ی اهل حرم میر علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
فرزند علی ساقی کوثر که به غیرت
شد ساقی اطفال عطش دار نیامد
آن قامت رعنا که چونان سرو جنان بود
آن شاه وفا مامن و دلدار نیامد
بر وعده آبی که به طفلان حرم داد
چون رعد به دشمن زد و اینبار نیامد
خشکیده لبا ن بر لب آب و زمروت
هم یک لب از آن بر لب تبدار نیامد
خشکیده لب و آن کف پر آب ابالفضل
شد جام وفایی که لب یار نیامد
دستان جدا مشک به دندان وامیدش
آن تیر جفا برد که سردار نیامد
تنها اگر عباس به لشکر زده پیداست
از کثرت نامردی اغیار نیامد
آن ماه بنی هاشم و آن میر سپه دار
سردار وفا سرور ایثار نیامد
در کرببلا دست علی داشت بر ایتام
کان مونس تنهای شب تار نیامد
طفلان نه دگر چشم به دستان ابالفضل
گویند عمو از چه زپیکار نیامد
تا جان به بدن داشت سوی خیمه حسینش
هرچند که می برد به اصرارنیامد
خورشید وفا ماه بنی هاشم و عباس
فرزند علی حیدر کرار نیامد
شد نام وفا زین عمل ناب تو سیراب
حقا که زکس همت این کار نیامد
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
شب قتل است یک امشب که حسین مهمان است
غمش امشب همه از تشنگی طفلان است
مکن ای صبح طلوع
جامه ای صبح مزن چاک مده جولان را
هست مهمان شه دین امشب و یک فردا را
مکن ای صبح طلوع
چرخ ای چرخ مزن چرخ دگر امشب را
تا قیامت تو نگه دار همه کوکب را
نه حسین فکر عیال است نه به فکر جان است
مکن ای صبح طلوع
همه بینند ز ما ناله و چون شیون را
شمر از قتل حسین بهر حسین دربان است
مکن ای صبح طلوع
باد ای باد،پریشان تو نما عالم را
تا قیامت تو نگه دار همه خاتم را
مکن ای صبح طلوع
سعد سردار لعین بسته صف لشکر کین
بهر قتل شه دین
شمر خنجر به کفش،سعد لعین خندان است
مکن ای صبح طلوع
خور ای خور ز رخ پرده میفکن بیرون
زینب از دیدن روی تو نگردد محزون
مکن ای صبح طلوع
آب ای آب زنی موج دهی جولانت
نکشی هیچ خجالت ز رخ مهمانت
مکن ای صبح طلوع
شب قتل است یک امشب ز عطش سوزان است
یا محمد تو کجایی،که بدی یار غریب
در کجا هست علی،بود پرستار غریب
فاطمه جان تو کجایی که حسین است غریب
مکن ای صبح طلوع
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#شب_تاسوعا
#واحد #تک
#شب_نهم
#میزنم_دم
مي زنم دم ز علمدار رشيد حرم عشق
شه با كرم عشق
مه محترم عشق
صفاي قدم عشق
چكد از لب او بر لب پيمانه نم عشق
همان شاه كه باشد سر دوشش علم عشق
نگار دل زارم صفا بخش مزارم
بجز عشق جمالش به دل خويش ندارم
قرارم، بهارم، شعارم همه دار و ندارم
كه باشد شب اول قبرم به كنارم
دلم عاشق رويش شدم بنده كويش
دلم بسته به مويش ، قدح نوش سبويش
شتابان دل زارم همه شب جانب كويش
چنان برگ خزاني است روان در دل جويش
شه با وفا ابالفضل
ندارم به خدا جز هوس ديدن رويش
مرا كشته به والله علي واري خويش
اباالفضل اميرم، امير بي نظيرم
كه جز عشق رخش در دل خسته نپذيرم
چه خوش باشد اگر باز زنده با دو سه تيرم
كه صيدش شوم و و زير قدمهايش بميرم
ز غيرش همه سيرم
دل از مهر خدايي اباالفضل نگيرم2
علمدار اباالفضل، سپه دار ابالفضل
جهانگير و جهاندار ابالفضل
بود دلبر و دلدار اباالفضل
طپش هاي دل حيدر كرار ابالفضل
شده در حرم فاطمه پرگاراباالفضل
زنم جار اباالفضل،بود عشق شرر بار اباالفضل
بگويد سر ديوانه سردار ابالفضل
سرم پر ز هوايش
دلم جاي ولايش
غلامم به سرايش
همه هستي و دينم به فدايش
ربوده ز سر روح الامين عقل صدايش
بود محور عرش ازلي دست جدايش
حسين بن علي سوره توحيد
بخواند ز برايش
كسي نيست به پايش
به قربان نوايش
به قربان دعايش
دلم گشته خريدار بلايش
به قربان گره بند قبايش2
لقب باب الحوائج
نسب باب الحوائج
خداوند نجیبی و ادب باب الحوائج
دلم غرق كمالش، پريشان وصالش
دو ابروي هلالش
بود زينب كبري همه جا محو جمالش
دلم بنده نامش ، گرفتار مرامش
كه افتاده به دامش
نه حاتم نه سليمان و نه لقمان
كه موسي است غلامش
حسين است كلامش
به زهراست سلامش
قيامت متجلي شود از وقت قيامش
تمامي بهشت است بنامش
شه با وفا ابالفضل
کانال متن اشعار حاج حسین سرخی
ای ز صولت لا فتی الا علی در شأن تو؛ (خطاب به حضرت زینب کبری است سلام الله علیها و روحی فداها)
میبرد شمر از سرت معجر، فکیف تصبحون؟ (معجر=روسری، فکیف تصبحون= شما را چه پیش خواهد آمد)
آل بو سفیان به عزت، فی بیوت آمنین؛ (در خانههایشان در امنیت به سر میبرند)
آل ما دور از وطن، یا لیت قومی یعلمون؛ (کاش این قوم میدانستند)
انعم الله علینا برسول مدنی؛ (خداوند به واسطه رسولی مدنی بر ما نعمت روا داشته)
هو جدی، و ابی و واسط الکون علی؛ (که آن پیغمبر جد من است. و علی پدر من واسطه عالم است)
خیرة الله من الخلق أبی؛ (پدرم علی بهترین خلق خداوند...)
بعد جدی، فأنا ابن الخیرتین؛ (... پس از پیغمبر است. و من فرزند دو برگزیده)
فضة قد خلصت من ذهب؛ (من نقرهای هستم که از طلا بیرون آمده است)
فأنا الفضه و ابن الذهبین؛ (پس من نقرهام و فرزند دو طلا "حضرت رسول اکرم و امام علی علیهماالسلام")
ذهب ٌمن ذهب ٍ فی ذهب ٍ ؛ (طلایی از طلا و در طلا)
و لجینٌ فی لجین ٍ فی لجین ٍ ؛ (و نقرهای در نقره اندر نقره)
أنا مظلوم حسین
أنا محروم حسین
لم یا قوم تریدون ببغی و فساد؟؛ (ای قوم چرا خواستار بغی و فساد هستید؟)
لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد؟ (و چرا از روی اصرار و دشمنی سعی در قتل من دارید؟)
لیس والله سوانا خلف بعد النبی؛ (قسم به خداوند که جز ما کسی جانشین و باقیمانده پیغمبر نیست)
فرض الله علی طاعتنا کل عباد؛ (و خداوند اطاعت کردن از ما را بر همه بندگان واجب نموده)
أنا مظلوم حسین
أنا محروم حسین
عجبا وا عجبا امت کفار که یک سر
چشم پوشیده ز حق نمک آل پیمبر
و ستجزون من الله اذا قام قیامة؛ (و به زودی حین قیام قیامت، جزای خود را از طرف خداوند خواهید دید)
أنا مظلوم حسین
أنا محروم حسین
عجبا وا عجبا امت کفار که یک سر
چشم پوشیده ز حق نمک آل پیمبر
همه در ریختن خون من آن بی کس و یاور
شده آماده و بگرفته به کف نیزه و خنجر
و ستجزون من الله اذا قام قیامة؛ (و به زودی حین قیام قیامت، جزای خود را از طرف خداوند خواهید دید)
لم یا قوم تریدون ببغی و فساد؟؛ (ای قوم چرا خواستار بغی و فساد هستید؟)
لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد؟؛ (و چرا از روی اصرار و دشمنی سعی در قتل من دارید؟)
لیس والله سوأنا خلف بعد النبی؛ (قسم به خداوند که جز ما کسی جانشین و باقیمانده پیغمبر نیست)
فرض الله علی طاعتنا کل عباد؛ (و خداوند اطاعت کردن از ما را بر همه بندگان واجب نموده)
أنا مظلوم حسین
أنا محروم حسین
من له جد کجدی فی الوری؛ (چه کسی در عالم، پدربزرگی مانند پدربزرگ من دارد؟)
او کشیخی؟ فأنا ابن العلمین؛ (یا پدری چون پدر من دارد؟ پس من فرزند دو زعیم و سالار هستم)
فاطمه الزهرا امی، و ابی؛ (فاطمه زهرا مادرم هست و پدرم کسی است که...)
قاصم الکفر ببدر و حنین؛ (... کمر کفر را در بدر و حنین شکست)
عبدالله غلاما یافعا؛ (و پدرم - علی- در حالی که نوجوانی بود خداوند را پرستش میکرد)
و قریش یعبدون الوثنین؛ (در حالی که قریشیان آن دو بت را میپرستیدند)
یعبدون اللات و العزی معا؛ (آنها لات و عزی را با هم میپرستیدند)
و علی کان صلی القبلتین؛ (در حالی که پدرم - علی- بر هر دو قبله - مکه و قدس - نماز گزارده بود)
فأبی شمس، امی قمر؛ (پس پدر من خورشید است و مادرم ماه)
فأنا الکوکب و ابن القمرین؛ (و من ستاره و فرزند دو ماه و خورشید)
أنا مظلوم حسین
أنا محروم حسین
چیست تقصیر من ای قوم که امروز جهانی
شده آماده به قتلم همه با تیغ و سنانی؟
در شما نیست ز اسلام نه نامی و نشانی
أنا عطشان و قد اُحرق نطقی و لسانی؛ (عطش مرا فرا گرفته و کلام و زبانم آتش گرفته)
أنا ظمئان و قد احرق قلبی و فوادی؛ (تشنه هستم و قلب و سینهام سوخته است)
أنا مظلوم حسین
أنا محروم حسین
زیر خنجر شه لب تشنه حسین گفت:
تو ای شمر ستمکار
تو ای ملحد مکار
تو ای کافر غدار
اگر من نشناسی، بگویم بشناسی:
حسینم، ضیاء القمرینم، قتیل الودجینم؛ (من حسینم، نور خورشید و ماه هستم و کشته شده و دو رگ گردن بریده)
امام الحرمینم، أنا الفضة وابن الذهبینم؛ (پیشوای حرمین مکه و مدینهام، منم نقره و فرزند دو طلا - علی و فاطمه سلام الله علیهما -)
أنا مظلوم حسین
أنا محروم حسین
منم شهپر جبریل منم آیهی تطهیر
منم نخله خوبان منم زاده زهرا
منم عرش و منم فرش
منم کرسی و لوح و قلم و باعث ایجاد دو عالم
أنا مظلوم حسین
أنا محروم حسین
بیا از خاک بردار و سر دامن سرم بگذار
به پیش چشم دشمن پای بر چشم ترم بگذار
دگر چشم پر از خون است و جای بهر پایت نیست
بیا چشم انتظارم پا به چشم دگرم بگذار
بیا پروانه ی پروانه را ای شمع امضا کن
ندیدی گر اثر پا بر خاکسترم بگذار
به شکر این که گشتم کشته ات بر سجده افتادم
بیا با مِهر مُهرت بر نماز دیگرم بگذار
سجود عشق طولانی است من سر بر نمی دارم
اگر خواهی که برادر بیا پا بر سرم بگذار
علم آسا به دوش خود نهادم بار عشقت را
پس از من بار غم بروی دوش زینبم بگذار
مرا در کودکی مادر بلا گردان تو گرداند
اگر قابل نباشم منتی بر مادرم بگذار
اگر من آب می خوردم یقین خشنود می گشتی
نخوردم آب گر من ، در کنار اصغرم بگذار
سازگار
#شب_نهم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحيم
( #نمونه_شروع با سلام بر حضرت ابالفضل علیه السلام)
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ
🔸بیا یا بـــن الحسن جانم فدایت 🔸تمــــــام زندگی باشد برایت
🔸بیا یا بـن الحسن دردم دوا کن
🔸مرا با دیدنت حاجت روا کن
🔸بیا یا بن الحسن دورت بگردم
🔸بیا تــا دست خالی بر نگردم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان...
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
فایل صوتی👇
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔸ای وعده ی خدا ز چه تاخیر کرده ای
یابن الحسن...
آقا جان...
🔸دیگر برای آمدنت دیر کرده ای
آقا چرا نمیای پسر فاطمه ...
🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن
ای خورشید پشت ابرها...
امام زمان ...
@roze1
🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن
🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای
شاید حرف دل خیلی از این پیر غلامان ابی عبدالله این باشه...
امام زمان... یوسف فاطمه...
محرم های ما یکی یکی اومدند و رفتند...
عمر ما داره تمام میشه
اما شما نیامدید آقاجانم ...
🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای
@roze1
🔸هر خیمه ای که روضه ی عباس خوانده شد
آقا بیا ببین امشب مجلس ما روضه آقا ابالفضل العباس خونده میشه...
مگه خودتون نفرمودین هرکجا روضه ی عمو جانم اباالفضل باشه من اونجا حضور دارم...
میام میشینم توی مجلس آقا اباالفضل العباس....
یه گوشه ای زار زار برا عمو جانم اشک میریزم...
امشب اینجا هم عزا خانه ی عباس علمدار آقا...
هر کجای عالم هستی...
پسر فاطمه ...
یک عنایتی هم به مجلس ما...
🔸هرخیمه ای که روضه عباس خوانده شد
🔸گریه برای دست علم گیر کرده ای
هرکجا نشستی از همین اول مجلس...
آقات رو صدا بزن ...
امشب باید با امام زمان هم ناله بشیم...
برا آقامون اباالفضل العباس اشک بریزیم...
صداش بزن یابن الحسن...
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
فایل صوتی👇
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔸سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
@roze1
🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب تو به اصغر دادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
@roze1
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
🔸دستها آماده سیلی شدند
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
فایل صوتی👇