بسم رب الشهداء و الصدیقین
#رفیق_شهیدم
#شهید_آرمان_علی_وردی
#باشهادت_ما_قوی_تر_میشویم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وقتــی به خون آغشته دیدم پیکرت را
آتـش زدی با داغ خــود دور و بَــرَت را
هــرگز نخــواهـم برد از یــادم ، رفیقم!
آن نــالـــه های جــانگـــداز آخـــرت را
باور نمــی کــردم تو را از مـا گرفتنـــد
وقتی که بستــی روی ما چشم تَرَت را
ســوزاندی از داغ جگرسـوزت ، برادر !
قلب پریشــــان گشتـــهٔ همسنــگرت را
بــاد خــزان افتـــاد بــر عمـــرِ بهـــارت
چیداز تنت بادست کین برگ و برت را
با سنگ و چوب فتنـه وکینه شکستند
سنگین دلانِ فتنــه گر ، بال و پرت را
بستند وقتــی ناله هایت را شنیـــدند
راه نفــس بر بغــض های حنجـرت را
گودال ، غارت ، کربلا قلبم فرو ریخت
وقتــی که دیــدم پــارهٔ انگشتـــرت را
مردانه و با رقص در خون سر کشیدی
لا جــرعه شهد عاشقی از ساغــرت را
کـلّ وجـودت را به غــارت برده بودند
اِلّا، ولایـت را و عشــــق رهبــــرت را
ماننــد اربابت غـــریب افتــاده بـودی
در زیر پای ناکســـان دیــدم ســرت را
ایمان خود نفـروختی عــزت خــریدی
نگذاشتـــی در زیــر پایت ، بـاورت را
با غیـرت و آزادگـــی از جان گذشتی
تا اینــکه با عفـت ببینی خواهـرت را
ای خواهرم ! با توست حرف آخر من
اینهـا نشــانه رفتـه اند ان چـادرت را
#آزادیِ_زن را چنیــن معنــا نمــودند
یعنــی که بـردارند چــادر از سرت را
در پیـــروی از آرمـــانِ #آرمـــان ها
فــریاد زن #آزادگــی در بـاورت را
با چادرت بر حلق دشمن حلقه ای زن
از پـا در آور دشمنـــان کشـــورت را
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۱/۸/۱۰
📢روشنا کانال مجاهدان فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/526188615Cc214fe33bd