4_5870687631787965279.mp3
2.12M
#تعجیل در فرج اقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ✨صلوات
#شور یا زمینه و زمزمه مناجات #شب قدر
🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
درسته الودم
پر از خطا هستم
بر نمیاد کاری
جز توبه از دستم
چیزی ندارم جز
بار گناه یارب
اللهی به حیدر
بگزر ازم امشب
دوباره سر به زیر اومدم و پشیمونم
نگاه کن از کرم به این دوچشمه بارونم
واای
تلخ کامم و بهم عسل بده
رزق کربلامو لا اقل بده
یارب بالحسین. بین الحرمین
اللهی العفو اللهی. اللهی. اللهی. العفو
به سمت تو بازم
اومدم پناهم ده
از همه جا رونده
شدمو راهم ده
تو این شب قدری
دامنت رو می گیرم
کربلا می خوام که
باشه تو تقدیرم
دلتنگه کربلام این و از این چشام بخون
میرم دلم حرم می گه حسین تا روضه خون
وااای
مریض هستم و ازت شفا می خوام
تنها از تومن یه کربلا می خوام
یارب بالحسین. بین الحرمین
#رضا نصابی
🌿🏴🌿🏴🌿🏴🌿
#زمینه#شب_نوزدهم#جدید
#یه_امشب
🥀✨🏴🥀✨🏴🥀✨
بند1⃣
یه امشب اومدی پیشم
تو مهمونی باباجون
بگو با دخترت امشب
چرا هستی تو حیرون
اناالیه راجعون رو
میخونی تو هردم
با این حرفا دل من رو
بابا اینقد نلرزون
......
نگاهت /همش به آسمونه خیره
آسمون / از غم تو بابا میگیره
روضه ی / مادر و هر دم میخونی
دخترت / با دیدن اشکات میمیره
الهی ،غم تو نبینم بابا ، غم تو نبینم بابا
.......
ابر بهاری
آروم نداری
معلومه دیگه
دلتنگ یاری
بابا حیدر ،بابا حیدر
🥀✨🏴🥀✨🏴🥀✨🏴
بند2⃣
اگه نیستش کناره تو
همسرت دخترت هست
از سر شب تا به حالا
به در چشم ترت هست
روی لبهات ذکر زهرا
این دمه اخرت هست
چقدر حرفای ناگفته
روقلبه مضطرت هست
....
دوباره افتادی یاده روضه ی,در
دوباره افتادی یاده داغه مادر
دوباره افتادی, یاده روی,نیلی,
دوباره افتادی یاده ضربه سیلی,
.....
اللهی غم تو نبینم بابا
با غم ها موندی
چه تنها موندی
سی ساله و بابا
بی زهرا موندی
بابا حیدر ،بابا حیدر
🥀✨🏴🥀✨🏴🥀✨🏴
به قلم 👇👇👇
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#رضا_نصابی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی علیه السلام
#ماه_رمضان #شب_قدر
ای عبای وصله دارت فوق دستاویزها
دستهایت روح بخش دشت ها، جالیزها
عاشقانت را چه کاری با شراب سلسبیل
تشنه ی جام تواند این "ازعطش لبریزها"
چیست کار ما ؟ غباری زیر نعلینت شدن
چیست کار تو؟ بهابخشیدن ناچیزها
دردمند عشقم و اوج نمک نشناسی است
پیش نام دوست، نام آوردن از تجویزها
تا که از اوج مقامت پرده برداری شود
بارها باید بپاخیزند رستاخیزها
گرچه میدانم که خلقت نیست کارتو ولی
کاش میشد تا بگویم فارغ از پرهیزها....
"بیخودی رایج نگشته شبهه ی (رب) بودنت
تا نباشد چیزکی،مردم نگویند چیزها."
#شاعر:
#عالیه_رجبی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی علیه السلام
#ماه_رمضان #شب_قدر
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
ای دست گیر ، بیعتِ ما را قبول کن
این بار هم زعامتِ ما را قبول کن
ای مهربان به چشمِ طمع آمدیم ما
گفتی بیا ، جسارت ما را قبول کن
تا کاروان قربِ به تو راهمان زیاد
جا مانده ایم ، سرعت ما را قبول کن
دل را به مفت هم نخریدند مردمان
ما یخ فروش ، قیمت ما را قبول کن
خوبان شدند غبطهٔ ما ، خوش به حالشان
بی ارزشیم ، حسرت ما را قبول کن
شب زنده دارِ هرشبِ قدریم با علی
ربّ علی ، عبادت ما را قبول کن
ما را به دوستیِ علی خلق دیده ست
محشر بیا رفاقت ما را قبول کن
دائم بیار نام علی را به روی لب
امضای این زیارت ما را قبول کن
ما را ببر حرم به همان خواهری که گفت
این کشته را ، بضاعت ما را قبول کن
شاعر:
#حامد_آقایی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی علیه السلام
#ماه_رمضان #شب_قدر
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
به خویش بند شدم بنده ی خدا نشدم
اسیر نفس شدم عاشق شما نشدم
هزار مرتبه رفتم ولی پشیمانم
ببخش اگر که ز دنیای دون رها نشدم
(هزار جهد بکردم که یار من باشی)
مقیم ساحت قدسی تو چرا نشدم...؟؟؟
تمام عمر به دنبال روضه ات بودم
ولی شبیه وهب با تو آشنا نشدم
شنیدم و به دو تا قطره اشک بگذشتم
شهید روضه سنگین کربلا نشدم
اگر چه دائما اینجا نبوده ام اما
از آستان ولایت دمی جدا نشدم
ز کودکی سر این سفره ها بزرگ شدم
به نان غیر تو یک لحظه مبتلا نشدم
همیشه گردن خود را فراز میگیرم
چرا که پای غمی غیر روضه تا نشدم
مرا که عاقبت الامر مرگ خواهد برد
نبینم اینکه برای شما فدا نشدم
.
.
غریب بودی تنها ، نبود یار تو را
رسیده بود ز غم انتهای کار تو را
فدای بی کسی ات قبل مقتلت کشتند
ز درد و رنج و مصائب هزار بار تو را
نکرد هیچ مراعات و با قساوت قلب
کشید جانب گودال نیزه دار تو را
چه حال داشت در آن لحظه عمه سادات
که چشم خیسش گم کرد در غبار تو را
فدای زینب کبری و صبر بی حدش
چگونه دید گرفتار نیزه زار تو را
بدن نبود در آن بین عطرت اما بود
نمیشناخت وگرنه به چشم تار تو را
شاعر:
#محمد_علی_بقایی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی علیه السلام
#ماه_رمضان #شب_قدر
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت..
همه ی میکده را دیده ی گریان برداشت
گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید
باری از شانه هر عبد پریشان برداشت
تا که گفتیم ببخشید دلش زود شکست
نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت
غصه خوردیم ولی غصه و غم هارا برد
گفت باید که غم از سینه ی مهمان برداشت!
پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم
باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت
بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم
گرد و خاک از تن ما با لب خندان برداشت
کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ
تا که یک مرتبه گفتیم علی جان!برداشت
دست در دست یداللهی مولا دادیم
پای ما را علی از خار مغیلان برداشت
دست خط علی امروز به تقدیر من است
سختی راه ازین بنده ی حیران برداشت
من شب قدر فقط کرببلا میخواهم
باید از کرببلا توشه فراوان برداشت
من حسینی شده ام چون که خودش خواسته است
کام مارا پدر از تربت جانان برداشت
علی امشب به سر سفره ی زینب رفت و..
طبق معمول عوض شیر و نمک نان برداشت
امشب از فاطمه خیلی به عزیزانش گفت..
هرچه برداشت قدم فاطمه گویان برداشت
آخرین لقمه ی نان را به یتیمانش داد
کوفه را زمزمه آه یتیمان برداشت
امشب ای کوفه علی پیش شما مهمان است
صبح فردا وسط خون خودش غلتان است
شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی علیه السلام
#ماه_رمضان #شب_قدر
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
نشسته ام که دلم را به غم دچار کنم
برای دیده شدن آنقَدَر هوار کنم!
