7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ویژه هفته دفاع مقدس
✅ #موشن_گرافیک/ همه بودند_همه_هستیم
❌موضوع: ورزشکاران در دفاع مقدس
#نشستهای_بصیرتی
#شهیدکمالی
#ثامن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اقدام #آتش_به_اختیار یک معلم بابصیرت دامغانی در واکنش به حذف تصویر قرآن مجید از یکی از دروس کتاب دانش آموزان پایه اول ابتدایی
#رسانه_باشید.
🖤امام حسن مجتبی(ع):
👈هلاکت و نابودي دين و ايمان هر شخص در سه چيز است: #تکبّر، #حرص،#حسد.
♦️تکبّر سبب نابودي دين و ايمان شخص مي باشد و به وسيله تکبّر شيطان با آن همه عبادت ملعون گرديد.
♦️حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است، همان طوري که حضرت آدم (ع) به وسيله آن از بهشت خارج شد.
♦️حسد سبب همه خلاف ها و زشتي ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند.
✍️[اعیان شیعه ج۱ص۵۵۷]
📗#معرفی_کتاب📗
کتاب "سلام بر ابراهیم" حاوی زندگینامه و خاطرات پهلوان شهید بی مزار ابراهیم هادی است. این کتاب بدلیل شخصیت والا و کاریزمای خاص ابراهیم هادی از جذاب ترین و پرتیراژترین کتابهای نوشته شده در وصف شهدای دفاع مقدس هست، سبک کتاب بصورت داستان ها و خاطرات مجزا از زبان دوستان و آشنایان نوشته شده است.
پهلوان و شهید بی مزار ابراهیم هادی در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در حوالی میدان خراسان تهران به دنیا آمد؛ در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید ، در جوانی به ورزش زورخانه ای و کشتی روی آورد و ستاره کشتی تهران شد ، ابراهیم در سال 1355 در فینال کشتی باشگاهها به سبک پوریای ولی با جوانمردی مسابقه را به عمد به حریفش واگذار میکند، بعد از پیروزی انقلاب در مدرسه به عنوان معلم ورزش تدریس میکرد، با شروع جنگ در کردستان در ارتفاعات گیلانغرب و بازی دراز جنگید، او همچنین از پایهگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو بود، ابراهیم هادی سرانجام در عملیات والفجر مقدماتی پس از ۵ روز مقاومت در ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ به شهادت رسید اما همان گونه که از خدا خواسته بود پیکر او هیچ گاه پیدا نشد!...
ارسالی از خانم فاطمه خرامین💐
ارسالی از خانم فاطمه خرامین💐دلنوشته ای به یک شهید
با سلام
بغضهای حقیر ما،روبهروی تصاویر گلگون شما سرریز میشود و راه را برای کلام میبندد؛با شما شقایقهایم.از شما چه باید گفت و چه باید نوشت؟
واژههای خاکسترگونه ما،فقط بلدند روبهروی شما ضجه بزنند.اما کاش میدانستند که یاد شما حرکت است؛حرکتی برای بهبودی وضعِ «بودن».چه باید گفت که شما حنجرههای خود را عبور دادید تا آن سوی مرزهای تکبیر،آن سوی مرزهای ندیدن؛جایی که واژهای یافت نمیشود تا شما را با آن ستود.اصلاً شما که برای تحسین برانگیزی قلمهای ما بوسه بر عطر پرواز نزدید!
هر روز و هر شب،خاکریزها،با اشکها و دعاهایتان گره میخورد.
شما،درشتناکی شب را با تکبیرهای فاتحانهتان درهم میشکستید و روزهای سنگر را سپیدتر از بالهای کبوتران میکردید.
ما ماندهایم و یاد شما
بدا به حال ما،اگر یاد شما را زندگی ما قاب نگیرد.اینجا فراوانند داغهای کمرشکن و زخمهایی که شما مرهمشان هستید؛شما را میگویم که نگاهتان رفت ودر جهت قبله پروانهها خانه کرد.
وقتی دست نوشتههای شما خوانده میشود،در مییابیم که شما نام دیگر خورشیدید و قرابتی نزدیک با خود عشق دارید.
وقتی وصیتنامههای شما را میخوانند،تازه میفهمیم چرا با عزم آخرین نفر از شما،آسمان چمدان خود را بست و کوچید تا بر شرم خویش نیفزوده باشد.وقتی عکس شما را در ذهن خویش ورق میزنیم،تازه میفهمیم که عکسهای تک تک شما اشاره میکرده است به بهترین فصل حیات و ما غافل بودیم.حال ما ماندهایم و دستانی که به دیوارههای قفس میخورد.ما ماندهایم و نام جاوید شما که از لمس رهایی،خنده میزند.ما ماندهایم و موسم یاد شما !
فرازی از وصيت نامه شهید امیر حاج امینی:
هيچ برگ برنده اي ندارم که رو کنم ، جز اينکه دلم را به دو چيز خوش کرده ام:
“یکی این که با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد؛ هر چند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این جا آورد؟!
دوم این که قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدی هایم، بسیار دلسوزم لحظه ای حاضر به تحمل هر گونه رنجی می شوم؛ بله به این دو چیز دلم را خوش کرده ام…”
#شهید_امیر_حاجامینی
ارسالی از خانم فرمانی💐