امام رصد سمپاشیهای #رسانههای_معاند را حتی در بستر بیماری هم ادامه داد!
پرونده ویژه بهمناسبت #ارتحال_امام/۸
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️حشمتاللّه رنجبر(از گروه پزشکى حضرت امام خمینى«س»):
رفتن امام به بیمارستان در یکم خرداد68
امروز صبح، روز اول خرداد 1368 طبق برنامه، امام آماده براى رفتن به بیمارستان هستند.
قبل از هر چیز به حضور همسرشان مىرسند و ضمن خداحافظى، از ایشان حلالیت مىطلبند و از اینکه وجود ایشان در طول سالهاى تبعید و مبارزه، مشکلاتى را براى خانم ایجاد کرده است، عذرخواهى مىکنند.
پسرشان #احمد را مىبوسند و از وى و بقیه اهالى خانواده بخصوص دخترانشان خداحافظى مىکنند؛ و اکنون عصا بهدست و قدمزنان با همان روحیه عالى و صفاى باطنى با همراهان وارد بیمارستان مىشوند و در اتاق بسترى مىگردند.
▫️کار نمونهبردارى از معده و آندوسکوپى شروع مىشود. لولهاى که از طریق دهان و مرى باید وارد معده شود، یک شىء زمخت و غیرقابل تحمل است و همه نگران آنند که کار به خوبى انجام نشود؛ زیرا علاوه بر اینکه یک کار آزار دهنده براى بیمار به حساب مىآید، فشار و مشقت آن مىتواند براى قلب امام هم مضر و خطرناک باشد. توان و طاقت بیمار در تحمل این کار لازمه موفقیت کار است. این کار به سادگى و بدون اینکه امام واکنشى نشان بدهند، انجام مىپذیرد.
▫️به خاطر پایین بودن گلبول هاى خون به ایشان یک واحد خون وصل مىشود.
▫️ امام در هر موردى با پزشکان همکارى دارند و تسلیم محض آنان هستند و در تمام این مدت، امام کارها و عبادت هاى خود را سروقت انجام مىدهند.
🔻حتى شنیدن اخبار رادیوهاى بیگانه را نیز فراموش نمىکنند. سرساعت به اخبار گوش مىدهند و به خاطر این مورد از پسرشان مىخواهند که رادیوى مخصوص ایشان را بیاورد.
▪️حاج احمد در کنار پرستاران که در اتاق و پشت دستگاه قرار دارند، مىنشیند و به مزاح مىگوید: آقا در این وضعیت هم از شنیدن اخبار رادیوى بیگانه صرفنظر نمىکنند! اگر هر کدام از ما به اندازه ایشان کار و تلاش مىکردیم، دنیا گلستان مىشد.
▫️ گوهرى در دستهاى لرزان،حشمتاللّه رنجبر، ص47.
@rozaneebefarda
به روایت #سیداحمد_خمینی/۱
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در مورد کسالت حضرت امام، از این نشیب و فرازها، همیشه وجود داشت.
امام در نجف هم گاهی از ناحیه قلب ناراحتی داشتند، اما با مختصر مداوایی مرتفع می شد. به ایران که آمدیم کار زیاد و نامناسب بودن محیط کار و زندگی خصوصا در قم، موجب تشدید ناراحتی ایشان شد. ایشان در قم در یک اتاق کوچک، روزی چند ملاقات عمومی داشتند و هوای اتاق به خاطر دستگاههای فیلمبرداری خیلی گرم بود، آنهم در قم که هوا خودش بهطور طبیعی گرم است.
از همان سال58 دکتر عارفی به قم آمد و گفت: ایشان ناراحتی قلبی دارند و باید استراحت کنند که ناچار به ایشان استراحت داده شد. شبی که حال امام بد شد، دوستان را از تهران خواستیم. مرحوم شهید بهشتی، مرحوم شهید باهنر، آقای هاشمی، رهبر عزیزمان آقای خامنه ای و اعضای دیگر شورای انقلاب بودند که به قم آمدند.
مشورت کردیم و تصمیم بر این شد که امام به تهران بیایند که شبانه با ماشین به تهران منتقل شدند. یادم هست که آن شب هم هوا خیلی سرد بود. به هر حال؛ در بیمارستان قلب تهران حال ایشان نسبتا بهتر شد و سرانجام قضیه منجر به این شد که امام به جماران تشریف آوردند. خلاصه از این نگرانیها قبلاً هم داشتیم، سالی یکدفعه، دوسالی یکدفعه، ایشان ناراحتی قلبی پیدا می کردند که البته شدید نبود و ما هم در نظر نداشتیم که دوستان امام را بیازاریم و خبر کسالت ایشان را به دوستانشان بدهیم. چون می دیدیم که دشمنان امام خوشحال می شوند و دوستان امام متاثّر می گردند و چنین چیزی صحیح نیست. عشق مردم به امام خیلی زیاد بود.
از اول هم خیلی ها می گفتند که: امام مریضند، یک یا دوماه دیگر می روند و بعد از امام هم دیگر معلوم نیست چه بشود! از سال اول این را می گفتند، اما دیدیم که اینطور نشد و امام یازده سال بعد از انقلاب زنده ماندند.
تا مرتبه آخر که امام در مزاج خودشان ناراحتی احساس کرده و به دکتر گفته بودند. دکترها جلسه کردند و گفتند که باید یکی از اطبای متخصص امراض داخلی ایشان را ببیند. ما برای قلب امام هر چه از دستمان برمی آمد، انجام دادیم. دستگاهی را در جیب امام می گذاشتیم و شبانه روز قلب امام را کنترل می کردیم، ما هم خیالمان راحت بود. حتی اگر بنا بود چند دقیقه بعد برای قلب امام مساله ای پیش بیاید، احساس می شد و روی صفحه تلویزیون مشاهده می کردند و سریعا اقدام می کردیم. مثلاً اگر داشتند راه میرفتند سریع می رفتیم میگفتیم، شما الآن بنشینید یا استراحت کنید. من هم از جماران خیلی کم بیرون می رفتم.
