🔴رسانه و انتخابات
آنچه که از کنشها و جریانات رسانهای از شروع ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم مشاهده شده را در قالب چند نکته بیان میکنم:
۱. جریان رسانهای اصلاح طلب سعی فراوان در ایجاد و حفظ دو قطبی برای مطرح شدن کاندیدای خود دارد و دوقطبی لاریجانی-جلیلی را شروع کرد و حتی پس از توئیت جنجال برانگیز لاریجانی که نظر عمده کارشناسان سیاسی و رسانهای بر ناشیانهبودن و مهر پایان لاریجانی بود، سعی بر حفظ و زنده نگه داشتن و تقویت دوقطبی دارند و حتی در حال مطرح کردن دوقطبیهای دیگری (جهانگیری و همتی) با سعید جلیلی هستند ولی کمرنگتر؛ که اگر لاریجانی تایید نشد بتوانند دوقطبی را تداوم ببخشند.
۲. خط تخریب سعید جلیلی و محمدمهدی اسماعیلی تشابه دارد. خط تخریب سعید جلیلی با طرح نام وحید جلیلی و خط تخریب اسماعیلی با طرح نام میثم نیلی رقم خورده. این دو کاندیدا متهم به داشتن مغز متفکر بسته و افراطی وابسته به جریان پایداری هستند که اتهام تندروی به پایداری توانسته در اذهان عموم بصورت وجهی منفی جای بگیرد و در تداوم بخشیدن این خط تخریبی، سعید جلیلی و محمدمهدی اسماعیلی نیز تخریب شوند.
۳. قداست زدایی از شهید رئیسی و اقدامات دولت سیزدهم و شروع تخریب توسط اصلاح طلبان به جهت غلبه بر رقیبان با نسبت تداوم دولت ناموفق رئیسی به کاندیداهای غیر اصلاح طلب از فردای تشییع شهدا شروع شد و توئیت ابطحی شروعی بر این جریان بود.
۴. اصلاح طلبان سالهاست که گزینه مطرح رای آور ندارند و پس از خاتمی و فتنه ۸۸ سعی در حفظ سرمایه مردمی خود در دولت کارگزارانی حسن روحانی داشتند که به اذعان خود اصلاح طلبان، بلایی بود که سالها زمان نیاز است که بتوانیم از اصلاح طلبی حرفی بزنیم. در انتخابات پیش رو هم سعی در استفاده از اصولگرایان سنتی و کارگزاران دارند که مقبولیت عمومی آنها به اندازه اصلاح طلبان از بین نرفته است.
۵. تحریم انتخابات از طرف اصلاح طلبان منتفی شده و سعی در استفاده حداکثری از بستر کسب قدرت با تکیه بر رسانه و عملیات روانی دارند اما شاید اعلام نتایج شورای نگهبان آنها را در تصمیم خود به شک بیندازد.
۶. بعد از ثبتنام های روز آخر و ورود قالیباف و جهانگیری خط تخریب روند جدیدی گرفت و دوقطبی تبدیل به چندقطبی فردی شد اما دو قطبی جریانی در رسانه کماکان پابرجاست، لاریجانی و جهانگیری در یک طرف و سایرین در طرف دیگر و حتی ثبت نام احمدی نژاد نتوانست قطب جریانی سومی را ایجاد کند.
۷. تمسخر و کنایه به تعداد ثبت نام کنندگان و پرداختن به حواشی مربوط به کاندیداها و ایجاد فاصله بین رئیس جمهور شهید و کاندیداهای فعلی گام برداشتن در خط تضعیف انتخابات و مشارکت است.
روزبه خدادادی
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
@roozbehkhodadadi
🔴 اقتصاد اقماری ما و تفکر متروپل پرستی
قصد داشتم نکاتی در مورد مقایسه اقتصاد در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی برای نشست چهارشنبه شب که با موضوع بررسی جایگاه و اندیشه های سیاسی مقام معظم رهبری در عرصه اقتصاد ملی و ارائه استاد دانشگاه و حوزه حجت الاسلام دکتر یعقوب جمالی برگزار شد ارائه بدم ولی چون وقت نشد بصورت یادداشت نوشتم و در کانال به اشتراک میگذارم:
بررسی و مقایسه اقتصاد در دو بازه زمانی مختلف یا حکومت حاکمان مختلف، در دو عرصه دستاوردهای شکلی و نظام و ساختاری باید انجام شود و مقایسه صرفا ساخت تعداد ورزشگاهها یا متراژ آسفالت ها مقایسه ذوابعاد و کامل و دقیقی نیست.
