روح کوچولو؛
- شاید ¹⁰ دهمین ۴۰۴ - بچه مردم | جلال آل احمد یه داستان کوتاه و جمع جور ولی با مفاهیم عمیق . در
- ¹¹ یازدهمین کتاب ۴۰۴ -
فرسایشی ترین وطولانی ترین مدتی
که صرف خوندن یه کتاب کردم ،
برای ایشون بود💆🏾♀️
با اینکه قلم آقای عسگری خوبه
ولی به عنوان اولین تجربه ی سفرنامه خوندن ،
کتاب خوبی رو انتخاب نکردم .
ولی اطلاعات تاریخیش
در کل جالب بود برام .
_
روح کوچولو؛
اگر من از تاریکی هایم بگویم ، بازهم جوری نگاهم می کنی که انگار خورشیدم ؟
کارِ عشق بدانجا میبرد که
چشم نیز تاب و توانِ دیدنِ خورشید یابد؛
چنانکه دید فرو نشیند
و عقل فرو ماند.
روح کوچولو؛
قشنگی تو با تو راه میره آه می کشه قشنگی تو از قشنگ بودنش فراریه .
از مستی ام
حافظ سر مشق می گیرد ،
هوشیار بودن را .
فکر میکنم
یکی از چیزایی که بهش کم توجهی شده
پذیرش یسری "ابهامات" تو زندگیمونه.
روح کوچولو؛
نام اثر : ترکیب کارم و زندگیم//
نام اثر: چند قطره آب🙏🏿
[ تو لوله های آب خونه یه قطره آبم نیست ولی رو کاغذ من چرا ]