این جریانی که پیش آمد، مربوط به قلب نبود و ما به قول نظامیها، دور خوردیم. ما تمام نیرویمان را در قسمت قلب گذاشته بودیم و فکر می کردیم که امام از دیگر نواحی بدن مشکلی ندارند و سالم هستند.
مساله اخیر مربوط به جهاز هاضمه ایشان می شد و چون اکثر دکترهای امام متخصص قلب بودند، بنا شد دکترهای متخصص گوارش، امام را معاینه کنند. آقای دکتر زالی امام را معاینه کرد و گفت که باید آندوسکوپی کنیم. بعد از اینکه کار آندوسکوپی تمام شد، آقای دکتر طباطبایی که از نزدیکان ماست، آمد پیش من. من به او نگاه کردم، دیدم که همینطور دارد یک حرفهایی می زند احساس کردم، قصّه ای است که اینها نمی خواهند به صراحت به من بگویند. گفتم: خوب اول باید بفهمیم چه شده، تا بعد برای آن فکری بکنیم. بعد خودم قضیه را دنبال کردم و به دکترها گفتم که: خوب، من که نمی شود از قضیه خبر نداشته باشم، شما باید جریان را به من بگویید. ایشان گفتند که: «یک زخمی در معده هست که این ناراحتی امام مربوط به آن زخم است. ایشان خونریزی داشتند منتهی، چون قرص آسپرین مصرف کرده اند، ناراحتی معلوم نشده است و درد نداشته اند. الآن هم ماندیم که چه بکنیم. عقیده آقایان این است که عمل بکنیم، یکی دو نفر معتقدند که نباید عمل کنیم.» من گفتم، اصلاً چه هست؟ گفتند: احتمالاً سرطان است. گفتم: چند درصد احتمال دارد؟گفتند: آقای دکتر زالی گفته: «برای من قطعی است، امّا حالا می گوییم یکی یا دو درصد احتمال دارد که شاید نباشد.»
حالِ من را می توانید حدس بزنید. من خیلی سعی کردم خودم را عادی نگه دارم و تا آخر هم سعی کردم. چون حضرت امام به من گفته بودند که اگر قضیه ای پیش آمد، تو مواظب باش هیچ کاری که دلیل ضعف باشد، انجام ندهی. من هم اولاً سعی می کردم خودم را نگه دارم، ثانیا هم آن موقع ما هنوز خیلی امید داشتیم که مساله حل بشود.
من هم از آقایان روسای سه قوّه آن موقع یعنی حضرت آیتالله خامنهای و آقای هاشمی و آيتالله موسوی اردبیلی و جناب نخست وزیر ـآقای موسویـ دعوت کردم و جریان را به آنها گفتم.
@rozaneebefarda
به روایت #سیداحمد_خمینی/۲
همان موقع دکترهای امام و دکترهای دیگری را که در این زمینه کار می کردند، جمع کردیم. ساعت یازده شب، وقتی که ما خودمان با هم صحبت کردیم و دکترها هم با هم صحبت کردند، یک جلسه مشترک با آقایان دکترها گذاشتیم و قضیه را پرسیدیم. گفتند که:«از نظر ما قضیه محرز است و ما هم می گوییم باید عمل کنند.»
البته یکی از آقایان با عمل مخالف بود. ما هم در مقابل جمع نمی توانستیم نظر یک نفر را ملاک قرار دهیم. بعد بحث کردیم که اگر عمل نکنیم، امام چند ماه دیگر زنده خواهند بود؟ اگر عمل کنیم چه مدّت دیگری زنده خواهند بود؟ گفتند: اگر عمل خوب باشد و مرض به جاهای دیگر چنگ نینداخته باشد، ممکن است تا 5سال دیگر هم زندگی خوبی داشته باشند. و اگر به جاهای دیگر چنگ انداخته باشد، الآن نمی توانیم جواب بدهیم. باید کبد و طحال و جاهای دیگر را ببینیم و بعد بگوییم. امّا اگر عمل نکنیم، بستگی دارد این زخم چه جوری باشد. اگر زخم، معده را پاره کند که دیگر آن موقع احتمال زنده ماندن خیلی کم است.
با روسای سیاسی کشور و آقایان دکترها مجددا جلسه تشکیل دادیم. در آن جلسه مطرح کردیم که از ما هیچ کاری ساخته نیست و فکر خاصی هم نداریم، آنچه که شما فکر می کنید مفیدتر است، در مورد امام انجام دهید. حتّی من به آنها پیشنهاد کردم که برای برخورد بهتر و مفیدتر، بهتر است شما به اسم و عنوان امام کاری نداشته باشید و تنها بعنوان یک مریض با امام برخورد کنید که در اینصورت بهتر می توانید به معالجه بپردازید. اینها گفتند، ما شک نداریم که باید وظیفه پزشکی خودمان را خوب عمل کنیم، گفتیم: یاعلی.
در اینجا لازم است من از همه دکترها به ویژه آقای دکتر عارفی تشکر کنم، زیرا آنها واقعا دین بزرگی به گردن من و همه ما دارند. آنها در طول این یازده سال، تلاش بسیار زیادی کردند، واقعا از اینها ممنون هستم. ان شاءاللّه خداوند به اینها اجر دهد و الاّما در مقابل خدمات و تلاش شبانه روزی همه دکترها، کاری از دستمان ساخته نیست. یعنی واقعا نمی توانیم تشکر کنیم.
