eitaa logo
متن روضه و منبر
1.3هزار دنبال‌کننده
15 عکس
4 ویدیو
408 فایل
✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨ 🌸 ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ 🕋🕌✨متن منبر و روضه✨🕌🕋 با ما همراه باشید 👇👇👇 🌹🕊️ https://eitaa.com/roze230 📌 🌸┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ @Admin_230 ارتباط با ادمین ✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فیش منبر و مرثیه
مضامین اخلاقی دعای عرفه.pdf
1.84M
✳️فیش منبر ✳️ ⭕️متناسب با شب و روز عرفه⭕️ 🌀منبرکامل🌀 ⭕️دنیای فیش منبر و مرثیه 👇👇👌💯💯 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @fishemenbar ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از متن روضه و منبر
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹السَلامُ عَلیکَ یا مُسلِم بن عَقیل یا سَفِیر الحُسین ...🔹 ای کاش کسی روی لبش آه نباشد با نامه او قافله در راه‌ نباشد ای کاش که مردی غم بسیار نبیند از بی کسی اش کوچه به کوچه ننشیند دیدی که چه آمد به سرم این دوسه روزه خالی شده بد دور و برم این دوسه روزه هردر که زدم در برویم وا نشد اصلا یک مرد پی یاری من پا نشد اصلا این تن برود زیر لگد پیکر تو نه صدبار سرم بشکند اما سر تو نه هرچند که پاره شده لبهام‌ غمی نیست در پیش شریح اند پسرهام‌ غمی نیست این زخم لب من‌ بفدای لبت آقا هردوپسرم نذر سر زینبت آقا   خاکی شده ام خاک‌ نبیند بدن تو من‌سوخته ام تا نرسد سوختن تو در کوفه به جز بغض علی هیچ‌ ندیدم از مردم کوفه چقدر فحش شنیدم دلها اگر از کینه لبالب بشود چه؟ در شهر علی دختر او‌ سب بشود چه؟ گویا سخن از‌حرمله نامی شده آقا گفتند کماندار چون او نیست در اینجا راهی نشو این سمت که بیراهه زیاد است در بین زنانش زن جراحه زیاد است میترسم ازآن روز که هی داغ ببینی بر کهنه عبا یک تن پاشیده ببینی این‌مردم عیاش همه اهل قمارند بر پیرهن‌ساده ی تو رحم ندارند سید پوریا هاشمی علیه السلام 🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝ مطالب کاربردی مداحی درتلگرام و ....👇 @hulma_ir ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/3821273090C0cbcc1d108
سلام.از امشب ان شالله متن روضه متناسب با هر شب رو در کانال قرار میدیم.ضمنا اینها برای استفاده شخصی خودمه.و بصورت صلواتی میتونید در اختیار دیگران قرار بدید و یا خودتون استفاده کنید.
مهر تو را به عالم امکان نمی دهم این گنج پر بهاست من ارزان نمی دهم گر انتخاب جنت و کویت به من دهند کوی تو را به جنت و رضوان نمی دهم نام تو را به نزد اجانب نمی برم چون اسم اعظم است به دیوان نمی دهم جان می دهم بشوق وصال تو یا حسین تا بر سرم قدم ننهی جان نمی دهم ای خاک کربلای تو مهر نماز من آن مهر را به ملک سلیمان نمی دهم مارا غلامی تو بود تاج افتخار این تاج را به افسر شاهان نمی دهم دل جایگاه عشق تو باشد نه غیر تو این خانه خداست به شیطان نمی دهم گرجرعه ای زآب فراتت شود نصیب آن جرعه را به چشمه حیوان نمی دهم تا سر نهاده ام چو مؤید بدرگهت تن زیر بار منت دونان نمی دهم شاعر:سیدرضا موید
السلام علييك ايها الشهيدُالفقيه المظلوم ،فقيه،مسلم مگه كم كسيه،داماد اميرالمؤمنين ،خواهر ابي عبدالله رو گرفته،ابي عبدالله دايي بچه هاي مسلم ِ،مسلم بن عقيل سردار كنار دست امام مجتبي بوده،توي صفين ميسره لشكر(جناح چپ) دستش بوده،مورد اعتماد بوده،بالاتر از اينها،مرحوم صدوق تو أمالي نقل مي كنه،مي گه:يه روز امير المؤمنين اومد محضر رسول خدا(ص)،سئوال كرد آقاجان شما به برادر من علاقه داريد يا نه؟پيغمبر فرمود آره علي جان به دو دليل عقيل و دوست دارم،دليل اولش اينه برادر تو است،فرزند ابوطالب ِ،دليل دومش بيچاره مي كنه آدم رو،اصلاً مي موني سر سفره كي هستي،دليل دوم علي جان عقيل رو دوست دارم چون يه پسري داره،اين پسر در راه محبت پسر تو كشته مي شه،علي جان دوستش دارم،پسرش فدايي پسر تو است،قبل كربلا،اين خبرها نيست،پيغمبر داره روضه مي خونه،خيلي گوش بده،عبارت عجيبه سه تا نكنه داره،نكته اول:پيغمبر فرمود علي جان،اهل ايمان بر اين پسر گريه مي كنند،الله اكبر،استنباط مي شه كرد،نشانه ي ايمان يكي گريه بر مسلم ِ، ديگه،پيغمبر فرمود:مؤمنين براش گريه مي كنن،دوم علي جان،اين مسلم فرشتگان خدا بر او صلوات و درود مي فرستند،بعد عجيبه،مي گه به اينجا كه رسيد،پيغمبر شروع كرد گريه كردن،عبارت عجيب حديث اينه، مي گه:اون قدر گريه كرد،حتي جرت دموع علي صدره،پيغمبر لولاک لما خلقت الافلاک،مي گن اينقدر برا مسلم گريه كرد،اشكاش رو سينه اش چكيد،اين مسلمه با اين عظمت با اين مقام،حالا من و تو اومديم از مسلم عاشقي ياد بگيريم،از مسلم فدا شدن برا امام زمان ياد بگيريم،اومديم از مسلم ياد بگيريم،آدم وقتي مي خواد خودش رو خرج امامش كنه،بايد بدون كم و كاست،مي خواي ياد بگيري بسم الله:
