فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کریشنام از روحانیون هندو در مراسم 13 رجب دانشگاه علیگر هند
✅ جالبه حتما ببینید
💡#دو_مغالطه_جدید
ا 💠D20(ادعای بدون استدلال)
1⃣مغالطه؛ توسل به احتمالات
ا 💠H14(مغالطات ناشی از پیشفرض نادرست)
2⃣مغالطه؛ میتواند باشد پس هست!
این دو مغلطه شباهت فراوانی با یکدیگر دارند. تنها تفاوت بین این دو، بخاطر تفاوت بین دو مفهوم «احتمال(probability)» و «امکان(possibility)» است.
برای روشن شدن اختلاف بین این دو مفهوم، یک تاس اریب(کج) را در نظر بگیرید. هر یک از گزینههای مندرج بر روی تاس(اعداد 1تا6)، امکان رخ دادن دارند.
اما عدد 6 با احتمال 20%، عدد 2 با احتمال 10% و ...، احتمال رخ دادن دارد.
امکان و احتمال، هر دو مفاهیم ارزشمندی برای شناخت هستند. اما خطای در بکارگیری این دو مفهوم باعث بروز مغالطههای مختلفی میشود. مهمترین این مغالطات استدلالهایی با صورت زیر هستند:
1⃣ احتمال دارد که p صادق باشد.
پس p صادق است.
2⃣احتمال دارد که p کاذب باشد.
پس p کاذب است.
3⃣امکان دارد که p صادق باشد.
پس p صادق است.
4⃣امکان دارد که p کاذب باشد.
پس p کاذب است.
✅ توجه کنید که کلمه «امکان» میتواند با جانشینهایی مثل «شاید»، جایگزین شود.
3⃣شاید p صادق باشد.
پس p صادق است.
4⃣شاید p کاذب باشد.
پس p کاذب است.
شاید در ابتدا این دو مغالطه پیش پا افتاده به نظر برسند، اما موارد زیادی وجود دارد که حتی دانشمندان را نیز به دام خود انداخته است.
در واقع این مغالطات باعث تعصب هستند.
مهمترین نمونه: نادیده گرفتن این نکته که فرضیهها، امکان هستند؛ نه واقعیت. چون فرضیهها به فرضهایی اثبات نشده ختم میشوند. (و اگر فرضیه به بهترین شکل ممکن هم ساخته شده باشد، بَری از تناقض است) و در نتیجه فرضیه؛ بیان یک امکان است.
این مطالب در تمامی اشکال خود (نه فقط باور های دینی) صحیح است.
پس حقیقت دانستن فرضیهای مثل فرضیه تکامل، فرضیه ID و ...، به صرف مطرح شدن، تنها یک مغالطه است.
و دقیقا همانگونه؛ اشتباه دانستن فرضیه تکامل، فرضیه ID و ...، به صرف مطرح شدن، تنها یک مغالطه است.
«امکان»، برای فراهم کردن گزینههایی برای «باورِ بدون اثبات» بکار میآید؛ گزینههایی که برخلاف منطق نباشند. و کارایی اثبات ندارد.
«احتمال»، برای تشخیص موجهبودن فرضیههایی که به آنها باور داریم بهکار میآید. و کارایی اثبات ندارد.
@feraghvaadyan
✅ پاسخی به ادعای آتئیستها مبنی بر اینکه به زودی با پیشرفت علم انسانها میتوانند ذهن و هوش خود را به درون کامپیوتر منتقل کرده و برای همیشه جاوید زنده بمانند و یا پیشرفت علم سرانجام انسانها را به مرحلهای میرساند که میتوانند با دستکاری ژنهای خود برای همیشه جوان بمانند.
همانگونه که میدانید خداوند اعلام کرده است همهی انسانها طعم مرگ را خواهند چشید و هیچ انسانی جاودانه نخواهند ماند. اما در سالهای اخیر عدهای از دانشمندان این ایده را مطرح کردهاند که شاید بتوان ذهن و روان انسان را به کامپیوتر منتقل کرده و برای همیشه زنده ماند. عدهای دیگر نیز این ایده را مطرح کرده که شاید بتوان روزی به این مرحله رسید که با دستکاری ژنهای موجود در بدن کاری کنیم که بدنمان پیر نشده و برای همیشه هم زنده و هم جوان بمانیم. این سخنان به دو دلیل موجب خوشحالی آتئیستهای ایرانی شده است. اول اینکه از نظرشان اگر انسانها بتوانند جاوید زنده بمانند جملهی قرآن نقض شده است و دوم اینکه هیچگاه طعم مرگ را نخواهند چشید و در پیشگاه خداوند قرار نخواهند گرفت که شاهد محاسبهی اعمالشان باشند.
اما آیا بشر روزی به این مرحله خواهد رسید؟ و آیا اگر روزی بشر به این مرحله رسید جملهی خداوند که اعلام کرده است بشر هیچگاه جاودانه نخواهد بود و طعم مرگ را خواهد چشید نقض میشود؟
صرف نظر از اینکه بسیار بسیار بعید است که بشر به چنین مرحلهای برسد و این سخنان صرفا تبلیغات تخیلی برای ایجاد هیجان است اما ما در اینجا فرض میکنیم که بشر به چنین توانایی برسد و بتواند با دستکاری ژنهای خود برای همیشه جوان بماند و یا بتواند مغز و ذهن و روان خود به درون کامپیوتر منتقل کند. اما آبا این به معنای زندگی جاودانهی انسانها است؟
قطعا خیر. حتی اگر انسان با دستکاری ژن خود برای همیشه جوان بماند و یا بتواند خود را به درون کامپیوتر منتقل کند باز هم هیچ جاودانگی در انتظار انسان نخواهد بود. دلیل آن را کیهان شناسان بارها اعلام کرده و یک حقیقت انکار نشدنی است. همانگونه که میدانید جهان ما در حال بزرگتر شدن است. به عبارت دیگر اندازهی جهانی که در آن زندگی میکنیم ثابت نیست بلکه در حال بزرگ شدن است. دانشمندان اعلام کردهاند که جهان ما در آینده دو حالت را پیشرو دارد:
1: یا این گسترش جهان آنقدر ادامه پیدا میکند که تمام اتمهای موجود در جهان از هم جدا شده و جهان از هم گسسته و نابود میشود.
2: یا تمام جهان هستی در یک روند معکوس در خود فروریخته و خرد خواهد شد.
این موضوع را ناسا با انتشار مقالهای اعلام کرده است که آن را به همراه ترجمه میآوریم:
Cosmologists envision two possible fates for the Universe: The Big Freeze or the Big Crunch.
If the density of the Universe is less than the critical density, then the Universe will expand forever. If the density of the Universe is greater than the critical density, then gravity will eventually win, and the Universe will collapse back on itself.
ترجمه:
کیهان شناسان دو احتمال برای سرنوشت کیهان پیشبینی کردهاند: یخ زدگی عظیم یا خرد شدن عظیم. اگر چگالی جهان کمتر از چگالی بحرانی باشد, در این صورت جهان برای همیشه گسترش خواهد یافت( در نهایت تمام جهان از هم گسسته و متلاشی خواهد شد). اگر چگالی جهان بزرگ تر از چگالی بحرانی باشد, در این صورت گرانش پیروز خواهد شد و تمام جهان در خود فرو خواهد ریخت.
لینک مقاله ی منتشر شده در سایت ناسا:
https://imagine.gsfc.nasa.gov/science/questions/origin_destiny.html
به طور خلاصه به هیچ وجه جهان هستی که ما در آن زندگی میکنیم جاودانه نیست و سرنوشت جهان ما این است که یا آنقدر گسترش یابد که متلاشی شود, و یا در خود فروریخته و به طور کامل از بین رود و به همین دلیل هیچ راهی وجود ندارد که انسانها بتوانند جاودانه بمانند. به عبارت دیگر حتی اگر انسان درون کامپیوتر باشد و یا با دستکاری ژنهای خود به اکسیر جوانی دست پیدا کرده باشد, باز هم دارای عمر محدود است چون جهان هستی و تمام میلیاردها کهکشان موجود در آن در آینده به طور کامل از بین خواهد رفت.
در انتها مجددا تاکید میکنیم که این ایدهها( یعنی انتقال خودمان به کامپیوتر و یا دستکاری ژنی برای رسیدن به جاودانگی) در حد بسیار زیادی داستانهای تخیلی هستند اما حتی اگر این امر رخ دهد باز هم به هیچ وجه به معنای جاودانگی انسانها نخواهد بود چون تمام جهان هستی در آینده متلاشی خواهد شد. پس خداوند به درستی اعلام کرده است که هیچ جاودانگی در انتظار انسانها نخواهد بود و همهی انسانها( از جمله آتئیستهای عزیز) طعم مرگ را خواهند چشید و در پیشگاه خداوند حاضر خواهند شد.
@feraghvaadyan
🔶🔷شیر محمد طاطار مردی از اهالی ترکمن صحرا با مطالعه وتحقیق مسیر حق را پیدا می کند و به مذهب اهل البیت روی می آورد , ایشان در جهت نشر این حقیقت کوشش فراوان کرد و تهدیدی برای وهابیت منطقه خود به حساب می آمد و …تا اینکه در فروردین ۱۳۸۷ به دست گروهک وهابیون و با نقشه از پیش حساب شده به شهادت رسیدند ...
🔶تمثال مبارک مستبصر مظلوم ، مدافع ولایت ، شهید شیر محمد طاطار عضو شورای اسلامی روستای ترکمن نشین قره سو از توابع گنبد کاووس با تلاش و زحمات اهالی و ساکنین مومن ، و مسئولان ولایتمدار در کیلومتر پنج گنبد کاووس واقع در محور اصلی جاده ی آزادشهر به گنبد کاووس نصب و مستقر گردید .
🔷شهید مظلوم در فروردین ماه سال ۱۳۸۷ به دست عوامل وهابیت و گروهک جنایتکار ریگی به فیض شهادت نائل آمد . او خادم مردم بوده و برای او شیعه و سنی فرقی نمی کرد همه از او راضی بودند ولی متاسفانه دشمنان حقانیت #تشیع این عزیز زحمت کش را در حالی که پاسی از شب گذشته بود سه نفر نقاب به چهره به درب منزل او می آیند و ناجوانمردانه ایشان را در جلوی منزل با ۲۱ ضربه قمه به شهادت می رسانند.
🔶وی تمام هستی خود اعم از مال و جان را عاشقانه در راه تبلیغ و ترویج مکتب حقه ی #تشیع هدیه کرد و همسر و فرزندان مکرمش سالهاست از دیار خود آواره و به جوار حرم کریمه اهل بیت حضرت فاطمه ی معصومه در قم پناهنده شده اند . از جملات مشهور این شهید سعید این بوده است که : ما ترکمن ها ۱۴۰۰ سال به اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین بدهکار هستیم و باید قضایش را به جا آوریم
@feraghvaadyan
@rahyafte_com
🎤گفتگوی #اختصاصی با دکتر «ابوذر ابراهیمی ترکمان»
✅ادیان با هم بیگانه نیستند
👈گفتگو و تعامل، از جمله مباحث مهم و تأثیرگذار در زندگانی بشر از گذشته تا امروز میباشد و آثار آن بر عرصههای مختلف حیات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و...، غیر قابل انکار. مسئله گفتگو و تعامل، بهویژه در حوزه ادیان و پیروان آیینهای مختلف، از اهمیتی دوچندان برخوردار است، چراکه تجربه گفتگوهای بینالادیانی صورتگرفته در سالهای اخیر، نمایانگر ارتقای سطح تعامل میان پیروان مذاهب، بهبود روحیه ادراک و تفاهم و زمینهیابی برای مرتفع ساخت چالشها و ضرورتهای پیشرو در این حوزه میباشد.
🔰بهمنظور بررسی و درک هرچه بهتر این مقوله، گفتگویی ترتیب دادهایم با آقای دکتر «ابوذر ابراهيمي تركمان»، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که تجربه سالها فعالیت و مطالعه در این فضا، اطلاعات و دیدگاه جامعی به ایشان بخشیده. مشروح این گفتگو را در شماره جدید فصلنامه تخصصی فرق و ادیان؛ «روشنا» مطالعه بفرمایید.
📖فصلنامه روشنا(نوبت بهار 1397) به همراه ویژهنامه اغتشاشات سال 96 منتشر و در کیوسکهای مطبوعاتی سراسر کشور برای علاقهمندان ومحققان حوزه فرق و ادیان، قابل دسترسی میباشد.
@feraghvaadyan
❓کدام عرفان؟(قسمت اول)
👁🗨نقد و بررسی کتاب «درمان با عرفان»، نوشته «وین دایر»
✍سراسر نوشتههای دایر، از جمله کتاب «درمان با عرفان»(که به عنوان یکی از پرفروشترین کتابها در امریکا مطرح شده) اشاره به حوادث و وقایعی با مضمون کشف و شهود میباشد که دایر مدعی است در زندگي شخصیاش آنها را تجربه کرده. این کتاب -نیز همچون دیگر آثار وی- مکتوبِ سخنرانیهای اوست و بیشتر به خطابهای مطول شباهت دارد تا کتابی مستدل و دارای پشتوانه عقلی، علمی و یا نقلی.
دایر برخلاف اغلب نویسندگان حوزه موفقیت که دیدگاهی خنثی یا حتی منفی نسبت به وجود خداوند و هدفمند بودن هستی دارند، به وجود خالق مطلق و پوچ نبودن هستی اعتقاد داشته و در آثار خود ازجمله کتاب اخیر، فصولی را به این امر اختصاص داده تا مخاطبِ –به ویژه غربی- خود را متقاعد سازد که خالقی قدرتمند، او را آفریده و رسالتی نیز بر عهده دارد و زندگیاش پوچ و بیهدف نیست.
↙️اشاره به سجایای اخلاقی و ابعاد الهی وجود انسانی(مانند عشق، سعادت، کمال و...) و تشویق به آنها، شکرگزاری و سپاس به درگاه خداوند، قناعت و سادهزیستی، گذشت و ایثار، عدم قضاوت دیگران، خدمت به همنوع، راز و نیاز با خالق و...، ازجمله ویژگیهای متمایزساز معنویت دایر است. منتها هر یک از این ویژگیها که باید آنها را اخذشده از فرهنگ و برخی آیینهای شرقی دانست، از مجرای دیدگاه خاص او تبلیغ و تشویق گردیده و فاقد نظام منسجم اخلاقی توصیهشده در ادیان آسمانی و توحیدی، بهویژه دین مبین اسلام میباشد. بهگونهای که دایر بعضی جاها با سخنان خود، عملاً برخی از این شاخصها را زیر پا نهاده و بدان پایبند نبودهاست. برای نمونه میتوان به قناعت و سادهزیستی اشاره کرد. دایر در جایجای سخنانش ضمن نقد اندیشه مادیگرایانه فرهنگ غربی و تفکرات ثروتاندوزانه حاکم بر آن، مخاطبان را به سادهزیستی و زندگی همراه با قناعت تشویق کرده و برای اقناع مخاطب، مصادیقی از این سادهزیستی و تلاش برای آن را در زندگی شخصیاش به عنوان شاهد مثال ذکر میکند اما هر جا لازم باشد به اقتضای موضوع، از بیان مصادیقی دیگر در باب موفقیتهای مادی و تلاشهایش برای کسب درآمد بیشتر اِبایی ندارد. مواردی چون تلاش برای حضور در شبکههای تلویزیونی تا سفر به نقاط مختلف امریکا و دنیا به منظور تبلیغ کتابهایش. ضمن اینکه در سراسر کتاب درمان با عرفان -واغلب کتابهایش- به تبلیغ ضمنی دیگر آثار خود نیز پرداخته و مخاطب را به مطالعه آنها و گوش دادن به سخنرانیهایش تشویق میکند. البته نفس تلاش برای کار و کسب درآمد، مذموم نیست اما استفاده از یک تریبون برای تبلیغ غیرمستقیم و در عینحال ادعای سادهزیستی و قناعتپیشگی داشتن، ناسازگار مینماید.
@feraghvaadyan