تجلیل رسانه آقای آملی لاریجانی از مهدی حائری!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در کانال رسمی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام در مطلبی تحت عنوان یادنامه، پیرامون مهدی حائری، یکی از منتقدان و بلکه مخالفان سرشناس ولایت فقیه، حکومت دینی و جمهوری اسلامی، چنین آمده است:
👇
📜 #یادنامه| مرحوم دکتر مهدی حائری یزدی فرزند موسس حوزه علمیه قم مرحوم آیت الله العظمی حائری یزدی و شاگرد جمعی از بزرگان حوزه علمیه قم از جمله مرحوم امام خمینی قدس الله سره بودند.
🔹 تأملات موشکافانه فلسفی و خصوصاً آشنایی با برخی جریانهای فلسفی در مغرب زمین در آثار ایشان نمایان است به خصوص در دو کتاب به نام «كاوشهاى عقل نظرى» و «كاوشهاى عقل عملى» که به نظر میرسد اين دو كتاب، بر اساس مشابهت با كتابهاى كانت اسمگذارى شده است نقد عقل عملی [Critique of practical Reason ] و نقد عقل نظری [Critique of Pure Reason]
🔹 در هر حال «کاوشهای عقل نظری» کتاب دقيق و منظمى است اما كاوشهاى عقل عملى اينطور نيست، شايد هم تا حدى به این سبب است که برگرفته از درسهای ایشان است.
🔹 ما در موارد متعددی در بحثهای اصولی و به خصوص در بحث فلسفه اخلاق به آراء ایشان اشاره کرده و آنها را بررسی کردهایم خداوند روح ایشان را قرین رحمت واسعه خود قرار دهد.
۱۳۷۹/۱۲/۷
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببينيد|| رهبر معظم انقلاب اسلامی خود را مدیون کدام نویسنده کودک و نوجوان میداند؟
🔺به مناسبت سالگرد درگذشت آقای آذریزدی؛ روز ادبیات کودک و نوجوان
@rozaneebefarda
اندرزنامه حاجحسین شریعتمداری خطاب به حسین قدیانی
[صفحه ۱ از ۳]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
آقای قدیانی سلام علیکم، صرفنظر از آنچه در دوسوی ماجرا می گذرد، شواهد بسیاری حکایت ار آن دارند که میدان این درگیری، چراگاه دشمن است .
چه کسی و با کدام شناسه قابل شناسائی به شما و یا پدر شهید و بزرگوارتان اهانت کرده و خود را از طرفداران حضرت آیت الله مصباح یزدی معرفی کرده است ؟! و بر فرض که او را از طرفداران آن عالم ربانی و شخصیت ملکوتی بدانیم، این ارتباط ( که به یقین دروغین است ) چگونه می تواند مجوزی ! برای اهانت به ساحت آن عالم برجسته باشد ؟!
در نوشته کوتاهی که هفته قبل برای خودت فرستادم به این نکته و ضرورت خروج از این میدان تاکید داشتم ولی متاسفانه به قولی که دادید عمل نکردید.
از این روی می خواهم نکاتی را بدون تعارف و به صراحت و البته از سر خیرخواهی با شما در میان بگذارم،این وجیزه حاوی چند نمونه از صدها نمونه ای است که نشان میدهد در مسیری باطل و بیرون از دایره حق و عقل گام نهاده اید و اما، از آنجا که دفاع از حریم نورانی و ملکوتی آیت الله مصباح را مانند همیشه وظیفه خود می دانم، این نوشته را در معرض دید دیگران نیز می گذارم.
می دانی که تا کنون هیچ یک از حملات ناجوانمردانه دشمنان اسلام و انقلاب به ساحت حضرت ایشان را بی پاسخ نگذاشته ام و تاسف آور آن که این بار کسی به فحاشی علیه آن مرد الهی روی آورده است که هرگز انتظار نمی رفت، امید آن که به خود آیی !
۱ ــ در آغاز سخن باید به این نکته اشاره کنم که قلم توانا، نثر جذاب و پرداخت چند سویه به موضوعات، نعمت بزرگی است که خدای مهربان به تو ارزانی داشته است . از آن هنگام که جوانی نورسیده بودی و در کیهان “ آقای چیز “ را می نوشتی معلوم بود که آینده روشن و تحسین برانگیزی پیش روی داری مخصوصاً آن که نوشته هایت به اخلاص آمیخته بود و قلمت به دفاع از اسلام و انقلاب می چرخید، گمان ما به حقیقت پیوست و بعدها حسین قدیانی فرزند شهید اکبر را در قامت نویسنده ای چیره دست با قلمی توانا و نثری نو و کم نظیر دیدیم .
نماز جمعه اش ترک نمی شد و هرجا که پاتوق بر و بچه های حزب اللهی بود، او یکی از آنها بود و … حالا باید بگویم و بهتر آن است که بپرسم تو را چه شده که عهد پیشین از یاد برده ای و قلمی که جز به دفاع از حریم انقلاب نمی چرخید را وارونه به چرخش آورده ای ؟! انصاف حکم می کند به این نکته نیز اشاره کنم که داستان بود و نبود امثال من و تو در مقایسه با عظمت بی انتهای انقلاب , مصداق این بیت از سروده پژمان بختیاری است که :
زيان و سود عالم چيست از بود و نبود ما ؟
به دريا قطره اي افزون ز خرمن دانه اي کمتر
لطف خدای مهربان است اگر در خدمت انقلاب باشیم و نبودمان بر دامن کبریائی انقلاب کمترین گردی نمی نشاند … يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ … کوتاه سخن این که؛ به هوش باش و آنچه خدایت به لطف داده را از دست مده و اما، بعد !
۲ ــ شما حضرت آیت الله مصباح یزدی را به اندازه من نمی شناسی و البته از نوشته ات پیداست که متاسفانه از آن عالم پاکباخته و بزرگوار شناخت وارونه ای هم داری ! وگرنه اندازه نگه می داشتی و با بضاعت اندک و نگاه سراسر مخدوش و بی پایه و اساس به این عرصه پای نمی گذاشتی، ایشان همواره عالمی فداکار، شجاع و انقلابی بوده اند، سراسر زندگی حضرتش ایثار و فداکاری بوده است . مرحوم مصباح از فدائیان و نیروهای پا به رکاب امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بودند . ایشان بعد از قیام ۱۵ خرداد و در اوج خفقان رژیم طاغوت، باتفاق آقای هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر نشریه مخفی و انقلابی بعثت را منتشر می کردند و پس از آن تقریباً به تنهائی نشریه مخفی انتقام را با سمت و سوی مبارزه با استبداد و استکبار منتشر کردند. سراسر نشریه انتقام روشنگری شجاعانه درباره جنایات رژیم ستمشاهی بود.
بد نیست بدانی در کادر بالای صفحه اول تمامی شمارههای نشریه انتقام، آیه شریفه «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ»؛ «ما از مجرمان جدا انتقام
میگیریم» (سجده، 22) نقش بسته بود و در کنار عنوان «انتقام» نیز آیه شریفه «وَ اللّهُ عَزِیزٌ ذوانْتِقام»؛ «وخداوند (براى کیفرِ بدکاران و کافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است» (آل عمران، 4) درج شده بود . حالا به این متن هم که در همان نشریه مخفی انتقام و در یک کادر برجسته و چشمگیر آمده بود توجه کن : «ای تودههای رنجدیده و استعمارزده: روشنفکران، دانشجویان، آزادیخواهان، کارگران، دهقانان، رنجبران... گمشده خود را تنها در پرتو تعالیم نورانی اسلام بجویید و به منظور برقراری حکومت اسلامی آزاد، همه با هم در راه یک جهاد مقدس و خستگیناپذیر علیه استعمار و استبداد متحد شوید».
@rozaneebefarda
ادامه👇
اندرزنامه حاجحسین شریعتمداری خطاب به حسین قدیانی
[صفحه ۲ از ۳]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
حسین آقا ! یکبار دیگر این متن را بخوان و خفقان آن روزهای سیاه را در نظر بگیر و … ! آیا هنوز هم تصور می کنی که حضرت آیت الله مصباح اهل مبارزه نبوده اند ؟!
برخلاف آنچه شما ادعا کرده اید , حضرت آیت الله مصباح یزدی در دوران غربت اسلام ناب محمدی (ص) و تاخت و تاز دیدگاه انحرافی جدائی دین از سیاست که تشکیل حکومت در زمان غیبت را نفی می کردند, به مقابله سخت با این نگاه انحرافی پرداختند و این کلام ناب از ایشان است که خطاب به منحرفان می فرمودند اگر معتقدید باید برای تشکیل حکومت تا زمان ظهور حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء صبر کرد پس چرا سهم امام علیه السلام را دریافت می کنید ؟! و می فرمود آیا احکام سیاسی و اجتماعی اسلام را که بسیار بیشتر از احام مربوط به احوال فردی و شخص است را غیر قابل اجرا می دانید ؟! شاید ندانی ــ و به احتمال زیاد نمی توانی تصور کنی ــ که بیان این نکته تا چه اندازه برای جریان انحرافی یاد شده و برای رژیم طاغوت که سعی داشت حوزه را از سیاست دور نگاه دارد , تلخ و شکننده بوده است . مخصوصاً آن که مرحوم آیت الله مصباح نظرات خود را با استناد به متون خالی از ابهام اسلام مطرح می فرمودند .
تلاش پیوسته و بی وقفه مرحوم آیت الله مصباح در بصیرت بخشی به جوانان و مخصوصاً دانشجویان و تشریح و اثبات ضرورت دفاع از حاکمیت اسلام و تاکید مستند بر وجوب حمایت جانانه از جمهوری اسلامی و پیروی از ولی فقیه و … مثال زدنی و خدمتی ماندگار است و … بی حساب نبود که رسانه های وابسته به قدرت های استکباری و دنباله های ریز و درشت آنها در داخل کشور بیشترین دشمنی و اهانت و دروغ پردازی علیه ساحت ملکوتی آن بزرگوار را تدارک دیده و بی وقفه در این شیپور فریب می دمیدند .
حالا شما کلاه خود را قاضی کنید و بفرمائید بر چه اساسی حضرت ایشان را غیر انقلابی می دانید؟! و انقلابی بودن از نظر شما چیست ؟! آیا تصور می کنید بنده و شما که تابستان ها در خنکای نسیم کولر و زمستان ها در گرمای مطبوع بخاری نشسته و قلم می زنیم , انقلابی هستیم و مردان بزرگ و فداکاری چون حضرت آیت الله مصباح یزدی که بی محابا از طعنه بد خواهان و هجوم ناجوانمردانه دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها کمر به دفاع جانانه از اسلام و انقلاب و نظام بسته اند , غیر انقلابی اند ؟!
۳ ــ لازم می دانم بپرسم که جنابعالی با کدام توشه علمی و دانش و مطالعه تاریخی در پی نقد حضرت آیت الله مصباح هستید ؟! و آیا همین نکته که بجای نقد نظرات حضرت آیت الله مصباح , زبان و قلم به فحاشی و اهانت علیه ایشان جرخانده اید , نشانه خالی بودن چنته جنابعالی از علم و دانش لازم برای نقد نیست ؟! شما چگونه به خودتان اجازه می دهید اذعان و تاکید صدها عالم دین شناس و فرهیخته را که جایگاه برجسته علمی و انقلابی حضرت ایشان را ستوده اند , نادیده بگیرید و نظر خودتان را که می دانید به لحاظ علمی و اسلام شناسی با آنان حتی قابل مقایسه هم نیست از نظر آنها برتر بدانید ؟!
۴ ــ حسین آقائی که برایم عزیز بوده ای و انشاءالله با جبران گناه بزرگی که مرتکب شده ای همچنان عزیز باشی , جنابعالی در نوشته های خود , بی وقفه به پدر بزرگوار و شهیدتان که مانند سایر شهدا حق بزرگی بر گردن همه ما دارند استناد کرده و می کنید ولی باید به این نکته بدیهی نیز توجه داشته باشید که مکتب شهدا و از جمله پدر بزرگوار شما , معیار و ملاک های شناخته شده ای دارد و شما فقط هنگامی می توانید و باید به آن عزیز شهید و اینکه فرزند ایشان هستید استناد و افتخار کنید که در راه و مسیر آن عزیز گام بردارید و در غیر این صورت فقط فرزند جسمانی آن شهید بزرگوار هستید و نه فرزند روحانی و ایدئولوژیک ایشان !
@rozaneebefarda
ادامه👇
اندرزنامه حاجحسین شریعتمداری خطاب به حسین قدیانی
[صفحه ۳ از ۳]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
راه شهیدان برای همگان شناخته شده است و به آسانی می توان میزان انطباق فلان مسیر را با بینش و منش آن عزیزان به ارزیابی نشسته و درباره آن قضاوت کرد . به گفته خدای منان در آیه ۶۸ سوره مبارکه آل عمران إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ … نزدیک ترین مردم به ابراهیم (ع) کسانی هستند که از او پیروی می کنند … وگرنه صرف فرزند شهید بودن نه نشانه همسوئی با شهید است و نه زمینه افتخار !
فرزند حضرت نوح علیه السلام که پیامبر اولوالعزم بود نیز از او نبود !
و خدای متعال آن حضرت را ملامت می فرمایند که إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ … او از اهل تو نیست . و حتی به پیامبر اولوالعزم خود هشدار داده و می فرماید تو را موعظه می کنم که از جاهلان نباشی !
حسین آقا ! خط شهدا را فرزندانشان ترسیم و تبیین نمی کنند و حق ندارند شهدا را با راه خود انطباق بدهند بلکه این فرزندان و بقیه ملت هستند که باید مسیر حرکت خود را با مسیری که شهدا رفته اند منطبق کنند . آیا غیر از این است ؟!
چه کسی می تواند ادعا کند که شما ملاک پدر شهیدتان هستید ؟!
و چه کسی می تواند در این واقعیت تردید کند که فرزند شهید , هنگامی به عنوان فرزند شهید قابل احترام است که راهی راه پدر شهیدش باشد ؟
خداوند متعال کسانی را که بدون برخورداری از صفات نیک انتظار دارند مورد ستایش قرار بگیرند نه فقط ملامت فرموده بلکه به عذاب دردناک نیز انذار داده است لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ … مپندار آنهایی که به کردار زشت خود شادمانند و دوست دارند که مردم به اوصاف پسندیدهای که هیچ در آنها نیست آنها را ستایش کنند، از عذاب خدا رهایی دارند، بلکه آنها را عذابی دردناک خواهد بود . ( ۱۸۸ آل عمران ) .
۵ ــ شما در اهانت به حضرت آیت الله مصباح یزدی مرتکب گناه بسیار بزرگی شده اید که قلمی کردن چند جمله در پوزش از آن بزرگوار هرگز نمی تواند جبران آن گناه بزرگ باشد . حتماً می دانید که شرط توبه در آموزهای اسلامی و در کلام خدا اولاً ; بازگشت خالصانه و خاضعانه از آن گناه است و عزم جزم که هرگز به تکرار ننشیند , ثانیاً ; اصلاح خود و پالایش قلب از آنچه باعث آن گناه شده است و ثالثاً بیان صریح و روشن واقعیت و حقی که انکار کرده اند . إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ… مگر آنهایی که توبه کردند و به اصلاح مفاسد اعمال خود پرداختند و بیان کردند (آنچه را که کتمان کردند)، پس توبه اینان را میپذیرم که من توبه پذیر و مهربانم . ( آیه ۱۶۰ سوره بقره ) .
شما فقط به حضرت آیت الله مصباح اهانت نکرده ای بلکه به میلیون ها انسان پاکباخته و آزاده ای که از برکات وجود آن مرد خدا بهره برده اند نیز اهانت کرده ای و صد البته به شهدا و از جمله به پدر شهید و بزرگوارت . نگاهی به اطرافت بینداز ! چه کسانی برایت هورا می کشند و کف و سوت می زنند ؟!
آیا خود را مخاطب این بیت سعدی نمی دانی که ;
به قول دشمن پیمان دوست بگسستی
ببین که از که بریدی و با که پیوستی ؟
۶ ــ حسین آقا !
توشه ای که در چنته داری را بر باد مده. شاید حسابی دلخور شوی و ابرو به ملامت درهم کشی که این وجیزه را چرا نوشته ام ؟! ولی مطمئن باش که خیر تو را می خواهم و اگرچه گفتنی های بسیاری دارم که شنیدنی است ولی شرح آن را به زمان دیگری می گذارم و در خاتمه به این نکته بسنده می کنم که خود را همان اندازه که هستی ببین ( و البته بهتر آن است که خود را هیچ ببینی) و از اندازه تجاوز مکن . از امیر المومنین علیه السلام است که ;
رَحِمَ اللّه ُ امرَءً عَرَفَ قَدرَهُ وَ لَم يَتَعَدَّ طَورَهُ ؛ خدا ، رحمت كند مردى را كه قدر خويش بشناسد و از حدّ خود تجاوز نکند .
ناظر امروز , قاضی فرداست …
انگار بابا طاهر حال و روز مرا وصف کرده است , آنجا که می سراید ;
وای از روزی که قاضی مون خدا بی
سر پلّ صراتُم ماجرا بی
رفیقون بگذرند نوبت به نوبت
وای از وقتی که نوبت زآن ما بی !
@rozaneebefarda
یا جواد الائمه ادرکنی
خون شد از غم دلِ خدا جویم
درد بسیار و نیست دارویم
میفشانم سرشک و میگویم
یا جواد الائمه ادرکنی
سینه ای پُر شرار دارم من
دل و جانی فکار دارم من
دو جهان با تو کار دارم من
یا جواد الائمه ادرکنی
روزگارم ز غم تباه شده
قلبم از معصیت سیاه شده
راهِ من منتهی به چاه شده
یا جواد الائمه ادرکنی
خسته و دلشکسته و زارم
گره افتاده است در کارم
جز به کویت کجا پناه آرم؟
یا جواد الائمه ادرکنی
ای که روح عبادتی مارا
عذر خواهِ قیامتی مارا
جانِ زهرا عنایتی مارا
یا جواد الائمه ادرکنی
تشنه ام تشنه بر من آب بده
گنهم را ببر ثواب بده
به گدای درت جواب بده
یا جواد الائمه ادرکنی
دردِ من را دوا کنی چه شود؟
حاجتم را روا کنی چه شود؟
قسمتم کربلا کنی چه شود؟
یا جواد الائمه ادرکنی
عزت عالمین میخواهم
نجف و کاظمین میخواهم
طوفِ قبر حسین میخواهم
یا جواد الائمه ادرکنی
من که چون شمع بر فروخته ام
از غم غربت تو سوخته ام
چشم بر رحمتِ تو دوخته ام
یا جواد الائمه ادرکنی
همسرت کرد نامراد تورا
ساخت مسموم از عناد تورا
ای که خوانده پدر جواد تورا
یا جواد الائمه ادرکنی
سیدرضا موید خراسانی
@rozaneebefarda
ShahadatImamJavad1390[01].mp3
3.29M
▪️صلوات بر حضرت جوادالائمه(علیهالسلام)
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 ویژهشهادت حضرتجوادالائمه (ع)
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ویژه
📹 ببینید | سخنرانی قدیمی و تازه منتشر شده آیتالله خامنهای در سالروز شهادت امام جواد علیه السلام
@rozaneebefarda
علامه مصباح و تذکار نسبت به نعمت جمهوری اسلامی
بازنشر بهمناسبت عقدهگشاییهای ناجوانمردانه اخیر
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️متن سخنراني استاد محمدتقي مصباح يزدي در آخرين جلسه درسي سال تحصيلي 64ـ63
«با آنها که نعمت عظماي جمهوري اسلامي را نديده ميگيرند»
▫️روزنامه اطلاعات، 28 ارديبهشت1364، شماره 17594، ص6.
🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ای آقایان نویسندگان! اینقدر تضعیف نکنید روحانیت را
بازخوانی تذکار تاریخی #امام_خمینی به نویسندگان هجمهکننده به روحانیت
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹... امروز #وظیفه هست برای همه ما، #ملت ما باید این وظیفه را انجام بدهد. امروز روزی است که قدرتهای بزرگ با #توطئههای داخل و خارج میخواهند این #نهضت را بهکلی به هم بزنند، و #اسلام را که الان از آن ضربه دیدند زیرپا بگذارند، و قطع کنند ریشههای او را. امروز همه اهالی مملکت ما و کشور ما باید به حال آمادهباش باشند.
🔸نروید سراغ زمین و ـ نمیدانم ـ این چیزهایی که مال دنیاست. اینقدر دنبال این چیزها نروید. شما باید #اسلام را حفظ کنید. در پناه اسلام همه این چیزها را هم داشته باشید.
🔹اگر اسلام را از دست شما بگیرند، خیال نکنید که اسلام را که گرفتند یک ملتی میگذارند و یک ملیتی که این آقایان #ملتگراها، هی دهن خودشان را پر میکنند، ملت، ملت! اگر اسلام را از دست شما گرفتند و آخوند و ملت را جدا کردند، شما چهار نفر #ملی نمیتوانید هیچ کاری بکنید، اگر بین شما امثال بختیار نباشد و حال اینکه ممکن است باشد، اینقدر #تفرقه ایجاد نکنید. ای آقایان نویسندگان! اینقدر #تضعیف نکنید #روحانیت را. ای آقایان #روشنفکران! اینقدر مملکت را از این طرف به آن طرف نکشید تا اینکه خدای نخواسته بیایند همه تان را عذرتان را بخواهند. با هم باشید. آماده باشید.
🔸ملت باید آماده باشد برای این اموری که دارد پیش می آید، که آن روزی که خدای نخواسته فرض کنید فانتوم آنها آمد و اینجا را خراب کرد و من هم رفتم سراغ کارم، ملت دستش باز و با مشت محکم حفظ بکند #اسلام را. روحانی، بازاری، کارگر، کشاورز، کارمند، قوای مسلح، همه باید حال آماده باش داشته باشند...
▫️٢٠ تیر ۵٩، صحیفه امام، ج ١٣، ص ١٧ و ١٨.
@rozaneebefarda
اسائه ادب یک شریعتیچی به مراجع تقلید!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️اخیرا یکی از نویسندگان جوان و جویای نامِ جامعهشناسیخوانده که سمپاتی فکری شدید به #شریعتی دارد و از حلقه #نوشریعتیهای موسوم به #پسران_سارا محسوب میشود، از موضع بالا و با ادبیاتی خلاف آداب رایج تخاطب با بزرگان حوزه، آنان را در ماجرای مواجهه با طالبان، به انفعال و سردرگمی متهم کرده است!
▫️این درسآموزان مکتب التقاطی شریعتی، حداقل یک درس را از مجموعه افکار و آثار او خوب آموختهاند و آن اینکه بر دستگاه شریعت بشورند و در حوزه دین، حتیالامکان شهرآشوبی و هیاهو برپا کنند!
جای زخمهای شمشیر توتم سرکش شریعتی، بر صورت معصوم عالمان و فقیهان نامور شیعه، همچنان باقیست؛ از مجلسی تا میلانی!
▫️شریعتیچی بودن فقط برچسب و شناسه سیاسی نیست؛ امروز این #وصف، نخ تسبیح نوشتهجات نوقلمانی است که از منظرهای مختلف بر پاسبانان نامور شریعت و پرچمداران خوشنام روحانیت، میشورند!
از برخی عدالتخواهنماها(از شبهحزباللهی و اصلاحطلب و حتی لندننشینش!!) گرفته تا برخی روشنفکرنماها و حتی بعضی روحانینماها!
چپ و راست و بالا و پایین ندارد؛ اینان مسئله مشترک و زبان مشترک و منظر تحلیلی مشترکی از وقایع مرتبط با دین و روحانیت دارند، زیرا #معلم_مشترک دارند!
باری! شرح ماجرای نوشریعتیگری در ایران، نیازمند گفتگوهای تفصیلی دیگری است که اگر حق مدد کند، باید نخبگان و جریانشناسان حوزوی و دانشگاهی بدان همت گمارند.
🔲اما آن یادداشت موهن:👇
🔸صعود طالبان و افول مراجع🔸
به بهانهی وقایع این روزهای افعانستان و سکوت مراجع تقلید در قبال آن
....از آغاز دور تازهی حملات و جنایات گروه بدنام طالبان در افغانستان و جوار مرزهای شمال شرقی ایران چند هفتهای میگذرد. بااینوجود در فضای کشور هنوز شاهد انفعال، سردرگمی و تناقض در تحلیل و فهم این وقایع هستیم. نه مواضع حاکمیت و دستگاه رسمی سیاست خارجی شفاف و روشن است و نه مواضع کارشناسان و تحلیلگران و فعالان سیاسی.
اما عجیبتر از همه سکوت و انفعال سازمانهای دینی و متولیان آنها است. کسانی که انتظار میرود در صف نخست موضعگیری و واکنش به این حوادث باشند. چراکه جنایات طالبان به نام دین و شریعت اسلام صورت میگیرد.
آنطور که من با مراجعه به پایگاههای اینترنتی رسمی و صفحات دفاتر مراجع تقلید در شبکههای اجتماعی و نیز جستجوهای اینترنتی رصد کردم تا این لحظه هیچیک از مراجع مشهور و نیز آنها که در مظان مرجعیتاند و احتمالا نسل بعدی مراجع را تشکیل خواهند داد، درباره وضعیت این روزهای یک کشور اسلامی و فجایعی که به نام اسلام در آن رخ میدهد، موضع علنی و شفافی نگرفتهاند.
و این انفعال حتی مراجع افغانستانیتبار از جمله آيتالله اسحاق فیاض را هم شامل میشود.
مرجعیت شیعه یک نهاد ریشهدار، پرنفوذ، مؤثر و از منابع قدرت دینی بوده که فراتر از مرزهای سیاسی هدایت لااقل بخشی از بدنه شیعیان کشورهای مختلف را برعهده داشته است. صیانت از چنین جایگاهی و حفظ شأن راهبری شیعه آنهم در دنیای امروز که مناسبات و تعاملات و روابط سیاسی اقتصادی در آن دائما پیچیدهتر شده و به تبع نسبت نهاد دین با نهاد دولت و قدرت و سازوکارهای مدیریت افکار عمومی و هویتسازی و حفظ جامعهی دینی نیز صورتبندی به کلی متفاوتی از گذشته پیدا کرده است، کار دشواری است. ایفای چنین نقش خطیر و مهمی دیگر با همان روشهای سنتی و مناسبات فروبسته، شخصی و گلخانهای علمایی و کانالهای ارتباطی محدود و عدم شفافیت مالی و عملکردی بیوت و کنش محافظهکارارانه در دفاع از منافع جامعهی دینداران و موارد مشابه دیگر امکانپذیر نیست و حاصلی جز فروکاست جایگاه مرجعیت و تحدید بیشتر دایرهی نفوذ و تأثیر مراجع ندارد.
آنچه از مراجع تقلید (به عنوان یکی از گروههای مرجع اجتماعی) انتظار میرود بسیار فراتر از پرداختن به فروعات فقه فردی و توسعهی مناسک و اعلام موضعهای مناسبتی و کلیشهای و نهایتا اعلام آغاز و پایان ماههای قمری و میزان فطریه و نرخ کفاره است. نه سیاستزدگی و تبدیل مرجعیت به تریبون پروپاگاندای حاکمیت و نه انفعال و تنزهطلبی و بیاعتنایی به مسائل روز ملی و جهانی خصوصا بحرانهای خونین که گریبانگیر جهان اسلام است، هیچکدام به سود سازمان دین و جامعه دینداران و خود روحانیت شیعه نیست.
و این را لااقل آن دسته از مجتهدان و اساتید ردهبالای حوزه که قصد دارند در آینده در جایگاه مرجعیت قرار گیرند، باید به درستی درک کنند و برایش آماده شوند. (البته که به نظر میرسد به دلایل مختلف ازجمله همین مدل کنشگری مراجع و نیز مجموعه تحولات شتابانی که هم در سطح جهانی و هم درون جوامع شیعی جریان دارد، در نسلهای بعدی، "مرجعیت" در معنا و مفهوم فعلی ثابت نمانده و اساسا صورت و معنای دیگری خواهد یافت.)
حاشیه
https://eitaa.com/rozaneebefarda/9328
@rozaneebefarda
حاشیه روزنه بر یادداشت موهن یک شریعتیچی!
◾️کاربست تعابیری غیرمودبانه و طلبکارانه برای عملکرد مراجع خدوم و عزیز حوزه علمیه هیچ توجیهی ندارد و تنها از همین شریعتیچیها برمیآید!
آنچنان که از موضع بالا و از منظر عقل کل برای مراجع نسخه میپیچند و بر آنان خرده میگیرند که به پرداختن بر فروعات فقه فردی، توسعهی مناسک و اعلام موضعهای مناسبتی و کلیشهای و نهایتا اعلام آغاز و پایان ماههای قمری و میزان فطریه و نرخ کفاره، مشغولاند!
بعد پا را از اینهم فراتر گذارده مرجعیت را به اموری چون سیاستزدگی و تبدیل مرجعیت به تریبون پروپاگاندای حاکمیت، انفعال، تنزهطلبی و بیاعتنایی به مسائل روز ملی و جهانی، متهم میسازند!
◾️حواله کردن بیرویه انواع برچسبها به مراجع تقلید و متهم ایشان به روشهای سنتی و مناسبات فروبسته، شخصی و گلخانهای علمایی و کانالهای ارتباطی محدود و عدم شفافیت مالی و عملکردی بیوت و کنش محافظهکارارانه در دفاع از منافع جامعهی دینداران، با این کلیت و شمولیت، نه واقعیت دارد و نه بر مدار انصاف و اخلاق ابراز شده است.
◾️ممکن است نقدهایی به ساختار روحانیت و نهاد مرجعیت شیعه وارد باشد و آن نقدهای مشفقانه که به دنبال تعالی و بالندگی مرجعیت شیعه است کجا و این تهاجمات سطحی و سخیف آمیخته به کلیگویی و برچسبزنی و اتهامافکنی کجا!
▫️عجیب است که همین جماعت وقتی پای دوگانهسازی کاذب بین مرجعیت اعلای عراق با ولايت فقيه به میان میآید، سکوت حکیمانه مرجعیت اعلا در قبال برخی امور خطیر را با زبانی متملقانه که البته بیطمع هم نیست، با تعابیری چون #منطق_سکوت و... میستاید اما در موقعیت دیگر که مصلحت و حکمت اقتضای سکوت دارد و مواضع ناپخته ممکن است به کشتار وسیع شیعیان دامن بزند، سکوت مراجع عظام تقلید را به عافیتطلبی و افول، تفسیر میکنند!
🔘شریعتیچیها در حالی ژست ابراز انزجار از خشونت و خونریزی طالبانی به خود میگیرند و بر مراجع بخاطر سکوت در قبال جنایات آنها میشورند که آثار و افکار معلمشان که #شریعتی باشد، دستمایه تولید #فرقانیسم و کشتار بزرگانی از عالمان شیعی گردیده است.
اینان پیش از آنکه دیگران را به عافیتطلبی در قبال تروریستهای کجاندیش متهم کنند، خود بخاطر سالها سکوت معنادار در قبال جنایات #منافقین، این #داعشیان_دهه_شصت و سکوت منحوس در قبال جنایات فرقانیها باید پاسخگو باشند.
سکوت در قبال تروریستهای سفید عصر اصلاحات بخاطر ترور شخصیتی بزرگان روحانیت و هجو مذهب و سکوت در قبال فتنهگران سبز و بنفش که یکی امنیت مردم و دیگری معیشت مردم را به گروگان گرفته و به بیگانه گره زده بود، را هم اضافه کنید به همان افول و انفعال و سکوت معنادار این جماعت!
◾️امید است مراکز حوزوی در بازشناسی این عناصر تندرو و شمشیر به دست علیه روحانیت و مرجعیت، از #نفوذ آنان به بدنه حوزه و برخی بیوت و بعضی مراکز تصمیمسازی حوزوی جلوگیری کنند وگرنه هر لحظه و هر روز باید منتظر دوگانهسازیها و اتهامزنیها و تخریبهای تازه باشیم!
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
افغانستان تکه جدا شده از ایران، در چنگال #طالبان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
چند وقتی است که اخبار تحولات افغانستان در صدر اخبار منطقه قرار گرفته است؛
#طالبان به مرور بر اغلب مناطق مسلط شده و دولت مستقر این کشور در آستانه سقوط قرار گرفته است.
مردمان مظلوم و نجیب افغان، خصوصا شیعیان، دوباره پابرهنه و خانهبهدوش و هراسان، آواره کوه و بیابان شدهاند.
خانهها ویران میشود، خونهای مظلومان برزمین ریخته میشود، شالوده نظم و امنیت نیمبند موجود درهم میشکند و تحولات اخیر، خبر از آیندهای مبهم میدهد.
طالبان در چند سال اخیر، به موازات تحرکات نظامی و توسعه قلمرو خود، تلاشهای دیپلماتیک را نیز بهطور جدی دنبال کرد و همزمان با مذاکره با همسایگان مؤثر خود، خصوصا چین و ایران، مذاکرات پنهان و آشکار با آمریکا و روسیه را نیز دنبال کرد.
اکنون با سناریوی سیاسی پیچیده و چندلایهای از سوی این گروه مواجهیم که قضاوت در مورد آن اصلا آسان نیست.
اینکه دولت روحانی که به دنبال تحمیل برجام منطقهای بر کشور بود با طالبان دل و قلوه رد و بدل کند، امری به غایت متناقض با شعارهای آنان بود اما عرصه سیاست خارجی در نگاه طیفی از سیاستمداران وطنی، جولانگاه عملگرایی و صرفا ابزار تأمین منافع است.
گذشته از عملکرد دولت که مورد نقد فراوان قرار گرفته، در این روزها با کمال تعجب با طیفی از کنشگران سیاسی مدعی انقلابیگری مواجهیم که برای توجیه رویکرد جدید ایران در مواجهه با طالبان، این گروهک بدسابقه و جنایتپیشه را جنبش اصیل منطقه میخوانند و مدعی تغییر آنان میشوند و وعده در امان ماندن مردم و خصوصا شیعه از گزند آنان میدهند و در عین حال هم ژست دینی و انقلابی میگیرند و هم داعیهدار شناخت تحولات افغانستان و ماهیت واقعی طالبان هستند!
اینکه در سطح وزارت خارجه، شورای عالی امنیت ملی، سپاه قدس و سایر نهادهای قانونی نظام، مذاکره یا روابط یا قرار و مداری با یک گروه شبهنظامی خطرناک انجام پذیرد، البته پذیرفتنی است؛ خصوصا اگر با لحاظ مصالح عالیه کشور و مردم و تأمین امنیت و منافع ملی ایران صورت گرفته باشد اما؛
این امر هرگز نباید به تطهیر گروهک تروریستی و اسلامستیز و خونریز طالبان منجر شود.
کجفهمی و کمخردی و خشونت و خونریزی در ذات و ماهیت طالبان نهفته است؛ حتی اگر با سایر مسلحین غائله سوریه، خصوصا داعش تفاوت بسیار داشته باشند، بازهم از حیث فکری منحرف و از حیث عملی جانی و مجرم و اهل فجور و فاجعهآفرینی اند.
ایران اسلامی و انقلاب اسلامی با این قبائل خشک و خشن و کجاندیش و منحرف، هیچ نسبتی ندارد؛ ما تابع امامی هستیم که برای مبارزه با شاه و آمریکا هم حاضر نشدند مبارزه مسلحانه را در ایران تأیید کنند، در عین حال که اجازه استفاده از وجوهات برای خانواده مجاهدان فلسطینی سنیمذهب را دادند.
مبارزه با آمریکا و هر نیروی اشغالگر دیگر، موجه و محترم است اما اینکه امروز گروهک طالبان علیه مردم افغانستان و دولت قانونی این کشور(با همه انتقاداتی که به برخی عناصر وابسته آن وجود دارد) تفنگ به دست گرفته، هیچگاه قابل توجیه نیست و اگر موضعگیریهای احساسی و عملگرایانه برخی انقلابیها موجب شود در داخل و خارج از ایران، طالبان را به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی منتسب کنند، اجحافی بزرگ به نظام و امام خواهد بود.
اگر این دوستان عجله به خرج ندهند، زودا که عناصر عملگرا و سکولار و غربزده خود برای توجیه برخی مراودات مقطعی با طالبان وارد میدان میشوند و آنوقت دیگر بهانهای برای انگ زدن به جریان انقلابی برای دفاع از طالبان بدسابقه و بدآتیه، و مهمتر از آن، بهانه برای اتهامزدن به نظام باقی نمیماند؛ زیرا بهانهجویان به جای انتقاد و شبههافکنی، خود در معرض حمایت از یک گروه منحرف برآمدهاند و باید نسبت به مواضع خود پاسخگو باشند.
@rozaneebefarda
فراخوان مقاله برای همایش #هشتادمین_سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان
@rozaneebefarda
روزنه
اسائه ادب یک شریعتیچی به مراجع تقلید! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اخیرا یکی از نویسندگان جوان و جو
شریعتیچیها و اسائه ادب به علما و مراجع
نقدی بر ادعاهای موهن یک شریعتیچی علیه مرجعیت
اختصاصی|| محمدجواد کریمی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
١. عدم نزاکت و ادب از سر و روی این مکتوب میبارد.
