eitaa logo
روشنگران
114 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
31 فایل
✨🎇 کانال روشنــگران 🎇✨ 🛑پاسخِ شایعات‌ و شبهات 🛑مطالب روشنگرانه در موضوعات مختلفِ 🛑فرهنگے، اعتقادے ، سیاسی واجتماعی ...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استوری اقازاده ی یکی از بانیان وضع موجود! ✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روشنگران
#ابوحلما💔 #قسمت_بیست_و_یکم: شروعی دوباره (یک ماه بعد-بیمارستان فوق تخصصی مغز و اعصاب) محمد سرش را
💔 : امتحان پایین آمد. صورتش را به صورت پسرش نزدیک کرد. نفس به نفسش، خیره در چشم هایی که او را نمی دید، گفت: هیچ وقت بهت نگفتم چشمات چقدر شبیه چشمای مامانته و من چقدر این پاکی که تو نگاهتونه رو دوست دارم! به همسرش نگاه کرد که تند تند قرآن میخواند و تمام تلاشش را میکرد جام لبریز  اطلسی چشم هایش، اضطراب وجودش را برملا نکند. حسین لبخندی زد و همینکه اراده کرد، اوج گرفت. از بیمارستان گذشت.  از شهر گذشت. بالا رفت بالاتر...دنیا چقدر برایش کوچک شده بود! تا اینکه ذرات نور را دید که دل ابرها را شکافتند و به یکدیگر پیوستند. در کمتر از لحظه ای راهی ابریشمی و درخشان تا انتهای افق مقابلش پدیدار شد. روی ذره های معلق و سبک نور، قدم  گذاشت و پله پله بالا رفت. در همین هنگام به اسم کوچک صدایش زدند. سرش را بلند کرد. هم سنگرش بود، با همان لباس خاکی بسیج در اوج جوانی و شادابی مقابلش ایستاده بود. دوید بغلش کرد گفت:  -سید کجا بودی این همه وقت؟ +منکه همش کنارت بودم مرد مومن -دلم برات تنگ شده بود...سید نمیدونی چقدر... +میدونم...آقا رو که تنها نذاشتید؟ -به  مولا قسم نه +حق هم همینه، حق با سیدعلیِ ما باخونمون گواهی دادیم -مرتضی +جونم حاج حسین -منم بلاخره اومدم سیدمرتصی خندید. صدای خنده های معصومانه اش آسمان را پرکرد. آمد جلو، دهانش را نزدیک گوش حسین آورد و گفت: هنوز نه، یه کاری هست که باید انجام بدی حاج حسین بغض حسین در کلامش جوانه زد: -عباس هست...من میخوام بیام +هزاران حسین و عباس باید تو راه حق سر بدن تا حقیقت جهانی برپا بشه -نمیتونم دیگه طاقت دوری ندارم +مگه نمی خواین زمینه رو برای ظهور امام زمان(عج) آماده کنین؟ باید این انقلاب و جمهوری اسلامی رو حفظ کنین، فقط اینجوری میتونین زمینه حکومت عدل و حقیقت جهانی امام زمان(عج) رو آماده کنین. کم کم تاریکی از اطراف به سمت حسین آمد. سیاهی نور را بلعید و همه چیز محو شد تا اینکه باز نور عمق نیستی را با تلالو هستی، شکافت و حسین چشم هایش را آهسته از هم باز کرد. اولین صدایی که شنید صدای اذان بود: " اشهد ان علی ولی الله" ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم:سین کاف غفاری @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلم یونیسف دربارهٔ کودک هیبریدی 🎞 فیلمی که یونیسف حدود ۶ سال پیش منتشر کرده بود. این فیلم یک دقیقه‌ای Marciano نام دارد، که به معنی «مریخی» است. 