امروزهوای روضه سقاگرفته ام
امروزدل ازاهالی دنیاگرفته ام
یابن الحسن(عج)بهانه دیدارحاضراست
چون روضه عموی شماراگرفته ام
آسیم سربه روضه ی سقارسیده ای
من هم بپای منبرتان جاگرفته ام
@roze_daftari
یاصاحب الزمان.مجلس مجلسه عموتون ابوالفضل العباسه...مجلس بنام قمرمنیربنی هاشم
ابوالفضل العباس نوجوان بودیروز ازمنزل بیرون اومد.اروم اروم اومدکنارقبرستان بقیع..اومدکنار
قبرای خاکی...شروع کردبه حرفزدن..مادراگه من بودم نمیزاشتم اون نامرددست روی شمابلندکنه
مادراگرمنه عباس بودم نمیزاشتم تازیانه بربدنت بزنند...یوقت امیرالمومنین امدن منزل.دیدن ام البنین مضطربه.چشده خانوم؟یاعلی،عباسم ازصبح ازمنزل بیرون رفته هنوزبرنگشته،فرمودند
یاام البنین عباس بچه نیست.برمیگرده،امادیدن مادره دلنگرانه بچشه.اروم اروم اقااومدبیرون روانه قبرستان بقیع شدند.میدونست پسرش کجاست؟اماهرچی نزدیکترمیشدصدای نجوایی میشنید،اروم اومددیدن ابوالفضل باادب ایستاده
دست به سینه هی میگه مادر..مادراگرمن بودم
انروزچنان سیلی بصورت اون نامردمیزدم.دستشو
میشکستم..چشده عباسم؟روبرگرداند،بابا یاامیرالمومنین.صبح که ازمنزل بیرون اومدم صدایی میومد:هی میگفت:ولدی؟صدایی ازسمت
قبرستان بقیع.میگه خودمورسوندم صداازاینجا میاد.ینفرهی صدامیزد پسرم؟عزیزم؟میوه دلم
امااینوبگم،صدازدمادر،من اومدم به دیدنت .یروزیم شمابیا کربلا؟اومداکجااومد؟
اون لحظه ایکه یوقت شنیدن صدازد:یااخاادرک اخا😢برای اولین بارپسرفاطمه رابرادرخطاب کرد
چه شد؟تعجب کردند؟یک عمری:
تومرا سیدوسرور خواندی؟
چشداین باربرادرخواندی؟
اما میگن هرکی ازبلندی میخواد.به زمین بیفته دستشوجلوصورت میگیره تاصورت ضربه نخور؟
اینوبگم؟پسرام البنین دست
دربدن نداشت.
عباس داره به زمین می افته؟روی اسب بود.دستاشوقطع کردن،مشک به دندان،بدن تیرباران شده/تصورشم سخته ها😢
اما ینفرداره این صحنه رومیبینه؟اونم زینب کبری است.اونم پسرفاطمه حسین بن علی😔
نگاه کردن چخبرشده؟بدن غرقه به تیر.مشک ازش اب میریزه.فرق شکافته.تیربرچشم
آخ/چنان برزمین افتاد.اومدسرعباسوبه دامن گرفت.برادرم چشدعباسم؟چشداینبار مرابرادر خطاب کردی؟درنفسهای اخرش فرمودند:اقاجان
مادرت فاطمه امدبسرم/اومراخواندوصدازدپسرم
تااومدم زمین بیفتم،صدازد:ولدی.عباسم.مادر..
امادیدن نفس بالانمیاد.ههمه دیدن باباداره برمیگرده؟چه برگشتنی؟زینب داره نگاه میکنه؟
چشدبرادرم؟علمدارم کجاست؟
یدست به کمرویدست به قبضه شمشیر.چشدحسینم.فرمودند:زینبم.بریداماده بشیدبرااسیری.دیگه علمدارندارم😢
امامیگن:
وقتی سیلی خوردی بگو یازهرا(س)
وقتی گرفتارشدی.دستاتوبستن بگویاعلی(ع)
وقتی بی یاورشدی بگو یاحسن(ع)
وقتی تشنه شدی بگویاحسین(ع)
وقتی شرمنده شدی بگویااباالفضل(ع)
اما:ینفروسراغ دارم،هم تشنع بود.هم بی یاوربود
هم سیلی خورد.هم شرمندش کردن.هم اسیرش کردن(آخ امان ازدل زینب)😢
💔💚💔💚
#روضه_دفتری
@roze_daftari
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
ای مشک تو لااقل وفاداری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
تا تو بودی خیمه ها آرام بود
دشمنم در کربلا ناکام بود
تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
اصغر ششماهه ی من زنده بود
تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
دستها آماده سیلی شدند
فاطمیه 🏴🏴🏴🥀
روضه حضرت عباس (ع)
گریز فاطمه زهرا(ص)🥀
مداح احمد بهزادی🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها هرحاجتی دارید از بی دست کربلا درخواست نماید انشالا حاجت روابشید شفای مریضها انشالا همه اموات فیض ببرند
السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم
بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل
تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل
هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او
دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل
گر دوای دردخواهی روکن درخانه او
ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل
تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت
همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل
قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل
یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان
دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل
آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد 😭
عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭
وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم😭
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
نشد که قطره ابی برای او ببرم😭
اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭😭
صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
سلام من را برسان نزد مادر پیرم
بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر😭
ایام فاطمیه وعزاداری فاطمه زهرا (ص) انشالا درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید
