eitaa logo
روضه دفتری
24.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
11 ویدیو
8 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت های پیش رو لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •✾•🌿🌺🌿•✾
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ❣﷽❣ 🌾 🌾 شنیدی کنار دو بدن امام حسین ع بلند بلند گریه کرد اگه بگم یکی کنار بدن علی اکبر، دیگری کی نالشو میزنی؟ ⬅️امام حسین کنار دو بدن ناله زد بلند زد کنار دوبدن امام حسین بغضشو شکوند، دیگه نگفت دشمن شاد میشم ، دیگه حسین دلش آتیش گرفت. یکی کنار بدن پسرش علی اکبر یکی هم کنار بدن ابالفضل هی میگه وای برادرم...برادرمو کشتند حسین.... وای وای سرو روی زانو گذاشت، داره بتا دستای نازنینش خاک و خون رو از چشم عباس پاک میکنه، یک چشم تیر خورده، یک چشم خون گرفته، داره این خونها رو پاک میکنه، غمی که عباسُ کُشته اینه که چرت نمیتونه بلند شه ادب کنه، آقا دست نداره، ای حسین حسین... یه مرتبه ابی عبدالله دید از این چشم سالم داره اشک میریزه عباسش گاهی هم این پارو رو زمین میکشه، صدا زد عباسم دیگه برادریت رو ثابت کردی، چرا گریه میکنی؟؟؟ میدونی چی گفت...صدا زد حسبنم دارم گریه میکنم برای بچه های تشنه... حسین.... (امروز بلند بلند گریه کن، امروز بگو یا ابالفضل من برات کربلا میخوام امروز بگو عباس من شفای مریضمو میخوام، امروز بگو عباس من میخوام دردم دوا بشه) (نمیدونم ابی عبدالله با چه حالی جانب خیمه رفت، اما من اینو جایی ندیدم از یه روحانی شنیدم، گفت همین که آقا برگشت خبر رو با کشیدن تیرک خیمه به زینب داد، اونی که مراد منه، دیدن سکینه جلو اومد) ⬅️گفت بابا کاش زبونم بریده میشد نمیگفتم تشنمه... 🌾بابا عمویم تشنه میدان رفت 🌾من نخواهم آب گو عمو آید بابا آب نمیخوام ، بابا این بچه ها دارن میگن عمو عباس بیاد بابا خودم دیدم عمو دو سه روز آب ننوشیده بود میگن ابی عبدالله یکی از گریه هاش تو کربلا اینجا بوده، دیدن زانو زد، دستاشو باز کرد رقیه و سکینه و بچه هارو بغل کرد...صدا زد بچه ها غمو دیگه بر. نمیگرده... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣ ⚫️‌ (ع)❣﷽❣ ⚫️‌ (ع) 🖤 ⚫️ 🍁بـراخترِنهُمیـن‌امام،هـزاران صلوات 🍁برجلوۀ جودِحیِّ ســبحـان صلوات 🍁بر ابنِ رضا؛ تقی؛ بر آن حجتِ حق 🍁رخسـارِ جواد؛ ماهِ رخشان صلوات () السَّلامُ علیکَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ ی 🖤# ⚫️ 2 🍁بـراخترِنهُمیـن‌امام،هـزاران صلوات 🍁برجلوۀ جودِحیِّ ســبحـان صلوات 🍁بر ابنِ رضا؛ تقی؛ بر آن حجتِ حق 🍁رخسـارِ جواد؛ ماهِ رخشان صلوات () السَّلامُ علیکَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلى‏ خَلْقِهِ، یا سَیدَنا وَمَوْلینا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَى اللَّهِ، وَقَدَّمْناک بَینَ یدَىْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَّهِ... 🔹نوای‌آب‌آب ازنای‌مردی‌خسته می آید 🔹صدای‌العطش‌ازحجرهٔ‌دربسته می آید 🔹به ام الفضل گویک لحظه ساکت شو 🔹زِجنت‌فاطمه‌باپهلوی‌بشکسته می آید 🦋گفت.... 🔸کس ندارد خبر ازحال دلم بجزخدا 🔸حجره بسته شده قتلگه ابنُ الرضا 🔸درمیان سینه‌ام نمانده دیگر نفسی 🔸هرچه‌گویم تشنه‌ام آبم‌نمیدهد کسی 🔲بمیرم برای مظلومیتت آقا جان ...یا جوادالائمه... بمیرم برای غریبی ات آقا ... ⬅️دو تا از ائمه ما خیلی غریب اند، حتی تو خونشون هم یار و محرم. نداشتند.. یکی امام حسن مجتبی(علیه السلام) و یکی هم امام جواد(علیه السلام) ... ( این دو امام بزرگوار توسط همسرانشون مسموم شدند و به شهادت رسیدند) آه امروز برای غربت امام جواد ع گریه کنید ناله کنیم... همون آقایی که تو جوانی تو سن 25 سالگی به شهادت رسید... یا امام رضا ...آقا جان...تو رو به جان جوادت قسم می دهیم ... به جوونی ما رحم کن ... دست ما رو تو این دوره وانفسا بگیر... ⬅️ (روایت امام جواد روزه بود ام فضل با آب مسموم از حضرت پذیرایی کرد) بعد از مسمومیت...ام الفضل نانجیب درب خانه را به روی حضرت بست ... امام جواد از شدت مسمومیت به خودش می پیچید، هی ناله می زد جگرم می سوزه... هی مادرش فاطمه رو صدا می زد.. صدا می زد یا زهرا(س)...  شما هم صدا بزنید یا زهرا(س)... ⬅️اما ام فضل دستور داد، زنان و کنیزان کف بزنند، هلهله کنند تا صدای جوادالائمه رو کسی نشنود... آه بمیرم امام جواد در غربت و مظلومیت جان سپرد... اما کار به همین جا ختم نشد، اون زن ملعونه دستور داد بدن مبارک امام جواد(ع) رو بالای پشت بام ببرند... سه روز و سه شب جنازه بروی پشت بام بود... روزها مردم یه صحنه ای رو می دیدند با تعجب می گفتند چیه... چه خبره اونجا.. یه دسته ای از کبوترها میان بالای پشت بام بال زنان می ایستند... انگار سایه انداختند .. آره می اومدند سایه بروی جسم پاک آقا جوادالائمه. می انداختند... ♻️(بعداً همه فهمیدند چه خبره ) ⬅️آخ اوندن بدن مطهر امام جواد رو بردند با احترام کنار بدن جدش امام موسی کاظم (علیه السلام) بهن خاک سپردند...) ⬅️اینجا یه بدن سه روز و سه شب بروی پشت بام بود... کبوترها سایه انداختند... اما بدن جدش غریبش حسین فاطمه... سه شبانه روز روی خاکهای گرم کربلا ...   ای حسین... حسین...  ⬅️ روضه هرکی رو بخونیم آخرش می رسه به روضه امام حسین(ع)   حسین...آخ حسین حسین حسین 🔸زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست😭 🔸 خار و خاشاک زمین محفل و ماوای تو نیست😭 🔸من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را 🔸از چه بگرفتی کنون بالای نی منزل حسین   ⬅️اما اما اما... ⬅️ اما آی دلای کربلایی... بدن نازنین جد غریبش حسین(ع) بی سر میون قتلگاه افتاده... یه وقت اون ملعون صدا زد کیا حاضرند بدن ها رو با اسب پایمال کنند... راوی میگه ده نامرد داوطلب شدند، نعل تازه به سُم اسبها زدند ... 🖤بدن جگر گوشه فاطمه زیر سم اسبها تکه تکه شد، کاری کردند که وقتی عمه سادات اومد تو گودی قتلگاه بدن برادرو نشناخت... هی این طرف و آن طرف رو نگاه می کرد... یه وقت چشمش افتاد به یک جسم بی سر، متعجبانه نگاه کرد.... یه وقت ناله زد..... ✨ أأنت اخی؟ ✨آیا تو حسین منی ... ✨آیا تو عزیز برادر منی.. 🔹کی می رود ز یادم 🔹گودال پر زخون بود 🔹 رگهای حنجر تو 🔹از گردنت برون بود 🔹 آن سینه شکسته 🔹 کی می رود ز یادم 🔹 بر حلق خون فشانت 🔹 با گریه بوسه دادم 🔹کی می رود زیادم 🔹 لبخند آخر تو 🔹 در پیش دیدگانم 🔹بریده شد سر تو 🔹ای بی کفن برادر 🔹 بر حال من نظاره  🔹جان می دهم به یاد 🔹آن جسم پاره پاره بدم المظلوم بکربلا به ناله های دل آقا حوادالائمه کنج حجره غریبی صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن ..... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🔸هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔸 ┈
ای دل ز ولایت علی شادی کن🌼 احساس غرور و فخر و آزادی کن🌺 با دسته گلی پر از درود و صلوات🌸 از روز غدیر و شادی اش یادی کن💐 تا 🌾 https://eitaa.com/joinchat/1696595994C786d9241b8 کانال روبه دوستان خودمعرفی کنید 😊
4_5945288787062948573.mp3
2.11M
روضه شب دهم روضه امام حسین علیه السلام
متن روضه 1 🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است 🔸فردا زمین‌ کربلا، دریای خون است شب عاشوراست... شب مصیبت عظماست... 🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش 🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش امشب بگیم خدایا شکرت... یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی... بیایم در خانه حسین... نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه... امشب باید خوب عزاداری کنی... امشب باید بلند ناله بزنی... معلوم نیست سال بعد زنده باشیم... بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم... خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما... الان زیر خاک خوابیدن... آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و... فقط یک بار بگن حسین... آماده ای بریم کربلا بسم الله... 🔸امشب کند در خیمه زینب بی‌قراری 🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه... از امشب دیگه باید ما هم بگیم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل زینب برسه... دید صدای هلهله دشمن میاد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... قراره چه اتفاقی بیفته... ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم... الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... ایی وای.. ای وای.. 🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔸مکن ای صبح طلوع جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی... تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید... دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم م میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا... زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی... بدونید من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... الحمدلله بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم
متن روضه مجمع الذاکرین(ع): ‍ بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی... اول مجلس... همه با هم... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. ‍ مناجات 2 🔸آقا سلام ماه محرم شروع شد 🔸باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد یا بن الحسن... ممنونتم آقا... محرم امسال... بازم منو دعوتم کردید... بازم بهم آبرو دادید... الحمدلله بعد یک سال... بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید... الحمدلله... نمردم و... دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید امام زمان... آقا... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد آقا... شما این روزها... برا جد غریبتون خون گریه میکنید... میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید... 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد پیغمبر فرمودند: كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة فاطمه جان... دخترم... قیامت، همه ی چشم ها گریانند... إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين... (بحار الانوار، ج 44، ص .293) غیر از اون چشمی که... در عزای حسین تو گریه کنه... امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم... 🔸آقا سلام نیت گریه نموده ام 🔸شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد (شاعر: رحمان نوازنی) دلت آماده شد حالا از همین شب اول... امام زمانت رو دعوت کن... با امام زمان هم ناله بشیم... 🔸یا بن الحسن کجایی ... 🔸ای وای از این جدایی...
چاووش ماتمه اومده وقت عزا دور هم جمع شدن باز هم گریه کنا دستامون و گرفت زهرای مرضیه از ما گریه کنا یعنی که راضیه   روضه ما رو شفا میده گریه ما رو جلا میده ماه محرم همه جا بوی کرب و بلا میده    آقام آقام حسین حسین   پرچم تو زدن آقا جان ولی غروب عاشورا یجور دیگه شد  بر عکس شد 😔 چه غروبی درست کرد   آقا نزدیک تری از رگ گردن به گدایت ماییم و طواف حرم کرب و بلایت هر جای جهان می نگرم نام تو آنجاست از هر نظر انگار شبیه به خدایت   حسین جان گشتیم تمامی جهان را و ندیدم شیرین تر و دلچسب تر از شور عزایت آقا جان در روز قیامت که جهان دور تو جمع است بگذار که ما نیز بیوفتیم به پایت   حسین جانم حسین جانم   آقا ای آنکه جهان تکیه به دستان تو داده است حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت با خوود و سپر رفت به میدان علی اکبر از معرکه برگشت ولی بین عبایت دیدن ملائک همگی گوشه ی گودال آغوش گشودست خداوند برایت بر نیزه شدی قاری قرآن چه شکوهی ای آنکه از دل فاطمه میبرد صدایت حـسـیـن حــسـین   حسین جان  هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو به فدای پر قنداقِ علی اصغر تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشید پر خاکی به سر خواهر تو بر سر من همه تفریح کنان سنگ زدنند وای بر صورت چون برگ گل دختر تو از همینجا همه تقسیم غنائم کردند در کمین اند به تاراج برند لشکر تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال میشود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو 😔 حــسـیـن هر تکانی سرت بر سر نیزه بخورد باز تر میشود این پاره ی معجر    حــســـیـن واااای   دلت میخواد بری کرب و بلا گریه تو کردی معطلت نمیکنم رو دو کُنده زانو بشین خودتو تو حرم ابی عبدالله ببین این بدنتو بیمه کن تموم شد اگر هر کاری بخوای بکنی تو همین دست این لباس تو برا ابی عبداله بکن و بیمه کن یا اباعبدالله   حــســیــن واااای @majmaozakerine