eitaa logo
روشنگر مدیا
973 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
562 ویدیو
68 فایل
ارتباط با ادمین: @RmediaAdmin خرید نسخه فیزیکی روشنا: 09199163684 خرید نسخه دیجیتال روشنا: https://b2n.ir/x56424 وب سایت: www.RoshangarMedia.com آپارات: aparat.com/Roshangarmedia یوتیوب: @roshangarmedia" rel="nofollow" target="_blank">youtube.com/@roshangarmedia اینستاگرام: Roshangar.Media@
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺دلنوشته ی جوان تازه مسلمان شده کرجی درخصوص مراسم عزاداری امام حسین(ع) جوان رهیافته کرجی که با تحقیق و مطالعه از فرقه بهائیت به دین اسلام تشرف پیدا کرد ، دلنوشته ای از حضور خود ودوتن دیگر از جوانان رهیافته در مراسم عزاداری ماه محرم ، برای گروه رسانه ای بیداری_پلاس ارسال کرده است که به شرح زیر می باشد. به نام خدا السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین سلام ای چشم‌هایی که آب را شرمنده نجابت خود کردی.... من جوان تازه مسلمان شده ای هستم که بعد از بیست سال و اندی امسال متولد شدم . زمانی که به دین اسلام تشرف پیدا کردم جان گرفتم و در زندگی چیزهای فراوانی دیدم ولی لذت مسلمان شدنم را نمی توانم بیان کنم چون قابل ذکر نیست ؛ در این ایام با دوستانم که آنها هم تازه مسلمان شده اند همه حال خوبی داریم و اما محرم چه ماه انسان سازی که سعادت پیدا کردیم به همراه دو تن از دوستان مسلمان شده ام به هیئت برویم اول هیچ تصوری نداشتیم ، با همراهی یکی از دوستان خوبمان که از قبل مسلمان بود قرار شد برویم یکی از هیآت در شهر تهران که مداحی نورانی و مهربان در این مراسم روضه می خواند. وارد شدیم، جمعیت همینطور زیاد و زیاد تر میشد مراسمی که سعادت میخواهد در آن حاضر شویم برایم تعجب داشت این همه آدم این همه عزادار و مشکی پوش . لحظه شماری میکردم برای شروع مراسم چه افراد باعزت و مهربانی به عنوان خادم هیئت از ما استقبال کردند تا به محل اصلی مراسم وارد شدیم. بعد چند لحظه ای مداح محترم شروع به خواندن کرد ، روضه ای پر معنا از کربلا و شخص حضرت عباس (ع). وای بغض گلویم را گرفته بود حس خاصی بود حس سبک شدن چه اندوهی چه دردی ، موهبت درک اهل بیت را ، بهائیت در ایام قبل از تشرف به اسلام از من سلب کرده بود . حرف هایی شنیده بودم که باطل بود ولی آن شب برایم دانشگاهی بود که تمام جواب سوالاتم را در روضه حضرت عباس (ع) گرفتم. آری اشک بر چشمانم حلقه زده بود و صدای ناله ها که از واقعه عاشورا در ذهنم تداعی میشد، تمام وجودم را پرکرده بود . آری باروضه نفسم تازه شد امیدی گرفتم تاکه بگویم کاش منم مانند جوانان بنی هاشم شوم . من دگر از امشب یک هیئتی هستم ممنون از همه دوستانی که در این مراسم قسمت شد از نزدیک در کنارشان باشم و یک خواهش دارم می خواهم دعایی کنید تا پدر و مادرم راهشان را پیدا کنند و آنها هم ازتشکیلات پوشالی بهائیت خارج شوند و روزی با آنها بتوانم به روضه حضرت اباالفضل العباس (ع) بیایم. به امید آنکه تمام گمراهان بهائیت واقعیت را پیدا کنند. جوان مسلمان عاشق اهل بیت محرم 1397 @Feraghvaadyan
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لوریس چکناوریان "شب قبل از عاشورا" «مکن ای صبح طلوع» ارکستر سمفونیک البرز و گروه کر فیلارمونیک ایران @feraghvaadyan @dinonline
✍تحلیل محتوای آخرین سخنان قطب فرقه گنابادی 👈نکاتی قابل تامل در سخنان مراسم عاشورای نورعلی تابنده: ◽در تمام قرون اعلام کرده ایم ما دنبال حکومت نیستیم، در زندگی معمولی هم سیاسی نیستیم. ◽از فقرا خواهش می کنیم نظم و ترتیب را رعایت کنند . دراویش باید نظم را رعایت کند ولو به نفعشان هم نباشد. ◽در اینکه شلوغی های آن شب[غایله گلستان هفتم] را چه کسی به وجود آورد, حرف است...[اما باعث شد], دراویش ناآرام شوند...اینها حق هم داشتند ناآرام شوند. 👈اولین تاکید تابنده بر لزوم حفظ نظم را می توان بر نگرانی وی و نزدیکانش در این زمینه دانست؛ امری که از غایله گلستان به دغدغه وی مبدل شده و برای جلوگیری از التهاب درون فرقه ای و نیز مخدوش شدن چهره بیرونی فرقه, بر لزوم رعایت "نظم مملکت" در درجه اول و "نظم فقری" در درجه بعدی, تاکید می کند. 👈وی در سخنرانی های قبل خود نیز به مسیله "دوری از سیاست" اشاره کرده بود و اکنون در نخستین سخنان خود_ در شرایطی مشابه قبل_ بار دیگر بر این امر تاکید می کند تا حجت را بر برخی طیف های درونی که رویکرد سیاسی شان بر همگان عیان است, تمام کند. البته باید توجه داشت که مروری بر گذشته نشان می دهد میان قول و فعل تابنده در این زمینه, تناقضاتی وجود داشته و اعمالی داشته که با ادعای عدم دخالت در سیاست در تضاد قرار می گیرد؛ مواردی چون حمایت از تحصن کنندگان در مقابل اوین یا اعلام حمایت از چهره های ملی-مذهبی و برخی سیاستمداران معلوم الحال در سال های قبل. باید دید با توجه به شرایط بغرنج کنونی فرقه, این بار تابنده تا چه حد به اقوال خود در این باب, پایبندی نشان می دهد. 👈قطب سالخورده گنابادی در سخنان خود بار دیگر از روش کنایه و اشاره بهره می برد تا نشان دهد هنوز هم رندی خود را حفظ کرده؛ کنایه او به مشخص نبودن عوامل و مسببان غایله گلستان است که بلافاصله از آن به عنوان دلیل آرامش شدن دراویش یاد کرده و البته با این قید که "حق هم داشتند ناآرام شوند". کنه معنا و پیان نهفته در این سخنان دو پهلو، مظلومیت دراویش و تلاش برای تطهیر چهره آن هاست. از یک سو , سعی در برایت آنها از آشوب ها دارد و از سوی دیگر, ناآرام شدن را طوری بیان می کند که معنای دفاع در برابر سرکوب شدن را به ذهن متبادر سازد. حال آنکه, حقایق در این زمینه آشکار شده و با گذشت شش ماه از حادثه, این نوع تفسیرها را می توان صرفا تلاش تابنده برای تطهیر چهره دراویش قلمداد نمود. 📝به هر حال, مجالس دراویش گشایش یافته و بخش عمده ای از سخنان تابنده با رویکردی محتاطانه تر از قبل بیان شده و این را می توان سرآغاز بازگشت فرقه در مسیر بهبود تلقی کرد. البته نباید از واکنش طیف افراطی و رقابت های درون فرقه ای غافل شد. 📚بخش تحلیلی روشنگر @Feraghvaadyan
* تناقضات تعالیم بهائیت (۱. تحری حقیقت) سران بهائيت همچون ساير مدعياني که با پيروان ساير اديان و مذاهب روبرو هستند، از تحري حقيقت و ترک تقليد سخن مي‌گويند. اين نوشتار نخست شعارهاي آنان با موضوع حق‌پژوهي و تقليدگريزي را گزارش مي‌کند؛ سپس از تناقض‌هايي پرده بر مي‌دارد که در گفتار و کردار و آموزه‌هاي سران اين جريان هست: ۱. شعارها أ. نوري پيروانش را به تحقيق شخصي فرامي‌خواند که با گوش خود بشنوند و با چشم خود ببينند: «انسان چون به مقام بلوغ فائز شد، بايد تفحّص نمايد … به سمع و بصر خود بشنود و ببيند.»(۱) ب. عباس افندي اهل انصاف را به بررسي و تحري حقيقت فرامي‌خواند: «نفوسي که منصفند، فحص مي‌کنند، تحقيق و تدقيق مي‌کنند، همان فحص و تدقيق سبب هدايت آن‌ها مي‌شود … مي‌گويند مي‌رويم، مي‌بينيم و تحرّي حقيقت مي‌نمائيم.»(۲) او اين تحري را براي غير بهائيان تجويز کرده و يهوديان و زرتشتيان و … را به ترک تقليد و بررسي اديان ديگر براي دستيابي به حقيقت فرا مي‌خواند: «اول اساس بهاء اللّه تحري حقيقت است يعني بايد نفوس از تقاليدي که از آباء و اجداد موروث مانده منزه و مقدس گردند، زيرا موسويان تقاليدي دارند، زردشتيان تقاليدي دارند، مسيحيان تقاليدي دارند بودائي‌ها تقاليدي دارند. هر ملتي تقاليدي دارد، گمان مي‌کند که تقاليد خودش حق است و تقاليد ديگران باطل؛ مثلاً موسويان گمان مي‌کنند تقاليد خودشان حق است و تقاليد سائرين باطل. ما مي‌خواهيم بفهميم کدام يک صحيح است؟ جميع تقاليد که صحيح نيست؛ اگر به تقاليدي تمسک داشته باشيم، مانع است که تقاليد ديگران را درست تحري نمائيم؛ مثلاً شخص يهودي چون معتقد و متمسک به تقاليد موسويان است، ممکن نيست بفهمد ديگران حق هستند؛ پس بايد تقاليد را بريزد و تحري حقيقت بکند و شايد حق با ديگران باشد.»(۳) ۲. تناقض‌ها أ. علي‌محمّد شيرازي حتي خواندن کتاب‌هاي غير بابيان را منع کرده و در بابي با اين عنوان مي‌نويسد: «الباب العشر من الواحد الرابع لا يجوز التدريس في کتب غير البيان، الا انا انشاء لله (اذا انشي فيه) مما يتعلق بعلم الکلام و ان ما اخترع من المنطق و الاصول و غير هما، لم يوذن لاحد من المومنين».(۴) او باب حتي از نابودي کتب غير بابي سخن رانده و بابي از کتاب خود را به اين عنوان اختصاص مي‌دهد: «الباب السادس من الواحد السادس في حکم محو کل الکتب الا ما انشئت او تنشيفي ذلک الامر»،(۵) از اين‌رو عباس افندي دوران بابيت را عصر گردن‌زني و قتل عام غير بابيان و سوزاندن کتاب‌هاي غير بابي و نابودي بقعه‌ها مي‌خواند: «و در يوم ظهور حضرت اعلي منطوق بيان ضرب اعناق و حرق كتب و اوراق و هدم بقاع و قتل عام الّا من آمن و صدّق بود.»(۶) ب. نوري با نفي تحقيق، از وجوب پذيرش بي‌چون و چراي کلام خود سخن مي‌راند: «هيچ لذتي اعظم‌تر در امكان خلق نشده كه كسي استماع نمايد آيات آن را و بفهمد مراد آن را و لم بم (چون و چرا) در حق كلمات آن نگويد و مقايسه با كلام غير او نكند.»(۷) وي از ديدن آثار ديگران و شنيدن کلام و استدلال غير بهائيان نيز نهي مي‌کند: «کور شو تا جمالم بيني و کر شو تا لحن و صوت مليحم را شنوي و جاهل شو تا از علمم نصيب بري و فقير شو تا از بحر غناي لا يزالم قسمت بي زوال برداري. کور شو يعني از مشاهده‌ي غير جمال من و کر شو يعني از استماع کلام غير من و جاهل شو يعني از سواي علم من تا با چشم پاک و دل طيب و گوش لطيف به ساحت قدسم در آيي.»(۸) او شنيدن کلام مخالفان را ممنوع مي‌سازد؛ حتي اگر مستدل بود و نقد مستندي ارائه کرد: «جميع احبّاء الله لازم که از هر نفسي که رائحه بغضا از جمالِ عِزِّ ابهي ادراک نمايند از او احتراز جويند؛ اگر چه به کلّ آيات ناطق شود و به کلّ کتب تمسّک جويد الي ان قال عزّ اسمه؛ پس در کمال حفظ خود را حفظ نمايند که مبادا به دام تزوير و حيله گرفتار آيند. اين است نصح قلم تقدير.»(۹) نوري نَفَس مخالف را نيز سمّي واگير مي‌داند: «پس از چنين اشخاص اعراض نمودن اقرب طرق مرضات الهي بوده و خواهد بود، چه که نَفَسشان مثل سمّ سرايت کننده است.»(۱۰) همچنين آورده است: «جمال مبارک در جميع الواح و رسايل احبّاي ثابت را از مجالست و معاشرت ناقضان عهد باب منع فرمود که نفسي نزديکي به آنان نکند، زيرا نَفَسشان مانند سَمِّ ثُعبان مي‌ماند؛ فوراً هلاک مي‌کند.»(۱۱) بر اساس آنچه گذشت، روشن شد که اين شعار، تنها خطاب به غير بهائيان و براي جذب آنان است؛ اگر کسي پس از پذيرش بهائيت، تحقيق و تحري حقيقت کرد و از بهائيت خارج شد يا بهائي ماند؛ ليکن برخي گفتار و کردار سران اين جريان را خلاف نصوص خود دانست، به شدت با او برخورد شده و حتي از دايره انسانيت خارج مي شود: «نفوسي که از اين امر بديع معرضند، از رداء اسميه و صفتيه محروم و کل از بهائم بين يدي الله محشور و مذکور»؛(۱۲) همچنين مي‌نويسد: «اليوم هر نفسي بر احدي از معرضين من اعلاهم او من ادناهم ذکر انسانيت نمايد، از .....👇
جميع فيوضات رحماني محروم است تا چه رسد که بخواهد از براي آن نفوس اثبات رتبه و مقام نمايد.»(۱۳) نيز آورده است: «معرض بالله چون توقف نمود و از صراط لغزيد، در همان حين هيکلش از قميص انساني خارج و به جلود بهائم ظاهر.»(۱۴) ج. عباس افندي در برخورد با معترض و مخالف دست به طرد و حذف مي‌آلايد: «ايادي امرالله بايد بيدار باشند؛ به محض اينكه نفسي بناي اعتراض و مخالفت با ولي امرالله گذاشت، فوراً آن شخص را اخراج از جمع اهل بهاء نمايند و ابدا بهانه‌اي از او قبول ننمايند؛ چه بسيار كه باطل محض، به صورت خير درآيد تا القاي شبهات كند.»(۱۵) او در اين حکم، شعار زيباي خود را فراموش کرده است که مي‌گفت: «محبت سبب حياتست، جدائي سبب ممات».(۱۶) وي آشنايي کودکان بهائي با تعاليم غير بهائي را سبب رسوايي بهائيت مي‌داند: «اطفال احبّا ابداً جائز نيست که به مکتب‌هاي ديگران بروند چه که ذلّت امراللّه است و به کلّي از الطاف جمال مبارک محروم مانند، زيرا تربيت ديگر شوند و سبب رسوائي بهاييان گردند.»(۱۷) او معاشرت با غير بهائيان را سبب پريشاني دانسته و مي‌گويد: «نفوسي که تصديق نموده‌‌اند و به هدايت پرداخته‌اند و حال به کلي به پريشاني فکر مبتلا شده‌اند، سبب اين است که اين اشخاص با نفوس غافله معاشر گشته‌اند و مخالفت نص صرحي الهي نموده با اشرار الفت گرفتند و مؤانست جستند. اين است که مي‌فرمايد: مجالست اشرار نور جان را به نار حسبان تبديل نمايد، زيرا ممکن نيست که شخص سالمي با مسلولي و يا مجذومي الفت نمايد و علت سرايت نکند. امروز جمعي بي‌خردان که مانند حيوان اسير عالم طبيعتند و از جهان الهي خبر ندارند، با هر نفسي الفت کنند، القاء شبهات نمايند، کم کم اين سمّ مهلک در نفوس مستميني تأثير کند.»(۱۸) اين همه ترس گواه آن است که سران اين جريان از تزلزل آثار و استدلال‌هاي خود و سستي باورشان آگاهند، از اين‌رو با محصور کردن پيروان خود در پي ناآگاه و غير مطلع نگاه داشتن آنان هستند. همچنين روشن است که اين شعار ويژه غير بهائيان و براي جذب به بهائيت است، نه کساني که بهائي هستند، زيرا اگر يک بهائي تحقيق کند و دين تازه‌اي برگزيند يا اشکال کند بر بعضي از آموزه‌هاي بهائيت يا آنچه مربوط به اين جريان است، بي‌درنگ گرفتار طرد روحاني، تشکيلات و … خواهد شد. در پایان اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که بدانیم، حسین علی نوری (پیامبر خوانده بهائیت) می‌گوید: «تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهيه راه نبوده و نخواهد بود.»(۱۹) آیا با وجود این جمله و وجود تناقضات فراوان در این شعار بهائیت (تحری حقیقت) باز هم می‌توان بهائیت را یک دین الهی خواند؟ قضاوت با شما پانوشت ۱. پيام ملکوت، ص ۱۱. ۲. خطابات، ج ۱، ص ۱۸۹. ۳. پيام ملکوت، ص ۱۷. ۴. يعني: تدريس کتابي به جز کتاب بيان جايز نيست. مگر هنگامي که در آن‌ها از آنچه به علم کلام مربوط است، نوشته شده باشد و همانا آنچه از منطق و اصول و علوم ديگر اختراع شده، براي اهل ايمان جايز نيست و در خواندن و تدريس آنها ماذون نيستند. بيان فارسي، واحد ۴، باب ۱۰. ۵. يعني: حکم نابودي تمامي کتب به جز آن‌هايي که درباره‌ي بابيت نوشته شده يا نگاشته خواهد شد. بيان فارسي، واحد ۶، باب ۶. ۶. مکاتيب، ج ۲، ص ۲۶۶. ۷. بديع، ص ۱۴۵. ۸. ادعيه حضرت محبوب، ص ۴۲۷ – ۴۲۸. ۹. گنجينه حدود و احکام، ص ۴۵۰. ۱۰. گنجينه حدود و احکام، ص ۴۵۰.۱۱. ۱۱. گنجینه حدود و احکام، ص ۴۴۹ – ۴۵۰. ۱۲. بدیع، ص ۲۱۳. ۱۳. بدیع، ص ۱۴۰. ۱۴. بدیع، ص ۱۱۰. ۱۵. الواح وصايا، ص ۱۲ و ۱۳. ۱۶. خطابات، ج ۱، ص ۱۵۳. ۱۷. مکاتيب، ج ۵، ص۱۷۰. ۱۸. مائده آسمانی، ج ۲، ص ۳۵ – ۳۶. ۱۹. بديع، ص ۱۲۶. منبع: خاستگاه بابیت و بهائیت، محمد علی پرهیزگار @bahaiat_net @Feraghvaadyan
📋قوانین سختگیرانه دانمارک علیه مسلمانان ↙️لایحه جدید پیشنهادی دولت دانمارک، مهاجران به دانمارک را ملزم می کند که در هنگام ادای سوگند شهروندی به قوانین کشور احترام گذاشته و با قاضی یا شهردار دست بدهند. در غیر این صورت از کسب تابعیت محروم خواهند شد. 🔹به نقل از ایران جوان، بر اساس دستورات اسلام، دست دادن زنان مسلمان با مردان ممنوع است. اما زنان مسلمان در هنگام شرکت در مراسم ادای سوگند و دریافت گواهی تابعیت، موظف هستند که با قاضی یا شهردار دست بدهند. 🔹البته برخی از شهرداران، با اجرای این دستور مخالفت کرده و آن را مغایر آزادی های فردی می دانند. 🔹دولت می گوید که دست دادن فرد، نشانه اعتقاد و پیروی او از قوانین و ارزش های حاکم بر جامعه دانمارک می باشد. @Feraghvaadyan
تبلیغ فرقه پرانیک هیلینگ به عنوان روش انرژی درمانی در کانال های روانشناسی موفقیت،اما حقیقت پرانیک هیلینگ چیست؟👇👇👇👇
🔺پرانیک هیلینگ؛ جریانی مدعی شفادهی🔺 🔹این جریان با پوشش معنویت‌خواهی و ادعای آرامش‌بخشی و شفادهی در قالب کتب و برگزاری دوره‌های آموزشی وارد جامعه ما شده و با گسترش شعبه‌ها، مراکز و باشگاه‌های مراقبه و پرانیک‌ هیلینگ، به‌تدریج قلمرو نفوذ خود را گسترش داده‌است. "چوا کوک سویی"، سرکرده فیلیپینی این جریان، مدعی شفادهی از طریق تخلیه انرژی است که بر اساس آموزش مبانی و مراقبه‌هایی خاص صورت می‌گیرد. 🔸با وجود شباهت میان این جریان و جریان ریکی، اما این جریان، مدعی است که تفاوت‌هایی با ریکی‌ دارد و به نوعی، خود را مکمل و یا در سطحی پیشرفته‌تر از آن می‌داند کتاب یگانگی با روح برتر، مجموعه سخنرانی‌های سرکرده این جریان است که توسط مریدانش جمع‌آوری و تدوین شده‌است. 🔹محور اصلی محتوای این کتاب -نیز همانند جریان‌های مشابه آن- بر القای "خودخدایی" و انکار ضمنی خداوند به عنوان خالق هستی‌بخش قرار دارد.‌ این امر در ذیل مباحث مختلف کتاب، از تشریح اصول و مبانی گرفته تا تمرین‌های عملی(مراقبه)، به صورت ضمنی و غیرمستقیم به مخاطب القا می‌گردد. ⬅️مهم‌ترین مباحث چالشی و اشکالاتی را که در طول کتاب طرح می‌شود، می‌توان به شرح زیر برشمرد: -مفهوم تناسخ -استاد معنوی و جایگاه مهم آن برای کسب آرامش و آنچه رشد معنوی عنوان می‌شود. -تأکید بر "خود" (منیت) به عنوان محور تمامی هستی. -درمانگری و انرژی‌دهی به هستی. -اهمیت جاذبه جنسی به عنوان فرصتی برای اشراق معنوی و یگانگی الهی. -قانون کارما و جذب؛ زنده بودن احساسات و افکار. -بازتعریف روح و جسم و مرگ و قائل شدن مراتب برای آن. -مراقبه و تمرین عملی و زبانی(با تأکید بر ذکر(مانترای) موسوم به "اووم") به عنوان یگانه راه دسترسی به معنویت و شفادهی. 📚منبع: روشنا @Feraghvaadyan
●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ﷽ ♠ انبیاء را بر اساس علم اثبات کنید! ➖➖➖➖➖➖➖ ✍پاسخ: " علوم‌تجربی محدودیت دارد؛ علم برای حل هرگونه مشکل استفاده شود. علم تنها می‌تواند به پدیده‌های طبیعی (نه پدیده‌های فراطبیعی) بپردازد": 🎓دانشگاه ایندیانا http://www.indiana.edu/~ensiweb/nos.html ✘بنابراین قرار نیست اگر علم مطلبی را اثبات نکرد دلیل باطل بودن آن باشد!✘ ═════════┅┄‌ ➖همچنین باید توجه داشت معجزه یعنی «خرق عادت» ؛ که در حقیقت توسط اراده خداوند صورت می‌گیرد: God is supposed to be able to transcend the laws of nature, and the laws of nature are defeasible when it comes to describing what actually did happen (since God could have intervened). 🌐"خداوند قدرت فرا رفتن از قوانین طبیعت را دارد و می‌تواند در آنها مداخله کند" 🎓دانشگاه استنفورد https://plato.stanford.edu/entries/cosmology-theology/ @IslamVaDanesh @Feraghvaadyan
✅تحقیق جدید دانشگاه میشیگان: خداباوران کمتر افسرده می‌شوند 🔸روابط انسانی و اجتماعی برای سلامت روانی و هدفمند کردن زندگی اهمیت بسیار دارند، اما تحقیق جدید دانشگاه میشیگان نشان میدهد رابطه با خداوند نیز اثر مشابهی در سلامت روانی افراد دارد. نتایج این تحقیق که در نشریه شخصیت منتشر شده نشان می‌دهد افراد مذهبی که تنها زندگی میکنند، درمقایسه با افرادی که خود را بی خدا می‌نامند، احساس انزوای کمتری دارند. این تحقیق شامل سه مطالعۀ جداگانه با جامعه آماری ۱۹۷۵۵ نفر است. نیکلاس میشالاک از محققان این تحقیق، میگوید احساس در رابطه بودن می‌تواند به تنهایی مانع از احساس افسردگی شود، حتی اگر این رابطه با وجودی غیر ملموس باشد. بر اساس این تحقیق انسانها به کسی یا چیزی نیاز دارند تا او را خشنود کنند و به وجود خود در رابطه با او معنا دهند. به همین دلیل افرادی که به خدا ایمان ندارند، بیشتر دچار تنشهای روانی میشوند🔸 ادامه خبر در سایت گفتگوی ادیان: http://iid.org.ir/?p=5895 @religions @feraghvaadyan
هدایت شده از روشنگر مدیا
✍تحلیل محتوای آخرین سخنان قطب فرقه گنابادی 👈نکاتی قابل تامل در سخنان مراسم عاشورای نورعلی تابنده: ◽در تمام قرون اعلام کرده ایم ما دنبال حکومت نیستیم، در زندگی معمولی هم سیاسی نیستیم. ◽از فقرا خواهش می کنیم نظم و ترتیب را رعایت کنند . دراویش باید نظم را رعایت کند ولو به نفعشان هم نباشد. ◽در اینکه شلوغی های آن شب[غایله گلستان هفتم] را چه کسی به وجود آورد, حرف است...[اما باعث شد], دراویش ناآرام شوند...اینها حق هم داشتند ناآرام شوند. 👈اولین تاکید تابنده بر لزوم حفظ نظم را می توان بر نگرانی وی و نزدیکانش در این زمینه دانست؛ امری که از غایله گلستان به دغدغه وی مبدل شده و برای جلوگیری از التهاب درون فرقه ای و نیز مخدوش شدن چهره بیرونی فرقه, بر لزوم رعایت "نظم مملکت" در درجه اول و "نظم فقری" در درجه بعدی, تاکید می کند. 👈وی در سخنرانی های قبل خود نیز به مسیله "دوری از سیاست" اشاره کرده بود و اکنون در نخستین سخنان خود_ در شرایطی مشابه قبل_ بار دیگر بر این امر تاکید می کند تا حجت را بر برخی طیف های درونی که رویکرد سیاسی شان بر همگان عیان است, تمام کند. البته باید توجه داشت که مروری بر گذشته نشان می دهد میان قول و فعل تابنده در این زمینه, تناقضاتی وجود داشته و اعمالی داشته که با ادعای عدم دخالت در سیاست در تضاد قرار می گیرد؛ مواردی چون حمایت از تحصن کنندگان در مقابل اوین یا اعلام حمایت از چهره های ملی-مذهبی و برخی سیاستمداران معلوم الحال در سال های قبل. باید دید با توجه به شرایط بغرنج کنونی فرقه, این بار تابنده تا چه حد به اقوال خود در این باب, پایبندی نشان می دهد. 👈قطب سالخورده گنابادی در سخنان خود بار دیگر از روش کنایه و اشاره بهره می برد تا نشان دهد هنوز هم رندی خود را حفظ کرده؛ کنایه او به مشخص نبودن عوامل و مسببان غایله گلستان است که بلافاصله از آن به عنوان دلیل آرامش شدن دراویش یاد کرده و البته با این قید که "حق هم داشتند ناآرام شوند". کنه معنا و پیان نهفته در این سخنان دو پهلو، مظلومیت دراویش و تلاش برای تطهیر چهره آن هاست. از یک سو , سعی در برایت آنها از آشوب ها دارد و از سوی دیگر, ناآرام شدن را طوری بیان می کند که معنای دفاع در برابر سرکوب شدن را به ذهن متبادر سازد. حال آنکه, حقایق در این زمینه آشکار شده و با گذشت شش ماه از حادثه, این نوع تفسیرها را می توان صرفا تلاش تابنده برای تطهیر چهره دراویش قلمداد نمود. 📝به هر حال, مجالس دراویش گشایش یافته و بخش عمده ای از سخنان تابنده با رویکردی محتاطانه تر از قبل بیان شده و این را می توان سرآغاز بازگشت فرقه در مسیر بهبود تلقی کرد. البته نباید از واکنش طیف افراطی و رقابت های درون فرقه ای غافل شد. 📚بخش تحلیلی روشنگر @Feraghvaadyan
🚩عزاداری عاشورائیان در خیابان های دیربورن ایالت میشیگان آمریکا+ تصاویر 👇 hawzahnews.com/detail/News/462327