٢. مرجعیت شیعه، علی الخصوص مرجعیت اعلای شیعه با توجه به بصیرت به امور و تقوای الهی هر آنچه را که وفق مصالح عالیه اسلام و مسلمین تشخیص دهد، عمل مینماید و در این راه از ملامتِ ملامتگران هراسی به دل راه نمیدهد. وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ. (مائده/54)
٣. مواضع حکیمانه و مشفقانه مرجعیت شیعه در برابر گروههای تکفیری واضح و روشن است. اوج این موضعگیریهای روشنگرانه در فتنه تهاجم نظامی گروهک تکفیری داعش در عراق و شام در فتوای تاریخی حضرت آیت الله العظمی سیدعلی سیستانی مبنی بر لزوم دفاع از استقلال کشور عراق و نوامیس مسلمانان و غیرمسلمانان در برابر جنایات وحشیانه داعش، متجلی شد. بسیج صدها هزار نفر داوطلب جوان در قالب بسیج مردمی عراق، ثمره مبارک آن فتوای تاریخی بود واگر آن فتوا و رهبری داهیانه مرجعيت شیعه نبود، چیزی از عراق باقی نمانده بود. مرجعیت شیعه، بهتر از این دایههای دلسوزتر از مادر به مصالح و مفاسد جهان اسلام آگاه است و شأن آن اجل از احزاب و دستجات سیاسی است.
۴. برای ملت ایران این سخنان آشناست چرا که دویست سال است که از سوی منورالفکران و روشنفکران تکرار میشود. منورالفکران مرجعيت شیعه را فقط برای تامین منافع قبیله ای خودشان میخواهند. هر گاه احساس کنند که میتوانند از مرجعيت برای منافع شان سود برند، این کار را خواهند کرد و اگر فقط یک لحظه و یک دقیقه منافعشان تامین نشود، به آن حمله میکنند و آن را به هزار و یک نکته متهم میکنند و حتی از ترور و کشتن مراجع تقلید هم ابایی ندارند و بارها این رویشان را نیز نشان دادهاند.
۵. در دوران مشروطه تا مدت کوتاهی، عدهای از روشنفکران سکولار، دم از مرجعيت میزدند و خودشان را پیرو تندوتیز مراجع معرفی میکردند و جالب است که علما و بزرگان بسیاری را به ضدیت با مراجع تقلید نجف معرفی کردند و حتی ادعا کردند که مراجع نجف فلان شخصیت بزرگ را تکفیر کرده است ولی دریغ از دلیلی که برای مدعیات شان ارائه کنند. زمانی که مراجع تقلید نجف بعد از فتح تهران به نقد سخنان و عملکرد ضددینی جریان روشنفکری ایران در مجلس و دولت و روزنامه ها پرداختند، همان روشنفکران دیگر اجاره ندادند که فتاوا و تلگرافهای مراجع تقلید نجف در روزنامه ها منتشر شود و مردم و نخبگان از نظرات مراجع تقلید نسبت به اوضاع بعد از فتح تهران مطلع شوند. وقتی نامههای مراجع نجف دال بر بستن روزنامه های هتاک و عواملش رسید، دیگر اجازه ندادند که این دستورات اجرا شود و در نشر عمومی دستورات مراجع خلل ایجاد کردند.
زمانی که حکم مراجع نجف دال به فساد مسلک سیاسی تقی زاده و لزوم تبعید فوری وی از کشور رسید، تمام جریان روشنفکری بسیج شدند تا جلوی انتشار تلگراف روشنگرانه مراجع تقلید نجف را بگیرند و دیگر احکام مراجع نجف به ضرر روشنفکران بود چرا که خلاف منافع قبیله ای آنها بود، و تا مدت هفت ماه نامه اختناق اجازه نشر نامه رهبران مشروطه را نداد و تا جایی که توانستند جلوی اطلاع مردم از نظرات مراجع تقلید نجف را گرفتند. سپس تیم تروریستی در نجف تشکیل دادند و به تصریح مراجع نجف، چند بار آنها را ترور کردند. در همین زمان پلیس امپراطوری عثمانی چند تروریستی که برای انجام ترور از ایران رفته بودند را دستگیر کرد. علی رغم تمام این اقدامات دقیقا زمانی که آخوند خراسانی و ملا عبدالله مازندرانی قصد سفر به ایران و سامان دادن اوضاع مشروطه ایران را داشتند، آخوند خراسانی به طرز مشکوکی فوت کرد و ملا عبدلله مازندرانی دقیقا یک سال بعد، به همان ترتیب مشکوک، درگذشت.
۶. بزرگتر از اینها، از منزویها گرفته تا کسرویها، علیه مرجعیت شیعه مطلب نوشتند و به شبههافکنی علیه مرجعيت شیعه پرداختند، از رضاخان تا صدام حسین کمر به هدم مرجعیت شیعه بستند. رضاخان با تبعید عالم مجاهد و رهبر اصلی قیام گوهرشاد، آیت الله العظمی سیدحسین طباطبائی قمی از مشهد به عتبات و محمدرضاشاه با تبعید امام خمینی از ایران و صدام با شهادت فجیع آیت الله سیدمحمدباقر صدر و ترور آیت الله سیدمحمد صدر در کوفه و زندانی کردن آیت الله سیدیوسف حکیم خواستند نهال تنومند مرجعیت شیعه را در هم بشکنند، ولی هیچ کدام کاری از پیش نبردند.
اینک رضاخان و محمدرضا و صدام بدنشان طعمه مار و مور شد ولی مرجعیت شیعه همچنان با عزت و افتخار و احترام و سربلندی به راه خود ادامه می دهد.
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (صف/8) مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا، گر چه كافران را ناخوش افتد، نور خود را كامل خواهد گردانيد.
@rozaneebefarda
بازی سیاسی سروش محلاتی با مواضع و آثار شهید بهشتی
نقدی بر سخنان اخیر محلاتی در خصوص جایگاه احزاب از دیدگاه شهيد بهشتی
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️وجود احزاب در قانون اساسی جمهوری اسلامی به شکل مشروط تایید شده است. طبق اصل 26 قانون اساسی فعالیت احزاب نباید خارج از موازین اسلامی یا ناقض استقلال، آزادی یا وحدت ملی باشند.
آیا از منظر قانون اساسی این احزاب هستند که باید خط مشیها و سیاستهای کلان کشور را طراحی کنند؟
یا برای تضمین بیشتر دقت و ثبات سیاستهای کلی که از جایگاهی تعیین کننده برخوردارند، ترتیبی دیگر در قانون اساسی پیش بینی شده است؟
مطابق اصل ۱۱۰ قانون اساسی، تعیین سیاستهای کلی از وظایف رهبری است.
سروش محلاتی در سخنان اخیر خود پیرامون تحزب در جمهوری اسلامی، مدعی شده نظام برخلاف اندیشه شهید بهشتی با قدرت گرفتن احزاب موافق نیست، در نتیجه از نظر شهید بهشتی، باندهای قدرت جای احزاب را پر خواهند کرد و اکنون حاکمیت با همین معضل مواجه است!
او میگوید باندهای قدرت شکل گرفته پیرامون شخصیتها، آنان را به سمت منافع خود کشانده، سیاستهای اصلی کشور را رقم میزنند.
به گمان محلاتی سیاستهای کلی نظام به جای آنکه توسط رهبری که فقیهی خبره و عالمی آگاه به زمانه و برخوردار از مشاوران و نهادهای ذیصلاح هستند، تشخیص و به قوای کشور ابلاغ شوند، باید از سوی احزاب تعیین، و با رأی مستقیم مردم تأیید و اجرایی گردند!
با این وجود معلوم میشود که امثال محلاتی د واقع با جایگاه و اختیارات قانونی و شرعی ولایت فقیه در اداره کشور مشکل دارند و لذا او آزادی أحزاب و گروه ها را به گونهای پر رنگ مطالبه میکند که با اصل ۱۱۰ قانون اساسی در تعارض قرار گیرد.
اصلی که در بند اول و دوم آن تعیین سیاستهای کلی نظام پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت و نظارت بر حسن اجرای آن سیاستها، جزو وظایف و اختیارات رهبری شمرده شده است.
اینکه فقیه زمانشناس با استفاده حداکثری از ظرفیت کارشناسان، به تبیین این سیاستها بپردازد، قطعا اطمينان بيشتري به صحت و ثبات اين سیاستها در پی خواهد داشت و همين نيز از نگاه و دغدغههای اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی در مشروح مذاكرات قابل استفاده است.
چنین نسبتهای غیرمستند به شهید بهشتی در حالی مطرح شده که ایشان به معنای واقعی کلمه به نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اسلام و اسلام حداکثری معتقد بود و بر این باور بود که اگر مردم مسلمان ایران در امر حکومت سهیم و فعال باشند، انقلاب از آسیب ها مصون مانده، هر چه بیشتر به سمت اجرای احکام الهی حرکت خواهیم کرد. لذا معیارهای اسلامی را حدود احزاب برمیشمرد:
«باید همه معیارهای اسلامی را در هـمه حـال رعایت کنیم، اگر این طور نشد، اینجا به جای اینکه محل عبادت باشد، لانـه شـیطان خـواهد بود.»(سید محمدحسین بهشتی، میراث اهل قلم، ص۱۱)
اما با این وجود محلاتی بارها ادعا کرده اقتضای آزادی و حاکمیت ملی آن است که مردم حق دارند حتی کلیات قانون اساسی و دین رسمی ایران اسلامی را نفی و دگرگون سازند، این نگاه از آن جهت عجیب است که آن را از موضع و در لفافه اصطلاحات فقهی بیان میشود و عجیبتر آن که آن را مستند به فکر اسلامی بزرگانی همچون شهید بهشتی نیز میسازد، با این که معترف است شهید بهشتی به مبانی ولایت فقیه باور داشت!
از نظر شهید بهشتی در موضوع تحزب جامعه اسلامی با جوامع مارکسیستی و لیبرالیستی دارای تفاوت آشکار است:
«جـامعه اسـلامی، نـه چون جامعه های دربسته اردوگاه مارکسیسم است که انسان را در پشت دیوارهای آهنین نـگهدارند و نـه چون جامعه لیبرال غربی است که بازار مکاره عرضه بی ضابطه آراء و افکار باشد و دراین باره به راستی، جامعه اسـلامی نـه شرقی است، نه غربی.»(آزادی های اجتماعی در نگاه شهید بهشتی، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، سال دوم شماره ۴ و ۵، ص۱۷۵)
البته محلاتی تلاش میکند این تصریحات را کمرنگ جلوه دهد!
متأسّفانه جناب محلاتی نهایت تلاش خود را جهت زمینهسازی برای کاهش اختیارات ولی فقیه به کاربسته و در واقع تلاش میکند با سخنانی که جایگاهی در فقه ندارد، برای دولتمردانی که در طول این سالیان، عملا مسیری مغایر با سیاستهای کلی نظام و انقلاب پیمودهاند، توجیهات شبهفقهی تولید کند و با انتساب آنها به بزرگانی چون شهید بهشتی، ادعاهای خود را موجّه جلوه دهد.
چندی پیش بود که جناب محلاتی به امام خمینی(ره) نیز نسبت داد که ایشان مطلق جمهوری، حتی اگر فردی مثل رضاخان در رأس آن باشد را حکومتی صحیح میدانستند، با آنکه به تصریح امامخمینی، حکومت جمهوری منهای حدود اسلامی، باطل و قوانین آن در عرض قوانین الهی و شرکآلود است.(کتاب ولایت فقیه، ص۴۴)
عجیب است که با این حجم از تحریفات آشکار، و افشای آن توسط برخی فضلای حوزوی، جناب سروش محلاتی با اعتماد به نفسی ویژه، بازهم بر استمرار رویه نادرستش اصرار دارد!
@rozaneebefarda
روزنه
حسین قدیانی؛ عذرخواهی یا استبصار!؟ آنگونه که قابل پیشبینی بود، قدیانی از یادداشت موهن خود علیه ع
در بخشی از یادداشت ۱۳ تیرماه روزنه پیرامون سلوک علامه مصباح با انحرافات و هتاکیهای یک نیروی انقلابی چنین آمده بود:
👇
علامه مصباح اگر بودند، حتما پدرانه در آغوشش میکشیدند، به نقدهایش به دقت و با نهایت متانت گوش فرامیدادند، به پدر شهیدش ابراز ارادت و به مقامش غبطه میخوردند، به سؤالات و شبهاتش صبورانه، پدرانه و مستدل پاسخ میگفتند و برایش از ته دل دعا میکردند و به او التماس دعا میگفتند....
▫️حالا تبیین خود علامه از این سلوک را در فیلم ذیل ببینید:👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/9334
@rozaneebefarda