سمتم برگشت،سوالی نگاهش
کردم که باصدای آرومی گفت:
خانم جون:نمیدونم چی توسرت می گذره ولی برام خیلی عجیبه که داری درخواست مامان وبابات وقبول می کنی.
تودلم گفتم من غلط بکنم قبول کنم.
+خانم جون من فقط قبول کردم لشِشون و
بیارن خواستگاری قبول نکردم که ازدواج کنم.
خانم جون:هرچی صلاحته.
اجازه ندادحرفی بزنم و رفت.
شانه ای بالاانداختم و وارداتاق شدم ودروبستم.
خب الان چجوری تیپم ودرست کنم؟
لبخندشیادانه ای زدم وبه سمت لباسارفتم.
&ادامه دارد....
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
📚@ROMANKADEMAZHABI❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
کانال رپلای (دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان های ما و pdf رمان هایی دیگر)👇🏻👇🏻👇🏻
@repelay