بنويسيد مرا يار اباعبدالله اولين بنده ي دربار اباعبدالله منتظر مانده ي ديدار اباعبدالله من كجا و سر بازار اباعبدالله تا خدا هست خريدار اباعبدالله
آي حسين... با همه ي مقاومتش،با همه ي سرداري و دليريش،بهش نيرنگ زدن،اَمان نامه ي دروغين بهش دادن،گودال سر راهش كندن،و اِلا به اين راحتي مسلم و نمي تونستن بگيرند،گفتم: گودال،ياد چي مي افتند بعضي ها،اصلاً رسم اين كوفيا همين بود،مي خواستند يكي و گير بندازند،سر راهش گودال مي كندند،چيه؟يه گودال تو رو اين جوري به هم مي ريزه،من رد شم،اصلاً بنا ندارم اين جوري روضه بخونم شب اول،مي خوام بگم اين مسلم،آقايي است كه در راه ولي خدا اول فدايي قرار گرفت،قربونش برم،مادر ما زهرا هم اولين فدايي علي است،اما زهرا كجا،مدينه كجا،كوفه كجا،هر دو اول فدايي اند،ناله دارا،شب اول روضه ام همينه،مي خوام بگم اين كلمات برات آشناست يا نه،اين كلمات هم روضه مسلم رو در بر ميگيره،هم روضه ي مدينه رو،من فقط يه كلمه رو ميگم رد مي شم،هركي ناله داره،اين كلمه ها مشتركه،مي خوام بگم:اوليش كوچه است،دومي اش آتيشه، ريسمانه،تازيانه است،لااله الا الله،يه چيز ديگه بگم ناله دارا، چند نفر به يه نفره،تو كوفه ام چند نفر ريختند،نتونستند مسلم و دستگير كنند، اما مردم مسلم يه مرد جنگيه،يه سردار خستگي ناپذيره،اما مادر ما زهرا،يه مادر باردار بود،هجده ساله بود،يازهرا.......
وقت حجران به گريبان چه نيازي دارم به دل بي سر و سامان چه نيازي دارم به لب پاره به دندان چه نيازي دارم به سر شانه ي اينان چه نيازي دارم تا سرم هست به ديواراباعبدالله
سینه زنی
هدایت شده از [آموزش کامل روضه]
متن روضه 2 🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی 🔸گشت وارد بر زمین کربلا (فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ (لهوف ص 116) تا رسیدند به کربلا... ابی عبدالله فرمود: این سرزمین چه نام داره؟ گفتند آقا به اینجا کربلا میگن... تا گفتند کربلا... حضرت فرمودند: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ 🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست 🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست 🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست 🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست ابی عبدالله صدا زد... خیمه ها رو بر پا کنید... اینجا وعده گاه ماست... یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند... حالا میخواد عقیله بنی هاشم... زینب کبری از محمل پایین بیاد... تصور کن ... جوون های بنی هاشم اومدند... دور محمل زینب رو گرفتند... مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند... من ميگم ... شاید عباس علمدار اومده... زانوها رو خم کرده... علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته قاسم عنان مرکب رو گرفته... ابی عبدالله مواظب خواهره... 🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد 🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد با چه عزت و احترامی... خانم رو از محمل پیاده کردند... حقشم همینه... آخه خانم زینب... ناموس خداست... دختر علی هست... احترام داره... آماده ای بگم یا نه؟ 🔻گریز آی جوون های بنی هاشم... نبودید روز یازدهم... عمه جانتون زینب... همه زن و بچه ها رو سوار کرد... دید تنهای تنها مونده... دور تا دورش رو نامحرما گرفتند... یک نگاه انداخت به سمت شط فرات... صدا زد... آی ابالفضل... آی غیرتی... پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست... یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه... صدا زد... حسین جان... ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸به سوی شام و کوفه ام 🔸چه ظالمانه می برند 🔸نمی روم ولی مرا 🔸به تازیانه میبرند (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) - ورود به کانال روضه - سروش 👈 sapp.ir/roze14 - ایتا 👈 eitaa.com/roze14 - تلگرام 👈 t.me/roze1 فایل صوتی👇