دلها بره مدینه ، فرمودند : اسماء برایم آب بیاور وضو گرفتند ، به روایتی غسل کردند ، خود را معطر نمودند ، جامه نو به تن کرد آخر فاطمه می خواهد به ملاقات رسول الله برود ، یک جامه به بدن کشیدند فرمودند : اسماء ساعتی صبر کن ، مرا صدا بزن اگر دیدی جواب ندادم بفرست مسجد امیر المؤمنین را خبر کنند ، اسماء می گوید: ساعتی بعد زهرا را صدا زدم ، دیدم جواب نمی دهد ، همین که جامه را از روی زهرا کنار زدم دیدم فاطمه جان داده ، صدای ناله اسماء بلند شد ، گریبان خود را چاک زد حَسنین وارد خانه شدند اسماء هیچوقت سابقه نداشت مادر این موقع بخوابد . دوید امام حسین کنار بستر مادر همین که بدن مادر حرکت داد دید مادراز دنیا رفته صدا زد : یا اَخاه آجَرَکَ اللهُ فی ِ الوالِدَةِ .😭
امام حسن آمد کنار بدن مادر صورت به صورت مادر گذاشت ، امام حسین صورت به کف پای مادر ، صدا می زند مادر من حسینم با من حرف بزن . اینجا صورت به کف پای مادر جوانش گذاشت کربلا هم خم شد کنار بدن علی اکبر ، صورت به صورت غرق خون میوه ی دلش علی اکبر گذاشت ، همه بگوئیم یا حسین .😭
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت (ع)احمدبهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه شب دهم محرم
#روضه امام حسین (ع)
گریز حضرت عباس (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله به آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب دهم محرمه شب عاشورای حسینی است روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️امشب شب «انّاالیه راجعون» است
♦️فردا زمین کربلا، دریای خون است
عزیزان عزادارشب عاشوراست این ایام هم داره تمام میشه...
امشب بگیم خدایا شکرت...زنده بودیم
یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی...
بیایم در خانه امام حسین...
نميدونم توی مجلسمون امشب کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه
امشب باید خوب عزاداری کنی....
معلوم نیست سال بعد زنده باشیم...
بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم..یانه.
خدا ميدونه خیلی ها ازعزیزان سال قبل دربین من و شما بودند توی همین مجالس ها شرکت می نمودنداما..
الان زیر خاک خوابیدن...
آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و...
فقط یک بار بگن حسین...قدراین شبها رابدانیم
آماده ای بریم کربلا بسم الله..
از امشب دیگه مصیبتهای بی بی زینب شروع میشه...
از امشب دیگه باید ما هم بگیم...
🔸آخ امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل زینب برسه.
دید صدای هلهله دشمن میاد.
اومد کنار برادر عرضه داشت.
چه خبر شده حسینم.
قراره چه اتفاقی بیفته.
ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم...
الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم.
صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی.
ایی وای.. ای وای..
جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی.
تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید.
دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد.
یعنی حسینم میخواهی بری.
منو تنها بگذاری.
باورم نمیشه برادر.
تمام دلخوشی من تویی حسین.
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش.
جلو چشمام مادرم پرپر شد.
صبر کردم داداش
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم.
صبر کردم.
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین جان چطوری می خواهی منو تنها بگذاری
زینب بدون تو میمیره.
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان.
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه.
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا.
زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی
بدونید من هنوز زنده ام
زینب کبری...
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه
دلش آروم میگیره
اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید
همین جا بود که دیگه.
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
⏪امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می رسم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
یاد شهدا اما شهدا اموات جمع حاضر این مجلس ومحفل فیض ببرند شب عاشوراست عزیزان این ده شب هم تمام شد بگید خدا رو شکر که زنده بودیم و توانستیم در عزاداری سالار شهیدان ابا عبدالله شرکت کردیم عرض آخرم و گریز به روضه قمر بنی هاشم و التماس دعا
آقا اباالفضل به
به شیخ کاظم سبطی، فرمودند هر سواری که میخواد روزمین بیفته اول دستاش رومیذاره با صورت رو زمین نیوفته، من که دست نداشتم بتونم عمود قرار بدم آخ بیمرم آقا با صورت به زمین افتاد
🔸باید به لبم جگر می آمد ،عباس!
🔸در پیش تو عمر سرمی آمد، عباس!
🔸ای کاش که بیش از به زمین افتادن
🔸از چشم تو تیر در می آمد ،عبّاس!