دکترها گفتند که: ما به این نتیجه رسیدیم که یکی دو نفر دیگر از دکترها هم بیایند و بعد آزمایشها را بدهیم نمونه برداری کنند. این کار چندروز طول کشید. دکترها طی جلساتی که بعضا 7ساعت، 8ساعت طول می کشید و من هم در آنها شرکت داشتم، به این نتیجه رسیدند که باید روی حضرت امام عمل جرّاحی صورت بگیرد. به امام هم نگفتیم که نوع بیماری چیست.
مانده بودیم که چطور به حضرت امام بگوییم، می خواهیم شما را عمل کنیم. آقای دکتر عارفی و دکترهایی که در اینجا سابقه حضور داشتند، می دانستند که وقتی بروند به امام بگویند، امام زیاد پافشاری نمی کنند و فورا قبول می کنند.
چون قبلاً هم امام را دیده بودند که چطوری است! مثلاً در هر زمینه ای که به امام می گفتند، امام فورا می گفتند: بسم اللّه . مثل اینکه می گفتند: باید خون بگیریم، یا اینکه آقا شما باید نشسته نماز بخوانید. کلاً مریض خوبی بودند. خلاصه دکترها همه جمع شدند، آمدند خدمت امام. آقای دکتر عارفی گفتند: آقا شما یک کسالتی در معده دارید که ما به این نتیجه رسیده ایم که باید شما را عمل کنیم. امام به سینه مبارکشان اشاره کرده و گفتند: یعنی اینجا را باز کنید؟ گفتند: بله. گفتند: بسیار خوب، هر طور صلاح می دانید. و بعد از جا برخاستند و خداحافظی کردند و رفتند. من به دکترها نگاه کردم، دیدم بعضی ها آنقدر متاثرند که نمی توانند از اتاق بیرون بروند.
بعضی ها هم در حیاط یا راهرو گریه می کردند؛ آنها فکر نمی کردند امام بدون اینکه جمله ای بگوید یا حرفی بزند، به این سادگی به عمل رضایت دهد. خلاصه، قرار شد فرداشب عمل صورت بگیرد. من دیگر تحمل اینکه بروم پیش امام و بنشینم با ایشان حرف بزنم را نداشتم. می رفتم اگر کاری بود، انجام می دادم و می آمدم.
یادم هست حضرت امام، آن موقع کارهای سیاسی داشتند که انجام می دادند. آخرین حکمی که ایشان دادند؛ هفت، هشت ساعت قبل از عمل بود. حکم راجع به یک موضوع قضایی بود که به آقای موسوی اردبیلی دادند و آقای رئیسی و آقای نیری را مامور پی گیری موضوعی کردند.
@rozaneebefarda
به روایت #سیداحمد_خمینی/۳
بعد امام گفته بودند خانمها بیایند پیش من کارشان دارم، که خانمها [همسر و دختران و نوه های امام] رفته بودند، حضرت امام آنها را نصیحت کرده بودند و گفته بودند که: بالاخره همه ما می میریم و سفارش کرده بودند که اگر اتّفاقی افتاد، خودتان را حفظ کنید. سعی کنید ضجّه نکنید و آرام باشید. سفارش مادر را کرده بودند. گفته بودند: مرگ حقّ است، همه می میرند. من هم دیر یا زود می میرم. امیدوارم شماها من را حلال کنید و ممکن است من شما را رنجانده باشم.
آنها خیلی ناراحت شده بودند و جوّ عاطفی شدیدی آنجا به وجود آمده بود. من در آن جلسه شرکت نکردم، چون اصلاً تحمّل نداشتم. من دم در بیمارستان ایستادم، دیدم امام آمدند.
در این مدت در جماران درمانگاه کوچکی درست کرده بودیم که اگر برای امام اتفاقی افتاد، به مداوای ایشان بپردازیم. علّت اقدام به این کار هم مختلف بود، از جمله مساله جنگ و مجروحین جنگی و ضرورت رسیدگی بیمارستانها به آنها، مساله حفاظت از حضرت امام در بیمارستان که قطعا برای دیگران محدودیتهایی را ایجاد می کرد و نیز مسائل امنیتی و ... .
شبی که امام به بیمارستان می رفتند تا فردا صبح عمل کنند، من دیدم امام بطرف من می آیند. خیال کردم ایشان با من کاری دارند و نزدیک رفتم. به محض اینکه به ایشان رسیدم، امام گونه من را بوسیدند و به من گفتند: خداحافظ و رفتند داخل بیمارستان. حتی آن شب هم نماز شبشان ترک نشد. صبح امام رفتند اتاق عمل و ما هم پای تلویزیون مدار بسته نشسته بودیم و عمل را تماشا می کردیم. جریان عمل بوسیله تلویزیون در اتاقهای دیگر پخش می شد. خانمها هم آمدند و پای تلویزیون نشستند. ولی هنوز نمی دانستند قضیه چیست. من نه به مادرم و نه به خواهرهایم نگفته بودم و قرار شده بود فقط من بدانم. حالا من می رفتم در خانه، پیش اعضاء خانواده، خواهرم یک سوال می کند، مادرم سوال می کند، می آیند، می روند، خاله ها هستند. خلاصه همه و همه سوال می کنند. من هم نمی دانستم به اینها چه بگویم. بنا نبود که چیزی بگویم و نمی دانستم که چه باید بگویم! چون جوّ شایعه بلافاصله زیاد می شد. آنوقت اوضاع ناجوری پیش می آمد. لذا تنها من بودم که عمق فاجعه را تحمل می کردم. آنها فکر می کردند که یک زخم معمولی در معده آقا هست و با عمل جرّاحی خوب می شود.
