🍃✨🌼✨🍃✨🌼✨🍃
#تلنگر ⚠️
✍ هر گاه عیبی در من دیدی،
به خودم خبر بده نه کسی دیگری...
چون تغییر آن دست من است‼️
🔹کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم میشود
اما گزینه دوم غیبت و تخریب است و
مرا در تاریکی نگه میدارد...
🔸چرا موقعی که چیز منفی در کسی میبینیم،
جز خودش همه را خبر میدهیم؟؟؟
🔹جمله ای که در یک هتل نوشته بود، شگفت زده ام کرد :
"اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو
و گرنه با خود ما بگو"
بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان از بین برود‼️
▫️نصیحت کن اما رسوا نکن‼️
▪️سرزنش کن اما جریحه دار نکن‼️
☸بهشت وعده دور از دسترسی نیست
اگر بی بهانه خوب باشیم‼️
@roshd110
🍃✨🌼✨🍃✨🌼✨🍃
12.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛅تقدیم به همه ی عاشقان و منتظران حضرت حجت ارواحنا فداه
@roshd110
✳️ در مورد روز #جمعه چه چیزهایی به فرزندانمان یاد بدهیم؟
❣پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يا عليُّ ، على النّاسِ كُلَّ سَبعةِ أيّامٍ الغُسلُ ، فاغْتَسِلْ في كُلِّ جُمُعةٍ و لَو أنّكَ تَشْتري الماءَ بِقُوتِ يَومِكَ و تَطْويهِ، فإنَّهُ ليسَ شَيءٌ مِن التَّطَوُّعِ أعْظَمَ مِنهُ .
🍀 ️اى على! مردم بايد هر هفت روز يك بار غسل كنند (حمام روند). بنا بر اين هر جمعه غسل كن حتّى اگر لازم شود براى تهيه آب آن ، خوراك روزانه ات را بفروشى و گرسنه بمانى؛ زيرا هيچ امر مستحبى بالاتر از #غسل_جمعه نیست.
به نقل از اصبغ بن نباته :كانَ عليٌّ عليه السلام إذا أرادَ أنْ يُوَبِّخَ الرّجُلَ يقولُ لَهُ : أنتَ أعْجَزُ مِن تارِكِ الغُسْلِ يَوم الجُمُعةِ!
🍀 ️على عليه السلام هرگاه مى خواست كسى را سرزنش كند مى فرمود: تو حتّى از كسى كه غسل روز جمعه را ترك مى كند ناتوانترى...
📚ممیزان الحکمه، جلد دوم.
#مربی حرفه ای
✨@roshd110✨
#داستان روز برادری (کودکان)
یک روز پیامبر(ص) مردم مدینه را صدا زد و به آنها گفت: «امروز روز برادری است.» عدهای با تعجب به یکدیگر نگاه میکردند و میپرسیدند:
- روز برادری؟
یکی میگفت: «ما که برادر داریم.»
دیگری میگفت: «من چهارتا برادر دارم.»
دیگری میگفت: «من هشتتا دارم.»
سومی میگفت: «ما دهتا برادر و خواهریم.»
انگار منظور پیامبر را خوب نفهمیده بودند! پیامبر(ص) جلو آمدند و دست هر کسی را در دست دیگری قرار دادند و به هر یک سخنی گفتند: «تو با این برادر باش! تو با آن برادر باش!...»
- یعنی ما واقعاً با هم برادریم؟
- خدا فرموده: «افراد باایمان برادر یکدیگرند.»
- حالا باید چه کنیم؟
- برادر با برادر چه میکند؟ هر چه برای خود میخواهد، باید برای برادرش دوست داشته باشد...
روز باشکوه و بزرگی بود. مردم ناراحتیهایشان را کنار گذاشته بودند و احساس خوشحالی میکردند. بچهها هم عموهای فراوانی پیدا کرده بودند.
نگاه حضرت محمد(ص) به حضرت علی(ع) افتاد. گوشهای تنها ایستاده و غمگین بود. حضرت پرسید: «علیجان! چرا غمگین هستی؟»
علی(ع) گفت: «شما همه را با هم برادر قرار دادید؛ اما مرا...؟»
حضرت محمد(ص) لبخندی زد، قدمی برداشت، جلو آمد، حضرت علی(ع) را در آغوش گرفت و گفت:
«غیر از تو، چه کسی میتواند برادر من باشد؟ علیجان! تو برادر من هستی در دنیا و آخرت.»