🔸مبهوت شدم توانِ گفتارم نیست
🔸یارایِ سخن ندارم و یارم نیست
🔸ای حرمله این تیرنبوده آخر
🔸یک نیمه ی صورتِ علمدارم نیست
با همین تیر،علی اصغر رو ذبح کرد
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
☘🌾روضه جانسوز شب نهم🌾🌿
🍃➖🍃➖🍃➖🍃➖🍃➖🍃➖🍃➖
" یا کاشِفَ الْکَرْب، عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْن، اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْن"
عباس "بابُ الحسینِ" هر وقت میری کربلا،قبل از اینکه بری حرم ابی عبدالله،اول میری حرم اباالفضل اجازه می گیری بعد وارد حرمِ سید الشهدا میشی،اینکه شب تاسوعا،قبل از شب عاشوراست،دلیلش همینِ،امشب عباس اومده وسط،به من و تو بگه:هر حرفی داری به من بزن،هر حاجتی داری بگو،من باب الحوائجم،فردا شب دیگه همه برا حسین گریه کنن،فردا شب دیگه کسی حاجت نیاره،فردا شب دیگه کسی مریض نیاره،درد نیاره،گرفتاری نیاره،فردا شب شبِ آخرِ حسین و زینبِ،امشب هر کار داری،تو می دونی و عباس،حالا با این حالت بگو:
" یا کاشِفَ الْکَرْب، عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْن، اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْن،...."
*امام زمان می فرمایند:مجلسی که به نام عَموم باشه خودم رو میرسونم...شب تاسوعایی نمیشه دعامون این نباشه:
"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن...."
میگه:شاگردای علامه بحرالعلوم دیدن روز تاسوعا،علامه عمامه از سرش برداشته،پا برهنه تو بین الحرمین،هی به سر میزنه،هی میگه:"علی العباس واویلا.." گفتن:آقا! شما عالمید،مو سفید کردید،این همه شاگرد،چرا اینجوری عزاداری می کنید؟ علامه فرمود:برید کنار،شما ندیدید اونی که من دیدم..چی دیدی آقا؟ میگه: دیدم روز تاسوعا حجة بن الحسن،سرِ برهنه،هی به سر میزنه،هی میگه:"علی العباس واویلا.."
حالا دستت رو بذار رو سرت،اگه 9 شب دست رو سرت نذاشتی،امشب بذار،اصلاً یادت باشه،از امشب به بعد،دست رو سر گذاشتن از عباس به بعد باب شد،تا عباس بود کسی دستش رو روی سرش نذاشت،این دست رو سر گذاشتن یعنی:چه خاکی به سرم شد،چه بلایی سرم اومد...
زینب تا دید عباس رفت،دو تا دست رو سرش گذاشت....
"یاصاحب الزمان،اَلغوثُ اَلاَمان......."
اگر شبی ز جمالش نقاب بردارد
فَلَك نگاه خود از آفتاب بردارد
به غیر نام ابالفضل هیچ نامی نیست
كه اینچنین ز دلم اضطراب بردارد
*تو سخترین لحظات فقط کافیِ،بگی: یا اباالفضل..آدم بی اختیارم میگه،انگار ما اینجور بزرگ شدیم... فقط من و تو اینجوری نیستیم ،ابی عبدالله هم کربلا هر وقت گیر می کرد،می گفت: یا اباالفضل..عباس کجاست؟...*
{خروشِ رود و دریا، یا اباالفضل..
پناهِ اهلِ دنیا، یا اباالفضل..
به حق دستایی که قلم شد
بگیر این دست ها را یا اباالفضل..}
"سقای دشتِ کربلا،اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل
آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل"
___
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_حضرت_ابوالفضل_ع
️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️.
روضه جانسوز شب نهم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#شب نهم محرم
#روضه حضرت عباس (ع)
#گریز فاطمه زهرا(ص)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها هرحاجتی دارید از بی دست کربلا درخواست نماید انشالا حاجت روابشید شفای مریضها انشالا همه اموات فیض ببرند
السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم
بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل
تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل
هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او
دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل
گر دوای دردخواهی روکن درخانه او
ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل
تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت
همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل
قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل
یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان
دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل
آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد 😭
عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭
وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم😭
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
نشد که قطره ابی برای او ببرم😭
اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭😭
صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
سلام من را برسان نزد مادر پیرم
بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر😭
ایام وعزاداری محرمه وتاسوعای حسینی است انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید
دلها رو از کربلا ببرم مدینه بی بی ، فرمودند : اسماء برایم آب بیاور وضو گرفتند ، به روایتی غسل کردند ، خود را معطر نمودند ، جامه نو به تن کرد آخر فاطمه می خواهد به ملاقات رسول الله برود ، یک جامه به بدن کشیدند فرمودند : اسماء ساعتی صبر کن ، مرا صدا بزن اگر دیدی جواب ندادم بفرست مسجد امیر المؤمنین را خبر کنند ، اسماء می گوید: ساعتی بعد زهرا را صدا زدم ، دیدم جواب نمی دهد ، همین که جامه را از روی زهرا کنار زدم دیدم فاطمه جان داده ، صدای ناله اسماء بلند شد ، گریبان خود را چاک زد حَسنین وارد خانه شدند اسماء هیچوقت سابقه نداشت مادر این موقع بخوابد . دوید امام حسین کنار بستر مادر همین که بدن مادر حرکت داد دید مادراز دنیا رفته صدا زد : یا اَخاه آجَرَکَ اللهُ فی ِ الوالِدَةِ .😭
امام حسن آمد کنار بدن مادر صورت به صورت مادر گذاشت ، امام حسین صورت به کف پای مادر ، صدا می زند مادر من حسینم با من حرف بزن . اینجا صورت به کف پای مادر جوانش گذاشت کربلا هم خم شد کنار بدن علی اکبر ، صورت به صورت غرق خون میوه ی دلش علی اکبر گذاشت ، همه بگوئیم یا حسین .
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5945288787062948575.mp3
83K
#شب_دهم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
عرض تسلیت محضر قطب عالم امکان، منتقم خون اهل بیت علیهم السلام، آقا حجت بن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء، سلامتی وجود نازنین آنحضرت، تعجیل در فرج مقدسش، تسلای دل داغدارش عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
-
#شب_دهم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
(شروع با زیارت عاشورا)
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
ِ
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
-
#شب_دهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یا بقیة الله آجرک الله...
آقا سرتون به سلامت...
شب عاشورای جد غریبتون حسینه...
کجا خیمه عزا بر پا کردید پسر فاطمه...
کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید...
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا..
خیلی برامون سخته...
امسال هم محرم ما بدون شما گذشت...
امسال هم عاشورای ما بدون شما...
صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
نميدونم آیا من زنده ام اون عاشورایی که شما می آیید...
برای جد غریبتون مجلس میگیرید...
روضه میخونید...
شیعیان دور شما جمع ميشن...
زار زار گریه میکنند...
🔸در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی
🔸ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت
خدا به داد دل مهدی فاطمه برسه...
خود حضرت در زیارت ناحیه فرمودند...
یا جدا...
اگه کربلا نبودم یاریت کنم...
اما صبح و شام برات گریه میکنم...
لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما
اگه اشک چشمم تمام بشه...
خون گریه میکنم حسین...
🔸از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت
🔸امشب بگو کجایی، گویم سرت سلامت
وقتی حبیب بن مظاهر وارد کربلا شد...
خانم زینب کبری خوشحال شد...
الحمدلله برادرم حسین تنها نیست...
ما هم امشب اومدیم بگیم آقا...
شما رو تنها نمیگذاریم...
اومدیم بگیم یا زهرا...
پسرت مهدی رو تنها نمیگذاریم...
امشب اومدیم با امام زمان هم ناله شیم...
هر کجا نشستی حالا آقات رو صدا بزن...
یا صاحب الزمان...
-
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است
🔸فردا زمین کربلا، دریای خون است
شب عاشوراست...
شب مصیبت عظماست...
🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش
🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش
امشب بگیم خدایا شکرت...
یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی...
بیایم در خانه حسین...
نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه...
امشب باید خوب عزاداری کنی...
امشب باید بلند ناله بزنی...
معلوم نیست سال بعد زنده باشیم...
بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم...
خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما...
الان زیر خاک خوابیدن...
آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و...
فقط یک بار بگن حسین...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
🔸امشب کند در خیمه زینب بیقراری
🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری
از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه...
از امشب دیگه باید ما هم بگیم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل زینب برسه...
دید صدای هلهله دشمن میاد...
اومد کنار برادر عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
قراره چه اتفاقی بیفته...
ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم...
الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
ایی وای.. ای وای..
🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
🔸مکن ای صبح طلوع
جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی...
تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید...
دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم م میخواهی بری...
منو تنها بگذاری...
باورم نمیشه برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش...
جلو چشمام مادرم پرپر شد...
صبر کردم داداش...
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم...
صبر کردم...
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین...
چطوری منو تنها بگذاری...
زینب بدون تو میمیره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا...
زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی...
بدونید من هنوز زنده ام ...
خدایا حسین رفت میدان...
زینب کبری... داخل خیمه..
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه...
دلش آروم میگیره...
حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
میگه حسین...برادر...
زینب به فدات حسین...
چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش...
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
شاید خوشحال شده زینب...
الحمدلله بردارم حسین برگشته...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
بی تاب شده زینب..
یاصاحب الزمان...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه....
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
-
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
🔸حرمت عرش معلاست اباعبدالله
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
خوش بحال اونهایی که شب عاشورا کربلا هستند
کنار حرم با صفای ابی عبدالله...
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
🔸ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
🔸سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله
شب عاشوراست
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل بی بی زینب برسه...
تا صدای هلهله دشمن بلند شد...
اومد کنار برادر
عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
فرمود خواهرم الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
فرمود حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
تا این حرف رو بی بی زینب کبری شنید...
صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم میخواهی بری برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
اینجا یک جا بود ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
صدا زد:
و نادی یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه
یا زینب و یا فاطمه، یا امکلثوم، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَام
اهل حرم سراسیمه از حرم بیرون آمدند
دور حضرت را گرفتند ...
دید خواهرش خیلی بی تابی میکنه...
صدا زد زینبم خواهرم...
تا صدای تکبیر منو میشنوید...
بدونید من هنوز زنده ام ...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما برادرش حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
راوی میگه دیدند یک خانمی...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه...
وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه...
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل بی بی زینب...
صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
-
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
🔸حرمت عرش معلاست اباعبدالله
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
خوش بحال اونهایی که شب عاشورا کربلا هستند
کنار حرم با صفای ابی عبدالله...
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
🔸ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
🔸سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله
شب عاشوراست
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل بی بی زینب برسه...
تا صدای هلهله دشمن بلند شد...
اومد کنار برادر
عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
فرمود خواهرم الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
فرمود حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
تا این حرف رو بی بی زینب کبری شنید...
صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم میخواهی بری برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
اینجا یک جا بود ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
صدا زد:
و نادی یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه
یا زینب و یا فاطمه، یا امکلثوم، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَام
اهل حرم سراسیمه از حرم بیرون آمدند
دور حضرت را گرفتند ...
دید خواهرش خیلی بی تابی میکنه...
صدا زد زینبم خواهرم...
تا صدای تکبیر منو میشنوید...
بدونید من هنوز زنده ام ...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما برادرش حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
راوی میگه دیدند یک خانمی...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه...
وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه...
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل بی بی زینب...
صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
-
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#شب دهم محرم
#روضه شب عاشورا
#روضه امام حسین(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یا رحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
🔸حرمت عرش معلاست اباعبدالله
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
خوش بحال اونهایی که شب عاشورا کربلا هستند
کنار حرم با صفای ابی عبدالله...
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
🔸ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
🔸سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله
شب عاشوراست
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل بی بی زینب برسه...
تا صدای هلهله دشمن بلند شد...
اومد کنار برادر
عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
فرمود خواهرم الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
فرمود حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
تا این حرف رو بی بی زینب کبری شنید...
صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم میخواهی بری برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
اینجا یک جا بود ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
صدا زد:
و نادی یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه
یا زینب و یا فاطمه، یا امکلثوم، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَام
اهل حرم سراسیمه از حرم بیرون آمدند
دور حضرت را گرفتند ...
دید خواهرش خیلی بی تابی میکنه...
صدا زد زینبم خواهرم...
تا صدای تکبیر منو میشنوید...
بدونید من هنوز زنده ام ...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما برادرش حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
امدند جلوی ذوالجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند.. ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است ...
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔸گلی گم کردم می جویم او را
🔸به هر گل می ریم می بویم او را
🔸گل من یک نشانی در بدن داشت
🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت
راوی میگه دیدند یک خانمی...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه...
وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه...
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل بی بی زینب...
صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه شب دهم محرم
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب دهم محرمه شب عاشورای حسینی است روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️امشب شب «انّاالیه راجعون» است
♦️فردا زمین کربلا، دریای خون است
عزیزان عزادارشب عاشوراست این ایام هم داره تمام میشه...
امشب بگیم خدایا شکرت...زنده بودیم
یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی...
بیایم در خانه امام حسین...
نميدونم توی مجلسمون امشب کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه
امشب باید خوب عزاداری کنی....
معلوم نیست سال بعد زنده باشیم...
بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم..یانه.
خدا ميدونه خیلی ها ازعزیزان سال قبل دربین من و شما بودند توی همین مجالس ها شرکت می نمودنداما..
الان زیر خاک خوابیدن...
آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و...
فقط یک بار بگن حسین...قدراین شبها رابدانیم
آماده ای بریم کربلا بسم الله..
از امشب دیگه مصیبتهای بی بی زینب شروع میشه...
از امشب دیگه باید ما هم بگیم...
🔸آخ امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل زینب برسه.
دید صدای هلهله دشمن میاد.
اومد کنار برادر عرضه داشت.
چه خبر شده حسینم.
قراره چه اتفاقی بیفته.
ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم...
الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم.
صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی.
ایی وای.. ای وای..
جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی.
تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید.
دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد.
یعنی حسینم میخواهی بری.
منو تنها بگذاری.
باورم نمیشه برادر.
تمام دلخوشی من تویی حسین.
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش.
جلو چشمام مادرم پرپر شد.
صبر کردم داداش
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم.
صبر کردم.
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین جان چطوری می خواهی منو تنها بگذاری
زینب بدون تو میمیره.
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان.
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه.
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا.
زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی
بدونید من هنوز زنده ام
زینب کبری...
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه
دلش آروم میگیره
اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید
همین جا بود که دیگه.
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
⏪امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می رسم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️
1403/3/15
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه شب دهم محرم
#روضه امام حسین (ع)
گریز حضرت عباس (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب دهم محرمه شب عاشورای حسینی است روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️امشب شب «انّاالیه راجعون» است
♦️فردا زمین کربلا، دریای خون است
عزیزان عزادارشب عاشوراست این ایام هم داره تمام میشه...
امشب بگیم خدایا شکرت...زنده بودیم
یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی...
بیایم در خانه امام حسین...
نميدونم توی مجلسمون امشب کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه
امشب باید خوب عزاداری کنی....
معلوم نیست سال بعد زنده باشیم...
بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم..یانه.
خدا ميدونه خیلی ها ازعزیزان سال قبل دربین من و شما بودند توی همین مجالس ها شرکت می نمودنداما..