بعد از عمل که آقا را آوردند بیرون، نیم ساعت نشده بود که دیدم لب آقا تکان می خورد. یکه خوردم. گفتم: چه می گویند؟ رفتم جلو، گوشم را گذاشتم جلوی دهن آقا به فاصله یک سانتیمتر، دیدم آقا دارند می گویند: اللهاکبر، اللّه اکبر.
بعدا امام به هوش آمدند. دو سه روز اوّل هم همانطور که در آن اطلاعیه ها اعلام می شد، حالشان نسبتا خوب بود. باز در اینکه به مردم بگوییم یا نه، اختلاف نظر وجود داشت. بعضی ها معتقد بودند که ما خبر را اعلام کنیم، چون این مرتبه با مرتبه های قبلی فرق می کندو بعضی ها می گفتند، نه، ما چه داعیه ای داریم که دوستان امام را برنجانیم و دشمنان امام را شاد کنیم. بالاخره تصمیم بر این شد که قضیه اعلام شود که ما هم اطلاعیه دادیم و گفتیم که قصّه اینجوری است. روزهای اول حال امام خیلی خوب بود، اما در آن هفت، هشت روز خیلی درد کشیدند و صدمه خوردند. البته به ایشان دواهای ضد درد می دادند اما درد هم داشتند. مسائل پزشکی را که من وارد نیستم، باید برویم سراغ پزشکها که ببینیم مثلاً روز اول امام چطور بوده اند؟ کبد چطور بود؟ کسالت چقدر در معده نفوذ کرده بود؟ چه مقدار از معده را
برداشتند؟ آیا به کبد هم سرایت کرده بود یا نه؟ و مسائلی از این قبیل که دیگر با من نیست و باید پزشکان پاسخ بدهند. امّا بر محیط درمانگاه و دوستانی که برای دیدن امام می آمدند، جوّ تاثرانگیزی حاکم بود، کسانی که پیش من می آمدند بعضا نمی توانستند حرف بزنند. همان موقع به من التماس می کردند که ما برویم یکبار دیگر امام را ببینیم. من می رفتم به امام می گفتم. امام مثل اینکه خودشان بدانند، خیلی راحت از قبل می گفتند: بیایند اینجا چند دقیقه و می خواهند بروند، بروند.
@rozaneebefarda
به روایت #سیداحمد_خمینی/۴
تا بالاخره کار به اینجا کشید که یکروز آقای هاشمی به ملاقات امام (دو، سه روز قبل از فوت امام) آمد و گفت: امروز امامت جمعه با من است. من می خواهم به نماز جمعه بروم، شما فرمایشی ندارید که من بروم از شما چیزی برای مردم بگویم تا دل مردم شاد شود. امام همین طور که خوابیده بودند گفتند: از قول من به مردم سلام برسانید و بگویید دعا کنید که خدا من را بپذیرد، دعا کنید که خدا من را ببرد. من و آقای هاشمی از بس منقلب شدیم، آمدیم بیرون و آقای هاشمی موقعی که می خواست برود، به من گفت: آخر من که نمی توانم این حرف را به مردم بگویم. از طرفی هم امام گفته اند که باید به مردم بگویید.
من گفتم، خوب امام گفته اند شما باید بگویید، نمی شود که نگفت. بعد چیزی به ذهنم آمد گفتم که: اگر به امام بگوییم، مردم ناراحت می شوند، روی علاقه ای که به مردم دارند، نمی گذارند مردم ناراحت شوند وخلاصه خودش یکجوری درست می کند.
من از طرف خودم و آقای هاشمی رفتم به امام گفتم که: قضیه اینجوری است و مردم ناراحت می شوند. امام فرمودند: خیلی خوب، اگر می بینید مردم ناراحت می شوند، بگویید اگر ان شاءالله خوب شدم و بیرون آمدم، خودم جواب محبتهای شما را می دهم که آقای هاشمی رفتند و همین را به مردم گفتند.
فردای آن روز، امام را آوردیم در حیاط، امام گفتند: احمد، این ساختمان روبروی من کجاست؟ من گفتم: این ساختمان حسینیه است. شما همیشه از آن طرف می دیدید و این طرف را نمی دیدید، حالا از این طرف دارید می بینید. از طرف شرق. گفتم که ان شاءاللهخوب می شوید، با هم می رویم توی حسینیه و دوباره مشغول همان کارهایتان می شوید. ایشان به من گفتند که: احمد تو مطمئن باش که من از این کسالت خوب نمی شوم و می میرم. من باز خیلی متاثر شدم. گفتم: نه آقا، این حرفها چیست که می فرمایید؟ گفتند: همین است که می گویم. بعد دیگر تخت آقا را بردیم داخل اتاق. از پیش از ظهر روز بعد، حال آقا دگرگون شد.
روز آخر که روز سیزدهم خرداد ماه بود دکترها هم دیگر مایوس شده بودند. برای اینکه هر چه دارو بکار می بردند، فشار خون بالا نمی آمد. آقایان دکترها و چند تا از دوستان این طرف و آن طرف با حالت ناراحتی نشسته بودند و نمی توانستند چیزی بگویند. آقای دکتر فاضل و آقای دکتر عارفی یک جا نشسته بودند، من رفتم پیششان گفتم چه خبر است؟ چرااینطوری نشسته اید و زانوی غم بغل کردید؟ دکتر فاضل به من گفت: فلانی، آقا تا یکی دو ساعت دیگر، بیشتر نمی توانند حرف بزنند. شما برو هر چه می خواهی از آقا بپرس. گفتم: خیلی خوب و رفتم در اتاق، دیدم صورت آقا نورانی شده و چهره ایشان گل انداخته است و دارند نماز می خوانند. آقا از شب پیش نماز می خواندند.
یعنی از ساعت ده شب قبل از روز فوتشان نماز می خواندند و آن شب دیگر آقای انصاری ایشان را برای وضو مهیا نکرد. برای اینکه خودشان دیگر نگفتند که من وضو می خواهم، چون از شب تا صبح بیدار بودند و نماز می خواندند. آقا هیچ کار دیگری انجام نمی دادند، فقط نماز می خواندند.
من رفتم داخل اتاق، دیدم دارند نماز می خوانند. همان طور که خوابیده بودند، با آن فشار سرشان را بالا می آوردند به عنوان رکوع و بعد دوباره برای سجود. من هر چه کردم با آقا حرف بزنم، دلم نیامد آن فضای معنوی را به هم بزنم. بعد فقط یک کمی به ایشان نگاه کردم و از اتاق آمدم بیرون.
ساعت سه بعدازظهر حالشان بد شدکه دستگاهها شروع کرد به کار و ساعت ده شب هم ایشان فوت کردند. روسای سه قوه و سایر مسئولین و افراد دیگری از جاهای دیگر آمدند، از قم آمدند که: چه باید کرد؟ امام که اینطور شدند، اینجا غوغایی برپا شد.
@rozaneebefarda
به روایت #سیداحمد_خمینی/۵
قبلاً راجع به محل دفن فکر کرده بودیم. یعنی یک روز من پیش خودم گفتم: اگر روزی امام طوری شدند، ما اینقدر ناراحتیم که نمی دانیم باید کجا دفن کنیم و کجا مناسب است! فکر کردم بین قم و تهران جای مناسبی است که، یک جایی را درست کنیم که باز باشد و شاید از شش، هفت ماه قبل ما خاکریز آنجا را به عنوان موسسه تنظیم و نشر آثار امام زدیم و برای محلّ مرقد ایشان هم در نظر گرفتیم. اما اوّلاً آنجا درست نشد.
در ثانی در اینکه امام کجا دفن شود، اختلاف نظر به وجود آمد. بعضی ها می گفتند: ببریم قم در مسجد بالاسر، بعضی ها می گفتند: نه. من از آنهایی بودم که پافشاری می کردم امام را به قم نبریم، بلکه در آنجایی که در نظر گرفتیم، دفن شوند. بعد گفته شد که آنجا دور است و هنوز هم هیچگونه آماده و تسطیح نشده است. من گفتم: باشد، ولی به شرطی حاضرم که یک جایی باشد در کنار بهشت زهرا که دو سه کیلومتر در دو سه کیلومتر باز باشد تا اگر خواستیم فعالیتهای فرهنگی در آنجا انجام دهیم امکان داشته باشد. خلاصه با یکی، دو سه نفر از دوستانمان رفتیم و همین محل فعلی مرقد مطهر را انتخاب کردیم.
روزهای آخر که احساس کردیم حال امام روز به روز سخت تر می شود و کسی هم به جز من به نظر می رسید که از وخامت مریضی اطلاع ندارد، تصمیم گرفتم که اعضای خانواده را به جز مادرم را جمع کنم و ماجرا را بگویم. لذا آنها را جمع کردم و در یک گوشه ای از حسینیه نشستیم.
آنجا من مطرح کردم که تاکنون جریان را به شما نگفته ام و موضوع چنین است. بعضی ها دلخور شده بودند که چرا ما را در جریان نگذاشتید. گفتم: علت این بود که ما نمی خواستیم شما ناراحت شوید؛ در ثانی نمی خواستیم مساله کسالت امام درز پیدا کند. زیرا ممکن بود که بتوانیم این کسالت را کنترل کنیم و قصه را حل کنیم. امیدوار بودیم که اتفاقی نیفتد. برای آنها هم مساله حل شد و واقعیت را تمکین کردند.
آن شب یکی از خواهرانم برای رعایت حال والده به ایشان قرص خواب آور داده بودند تا به استراحت بپردازد. به همین خاطر ایشان در یک اتاق خلوتی خوابیده بودند. لذا تا فردا صبح از قضیه مطّلع نشدند.
حال و هوای اینجا در آن موقع قابل ترسیم نیست. مثلاً چهار تا وزیر با چهارتا نماینده یک گوشه نشسته بودند، گریه می کردند؛ یک گوشه ای رئیس مجلس نشسته بودند؛ رئیس جمهور آنوقت (رهبر عزیزمان) با آقای موسوی یک گوشه دیگر نشسته بودند.
آقای مشکینی و بعضی از افراد شورای نگهبان و خبرگان هم گوشه دیگر.
اصلاً قابل توصیف نیست که در آن موقع چه گذشت! چیزی که می شود گفت، بزرگی واقعه است که واقعا در آن موقع قابل درک و هضم نبود و اکنون قابل وصف نیست. لذا در عین اینکه همه ناراحت بودند، اما هیچ کس به اندازه بزرگی حادثه متاثر نبود، برای اینکه نمی توانست هضم کند.
پرونده ویژه بهمناسبت #ارتحال_امام/۹
🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هماکنون
سخنان مهم مقام معظم رهبری به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی
@rozaneebefarda
جوسازی جدید تحریریه #خبرآنلاین و کلید زدن #فتنه #تعویق_انتخابات!
🔶حاشیه روزنه
نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبری آن، از جهت توجه به ابعاد انسانی و دینی و ظلمستیزی، در دنیا نظیر ندارد؛ اینکه رهبر یک کشور بلافاصله بعد از اثبات واقعیت یک شائبه سیاسی، جهت تدارک حیثیت برخی کاندیداها در سخنرانی عمومی اقدام میکنند و درخواست جبران دارند، نشانگر اوج عدالتمداری سیاسی نظام است و قبلا هم بارها بدان تأکید شده بود که #جریان_انقلابی، به تأسی از رهبران دینی و الهی خود، در واگویه کردن کاستیها و خطاهای سیاسی و مطالبه #جبران آن، هیچ #لکنت و #ترسی ندارد.
اما مواجهه برخی جریانهای سیاسی با این رویه سیاسی/ اخلاقی، کاملا #کاسبکارانه و #غیراخلاقی است.
واقعا اینکه چگونه به ذهن شان رسیده که از دل این توصیه و تذکر، فتنه تعویق انتخابات را کلید زدهاند، فقط خدا میداند!
@rozaneebefarda
روزنه
هماکنون سخنان مهم مقام معظم رهبری به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی @rozaneebefarda
درنگی در تصریح مقام معظم رهبری به وجود پدیده #سکولاریسم_مذهبی
همگرایی و همراهی برخی جریانهای مذهبی با جریانهای روشنفکری/ عرفی، در نفی #حکمرانی_دینی و ترویج #سکولاریسم، از جمله مهمترین محورهای بیانات امروز مقام معظم رهبری بود که ضمن صحه گذاردن به هشدارهای امام خمینی در منشور روحانیت، خط تحریف حوزوی در نفی سکولاریسم مذهبی و سکولاریسم حوزوی را باطل کرد!
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کامل نماز آیتالله العظمی گلپایگانی بر پیکر امام خمینی(ره)
پرونده ویژه روزنه بهمناسبت #ارتحال_امام/۱۰
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه کمتر دیده شده امام در نفی #سکولاریسم_مذهبی!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
خبرنگار: شما که شخصیت دینی هستید، چرا وارد سیاست شدید؟! چرا از قالب مذهب خودتون رو خارج کردید؟!
🔹 امام خمینی(قدس سره): اسلام یک مذهب سیاسی است که سیاست و عبادتش مخلوط به هم است و من الان هم دارم عمل به مذهب میکنم!
▫️تا حالا در یک بعدش عمل میکردم الان هم در یک بعد دیگرش وارد شدم!
🔹 احکاماسلام آن مقداری که در سیاسات است بیشتر از عبادات است.
پرونده ویژه روزنه بهمناسبت #ارتحال_امام/۱۱
@rozaneebefarda
-1542643965_-210148.mp3
14.05M
#بشنوید || صوت کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت سیودومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)
@rozaneebefarda
52.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید|| فیلم کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت سیودومین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمهالله)
@rozaneebefarda
روزنه
جوسازی جدید تحریریه #خبرآنلاین و کلید زدن #فتنه #تعویق_انتخابات! 🔶حاشیه روزنه نظام جمهوری اسلامی
یک نکته پیرامون احراز صلاحیتها!
تذکر مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهور در اعاده حیثیت برخی کاندیداهای ردّصلاحیت شده دارد که ولنگاری فضای مجازی بدان دامن زده است.
لذا لزوما به این معنا نیست که تصمیم شورای نگهبان در مورد کاندیداها منوط به شائبه ها و حاشیههای مطرح شده در فضای مجازی بوده باشد و همچنین دلالت ندارد که ادله دیگری در کار نبوده باشد.
اعاده حیثیت و جبران مافات، که به نص بیانات مقام معظم رهبری، ضرورت دارد، لزوما به معنای تجديدنظر در تصمیم شورا نیست؛ اگرچه در صورت انحصار ادله ردّصلاحیت در #گزارش_غلط، احتمال آن منتفی نیست و طبعا نتیجه هرچه اعلان شود، مورد احترام خواهد بود.
اعلامیه تفصیلی #شورای_نگهبان در مورد فرایند گزارش غلط و تبیین تاثیر یا عدم تاثیر آن در تصمیم نهایی شورا، مصداقی منطقی از #جبران خواهد بود.
برخی طرفداران دوآتشه بعضی کاندیداها، افکار عمومی را به سمت مطالبه تغییر تصمیم شورا و تجدیدنظر در مورد احراز صلاحیتها سوق میدهند، که چندان منطقی به نظر نمیرسد و بیشتر به گمانهسازی و تولید فشار شبیه است.
@rozaneebefarda
#علی_مطهری در کلابهاوس
در اینکه دولت آمریکا، دولت متخاصم است، بحث داریم!
ما با آمریکا پیمان مودت داریم....
@rozaneebefarda
رسول جعفریان و تلاش برای خطدهی به #شورای_نگهبان
🔶حاشیه روزنه
اینکه امثال آقای جعفریان ادعا کنند که اساس تصمیم شورا، گزارش خطا بوده و هیچ راهی جز تأیید صلاحیت کاندیدایشان وجود ندارد، کاملا قابل خدشه است زیرا:
آیا فقط یک دلیل برای ردصلاحیت وجود داشته یا فقط در یک دلیل، بخاطر گزارش خطا، خدشه شده است؟!
@rozaneebefarda
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 نگار | تذکر رهبر انقلاب تاثیری بر نتیجه تایید صلاحیت کاندیداها ندارد
🔻 سخنگوی دفتر حفظ و نشر آثار رهبری اعلام کرد:
🔸 مهدی فضائلی، سخنگوی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اعلام کرد: «تعریض رهبر انقلاب به جفا و ظلم به برخی نامزدها در جریان احراز صلاحیت برای ریاست جمهوری، متوجه شورای محترم نگهبان نیست و تاثیری در نتیجه اعلام شده از سوی این شورا ندارد.»
🔸 رهبر انقلاب در پایان سخنرانی امروز خود بمناسبت سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، تذکری درباره بحث احراز صلاحیت کاندیداها دادند: «باید یک تذکر دینی و انسانی بدهم. در جریان عدم احراز صلاحیت، به بعضی کسانی که صلاحیتشان احراز نشد جفا و ظلم شد. به خودشان یا خانوادههای محترم و عفیفشان نسبتهایی داده شد که ثابت شد خلاف است. حفظ آبرو جزو بالاترین حقوق انسانهاست. مطالبه من این است که دستگاههای مسئول جبران کنند.»
🔖 @Khamenei_ir
در ستایش تذکر پیش گیرانه اخلاقی _ سیاسی ولی فقیه
اختصاصی|| حجتالاسلام دکتر داوود مهدوی زادگان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️ولی فقیه در انتهای بیانات خود به مناسبت سی و دومین سالگرد ارتحال امام خمینی ره ( 14/3/1400 ) تذکر مهمی در لزوم رعایت عدالت نسبت برخی از نامزدهای رد صلاحیت شده دادند. ایشان تاکید داشتند که در پی تایید صلاحیت نشدن برخی از نامزدها، در فضای مجازی، شاهد هجمه غیر منصفانه به خانواده آنها شدیم. ولی فقیه این هجمه را مصداقی از ظلم به این افراد و خانواده های شان دانستند و خواهان جبران آن از سوی نهادهای مسئول شدند.
📌مسلماً این تذکر دینی و انسانی رهبری برای هر انسان و جامعه آزاده ای بسیار پند آموز است. هیچگاه رهبران سیاسی در موقعیتی که برگزاری انتخابات بزرگی را در پیش دارند، چنین تذکری را ابراز نمی کنند. زیرا گمان می کنند که ممکن است در امر انتخابات تاثیر بگذارد. لذا اگر هم منصف باشند، بیان این تذکر را به بعد برگزاری انتخابات موکول می کنند و نه حین فرآیند انجام آن. اما شاهد بودیم که رهبری به چنین مصلحت اندیشی وقعی ننهادند و تذکر دینی و انسانی خود را در هنگامه فعالیت مبارزاتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بیان فرمودند. و این گواه بزرگی بر عدالت ورزی و کنشگری اخلاقی ولی فقیه، حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله است.
📌 لکن ممکن است کسانی که به هیچ اصل اخلاقی ملتزم نیستند از این فرمایش ولی فقیه در جهت مقاصد سیاسی خود بهره برداری کنند و مستند به این فرمایش، ضمن مظلوم نمایی، بر رأی شورای نگهبان هجمه برده آن را نا عادلانه تفسیر کنند. لذا در پاسخ به این عده از سیاست بازان بی اخلاق گفته می شود که:
📌 اولاً رهبری این عمل غیر اخلاقی را به بعد رأی شورا نسبت داده است. برخی ها پس از اعلام رأی شورای نگهبان به خود اجازه دادند که داوطلب تایید صلاحیت نشده را آماج تهمت های خلاف واقع خود قرار دهند. تذکر ولی فقیه به اینان است و نه به شورای نگهبان. اگر این ظلم معطوف به عمل شورا بود؛ رهبری حکم تجدید نظر صادر می کردند.
📌 ثانیاً از فرمایش ایشان کاملا پیدا است که آن مسئولانی که موظف به جبران این ظلم شده اند، شورای نگهبان نیست. ایشان می فرماید این افتراء و تهمت زنی ها نتیجه رها بودن فضای مجازی است. اگر فضای مجازی کنترل می شد؛ شاهد اینگونه تهمت زدن های ظالمانه نمی بودیم: « در فضای مجازی متأسّفانه -فضای مجازی که من میگویم رهاست، یک نمونهاش همین است- بدون هیچ قید و بندی این چیزها را منتشر کردند.». بنابر این، آن مسئولانی که می بایست جبران کنند، کسانی هستند که مدیریت فضای مجازی در دست آنها است، نه شورای نگهبان که وظیفه و اختیاراتی در مدیریت فضای مجازی ندارد.
📌 ثالثاً ولی فقیه با این تذکر دینی و انسانی حد جبران ظلم را هم مشخص کرده است. اگرچه بر خانواده یا خود نامزد تایید نشده از ناحیه برخی افراد عامی ظلمی شده است؛ لکن جبران ظلم واقع شده این نیست که حاکمیت او را تایید صلاحیت کند بلکه باید هم با شخص خاطی و تهمت زننده برخورد شود و هم دست اندرکاران فضای مجازی فعالیت نظارتی شان را بیشتر کنند تا اینگونه رفتارهای غیر اخلاقی پیش نیاید. خصوصاً که التهاب های انتخاباتی با نزدیک شدن به روز برگزاری انتخابات بیشتر خواهد شد.
▫️بنابر این، می توان گفت که ولی فقیه با این تذکر اخلاقی از سویی با ظلم واقع شده برخورد منصفانه ای کرده است و از سوی دیگر، مانع مظلوم نمایی های احتمالی برخی نامزدها نیز شده است. امید است که شورای نگهبان برابر اینگونه فشار های سیاسی، مقاومت انقلابی به عمل آورد.
14/3/1400
@rozaneebefarda
بازتاب دیدگاههای مخاطبان روزنه/۱
🔹s.e_gh:
ظلمِ بدون ظالم!
حال که در جریان بررسی صلاحیت ها ظلم و جفا شده آنچه ابتدائا به ذهن میرسد این است که:
اولا: در جستجوی ظالم و یافتن او بود.
و ثانیا: اعاده حق به مظلوم.
و ثالثا: مجازات ظالم.
در رابطه با گزارهی اول:
در مواردی ظلمی رخ میدهد بیآنکه عنوان ظالم بودن متوجه شخص خاصی شود. مانند اینکه قاضی با شواهد و حججی که در اختیار دارد حکم به قصاص دهد در حالی که متهم در واقع سزاوار قصاص نبوده. در اینگونه موارد در واقع حقی زائل شده و ظلمی صورت گرفته بی آنکه قاضی ظالم باشد!
در جریان رسیدگی به صلاحیت ها نیز شورای نگهبان ظالم نیست هر چند گزارشات خلاف واقع باعث بروز ظلم شده اما نهادهای اطلاعاتی نیز [لزوما] ظالم نیستند زیرا آنها به میزان دسترسی ها و اطلاعات موجود گزارش میدهند.
با این توضیحات حال گزاره دوم نیز مشخص میشود، وقتی شخص و نهاد معینی ظالم نباشد طبعا مجازاتی نیز در پی ندارد.
اما گزاره سوم که احقاق حق مظلوم باشد همچنان به قوت خود پابرجاست.
هر چند احقاق حق به معنای تأیید صلاحیت نیست!
@rozaneebefarda
روزنه
یک نکته پیرامون احراز صلاحیتها! تذکر مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهور در اعاده حیثیت برخی کاندیدا
اطلاعیه شورای نگهبان در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسم الله الرحمن الرحیم
شورای نگهبان ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت امام صادق علیه السلام و سالگرد رحلت حضرت امام خمینی رحمت الله علیه معمار کبیر انقلاب اسلامی و گرامیداشت سالروز حادثه پانزدهم خرداد ماه و با تقدیر و تشکر از رهنمودهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله العالی اعلام مینماید، در حین بررسی صلاحیتهای داوطلبان ریاست جمهوری و پس از آن، در فضای مجازی و برخی رسانهها با استناد به بعضی از گزارشهای نادرست و غیرمستند در مورد برخی داوطلبان محترم و بستگان ایشان نسبتهای نادرستی داده شده است.
شورای نگهبان ضمن تاکید بر حفظ حرمت اشخاص و محکوم نمودن هتک حرمت و حیثیت داوطلبان و خانوادههای ایشان از کلیه رسانهها موکدا میخواهد با توجه به محرمانه بودن بررسی صلاحیتها در این شورا و با عنایت به اینکه در بررسیها مجموعهای از موضوعات، مستندات و مدارک مورد ارزیابی قرار گرفته و برخی گزارشهای نادرست در نظریه نهایی شورای نگهبان موثر نبوده است، از گمانهزنی و استناد به امور غیرواقعی و نادرست اجتناب نمایند.
در پایان طول عمر و سلامتی مقام معظم رهبری دامت برکاته را از خداوند متعال مسالت مینماییم.
شورای نگهبان
14 خرداد ماه 1400
🔶حاشیه روزنه
آنگونه که پیشتر مطرح شد، گرچه گزارشهای غلط در مورد برخی افراد مطرح و به واسطه فضای مجازی انتشار وسیع یافت و موجب هتک حیثیت برخی شد، اما این به معنای آن نیست که تصمیم شورا متوقف به همین مستندات و همین یک محور باشد و لذا برخلاف مطالبات بیوجه برخی طرفداران دوآتشه آقای #لاریجانی مبنی بر بازگشت وی به عرصه رقابتها، جبران مافات در ضربه حیثیتی به برخی کاندیداها، لزوما به معنای بازنگری در احراز صلاحیت آنان نیست.
یادداشت مرتبط روزنه(پیش از جلسه و اطلاعیه شورا) را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/8914
#زیادهخواهیسیاسی و خروج از #عقلانیت و #منطق کنشگری سیاسی، از جمله ویژگیهای نامناسبی است که مع الاسف در طیفی از حامیان حوزوی و رسانهای #خردهجریان_اعتدال، قابل ردیابی است.
اینکه برخی چون آقای #جعفریان با اقدامی غیرمنطقی، اعلان کنند که هیچراهی جز تأیید صلاحیت آقای لاریجانی نیست، و همچنین مواضع تهاجمی و رادیکال برخی فعالان مجازی/سیاسی مرتبط با خردهجریان اعتدال، از #آقامیری تا #مهاجری و #علی_مطهری، شاهد صدق و مصداقی از دغدغه و مدعای پیشگفته است.
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکرار حرفهای دشمن در داخل و خطر ایدئولوژیزدایی از مردمسالاری دینی
▪️مقام معظم رهبری در سخنرانی ۱۴خرداد ۱۴۰۰:
متأسفانه کسانی هم بوده و هستند که حرف دشمنان را به یک نحوی در داخل تکرار میکنند!
این ایدئولوژیزدایی که گاهی در بعصی تعبیرات هست، همان حرف مخالفین است.
ایدئولوژیزدایی یعنی اسلام و تفکر اسلامی را در باب جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی کنار بگذاریم و برویم سراغ همان تفکرات لیبرال دموکراسی فاسد و منحرف که مردم دنیا را امروز بیچاره کرده است!
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مخالفت صریح رهبری با مواضع غربگراها، عملگراها و اعتدالیهای طرفدار ایدئولوژیزدایی
تصریح خبرنگار اعتدالی و عضو ارشد حلقه رسانهای جناب آقای #لاریجانی به ضرورت ایدئولوژیزدایی از عرصه مدیریتی جمهوری اسلامی!
🔶حاشیه روزنه
انتظار آن است که همه مدیران ارشد نظام، از جمله جناب آقای لاریجانی، با برخی عناصر مشکوکالحال یا معلومالحال، مرزبندی دقیق و شفافی انجام دهند تا پژواک #تکرار_حرفهای_دشمن از حلقه نزدیکان آنان به گوش نرسد!
مواضع اصولی امام و رهبری در امور بنیادین حکمرانی، کاملا صریح، روشن و غیرقابل تحریف است.
🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053