مرتضی دانشمند
مجله پوپک
@roshd110
مثلِ خورشید (خردسالان)
علی باباجانی
آدمها خیلی چیزها بلد نبودند؛ مثلاً بلد نبودند به هم سلام کنند. بلد نبودند مسواک بزنند. بلد نبودند با هم مهربان باشند. بلد نبودند با خدا حرف بزنند.
امّا یک روز یکی آمد که خیلی چیزها را به آدمها یاد داد. او مثلِ خورشید بود که همهجا را روشن میکند. اگر گفتی او کیست؟
اسم این مرد خوب و مهربان، محمّد(ص) است. او وقتی آمد، آدمها را با هم خوب و مهربان کرد. او به بچّهها هم سلام میکرد. با بچّهها خیلی مهربان بود. بچّهها و نوههای خودش را میبوسید. او پیامبرِ ما است.
یکی از روزهای این ماه، تولّد پیامبر عزیزمان حضرت محمّد(ص) است. به شما تبریک میگویم. وقتی اسمش را شنیدی بگو: اللّهم صلّ علی محمّد و آلِ محمّد.
#حضرت_محمد صلی الله علیه و اله
@roshd110
@roshd110
حل مشکلات نوجوانان
با هجوم ناگهانی تغییرات در نوجوان، والدین باید بسیار دقیق و ظریف عمل کنند و توجه داشته باشند که مسایل نوجوانان، مسئله ریاضی نیست که فرمول معینی برای حل آن وجود داشته باشد.
شیوه "نادیده گرفتن" روشی توصیه شده در برخورد با نوجوانان است. سعی کنید بسیاری از رفتارهای وی را نادیده بگیرید، زیرا بازخواست دایم نوجوان، وی را عصبی و پرخاشگر میکند.
در ارتباط با نوجوان خود حتما از خشونت بپرهیزید زیرا باعث از بین رفتن اعتماد به نفس در وی میشود و هم ممکن است واکنشهای تند عصبی نوجوان را در پی داشته باشد.
با نوجوان خود با دستور و تحکم رفتار نکنید. او این رفتار را نمیتواند بپذیرد وباعث ایجاد تنش هرچه بیشتر و سردی روابط در خانواده میشود.
نوجوان خود را از تجربیات خویش محروم نکنید، آموزشهای لازم را به وی بدهید و همواره در کنارش باشید و راهنماییاش کنید به این ترتیب درصد زیادی از نگرانیها و اضطرابهای نوجوان از بین میرود.
برای نوجوان خود وقت کافی بگذارید. پیرامون موضوعات مختلف با وی صحبت کنید و با دقت به سخنان وی گوش گوش فرا دهید. به این طریق هم روابط دوستانه بین خود را حفظ میکنید و هم آگاهیهای لازم را در اختیار وی قرار میدهید، ضمن اینکه حس اعتماد وی را نیز جلب میکنید.
محیط خانه را امن و آرام کنید و ار مناقشات خانوادگی بپرهیزید. نوجوان که دردرون خود درگیر انبوهی از تغییرات و مشکلات است به خانوادهای مستحکم، پایدار و امن نیاز دارد تا در این بحرانها به آن تکیه کند.
برای حل مشکلات نوجوانان، همیشه در کنار آنها باشید و یاریگرشان باشید اما بگذارید خودشان راه حل مشکلات خویش را بیابند. با مشکلات وی خیلی طبیعی برخورد کنید تا مسایل نوجوان برایش لاینحل نمود نکند.
هرگز و هرگز نوجوان خود را با دیگران مقایسه نکرده و ضعفهایش را به رخش نکشید. بلکه بیشتر با تکیه بر نقاط قوت وی سعی در حل نقطه ضعفهایش کنید.
در امور جاری با نوجوانان مشورت کرده و به آنها میدان عمل بدهید. تا دست به کار نشوند تجربه کسب نمیکنند و مهارت یافتن راه حل برای مشکلات را نیز پیدا نمیکنند.
نوجوان برای مستقل شدن در تلاش است او را بی هیچ قید و شرطی بپذیرید، احترام کنید و در راه کسب استقلال یاریاش کنید.
@roshd110
#شعر_کودکانه
#خانواده
👪👨👩👧
مامان من مثل چیه؟
مثل فرشته ها قشنگ
خنده ی او مثل چیه؟
مثل گلای رنگارنگ
بابای من مثل چیه؟
مثل یه کوه با شکوه
خنده ی او مثل چیه؟
مثل یه خورشید ، لب کوه
داداش من مثل چیه ؟
مثل یه خرگوش تپل
خنده ی او مثل چیه ؟
مثل گل و غنچه گل
👪👨👩👧👪👨👩👧👨👩👧👦👨👩👦👦👨👩👧👧👪👨👩👧👨👩👧👦👨👩👦👦
👼 @roshd110
#قصه_کودک🐣🌸
تمیزی چه خوبه 🔻
یك روز كلاغ كوچولو روی شاخهی درختی نشسته بود كه یكدفعه دید كلاغ خالخالی ناراحت روی شاخهی یك درخت دیگر نشسته است. كلاغ كوچولو پر زد و رفت پهلویش و پرسید: «چی شده خالخالی جون؟ چرا اینقدر ناراحتی؟» خالخالی با ناراحتی سرش را تكان داد و گفت:« آخه دوست خوبم، من یادم رفته به مامانم بگم منو ببره سلمونی كلاغها و پرهامو مرتب و كوتاه كنه. مامانم چندبار گفت: خالخالی، بیا پنجههاتو تمیز كنم، اما منكه داشتم پروانهها را تماشا میكردم، گفتم بعداً و بعد هم یادم رفت!»
كلاغ كوچولو گفت:« لابد برای همینه كه دُمتم تمیز نكردی؟» خالخالی با تعجب پرسید؟«دُممو تو از كجا دیدی؟!» كلاغ كوچولو خندید و جواب داد: « آخه از اون روز كه افتادی تو گِلا، هنوز دُمت گِلیه!» خالخالی كه خیلی ناراحت بود شروع كرد با نوكش تنش را خاراندن و گفت: «یادم رفت!» كلاغ كوچولو گفت: «لابد حمومم نكردی!» خالخالی گفت: «اونم یادم رفت!»
« تمیزی چه خوبه! من از این به بعد همش تمیز میمونم!»
درهمین موقع خانم كلاغه كه مربی مهدكودك كلاغها بود پر زد و آمد كنار آنها نشست. نگاهی به خالخالی كرد و پرسید:« خب جوجههای من چرا اینجا نشستین، مگه نمیخواین بشینین روی درخت مهدكودك تا درسمون رو شروع كنیم؟» كلاغ كوچولو گفت: « آخه...آخه...» بعد سرش را پایین انداخت. خانم كلاغه كه متوجه موضوع شده بود، گفت: «میخواستم در مورد بهداشت براتون صحبت كنم... تو خالخالی میدونی ما كلاغها چهجوری باید تمیز باشیم؟»
خالخالی جواب داد:«بله خانم كلاغه، باید حموم كنیم، ناخن پنجههامونو بگیریم، همیشه بعد از خوردن غذا منقارمون رو تمیز كنیم، عین آدما كه مسواك میزنن، پرهامونو مرتب و كوتاه كنیم.»
كلاغ كوچولو دنبالهی حرف خال خالی رو گرفت و گفت:«مثله آدما كه موهاشونو كوتاه میكنن و شونه میزنن.»
خانم كلاغه گفت:«آفرین آفرین... خوشحالم كه همه چی رو بلدی... پس من میرم به كلاغای دیگه یاد بدم.»
همینكه خانم كلاغه خواست پرواز كند و برود، كلاغ كوچولو گفت:«صبر كنین خانم كلاغه. منم میام،»...خالخالی هم گفت:«منم میام... اما ...» خانم كلاغه پرسید:« اما چی؟» خالخالی خندید و جواب داد: «بعد از اینكه همهی اون چیزایی كه گفتم، خودم انجام دادم!...»
خانم كلاغه خندید و با بالش سرخال خالی رو نوازش كرد و گفت:«پس زود باش كه همهی جوجه كلاغها منتظرن!»
خالخالی به سرعت پری زد و رفت تا خودشو تمیز بكنه، صدای قارقارش به گوش میرسید كه میگفت: « تمیزی چه خوبه! من از این به بعد همش تمیز میمونم!»
👼 @roshd110
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا