eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
257 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
راهپیمایی مردم قم در بزرگداشت قیام ۱۵خرداد ۴۲ @rozaneebefarda
لازمه عقلانیت انقلابی، پرهیز از تفرقه و تندگویی در جبهه خودی! روزهای تلخ دولت اعتدال را یادمان رفته؟ دهه عقب‌نشینی و عقب‌ماندگی و وادادگی را یاتان نیست؟ یادتان نیست چطور شکست خوردیم؟ راز آن شکست تلخ و تبعاتش طولانی‌اش چه بود؟ تفرقه و درگیری داخلی جبهه انقلاب چقدر در تحمیل این شکست مؤثر بود؟ بیاییم عهد کنیم بر اگر رقابت سیاسی هم هست؛ رقابت مؤمنانه کنیم. @rozaneebefarda
شهادت جانسوز امام جواد علیه السلام تسلیت باد @rozaneebefarda
عزت عالمین می‌خواهیم سفر كاظمین می‌خواهیم طوف قبر حسین(ع) می‌خواهیم یا جوادالائمه(ع) ادرکنا.... @rozaneebefarda
غواص دریای ازلی الهی! حجةالاسلام حمید احمدی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ●فقیه بزرگ و عالم فرزانه مرحوم آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین‌ مرعشی نجفی (رضوان‌الله تعالی علیه) به نقل از کتاب المناقب که ضمن کتاب وسیلة الخادم ابن‌روزبهان به چاپ رسیده است، عبارت عارف بزرگ محی‌الدین ابن‌عربی (متوفای ۶۳۸ هـ)، در توصیف امام جواد (علیه‌السّلام) را چنین آورده است: "و صَلَواتُ اللهِ و ملائِکته علی باب‌الله المفتوح، وکتاب‌الله المشروح، ماهیة الماهیات، مطلق المقیدات، و سِرّ‌السریات‌الوجود، ظلّ‌الله الممدود، المُنطَبع فی مِرآة العِرفان، والمُنقطع مِن نیله حبل‌الوجدان، غَوّاص بحر‌القدم، محیط‌الفضل و الکرم، حامل سِرّالرسول، مُهندِس‌الارواح والعقول، ادیب، معلمةالاسماء و الشؤون، فهرس‌الکاف والنون، غایةالظهور والایجاد، محمد بن علی‌الجواد."و درود خداوند و فرشتگانش بر باب گشوده الهی. کتاب مشروح خداوند، حقیقت حقایق، مطلق هر مقید. سر همه اسرار وجود. سایه ممتد خداوند، نقش بسته در آینه عرفان و معرفت خداوند، کسی‌که ریسمان وجدان ( در والایی خرد و علم و شرافت و معنویت) به او نخواهد رسید. غواص دریای ازلی الهی، احاطه‌کننده فضیلت و کرم، حامل اسرار رسول خدا. معلم روح‌ها و عقل‌ها، ادیب و معلم اسما و شئون الهی. فهرست وجود، هدف ظهور و ایجاد موجودات، محمد بن علی ملقب به جواد!" ●"سلام بر تو ای باب المراد! سلام بر تو ای باب رضای پدر! سلام بر تو ای باب همه اهل نیاز به پیشگاه باب الحوائج! ای دردانه پدر، جای گرفته در آغوش محبوب پدر ! ای که پارسایی به تو زینت گرفت. ای آن‌که در جوانی در مناعت و خرد بر فرازین قله عقول و علم درخشیدی! ای که حضورت، جهاد با اهل نفاق و تزویر و زور و دنیا طلبان بود و شهادتت عریان کننده دنیای آراسته و متوهم ظلم و نفاق و جهل! سلام خداوند فرشتگان مقربش بر تو باد ای باب‌المراد! @rozaneebefarda
دروازه‌ها رو می‌بندیم و سید حسن را نگه می‌داریم! بعد از مطرح شدن احتمال انتقال آیت‌الله عاملی به تبریز جهت خدمت در جایگاه امامت جمعه، عده‌ای از مردم اردبیل در حمایت از ابقای ایشان در اردبیل به تجمع پرداختند. برخی دست‌نوشته‌ها جالب بود: دروازه‌ها رو می‌بندیم و سید حسن را نگه می‌داریم! آری! اینچنین است؛ وقتی کسی مخلصانه خود را وقف خدمت به مردمش کند اینگونه در دل‌ها نفوذ خواهد کرد... یکی از برکات حضور جناب آقای عاملی در اردبیل، تقابل صریح و جدی و معقول با جریان پان‌ترک‌ها و فتنه‌گری‌های و توطئه‌های بوده است. خدا ایشان حفظ فرماید. @rozaneebefarda
ماجرای شنیدنی حر خراسان معروف به "مَندلی طلا" محمدعلیِ پورعلی جوان زیبارویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به "مندلی‌طلا" معروف بود. تا قبل از در روستا گرفتار مشکلاتی بود، تا این‌که توسط کمیته انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد. او را جلوی مسجد روستا و در برابر مردم، شلاق زدند. بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی. بعدها به یکی از دوستانش گفته بود: از حرف پدرم خیلی تکان خوردم و دلم خیلی شکست. هنگامی که زیر بغلم را گرفته بودند و از روی چهارپایه پایین می‌آوردند، رو به مسجد کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. به اباعبدالله(ع) متوسل شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم. اهالی روستا می‌گویند: *مندلی طلا* عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا به‌خاطر سابقه خرابش، ثبت‌نامش نکرد. از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبت‌نامش نکردند. دوست *مندلی‌طلا* که از بسیجیان روستای زُشک است، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد. وی می‌گوید: مندلی‌طلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: من بیست و هفت روز دیگه شهید می‌شوم و بدنم بیست روز توی بیابان می‌ماند. وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازه‌ام را به روستا آوردند، توی همان نقطه‌ای که شلاقم زدند، بدنم را بگذارید و پدرم را بالای سرم بیارید، بگویید پدرم کنار سرم بایستد و جلوی مردم حلالم کند و بگوید: *مندلی‌طلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه.* دقیقاً چهل و هفت روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا می‌آورند و تشییع می‌کنند. مردم روستا می‌گویند: با این‌که پیکر این شهید بیست روز توی بیابان مانده بود، در فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطر عجیبی پیچیده بود. *پدر شهید* می‌گوید: *مندلی من* زمانی که می‌خواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یک‌ساعت دست و صورتمو می‌بوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسه‌شَم. من هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی می‌داد. تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این *شهید تواب* شرکت کرده بودند. الآن هم قدیمی‌های روستا گواهی می‌دهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدت‌ها این عطر را حس می‌کردند. *تاریخ تولد: ١۳۴٧/٠١/٠٢* *تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢* گفتگوی تفصیلی با فرزند این شهید را اینجا بخوانید @shahidaneh110 @rozaneebefarda
ماجرای شنیدنی حر خراسان معروف به "مَندلی طلا" محمدعلیِ پورعلی جوان زیبارویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به "مندلی‌طلا" معروف بود. تا قبل از در روستا گرفتار مشکلاتی بود، تا این‌که توسط کمیته انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد. او را جلوی مسجد روستا و در برابر مردم، شلاق زدند. بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی. بعدها به یکی از دوستانش گفته بود: از حرف پدرم خیلی تکان خوردم و دلم خیلی شکست. هنگامی که زیر بغلم را گرفته بودند و از روی چهارپایه پایین می‌آوردند، رو به مسجد کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. به اباعبدالله(ع) متوسل شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم. ▫️متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/14793 گفتگوی تفصیلی فرزند این شهید را اینجا بخوانید حمد و صلواتی به روح مطهر امام خمینی کبیر و همه شهدا و خصوصا این شهید عزیز هدیه کنیم... @rozaneebefarda