خدا،خدا نکنم پس بگو چکار کنم
ز دست معصیتم سمت تو فرار کنم
دوباره بندهی بی بند و بار برگشته
گدای بی سر و پا..،شرمسار برگشته
قبول..،بال و پرم درخور پریدن نیست
هنوز روحِ من از جنس پرکشیدن نیست
اسیرنفسشده..،بندهی رسیدن نیست
دلِ شکسته ی من لایق خریدن نیست
اگرچه عمر سراسر تباه آوردم
ببین..،به مرحمت تو پناه آوردم
به سویت آمدهام دردِ من گرفتاریست
به گریه آمدهام اشک چشم من جاریست
به توبه آمدهام ، توبهای که تکراریست
ببخش،لحن دعاهای من طلبکاریست
در آتشت چو بیندازیام سزاوارم
میان شعله بگویم که دوستت دارم
همیشه عبدِ خطاکارِ نابلد بودم
به پیش جوشش لطفَت شبیه سد بودم
همیشه آنکه اطاعت نمی کند بودم
برای صاحب امرم مطیع بد بودم
چگونه از غم هجرت نمرده ام آقا
به درد فصل ظهورت نخورده ام آقا
شبیه تو -خودمانیم- نیستیم همه
بدون تو بهنظر خوب زیستیم همه
برای وصل تو تنها گریستیم همه
به انتظار تو باید بایستیم همه
به صبح صادق دنیا سلام باید کرد
برای حضرت قائم قیام باید کرد
به وقت فتنه ی شب،مثل نور باید بود
فقط نه شور که اهل شعور باید بود
میان معرکه مردی غیور باید بود
در این زمانه ز جنس ظهور باید بود
رفیق!این همه غفلت سرِ قرار بس است
برای آمدن یار..،انتظار بس است
خطوط قرمز شیعه شعاع باور ماست
دعای زینب کبری همیشه سنگر ماست
حدود حبّ علی خطِّ مرز کشور ماست
هرآنکه هست علیدوست پس برادر ماست
مدافعان حرم یک عقیق گلگوناند
نگین لشکر عشّاق فاطمیّوناند
هنوز روز خوش کوفیانِ عاشوراست
هنوز مقصد اصلی مُسلمین حیفاست
هنوز پرچم فتح المبین حق بالاست
هنوز در رگ ما خون حاجقاسم هاست
اگرچه دست علمدار ما جدا شده است
به برکتش چقدر مرد رزم پا شده است
به گوش مَکر خروشی به رنگ شیون ماست
به روی پیرهن حیله ردِّ سوزن ماست
به غِیر رو نزدن..،این شعار میهن ماست
تلاش دشمن ما..،ناامید کردن ماست
علاج هجمه ی این فتنه دوری است ای دوست
کلید رفع موانع صبوری است ای دوست
به چند قطره نده اشتیاق دریا را
میان روضه بیارید لشگر ما را
زمان گریه پسر دید کِیف بابا را
خدا زیاد کند نسل سینهزن ها را
اگر قرار بر این شد پدر شود نوکر
چه خوب صاحب چندین پسر شود نوکر
همیشه خیر مرا از خدا تقاضا کرد
دعای مادرم آخر که کار خود را کرد...
خودش نشست کناری..،مرا تماشا کرد
مرا اسیر علیّ و فقیر زهرا کرد
محبت علی و فاطمه خریده مرا
به روضه نان حلال پدر کشیده مرا
به جسم مرده دمیده که جانمان بدهد
برای بردن نامش زبانمان بدهد
حسین گفته سهساله..،تکانمان بدهد
قدم قدم حرمش را نشانمان بدهد
مخواه جان رقیه که غرق غم باشم
فقط اجازه بده اربعین حرم باشم
برای بندگیام راه و چاه می خواهم
به زیر سایه ی قرآن پناه می خواهم
به گریه ام نظری کن..،نگاه می خواهم
لباس نوکری از دست شاه می خواهم
کسی به غیر علی رهنمون و پیرم نیست
به غیر شاه نجف هیچکس امیرم نیست
بگو چه کار خوشی که رقم نزد مولا
به جز مسیر الهی قدم نزد مولا
به غیر قله ی ایمان علم نزد مولا
بمیرم آن همه غم دید و دم نزد مولا
میان کوچه به زخم دلش نمک می خورد
چگونه فاطمه از چل نفر کتک می خورد!
شاعر:
#سید_امیر_حسین_موسوی
#بردیا_محمدی