eitaa logo
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
4.8هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
720 ویدیو
73 فایل
ھوﷻ 📩رمانهای عاشقانه ی مذهبی را❣️ با ما بخوانید. 💚 🔔 #رمان انلاین هم داریم روزی دو رمان ظهر #روژان فصل ٣ و شب #فالی‌دراغوش‌فرشته در خدمتتونیم. 🌸کپی رمانها بدون اجازه ادمین جایز نیست وپیگرد دارد 🚫 🆔 @Ad_noor1 👈 تبلیغات و ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
❌❌یه خبر مهم❌❌ ✨فروشگاه حرز امام جواد(ع)✨ 💚💚افتتاح شد💚💚 💖💖دفع بیماری💖💖 💖💖رفع گرفـتاری💖💖 💖💖افـــزایــش ‌رزق💖💖 💖💖دفـع چـشـم زخـم💖💖 و کلی خواص عجیب و باور نکردنی دیگر و سفارش شده در روایات👏👏 حرز اصلی و نوشته شده بر روی پوست آهو و توسط افراد متخصص👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1404633111Cadf1ce6911
🌸🌿🦋 🌿🌸 🦋 عاشقانه❣مذهبی 🦋🌿 ✍درحال نگارش.. به قلم دلنشینِ : میم بانو🌸 🌿🦋✨ ای ارام که شما را به دنیای پاک و معصوم دختران و سرزمینم دعوت میکند..✨🦋🌿 💐🌟💐درپارت شبانگاهی 🌙 حضور منورتان تقدیم میگردد.💐🌟💐 🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋 ❌ رمانها بدون ممنوع ❌ ↪️ریپلای به رمان🔰 🌸🌿 eitaa.com/romankademazhabi/24534 ┈٠~•°•🖋🥀🗞🥀✒️•°•~٠┈ رمــ🗞ـــــانکده مذهـ🥀ـــبی 📚 @romankademazhabi ♥️
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 #قسمت_چهاردهم اگر
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ نگاهی به ساعت می اندازم . ۱۰ دقیقه از کلاس گذشته ولی هنوز استاد نیامده . چشم هایم را میبندم و به صندلی تکیه میدهم . از سمت چپ صدایی مرا میخاند. به اجبار چشم هایم را باز میکنم _سلام خانم خشگله چشم های درشت و مشکی اش مرا به خود جذب میکند . لب های درشت و قلوه ای اش روی صورت استخوانی و سبزه اش به زیبایی نشسته است . بینی تیزش کمی تناسب را در صورتش بهم زده . روسری طوسی مشکی اش به خوبی موهایش را پوشانده. لبخند بی جانی میزنم. +سلام _قبلا توی این آموزشگاه نبودی درسته؟ +درسته . مگه شما قبلا اینجا بودی؟ _آره اینجا سیاه قلم کار میکردم اکثر بچه های این کلاس هم قبلا تو همین آموزشگاه کلاس های دیگه رفتن . بعد از کمی مکث سوال دیگری میپرسد _میتونم اسمت رو بدونم +نورا رضایی. _چه اسم قشنگی منم هستیِ رضایی ام لبخندم پرنگ تر میشود +خوشبختم _همچنین . میگم نورا توی این...... با ورود استاد به کلاس حرف هستی نصفه میماند . استاد زنی با قد متوسط و چهره ی مهربان است . پوست سفید و چشم های عسلی اش عامل اصلی زیبایی اش شده است . به چهره اش بیشتر از ۳۵ سال نمیخورد . موهای مشکی و بلند اش از شال باریک مشکی اش بیرون زده . مانتوی قهوه ای کوتاه ساده ای اندام لاغرش را در بر گرفته است . بعد از معرفی کوتاهی شروع به توضیح دادن درباره انواع نقاشی با آبرنگ میکتد _نقاشی با آبرنگ دو حالت داره . یا خوشک در خیس هست و یا خیس در خیس . روش خیس در خیس بیشتر برای نقاشی های کهکشانی ...... بی حوصله سرم را روی میز میگزارم . بعد از کمی استاد برای اوردن نقاشی های هنرجو های ترم گذشته اش از کلاس خارج میشود . 🌿🌸🌿 《آن عشق که در پرده بماند یه چه ارزد ؟ عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ》 شفایی اصفهانی &ادامه دارد ... 🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌ ↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 با احساس سنگینی نگاهی سر بلند میکنم . دختری زیبا با چشم های سبز دو ردیف جلوتر از من نشسته و دارد من را نگاه میکند . کمی نگاهش را روی من میچرخاند و بعد بر میگردد . نگاهش کوتاه بود اما پر مفهموم بود . نمیدانم نگاهش چه میگفت اما میدانم چیز خوبی نمیگفت . ناخودآگاه ترس بدی در جانم رخنه میکند . رو به هستی میگویم +اون دختره که دو ردیف جلوتر نشسته رو میشناسی و با دست نامحسوس به آن اشاره میکنم _آره ، اسمش نازنینه ولی ما بهش میگیم نازی . یه زمان با من کلاس سیاه قلم میومد تو همین آموزشگاه ولی وسطاش ول کرد . خیلی دختر با استعدادیه . چطور مگه ؟ +همینجوری از روی کنجکاوی پرسیدم هستی کمی از جوابم تعجب میکند ولی چیزی نمیگوید و فقط شانه بالا می اندازد . استاد وارد کلاس میشود و بعد از نشان دادن نقاشی ها و دادن لیست وسایل مورد نیاز دوباره شروع به توضیح دادن میکند. ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ بی حال خودم را روی مبل می اندازم +وای مامانی مردم چقدر هوا گرمه _پاشو برو لباستو عوض کن بعد یه آبی به دست و صورتت بزن بعد بیا شربت بهت بدم . +نه حالا ندارم الان شربت رو بدید یکم دیگه میرم لباس عوض میکنم _باشه . راستی برای چهارشنبه خونه آقا محسن دعوتیم . سریع صاف مینشینم و با تعجب میپرسم +ما که همین چند شب پیش خونه عمو محمود بودیم دوباره ۴ روز دیگه باید بریم خونه عمو محسن ؟ _بنده های خدا محبت کردن دعوتمون کردن حالا چه عیبی داره از جواب مادرم کمی جا میخورم . کلافه چادرم را در می آورم +من نخام اینا به ما محبت کنن کیو باید ببینم ؟ مادرم با حالت تندی میگوید _نورا ! با لحنی که در آن التماس موج میزند میگویم +مامان باور کن من با عمو محمود و خانوادش مشکلی ندارم . مشکل من عمو محسن هست . اصلا وقتی اونا هستن جو سنگینه . _انقدر غیبت نکن . مدیونشون میشی . به سمت اتاقم میروم و شروع به تعویض لباس هایم میکنم . حتی فکر کردن به دیدن دوباره ی شهروز اذیتم میکند . ‌‌‌‌‌دلم پر میکشد برای دیدن دوباره ی سوگل ولی وجود شهروز این شادی را از من میگیرد . غرور عمو محسن و سکوت بهاره را میتوانم تحمل کنم ولی پوزخند ها و تیکه های شهروز را نه ! جر شهریار از بقیهی خانواده ی عمو محسن دل خوشی ندارم . 🌿🌸🌿 《بر دلبر دیوانه بگویید بیاید دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید》 شهریار &ادامه دارد ... 🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌ ↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ روز های هفته به سرعت میگذرند و بلعخره روز چهارشنبه فرا میرسد . کانال های تلویزیون را بی دلیل بالا و پایین میکنم . هیچ شبکه ای برنامه جذاب و سرگرم کننده ای ندارد . دوباره تلویزیون را خاموش میکنم و به اتاقم میروم . اتاقی که اکثر وسایلش کرم رنگ است . سرامیک های شکلاتی و کاغذ دیواری های کرم رنگ اتاق را پوشانده اند . سمت چپ میز آرایش و کمد و در سمت راست تخت کرم رنگم قرار گرفته . بالای تخت پنجره ی بزرگ با پرده سفید رنگ فضا را روشن کرده است . رو به روی میز آرایش مینشینم و به تصویر خودم در آینه نگاه میکنم . صورت گرد و لاغر نسبتا سفید ، چشم های کشیده ی مشکی ، بینی قلبی و لب های متوسط . این ها ویژگی هایی هست که اغلب من را با آن ها توصیف میکنند . چهره ی معمولی دارم . نه زیباست و نه زشت . ولی دوستش دارم . از هیکل لاغرم خیلی راضی ام ولی در کودکی بخاطر آن خیلی اذیت شدم . وقتی ۵ ، ۶ ساله بودم دختر های همسن من تپل و بانمک بودند و خیلی مورد توجه قرار میگرفتند ولی من بخاطر چثه ریز و لاغرم توجه زیادی از اقوام و آشنایان دریافت نمیکردم . از جلوی آینه کنار میروم . دلم نمیخواهد خاطرات بد را مرور کنم . کش مو را از روی میز بر میدارم و موهای بلند مشکی ام رادر آن خفه میکنم . صدای آیفون بلند میشود . از اتاق بیرون میروم و نگاه پر تعجبم را به مادرم میدوزم +منتظر کسی بودید ؟ _آره مادر ، شهریاره با شنیدن اسم شهریار تعجبم بیشتر میشود . +چرا نگفتید که میاد ؟ حالا برای چی اومده ؟ نگاهش را از من میدزدد _یادم رفت بگم . حالا برو لباساتو بپوش بعدا میفهمی . مادرم اهل دروغ نبود اما خوب میتوانستم تشخیص بدهم که از عمد به من خبر آمدن شهریار را نداده است . رفتار مادرم کمی مشکوک است همین باعث میشود که استرس به جانم بیافتد . به اتاقم میروم و اولین مانتو و روسری که میبینم را به تن میکنم . به سرعت آماده میشوم و چادر آبی رنگم را روی سرم میاندازم . صدای سلام و احوال پرسی شهریار با اعضای خانواده استرسم را بیشتر میکند 🌿🌸🌿 《دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد شاید بخواب شیرین فرهاد رفته باشد》 حزین لاهیجی &ادامه دارد ... 🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌ ↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay
(تقویم همسران) (اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی) ✴️ شنبه 👈 10 آبان 1399 👈 14 ربیع الاول 1442👈 31 اکتبر 2020 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🔥 مرگ یزید بن معاویه " ۶۴ ه.ق " . 🔥 مرگ هادی عباسی " ۱۷۰ ه.ق " . 🌙⭐️احکام دینی و اسلامی. ❇️ روز شایسته ای است برای امور زیر : ✅ طلب علم و حوائج . ✅ وام گرفتن . ✅ و مشارکت و دیدار با بزرگان نیک است . 👶مناسب زایمان و نوزاد روزی دار و عمر طولانی خواهد داشت . ان شاء الله 🤕بیمار امروز زود شفا یابد . ان شاءالله 🚖 مسافرت : مسافرت خوب و سودمند و خیر دارد . 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است . ✳️ خرید ملک . ✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✳️ و خواستگاری و عقد و ازدواج نیک است . 🔲این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. @taghvimehamsaran 💑 امشب .. # مباشرت (شب یکشنبه ) ، فرزند همیشه حقیر و فقیر و خوار دیگران باشد . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث شادی می شود . 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری، سبب خارش می شود . 😴😴 تعبیر خواب امشب. خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه ی ۱۵ سوره مبارکه ی " حجر " است. لقالوا انما سکرت ابصارنا بل نحن قوم ... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که شخصی بی حد و حساب با خواب بیننده گفت و گوی باطل کند ، ولی به جایی نرسد و کار خواب بیننده خوب و روبراه شود . ان شاء الله. شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید . 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست. 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. ✋💚 ❤️
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ علامه طباطبایی (ره) فرمودند : 🍂 هرگاه در میان مشکلات قرار گرفتید ، زیرا آن سیل ، حتما مشکلات را با خود می برد. ✋💚 ❤️
🍃🍂🍃 🌱طنز جبهه😁🌱 🌈یه بچه بسیجی بود خیلی اهل معنویت و دعا بود... برای خودش یه قبری کنده بود. شب ها میرفت تا صبح باخدا رازونیاز میکرد.😊 ما هم اهل شوخی بودیم😎 یه شب مهتابی سه، چهار نفر شدیم توی عقبه... گفتیم بریم یه کمی باهاش شوخی کنیم‌! خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم با بچه ها رفتیم سراغش... پشت خاکریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصی نافله ی شب می خوند. دیگه عجیب رفته بود تو حال! ما به یکی از دوستامون که تن صدای بالایی داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این که صدا توش بپیچه و به اصطلاح اکو بشه، بگو: اقراء😁 یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع کرد به لرزیدن و به شدت متحول شده بود و فکر میکرد براش آیه نازل شده! دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء😅 بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!😭 رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت : باباکرم بخون 😂😂😂😂 🌹شادی روح شهدا صلوات ★🌻★
17.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ازعالمی پرسیدند؛ برای خوب بودن، کدام روزبهتراست؟ عالم فرمود: یک روزقبل ازمرگ گفتند: ولی مرگ راهیچکس نمیداند عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روزِآخرفکر کن وخوب باش شاید فردایی نباشد ✋💚 ❤️
🔥نسـخـه عجیب و جدید لاغری کـه اروپایی ها انگشت به دهن ماندن 😳۱۰کیلولاغری هــر ماه بدون مواد شیمیایی❌بدون خرابی صورت و ریزش مو❌ 〽️نسخه ای عالی برای افـراد استپ وزن شدید و افرادکم تحرک پـــراشتهاوتیروئیدی💪مصرف اسان🍀 بــدون👈 بــدون👈 🔴ظرفیت امشب فقط۳۰نفر اول👇 http://eitaa.com/joinchat/4237623322C446661627d صهیونیست هادر پی از بین بردن شیعیان به‌وسیله تهاجم غذایی هست برای حفظ سلامتی باگیاهان دارویی وطب سنتی👇🚨🚨🚨الان اینجارا لمس کن🚨🚨🚨