📌 در این فیلم کودکی را نشان می‌دهد که ظاهری شبیه Reptilian یا موجودات دورگهٔ انسان‌ نما دارد. در انتهای فیلم نشان می‌دهد که این کودک توانایی‌های خارق‌العاده‌ای دارد و به همین دلیل سایر بچه‌های کلاس به او احترام می‌گذارند. بودجهٔ این فیلم را نمایندگی یونیسف در شیلی، همراه با یکی از مؤسسات تحت مدیریت پاپ فرانسیس تأمین کرده‌اند. درمورد انسان‌ های دورگه یا Reptilian مطالب بسیاری خوانده‌ایم. گلوبالیست‌ها مدت‌ها است که سناریوی نمایش ورود مخلوقات فرا انسانی به زمین را دنبال می‌کنند. هدف آن‌ها این است که با این کار، تصور بشر دربارهٔ خلقت خود را دستخوش تغییر ساخته و دین جدیدی را معرفی کنند که سلطهٔ آن‌ها بر نسل بشر را دائمی کنند. 🔎 منابع : https://www.youtube.com/watch?v=hSlrYDqFvfQ https://www.npr.org/sections/health-shots/2021/04/15/987164563/scientists-create-early-embryos-that-are-part-human-part-monkey@Roshangeran
♦️ نفوذ فرهنگی یعنی ؛ تغییر ارزش ها و باور ها و جایگزین سازی و الگو زدایی 👚 پس از پخش کلیپ شخص چادر نمای سگ چران، حال شاهد مدل هایی از مانتوهای جلوباز هستیم که طرحشان #چفیه است! ♾ دشمنان سخت در تلاش هستند.. #فرهنگی #سبک_زندگی ✅ @Roshangeran
▪️ در نامه ای برای مالک اشتر نوشتند: شنیدی که نماز ستون دین است؟ این مردم نیز ستون دین اند. آن کسی که علی را یاری میکند مثل نماز است چه فرقی میکند؟ مردم خون دادند و صف مقدم بودند، بی وضو نمی شود نام این مردم را بُرد. @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روشنگران
#ابوحلما💔 #قسمت_بیست_و_دوم : امتحان پایین آمد. صورتش را به صورت پسرش نزدیک کرد. نفس به نفسش، خیره د
💔 : جنایت صداهای اطراف هنوز برایش مبهم بودند نور مهتابی بالای سرش چشم هایش را وادار به بسته شدن کرد. زیرلب اسم عباس را چندباری به زبان آورد در همان لحظه گذر سایه ای را از کنارش احساس کرد. با فرورفتن سوزن داغی  در بازویش، ابروهای کم پشتش را درهم کشید. حرکت مایع غلیظ و خنکی با درد در رگ هایش شروع شد. به زحمت  چشم باز کرد. می خواست چیزی بگوید که صدای جیغی شنید و بعد دیگر نتوانست سنگینی سرش را کنترل کند فقط آن لحظه صدای تپش های قلبش در گوشش می پیچید که آرام و آرام تر  می شد. آهسته چیزی گفت و بیهوش شد. (سی دقیقه بعد_ایستگاه پرستاری) +وقتی بالای سر بیمار رسیدید وضعیتش چطور بود؟ -مطمئنم هوشیار بود، آقای دکتر من هول شدم الان باید به پلیس هم جواب بدم؟ +فعلا نجات بیمار از هرچیزی مهم تره، من میرم باز بهش سر بزنم شماهم ازش غافل نشید به هیچ وجه! -چشم...آقای دکتر اون پسرشه حالا من چی بگم؟ +بذار خودم باهاش صحبت میکنم محمد با گام هایی بلند به طرف دکتر آمد و بلافاصله پرسید: ×چی شده آقای دکتر؟ حال بابام چطوره؟ این دو دقیقه ای که رفتم نماز بخونم و بیام چیشد؟ +آروم باش پسرم رنگت پریده یه سرم قندی مینویسم.... ×آقاااااای دکتر منو ول کن بگو بابام چطوره؟ +فعلا وضعیتش ثابته ×یعنی خطر رفع شده؟ +هم آره هم نه، ببینید به پدر شما یه شوک دارویی وارد شده... ساده تر بخوام بگم... ×یعنی یه نفر میخواسته... +دقیقا این یه سوء قصد به جون پدر شما بوده! که خوشبختانه ناموفق بود. ناگاه خانم سر پرستار با قدم های مردد جوری که بخواهد دلجویی کند گفت: -آقای رسولی یه چیزی رو باید بهتون بگم... ×بله؟ -پدرتون...وقتی من رسیدم اون مردی که به دست پدرتون داشت تزریق میکرد به طرفم پرید و هول شدم... ×میدونم که شما مسئول شیفت هستید ولی من از شما شکایتی ندارم -نه منظورم این نبود...راستش مطمئن نیستم درست شنیده باشم ولی پدرتون یه کلمه رو آهسته گفت... ×چی؟؟؟ پرستار نگاهی به چشمان مصمم دکتر انداخت و بعد با صدایی آمیخته به ترس و تردید رو به محمد، ادامه داد: "شبیخون!" ×شبیخون؟! -بله این چیزی بود که من تو اون لحظه از زبون پدرتون شنیدم ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم:سین کاف غفاری @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ منبر یک دقیقه ای‼️ | درس در محضر امام جواد(ع) ▪️امام جواد علیه السلام: «إِظْهَارُ الشَّيْ‏ءِ قَبْلَ أَنْ يُسْتَحْكَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ» [ تحف العقول ، ص ۴۵۷] ▪️آشكار كردن چيزى پيش از استوار شدن ، مايه تباهى آن است " تا چيزی پايش به جايی بند نشده نقل نكنيد." 🔻 توصیه امام جواد (ع) برای فعالان فضای مجازی در ۴ اصل زیر میتوان خلاصه کرد: 1⃣ 2⃣ 3⃣ 4⃣ @Roshangeran
▪️شناختید؟ همون عربده‌کشِ نوچهٔ مصی علینژاده که تجمع حمایت از خوزستان برپا کرده. اگر یه خوزستانی می‌خواست بره رأی بده، به باد فحاشی و کتک می‌گرفتش؛ ولی همون خوزستانی اگر تو بی‌آبی باشه، حمایتش میکنن. براندازها ایرانی‌ها رو فقط بدبخت میخوان؛ نه آزاد و دارای فکر و حق رأی. ✅ @Roshangeran
🔹 اگر 8 سال این دولت ما را به اسارت نگرفته بود، هم اکنون آب شیرین کن هسته ای میداشتیم! ✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️‏ حرف و حدیث‌های مراسمات و تجمعات در بیان ... خواهشاً پروتکلهای بهداشتی رو رعایت کنیم و برای ارزشهای دینی و مذهبی هزینه تراشی نکنیم ✅ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روشنگران
#ابوحلما💔 #قسمت_بیست_و_سوم: جنایت صداهای اطراف هنوز برایش مبهم بودند نور مهتابی بالای سرش چشم هایش
💔 : راز +مامورای پلیس رفتن؟ -آره ولی دو سرباز موندن...عمو عباس +بله -من حلما رو فرستادم خونه پیش مامانم گفتم شاید  اینجا موندنشون ... +کار درستی کردی محمدجان - پرستاری که مهاجمو دیده بود قبل از پلیس با من حرف زد +خب؟ -چیزی بهم گفت که به پلیسا نگفت! +چی؟ -گفت آخرین کلمه ای که از زبون بابا شنیده این بوده"شبیخون"... تو این مدت سر پرونده خاصی کار میکردین؟ بابا خیلی بهم ریخته بود!...عمو...عمو عباس +بله، جانم -پرسیدم پرونده مهمی بازه؟ +حتما -عمو عباس متوجه شدی چی پرسیدم؟ میگم شاید مربوط به پرونده ای باشه که بابا این مدت روش کار میکرد. بابا بخاطر حساسیت و امنیتی بودن پرونده ها چیزی به کسی نمیگه هیچ چیزی رو هم از دفتر کارش خارج نمیکنه ولی قبل از اینکه حالش بد بشه حدود یه ماه پیش یه فلش دستش بود که بادیدن محتویاتش اعصابش بهم ریخت و نذاشت کسی هم ببیندش ! +اون فلش الان کجاست؟ -خونه...میگم شاید منظورش شبیخون فرهنگی بوده هان؟ +یه زنگ بزن حاج خانم بگو میرم از جلو در فلشو تحویل میگیرم -شاید اصلا پرستاره اشتباه شنیده! +نه -نه؟ +آره پسرم نه محمد موبایلش را از جیبش برداشت و به مادرش زنگ زد. یک ساعت بعد عباس فلش  سبز رنگ را تحویل گرفت و به طرف خانه اش رفت. در راه مدام به کلمه ای که ذهنش را درگیر کرده بود فکر میکرد"شبیخون"یعنی حسین میخواسته چه پیامی را به او منتقل کند؟ وقتی جلوی درِ خانه اش رسید، پشیمان شد. دور زد و به طرف محل کارش رفت. لشکر، مقر، دفتر کار حسین، هیچ جا هیچ اثری از پرونده ای که میدانست دست حسین بوده، خبری نبود. یکدفعه یاد دانشکده افسری افتاد وقتی آنجا رسید تقریبا شب شده بود. با وجود محدودیتهایی که وجود داشت بلاخره توانست کمد کوچک فلزی حسین را در اتاق استراحت اساتید باز کند. یک حافظه دو ترابایتی آنجا پیدا کرد که لای روزنامه هشت سال پیش پیچیده شده بود. بی اختیار سرتیتر روزنامه را خواند:" کاهش قدرت نظامی و نفوذ ایران در منطقه " با وسواس خاصی جمله به جمله سر ستون را هم خواند: "پس از گفتگو و دیدار امروز رییس جمهور  دکتر سیدمحمد خاتمی با مقامات غربی، تحلیل گران کاهش نفوذ و قدرت ایران را در پی اتخاذ روش های عملکرد رییس دولت ایران، حتمی دانستند" یکدفعه عباس با شنیدن صدای موبایلش به خود آمد. تلفنش را جواب داد: -الو عباس کجایی پس؟ +سلام خانم کمی دیگه میام -این کمی دیگه شما از اذان صبح تا اذان مغرب طول کشید والا به خدا زشته امشب بله برون پسرِ بزرگته پاشو بیا دیگه دیره!!! +الان راه میفتم عباس حافظه الکترونیکی را در روزنامه پیچید و آن را در کیفش گذاشت اما بعد پشیمان شد و حافظه سیاه رنگ را که درست به اندازه یک کف دستش بود، در جیب داخلی آورکتش پنهان کرد و بیرون رفت. ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم:سین کاف غفاری @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله❤️ ✨نخست همسفر، آن گاه سفر... @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 درددل یک خرمشهری: دولت روحانی کاری کرد که این عزیزان بیاین در خیابانها! ✅ @Roshangeran
⭕️با توجه به‌ تصویب قانون جدید در ایالات متحده، آمریکا از پانزدهم ژولای به ازای هر بچه به هر خانواده مبلغ خاصی رو پرداخت میکنه‼️ 📌پ.ن:اینجا هم دولت تمام سعی و تلاشش رو کرده که مردم ازدواج نکنن و اگرم ازدواج کردن بچه دار نشن❗️ @Roshangeran
⭕️پاداش ۱۰ میلیون دلاری آمریکا❗️ ❌آمریکا به صورت‌ ‌کاملا علنی از کاربران ایرانی درخواست کرده که فعالیت های مخرب سایبری علیه آمریکا رو بهشون گزارش بدن و ۱۰ میلیون دلار ( حدود ۲۰۰ میلیارد تومن) جایزه بگیرن 📌پ.ن:مسئولین هم طبق معمول خواب تشریف دارن، من نمیدونم این آقای آذری جهرمی دقیقا داره چه کار میکنه⁉️ ✅ @Roshangeran
تلنگر 💭 داشتم جدول حل می کردم، یکجا گیر کردم: "حَلّٰال مشکلات است؛ سه حرفی" 💬 پدرم گفت: معلومه، «پول» گفتم: نه، جور در نمیاد 💬 مادرم گفت: پس بنویس «طلا» گفتم: نه، بازم نمیشه. 💬 تازه عروس مجلس گفت: «عشق»، گفتم : اینم نمیشه. 💬 دامادمان گفت: «وام»، گفتم: نه. 💬 داداشم که تازه از سربازی آمده گفت: «کار»، گفتم: نه. 💬 مادربزرگم گفت: ننه، بنویس «عُمْر»، گفتم: نه، نمیخوره 💭 خلاصه‌هر کسی درمانِ دردِ خودش را میگفت، یقین داشتم در جواب این سؤال، ♦️ پابرهنه میگوید «کفش» ♦️ نابینا می گوید «نور» ♦️ ناشنوا میگوید «صدا» ♦️ لال میگوید «حرف» و... 🔺 اما هیچ کدام جواب کاملی نبود 🗯 جواب « » بود و ما هنوز باورمان نشده: تا نیایی گِره از کارِ بشر وا نشود... اللهم عجل لولیک الفرج 🌷 اللّٰــــهم صـل علی محمدوآل محمدو عجــــــــّـــــل فـــــــــرجـــــــهم ┈┈┈┈💕┈┈┈┈ @Roshangeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا