قدرت وشکوه زن👌👌👌👆👆👆

💘عاشقانِ🔫 آمریکا 📺فیلم را ببینند😕من نگفتم ؛ خودشون دارند می گویند 😕

971122_بیانیه گام دوم انقلاب.pdf 📚 منبع مسابقه 🌹

📣مسابقه . تذکر به دوستان شرکت کننده در مسابقه شماره ۴ کسانی که پاسخنامه های مشابه بفرستند توسط تصحیح کنندگان حذف خواهند شد ! این قانون مسابقه است. لطفا در جواب دادن دقت کنید از خودتان جواب دهید نه اینکه از روی دیگران کپی کنید✍ به عنوان مسئول کانال عمار زمان برای حفظ حق شما در مسابقه بیان شد ☺️ کپی بمنزله تقلب حساب میشه در پاسخهای مشابه .

#انتشار_عمومی 💥 ارائه 4 درمان ساده و سریع بیماری #کرونا توسط تیم تخصصی طبی تنهامسیر ❶⇦ فالوده سیب و عسل هر ۸ ساعت ۱ لیوان ❷⇦ غرغره کردن مخلوط سرکه سیب خانگی و نمک، رقیق شده(نصف لیوان آبجوش ولرم و نصف لیوان سرکه +نصف قاشق چایخوری نمک) هر ۶ ساعت ۱بار ❸⇦ هر ۱۲ ساعت در هر حفره بینی ۱قطره روغن بنفشه پایه کنجد ❹⇦ شیر و عسل گرم را هر ۱۲ ساعت یکبار جرعه جرعه با قاشق بنوشید(یک کاسه کوچک شیر + ۱قاشق چایخوری عسل) 🍎 @IslamlifeStyles

⇦ 💠امام خامنه ای(مدظله العالی) : فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است. ☆منتظرانتقادات وپیشنهادات شما عزیزان هستیم. @seyedjavad_mirhaj

توجه توجه🔊🔊🔊 بدینوسیله از اهالی روستا دعوت به عمل می آید به مناسبت دهه مبارک فجر🇮🇷 در جلسه مشاوره خانواده که با سخنرانی استاد حجت الاسلام و المسلمین صغیرا کارشناس خانواده در تاریخ ۲۱بهمن ۹۹همراه با نماز مغرب و عشا‌‌‌ در مسجد روستای مهدی آباد برگزار می گردد حضور فرمایید🙂🙂 پایگاه روح اله مهدی ابادونور الهدی🌹🌹🌹 خواهران لطفا اطلاع رسانی کنید

🔸 آیا در منزل قرنطینه اید؟چند روزه؟ 🔸خیلی خسته شدید؟ 🍀 لطفا این متن رو با دقت بخونید 🔹.....وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم. سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. 🔹🔹حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم. سالها با یک "مارمولک" هم صحبت می شدم. بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم. این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم...🌸 💥...آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده! همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بودکه رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود... 💐شادی روح شهید حسین لشگری_سیدالاسرای ایران_صلوات⚘ 🌿برشی اززندگی خلبان شهید حسین لشکری به روایت همسر شهید 🔹کتاب خاطرات دردناک.تالیف ناصر کاوه.