هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
1_1101196434.mp3
9.72M
شهادت جانسوز امام باقر علیه السلام
سینه زنی
حاج محمود کریمی
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶سرِ پیری و دیوانگی!🔶
✍️ محمدرضا حدادپور جهرمی
-این دو کتاب را بگیر! هیچ کس نباید متوجه شود که این دو کتاب در نزد توست. اگر درباریان بفهمند که این کتاب ها در اختیار توست، به تو رحم نخواهند کرد.
-چشم سرورم. اگر صلاح میدانید، از مفاد این دو کتاب بفرمایید!
-کتاب اول در خصوص مسائل اجتماعی است که تو به تدریج برای مردم میخوانی و توضیح میدهی. اما کتاب دوم فقط برای خودت هست. لزومی به نقل محتوای آن به بقیه نیست.
-باعث افتخار بنده است.
-یادت هست که وقتی جوان تر بودی و به اینجا آمدی، به تو گفتم حتی باید نام شهری که از آن آمده ای، از مردم مخفی کنی؟
-بله. یادم هست که گفتید بگویم اهل همین جا هستم. گفتید که وقتی کسی مدتی را در شهری ماند و از آنجا خارج نشد، اهل آنجا محسوب میشود.
-بله. دقیقا. اما الان به تو میگویم که حتی فرزندان و نوادگانت، علاوه بر اینکه نباید از زادگاهت اطلاع داشته باشند، حتی نام اصلی پدر و مادرت را هم نباید بدانند. چون هر لحظه امکان افشا وجود دارد.
-متوجه شدم. همان روز اول که به همسرم گفتم پدر و مادرم از دنیا رفتهاند، به او فهماندم که از یاد آنها غمگین میشوم و او هم از آن روز تا الان هیچ سوالی درباره پدر و مادرم از من نپرسیده.
-مرحبا. باید همین طور باشد. فقط مانده یک مسئله!
-گوش به فرمانم.
-در زمانی که بین من و تو فاصله زیادی افتاده، و بر محاسن و موهای سرت گرد پیری نشسته، مبتلا به آزمون سختی میشوی!
-پناه بر خدا. بفرمایید چه حیلهای به کار بگیرم که در امان باشم؟
-به جنون پناه ببر! مردم و حاکمان از دیوانگان انتظار و تکلیفی ندارند. تکلیف دشواری است اما برای حفظ این خط و جان و مال و آبروی شیعیان باید بدین گونه عمل کنی.
-لذت دیوانگی به امر شما از هزار بار عاقلی و دانشمندی بالاتر است.
-حواست را جمع کن که دیوانگی باید ارث تو به بهترین شاگردت باشد. او هم این راه را در پیریاش و زمانی که تو نیستی، باید طی کند.
-بهترین شاگردم بهلول است. الان جوان و عالم و از زمره فضلا و علاقمندان به آقازاده شماست.
-به بهلول هم این سفارش را بکن. حتی به قیمت سنگ خوردن از کودکان در کوچه ها. او را برای یاری پسرم و نوه ام میخواهیم.(یعنی امام صادق و امام کاظم علیهما السلام)
-بهلول برای روزهای سختتر آماده میشود. شنیدم که روزی فرمودید که هیمنه بنیعباس را جنونِ مردی از شاگردان من به زیر میافکند...
ادامه مطلب👇
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
🔷 سال 120تا 128 قمری
جابر بن یزید جُعفی به دستور امام باقر عليه السلام خود را به ديوانگي زد و در صحن مسجد كوفه بچه ها را دور خود جمع ميكرد. اتفاقاً چند روز از جريان جنون جابر نگذشته بود كه از سوي هشام بن عبدالملك به والي كوفه فرماني رسيد كه: «جابر بن يزيد جعفي را گردن بزن و سرش را پيش من بفرست!»
والي كوفه پس از قرائت نامه از اطرافيانش درباره جابر پرس و جو كرد. آنان گفتند: «او مردي فاضل، دانشمند و محدث و اهل بحث و نظر است، ولي اخيراً ديوانه شده و اينك در صحن مسجد همراه بچه ها، اسب سواري مي كند.» والي شخصاً موضوع را تعقيب كرد و ديد كه جابر، سوار بر چوبي شده و بازي مي كند. وقتی دید جابر در سر پیری به چه روزی افتاده گفت: «سپاس خدا را كه مرا از قتل اين مرد رهايي بخشيد.»
🔷 سال 180 تا 190 قمری
نیمه شب، بهلول با امام کاظم علیه السلام در حاشیه شهر به طور مخفیانه ملاقات کرد. بهلول گفت: «به امر شما با ده نفرشان مناظره کردم.»
-بله. خبر پیروزی تو به دربار عباسیان رسیده. این کار تو سبب از رونق افتادن تمام آن ده نفری شد که کاندید ریاست دستگاه قضای عباسیان بودند.
-بله. شکست و عجز آنها در نزد مردم و شاگردانشان محرز شد.
-به زودی این مقام را به تو پیشنهاد میکنند.
-لابد تا پس از این که مرا به این مقام منصوب کردند، بتوانند از من حکم قتل شما را بگیرند و اینگونه شیعه را وادار به امام کُشی کنند.
-هم این، و هم این که تو را سپر همه اعتراضاتی کنند که از سوی شیعیان و علویان به عباسیان میشود.
-تکلیف چیست سرورم؟
-به سیره استادت ... جابر بن یزید جعفی عمل کن.
دو روز گذشت. ماموران حکومتی با جوایز و هدایای فراوان به خانه بهلول رفتند. وقتی در زدند، فرزندش در را باز کرد.