الان زیر خاک خوابیدن...
آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و...
فقط یک بار بگن حسین...قدراین شبها رابدانیم
آماده ای بریم کربلا بسم الله..
از امشب دیگه مصیبتهای بی بی زینب شروع میشه...
از امشب دیگه باید ما هم بگیم...
🔸آخ امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل زینب برسه.
دید صدای هلهله دشمن میاد.
اومد کنار برادر عرضه داشت.
چه خبر شده حسینم.
قراره چه اتفاقی بیفته.
ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم...
الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم.
صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی.
ایی وای.. ای وای..
جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی.
تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید.
دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد.
یعنی حسینم میخواهی بری.
منو تنها بگذاری.
باورم نمیشه برادر.
تمام دلخوشی من تویی حسین.
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش.
جلو چشمام مادرم پرپر شد.
صبر کردم داداش
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم.
صبر کردم.
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین جان چطوری می خواهی منو تنها بگذاری
زینب بدون تو میمیره.
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان.
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه.
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا.
زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی
بدونید من هنوز زنده ام
زینب کبری...
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه
دلش آروم میگیره
اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید
همین جا بود که دیگه.
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
⏪امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می رسم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
یاد شهدا اما شهدا اموات جمع حاضر این مجلس ومحفل فیض ببرند شب عاشوراست عزیزان این ده شب هم تمام شد بگید خدا رو شکر که زنده بودیم و توانستیم در عزاداری سالار شهیدان ابا عبدالله شرکت کردیم عرض آخرم و گریز به روضه قمر بنی هاشم و التماس دعا
آقا اباالفضل به
به شیخ کاظم سبطی، فرمودند هر سواری که میخواد روزمین بیفته اول دستاش رومیذاره با صورت رو زمین نیوفته، من که دست نداشتم بتونم عمود قرار بدم آخ بیمرم آقا با صورت به زمین افتاد
🔸باید به لبم جگر می آمد ،عباس!
🔸در پیش تو عمر سرمی آمد، عباس!
🔸ای کاش که بیش از به زمین افتادن
🔸از چشم تو تیر در می آمد ،عبّاس!
🔸مبهوت شدم توانِ گفتارم نیست
🔸یارایِ سخن ندارم و یارم نیست
🔸ای حرمله این تیرنبوده آخر
🔸یک نیمه ی صورتِ علمدارم نیست
با همین تیر،علی اصغر رو ذبح کرد
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️
#روز نهم محرم
#روزتاسوعای حسینی
#روضه حضرت عباس(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
..
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️خدایا شرح غم خواندن چه سخت است
♦️ز داغ لاله افسردن چه سخت است
♦️اگر تیری درون چشم باشد
♦️نمیدانی زمین خوردن چه سخت است
♦️نمیدانی که با دست بریده
♦️ز پشت اسب افتادن چه سخت است
♦️نمیدانی که با چشمان خونین
♦️جمال فاطمه دیدن چه سخت است
♦️کنار علقمه با مشک خالی
ببین شرمنده گردیدن چه سخت است
⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشیدروز نهم محرم روز تاسوعای حسینی است دیگه کسی آرام نباشه روضه اباالفضله
بریم در خانه اباالفضل، همون اباالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم ..درسته کربلا دستاشو قطع کردند اما دست عالمی را گرفته
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی امروز اومدی تو مجلس اباالفضل دامن مادر اباالفضل بگیر
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
یاد شهدا امام شهدا روح اموات جمع حاضر فیض ببرند حالا دلها آمده شد برات روضه آقا اباالفضل بخونم همه اسیران خاک کسانی بین من شما بودند جایشان خالیست اموات بانی این مجلس ومحفل فیض ببرند
⬅️آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر.. دید برادر دست دربدن ندارد.. تیر به چشم برادر اصابت کرده... فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد ..
عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
🔻وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگه تورا برادرجان ببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم
🔻وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
نشد که قطزه ابی برای او ببرم
🔻اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشاالله هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر..
🔸صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
🔸سلام من را برسان نزد مادر پیرم
🔸بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
🔸غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر
حسین آرام جانم ..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️
۱۴۰۳/۴/۲۴
نوحه امام حسین (ع)
♦️چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
♦️چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
.
♦️زائر کرببلا حق شفاعت دارد
♦️قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
.
♦️دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
♦️کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔸یاحسین یاحسین عزیز زهرا حسین
🔸یاحسین یاحسین غریب و تنها حسین
.
♦️مستجاب است دعا گوشه ی شش گوشه ی تو
♦️حرمت عرش معلّی ست اباعبدالله
.
♦️هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
♦️او نظر کرده ی زهراست اباعبدالله
.
♦️بارها گفت اگر من ز حسینم ، دیدم
♦️جلوه اش اکبر لیلاست اباعبدالله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔸یاحسین یاحسین عزیز زهرا حسین
🔸یاحسین یا حسین غریب و تنها حسین
.
♦️چشم ما روز قیامت به پر قنداقه ست
♦️پسرت مالک فرداست اباعبدالله
.