آنچه که بیشتر از آمار ساختنها مهم است، نقطه جایگذاری نظام اقتصادی کشور و تعریف آن در نظام اقتصادی جهانی و نظم جهانی است.
در نظام اقتصادی جهانی کشورها به دو دسته متروپل و اقماری تقسیم بندی میشوند. کشورهای متروپل سه ویژگی مشترک دارند و سه خاصیت مشترک را ندارند.
کشورهای متروپل مشترکا سرمایه و قدرت تکنولوژی و قدرت نظامی دارند و مشترکا منابع و بازار و نیروی کار ندارند که در کشورهای اقماری وجود دارد.
متروپل شامل کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی هستند که خود را محور و اصل میدانند و سایر کشورها را پیرامونی یا اقماری و محل مصرف و بازار تولیدات خود میدانند.
یکی از بزرگترین خیانتهای پهلوی این بود که از ابتدا نظام اقتصادی کشور را بر مبنای اقماری بودن ما بنا نهاد و هنوز هم درگیر آسیبهای این تعریف اشتباه برای اقتصاد کشور توسط پهلوی بودیم.
پهلوی نظام اقتصادی ما را مصرف کننده متولد کرد و مصرف کننده ادامه داده و با همین راهبرد اشتباه، نفت میدادیم و کالا و تکنولوژی و مونتاژ وارد میکردیم و بازار مصرف و منبع تامین منابع متروپل بودیم.
این تعریف از نظام اقتصادی در فرهنگ و باور عامه هم اثر داشت و حتی بعد از انقلاب هم همواره شاهد عرصه رقابت دو تفکر استقلال خواه یا وابسته به غرب در عرصه مدیریت کشور بوده ایم.
تبدیل کردن اقتصاد از مصرف کننده به مولد نیاز به دوره گذار دارد و اهمیت اقدام در جهت ایجاد زیرساخت و تولید تکنولوژی غیرقابل انکار است. در دو دهه ۴۰ و ۵۰ باید با شرایط فروش ۶ میلیون بشکه نفت این دو اقدام مهم صورت میگرفت که متاسفانه کوتاهی خیانتباری را در تاریخ شاهد بودهایم.
هویدا در آن دهه میگوید: آنقدر کالا در بنادر وارد کردیم که نمیتوانیم ترخیص کنیم و فاسد میشوند و به دریا میریزیم، آنهایی که میتوانیم ترخیص کنیم آنقدر ماشین نداریم که بتوانیم به تهران برسانیم، آنهایی را که میتوانیم به تهران برسانیم آنقدر انبار و سیلو نداریم که بتوانیم ذخیره کنیم.
کشور در دوره پهلوی بدون اینکه زیرساخت توسعه برای آن ایجاد شود و بدون اینکه به سمت تولید تکنولوژی حرکت کند و نظام آموزشی ما در آن مسیر قرار گیرد، به دنبال شکوفایی اقتصاد بود و به فروش نفت و واردات کالای لوکس و صنعت مونتاژ اکتفا شده بود که نتیجه آن جز تورم های سرسام آور دوره پهلوی متاثر از بازار جهانی و شکاف طبقاتی و بیعدالتی و فاصله محسوس مرکز و پیرامون نبود و البته سیاست هایی نظیر اصلاحات ارضی هم به دلیل نداشتن اندیشه مولد کردن اقتصاد کشور در سطوح عالی کشور، نتایج فرعی به دنبال داشت که به اصل اقتصاد ملی ضربه جبران ناپذیری وارد کرد.
اما در جمهوری اسلامی پس از جنگ، اقدام به ایجاد زیرساخت توسعه و پیشرفت در دولتها جزو اصل ضروری اقدامات قرار گرفت؛ مثلا آمار جاده آسفالته ما قبل از انقلاب زیر ۳۰ هزار کیلومتر بوده و الآن به بالای ۲۳۰ هزار کیلومتر رسیده و سایر دستاوردها نیز در حوزه انرژی و صنعت و بنادر و اقتصاد کرانهای و حمل و نقل و ... حاکی از توجه ویژه به این امر و نشان از ریل گذاری جدید نظام اقتصادی دارد.
پیشرفت های شگرف جمهوری اسلامی در عرصه علوم نوین از جمله نانو و سلولهای بنیادین و هوافضا و پزشکی و اختراعات و تولید علوم و آموزش عالی و ... نشان از توجه ویژه رهبر انقلاب به دو مقوله زیرساخت و تولید تکنولوژی دارد که فارغ از رویکردهای متفاوت دولتها و درگیری های بین المللی، مسیر حرکت کشور در دوره گذار از مصرف کنندگی به مولد شدن به درستی و با تدبیر صحیح در حال جلو رفتن است.
اما آنچه نگران کننده است تقابل فکری دو نگاه متفاوت به این مقوله است که تعمیق آن از دوره پهلوی شروع شد و آن، داشتن نگاه به داخل یا بیرون است. نگاهی که ایرانی را از تولید آفتابه ناتوان میبیند یا سطح ما را در حد تولید آبگوشت بزپاش میداند و سیستم دفاعی ما را در مقابل فشردن دکمههای سیستم موشکی آمریکا ناتوان میپندارد، در عرصه تعریف نظام اقتصادی ما در دنیا هم غیر از اقماری دیدن ما تصور دیگری نمیتواند متصور شود.
ادامه دارد...
@roozbehkhodadadi
ادامه:
روزی که حضرت آقا از بستن چاههای نفت سخن گفتند عده ای به ایشان خندیدند و روزی که گلایه از مدیریت و تفکرات تکنوکرات ها کردند باز عدهای ایشان را متهم به مخالف زدایی کردند اما واقعیت تلخ غیر از این نیست.
عده ای که قدرت اجرایی یا قانون گذاری در کشور دست آنهاست بر همین مبنای غلط فکری، اندیشه و مدیریت میکنند لذا افتخار و خسران را در آمدن یا نیامدن شرکتهای نفتی فرانسوی و انگلیسی و آمریکایی میدانند و همینها عامل خوندل کردن نخبگان و مخترعان و دانشمندان و تولیدکنندگان داخلی کشور هستند که سرخورده از عدم حمایت یا ورشکست میکنند یا روی به مهاجرت میآورند.
تورم داخلی، کم ارزش شدن پول ملی، واردات غیر ضرور، رونق دلالی، وارد کننده بودن مدیران اقتصادی و تعارض منافع، اقتصاد وابسته به دلار و ده ها عامل وضعیت فعلی اقتصاد داخلی ناشی از همین تفکر غرب زده و وابسته و ضد استقلال ملی است که همواره تعریف جهان سومی و اقماری برای کشور ما قائل بودهاند.
روزبه خدادادی
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
@roozbehkhodadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 علیرضا زاکانی، سعید جلیلی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی، حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی، محمد باقر قالیباف و مسعود پزشکیان تایید شدند
🔷 @snn_ir
🔴 رسانه تنها امید اصلاحات
بررسی کنش رسانهای جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری حاکی از تکرار شیوه خاص خود در عصر اثرگذاری حداکثری رسانه را دارد که این شیوه ناظر به ایجاد و تقویت دوقطبی برای تعریف خود در یک طرف قدرت است.
خط رسانهای دوقطبی جلیلی - لاریجانی در اوایل ثبتنامها و خط رسانهای دوقطبی جلیلی - پزشکیان پس از اعلام تایید صلاحیتها برای تعریف آقای پزشکیان در یک طرف معادلات انتخاباتی اولین اقدام آنان است.
تعریف آقایان لاریجانی و پزشکیان در یک قطب رقابت در صورتی شروع شد که عمده نگاهها به دو نامزد قدرتمند جریان انقلابی یعنی آقای جلیلی و آقای قالیباف بعنوان رقبای اصلی انتخابات بود.