♦️روزی گریه ی ما دست رباب افتاده
♦️روضه خوان در دل صحراست اباعبدالله
.
♦️باب بین الحرمین از حرم عباس است
♦️همه جا سفره ی سقاست اباعبدالله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔸یاحسین یاحسین عزیز زهرا حسین
🔸یا حسین یا حسین غریب تنها حسین
.
♦️هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
♦️سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله
.
♦️مادرت گفت ” بنیَّ ” دل ما ریخت به هم
♦️بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
.
♦️مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد
♦️بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
.▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔸.یاحسین یاحسین عزیز زهرا حسین
🔸یاحسین یاحسین غریب و تنها حسین
.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
۱۴ ژوئیه، ۲۰.۳۳.mp3
5.14M
نوحه زابلی و قسمت دوم صوت نوحه فارسی بالا مداح بهزادی👆
❣﷽❣
🌾 #روضه_شام_غریبان
🥀 #دفتری_حسین_ع
🥀 #دفتری_شام_غریبان
🌾 #شام_غریبان
🍁برشافع ما حسین زهرا صلوات
🍁بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات
🍁بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات
🍁بر یاور حق علی اکبر صلوات
🍁بر جمله حسینیان والا صلوات
🍁بر قلب صبور غم به زینب صلوات
🍁بر صاحب این عزا به مهدی صلوات
#السلام_علیک_یا_اباعبدلله
#یاحسین_یاحسین_یاحسین
▪️امشب که شب شام غریبان حسین است
▪️با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است
▪️یا رب به سر سید سجاد چه آمد
▪️در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است
▪️گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر
▪️ بر روی زمین پیکر عریان حسین است
▪️در آن دل صحرا چه کند زینب کبری
▪️بی یار و معین خواهر گریان حسین است
▪️ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن
▪️ زهرا جنان آمده مهمان حسین است
⬅️شب شام غریبان...
آی دلای کربلایی..
امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله...
⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان....
⬅️زینب پرستار بچه های حسینه...
بچه ها رو آروم میکنه...
یکی سراغ بابا ازعمه میگیره..
عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه
( عمه چرا بابام از میدان نیومد )
یکی سراغ عمورو از عمه میگیره...
عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه...
یکی سراغ علی اکبرو می گیره ...
یکی سراغ قاسم رو میگیره...
آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ...
در ناله می زنه ...
علی اصغرم کجایی مادر...
قربون اون لبای تشنه برم علی جان...
علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ...
✨شکسته سنگ غم بال و پرم را
✨بسوزد داغ از پا تا سرم را
✨الهی حرمله طفلت بمیره
✨ که تو کشتی علی اصغرم را
(روضه علی اصغر ع)
⬅️بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،،
داغدیده ها را تسلا میدن ...
آرومشون میکنند
اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن...
سکینه رو تازیانه زدن ...
بچه ها به بیابونا فرار می کردند...
⬅️ ذکر امشب همین باشه ...
با دل زینب هم ناله شو
🔳الهی خواهرت زینب بمیرد
🔳نماند بعد تو ماتم بگیرد
(دشتی)
آخ داداش
💔 اگر کشتن چرا آبت ندادند
💔چرا زان دُر نایابت ندادند
💔 اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
شام غریبان ابی عبدالله ست ...
دوست دارم با هم هم ناله شیم...
🖤شام غریبان حسین
( امشب است )3
💔اول درد و مَحَنِ
(زینب است)3
🖤طفل یتیمی زِحسین
(گم شده)2
💔زینب از این غُصه دلش
(خون شده)2
🖤حاجتم این است که تو ای
(ساربان)3
💔این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3
(دشتی یا سینه زنی)
🔘از حرم تا قتلگه
🔘زینب صدا میزد حسین
🔘دست و پا میزد حسین
🔘زینب صدا میزد حسین
▪️یا اَخا روحی فداک
▪️یا اَخا من لی سواک
▪️از عطش در زیر خنجر
▪️دست و پا میزد حسین
▪️زینب صدا میزد حسین...
هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن....
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
کانال روضه دفتری👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
⭕️#دودمه_شام_غریبان
شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است
مو پریشان زینب است
گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است
مو پریشان زینب است
🚩⭕️🚩⭕️🚩⭕️
آسمان کربلا تیره شده واویلتا
حضرت زهرا بیا
سر به روی نی تن شه مانده زیر دست و پا
حضرت زهرا بیا
******
⭕️دم پـاره
آتش گرفته خیمه ها
رأس حسین به نیزه ها
رأس حسین به نیزه ها
آتیش زدن به خیمه ها
بر خیز ای باب نجات حسین جان
آزاد شد آب فرات حسین جان
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊
◼️#روضه_امام_حسین_ع
◾️#دفتری_وداع
▪️#دفتری_حسین ع 2
📕به حسین بن علی کشتهٔ قرآن صلوات
📕به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات
📕بالب تشنه به میدان شهادت می رفت
📕به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات
💠#السلامعلیکیااباعبداللهوعلیالارواحالتیحلتبفنائکعلیکمنیسلاماللهابدامابقیتوبقیالیلوالنهار💠
🍂من همچو کبوتر به روی بام حسینم
🍂شب تا سحر آواره بین الحرمینم
🍂مجنون حسینم ، پابست ابالفضل2
🍂هم مست حسینم، هم مست ابالفضل
🍂شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم
🍂من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم
🍂من مُحرِمَم از اشک و جز این توشه ندارم
🍂من کعبه به جز مرقد شش گوشه ندارم
⬅️امروز بگو یا حسین که مرحمی باشی به دل داغدار مادرش زهرا. ...
⏪یه روز پیغمبر اومد خونهٔ خانم فاطمه زهرا..
دیدن بیبی داره گریه میکنه...
فرمود دخترم ... زهرا جان... چرا گریه میکنی بابا...
فرمود بابا..... فرزندی که در شکم دارم باهام حرف میزنه...
پیغمبر فرمود زهرا جان اینکه ناراحتی نداره تو هم در شکم مادر بودی ...با مادر هم نوا بودی...(هم صحبت مادر بودی)
صدا زد بابا آخه این بچه یه چیزایی میگه جگرمو خون کرده بابا....
(مگه چی میگه زهرا جان)
بابا همش میگه انالغریب...
اناالمظلوم....
اناالعطشان....
اناالعطشان...
یعنی مادر من غریبم مادر...
من مظلومم... من تشنه ام....
من شهیدم....
بابا اینا چیه میگه...
جگرم رو آتش زده...
پیغمبر فرمود: دخترم فرزندت پسره بابا...
اونو غریبانه با لب تشنه.. بین دو نهر آب شهیدش میکنند...
آی حاجت دارا...ناله دارا..آی غریب نوازا...
یه وقت بیبی شروع کرد گریه کردن...
صدا زد بابا یا رسول الله آیا وقتی حسینم شهید میشه، منه مادرش هستم یا نه؟؟؟...
نه دخترم حسینت اون لحظه مادر نداره...
بابا یا رسول الله آیا باباش علی هست یا نه؟؟؟
نه زهرا جان حسینت اون لحظه پدر هم نداره.....
بابا یا رسول الله آیا برادرش حسن هست؟؟
(نه دخترم برادرش حسن هم نیست)
آی حُسینیا ...آی گریه کنای امام حسین،، ، بی بی فرمود بابا یا رسول الله ...
پس کی بر حسینم گریه میکنه ...
حسینم گریه کن نداره....
پیغمبر فرمود دخترم غصه نخور...
عده ای از خوبان امت من جمع میشن...
مردان و زنان امت من جمع میشن برا حُسینت ناله میکنند....
زناشون مثل جوون از دست داده ها ، برا حسینت گریه میکنند،،،
مجلس به مجلس میرن عزاداری میکنند...
زهرا جان روز قیامت هم که میشه..
میای شفاعتشون میکنی..
⬅️خب حالا امروز بگو خانم جان ...
اگه اون روز غصه خوردی حسینت گریه کن نداره...
امروز من بر حسینت گریه میکنم...
که تسلای دل داغدارت باشم...
⚫️روز عاشوراست امروز....
🔴کربلا غوغاست امروز ....
امروز امام زمان عزاداره ....
قربونت برم آقا جان....
امروز برا مصائب عمه اش زینب ناله میکنه....
امروز برا جد غریبش حسین گریه میکنه.....
امروز برای دستهای بریده عباسش گریه می کنه....
قربون اون آقایی که فرمود...
یا جدا روز و شب برات گریه می کنم..
اگه اشکای چشمم خشک بشه براتون خون گریه می کنم
فرمود...
لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً.
صبح و شب برات گریه میکنم برات شیون می کنم....
تو مصیبتت به جای اشک، خون گریه میکنم....
امروز بگو آقاجان سرت سلامت....
آجرک الله فی مصیبت جدک....
آقا قربون اون شال عزا به گردن انداختی......
قربون دل داغدارت برم آقا جان....
(روز عاشورا.... دلتو ببرم کربلا...و التماس دعا)
عجب روضه جانسوزیه روضه وداع...
سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست...
اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه....
صدا زد کلثوم خداحافظ...
سکینه خدا حافظ....
آخ زینبم خدا حافظ....
همه بیایید دورمو بگیرید...
آخرین دیدار من باشماست...
دیگه شمارو نمیبینم...
همه دورشو گرفتن...
ناله میزنند...گریه میکنند..
یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی میسپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون...
همه رو آروم کرد..
اما اونی که آروم نمیشه زینبه...
زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه...
زینب نمیتونه از برادر جدا بشه...
🔘گفت با زینب، به آوای حزین
🔘مهربان خواهر بیا حالم ببین
🔘زینبا روز جدایی آمده
🔘موسم عهد خدایی آمده
🔘دور از اهل حرم ای مُمتَهن
🔘خیزو بهرم آر کهنه پیروهن
⬅️تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه....
زینبم چرا میلرزی..
الهی برادر داری خدا برات نگه داره...
نبینی داغ برادروو...
زینبم چرا میلرزی خواهر...
⏪صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد...
بدون لحظات آخر عمر حسینه..
(دیگه حسینو نمیبینی)
همچین که راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ...
🖤مهلا مهلا....
🖤یا ابن الزهرا....
ادامه روضه👇👇