اقدام دوم تعریف دوقطبی از مجموع نامزدها و مظلوم نمایی برای قطب خودی توسط جریان اصلاحات بود که عنوان دو در مقابل چهار را بیان کردند و هجمه نامزدهای انقلابی و پوششی نامیدن آنها برای تخریب و حمله به نامزد اصلی جریان اصلاحات در این سیر قابل بیان است.
اقدام سوم تکیه بر چالشهای اجتماعی و سیاسی و ایفای نقش منتقد و اپوزیسیون است و به مسائلی ازجمله فساد، فرار مغزها، حجاب وگشت ارشاد،سانسور، مجوز پخش فیلم، موسیقی و کنسرتها، برجام وتحریم، کمک به کشورهای مقاومت و ... درمناظرات وتجمعات پرداخته میشود.
آقای پزشکیان قوت آقای روحانی سال ۹۲ و ۹۶ برای ایفای چنین نقشی راندارد ولی تنها امید اصلاحات برای بازگشت به قدرت است بنابراین هرآنچه تکنیک جنگ روانی رادارند پیاده میکنند که بتوانند درفضای غبارآلود منطق وتجربه، با برجسته کردن حواشی بتوانند کسب محبوبیت کنند.
روزبه خدادادی
۴ تیر ۱۴۰۳
@roozbehkhodadadi
#بر_مدار_تشکیلات
- چرا فعالیت تشکیلاتی؟
حرکت ایمانی و تشکیلات جریان حق در طول تاریخ با محوریت انبیا و ائمه و نواب خاص و عام تا انقلاب اسلامی بر پایه ایجاد تشکیلات حکومتی برای هدایت عموم مردم با اجرای قوانین الهی بوده و زمان فعلی مستثنی از این قاعده نیست.
تعریف حرکت تمدنی انقلاب اسلامی در پنج مرحله و تلاش برای تحقق مرحله سوم (دولت اسلامی) نیازمند تشکیلات سازی در طول تشکیلات انقلاب اسلامی است که بتواند با تربیت مدیر اسلامی، دولت اسلامی را با مدیریت مدیر اسلامی محقق کند. تحقق دولت اسلامی با تربیت کارگزار اسلامی و وضع و اجرای قانون اسلام توسط کارگزار امکانپذیر است.
تشکیلات فارغ از تعریف تمدنی خود، انسان ساز است. زیست انسان اجتماعی در محیط اجتماعی دارای آرمان و حرکت، موجب شکوفایی و رشد میشود و نیاز خود به کارگزار را در محیط خود تامین میکند.
روزبه خدادادی
۹ مرداد ۱۴۰۳
@roozbehkhodadadi
#با_رسانه
- از اعلام رسمی خبر شهادت اسماعیل هنیه در تهران حدود ۱۷ ساعت میگذرد و صفحه اینستاگرام بی بی سی فارسی ۳۳ پست در این مورد کار کرده است.
- آنچه در موارد و شرایط مشابه از این رسانه برداشت کردهام تداوم نقش راهبری و کلیدی از اعلام رمز عملیات کودتای سال ۱۳۳۲ تا الآن بوده است که وظیفه خطدهی و اعلام رمز عملیاتهای رسانه ای بر علیه جریان انقلاب را دارد.
- در بررسی کنش رسانهای امروز بی بی سی چند نکته مهم از خط تحریف و تخریب قابل ذکر هست:
اول؛ زیر سوال بردن اقتدار و امنیت کشور در دستور کار هست بدون اشاره به "ترور" بودن این عملیات که ممکن هست در هر جایی با هر سطح امنیتی اتفاق بیفتد مثل ترور ترامپ در آمریکا
دوم؛ با هدف ایجاد اختلاف بین جبهه مقاومت، اشاره به اختلاف رویه حماس در دوران مدیریتی خالد مشعل و اسماعیل هنیه و اختلاف حماس با ایران در مسئله سوریه دارد.
سوم؛ القای ناتوان بودن جمهوری اسلامی در زعامت و محوریت جریان مقاومت و شکست ادعای پایتخت و قلب اسلام ضداستکباری در کنش رسانهای نمایان است.
چهارم؛ پنهان کردن نقش آمریکا در بیثباتی منطقه واضح است و مسئله را به دعوای گروه حماس و اسرائيل تقلیل داده است.
روزبه خدادادی
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
@roozbehkhodadadi