-با پدرت ... فخر شیعیان ... قاضی القُضات عباسیان کار داریم.
-پدرم قاضی القُضات شد؟ عجب!
-چرا تعجب میکنی؟ انگار از مقام و منزل علمی و معنوی پدرت بی خبری!
-بی خبر نیستم. اما بهتر است نگاهی به پشت سرتان بکنید.
وقتی همه رو برگرداندند، دیدند بهلول لباس کهنه ای به تن کرده و مثلا بر چوب بزرگی سوار شده و او را هی میکند. فرماندهی که خیال میکرد از آن روز وظیفه اش محافظت از قاضی القُضات عباسیان خواهد بود، با تعجب پرسید: «جناب بهلول چه میکنید؟! این خلاف شان شماست!»
بهلول جواب داد: «مگر کوری؟ خلیفه بازی میکنم!»
فرمانده با تعجب پرسید: «پس کو خلیفه؟!»
بهلول اشاره به چوبی کرد که لای پایش قرار داده بود و او را هی میکرد. گفت: «اینا. الان من سوار خلیفه ام و ساعتی دیگر، خلیفه سوار من خواهد شد.»
و این چنین بود که فرمانده ناامید شد و خبر دیوانگی بهلول را به دربار رساند. و از آن روز، بهلول تا ده سال، یعنی تا سال 190 هجری، با زبان و هیبت دیوانگان، از هر فرصتی برای بی آبرو کردن عباسیان استفاده کرد تا اینکه با همان حال از دنیا رفت.
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
دعای شب عرفه.mp3
36.16M
🎙 دعای شب عرفه با صدای استاد میرباقری
📜 اللَّهُمَّ يَا شَاهِدَ كُلِّ نَجْوَى وَ مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوَى یا عَالِمَ كُلِّ خَفِيَّةٍ یا مُنْتَهَى كُلِّ حَاجَةٍ
يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَى الْعِبَادِ يَا كَرِيمَ الْعَفْوِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا جَوَادُ يَا مَنْ لاَ يُوَارِي مِنْهُ لَيْلٌ دَاجٍ وَ لاَ بَحْرٌ عَجَّاجٌ وَ لاَ سَمَاءٌ ذَاتُ أَبْرَاجٍ وَ لاَ ظُلَمٌ ذَاتُ ارْتِتَاجٍ
يَا مَنِ الظُّلْمَةُ عِنْدَهُ ضِيَاءٌ أَسْأَلُكَ بِنُورِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ الَّذِي تَجَلَّيْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً وَ بِاسْمِكَ الَّذِي رَفَعْتَ بِهِ السَّمَاوَاتِ بِلاَ عَمَدٍ وَ سَطَحْتَ بِهِ الْأَرْضَ عَلَى وَجْهِ مَاءٍ جَمَدٍ وَ بِاسْمِكَ الْمَخْزُونِ الْمَكْنُونِ الْمَكْتُوبِ الطَّاهِرِ الَّذِي إِذَا دُعِيتَ بِهِ أَجَبْتَ وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَيْتَ وَ بِاسْمِكَ السُّبُّوحِ الْقُدُّوسِ الْبُرْهَانِ الَّذِي هُوَ نُورٌ عَلَى كُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ مِنْ نُورٍ يُضِيءُ مِنْهُ كُلُّ نُورٍ إِذَا بَلَغَ الْأَرْضَ انْشَقَّتْ وَ إِذَا بَلَغَ السَّمَاوَاتِ فُتِحَتْ وَ إِذَا بَلَغَ الْعَرْشَ اهْتَزَّ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي تَرْتَعِدُ مِنْهُ فَرَائِصُ مَلاَئِكَتِكَ وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَمِيعِ الْمَلاَئِكَةِ...
☑️ @mirbaqeri_ir
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
4_6012547816004522899.mp3
5.86M
فضیلت زیارت امام حسین در شب عرفه سلام به اباعبدالله (علیهالسلام)
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
از اعمال شب #عرفه
هدایت شده از بر پا
بعد از مناظره سوم:
🔺مناظره سوم زیر سایه تشدید تنش و جدی شدن جنگ لبنان و اسرائیل انجام شد. نیروهای قدس به حزب الله کمک خواهند کرد، طالبان هم بنا دارد به کمک لبنان بیاید این طور که ادعا کرده، انگلیس اعلام کرده این جنگ به سرعت فراگیر خواهد شد. ایران نسبت به این تنش هشدار داده. سیدحسن اروپا را تهدید کرده، که اگر از کشوری حمله صورت بگیرد آن کشور را خواهد زد. نگاهها به انتخابات ایران دوخته شده. آیا ایران به مدد جبهه غزه خواهد آمد یا نه، رهبری در سخنرانی کنار مرقد امام رسما جنگ غزه را گره زد به منافع کل منطقه و پیام روشن این تحلیل آن بود که کشورهای مختلفی بر اساس منافعشان با این مقوله مواجه خواهند شد. همه مناظره سوم اما در یک دو گانه روشن خلاصه میشد:
دولت دوم رییسی یا #دولت_سوم_روحانی
و این دو گانه ترجمه دیگری هم خواهد داشت که در دوگانه جواد ظریف و شهید امیرعبداللهیان قابل فهم است.
🔺قالیباف و جلیلی آرام و مسلط برنامه های خود را بیان میکردند.
جلیلی با همه کاندیدا ها متفاوت است. این پنهانکردنی نیست. تمایز اصلیاش این است که طرحهای او رو به آینده است، تهاجمی است نه دفاعی، تمدنی است نه تک ساحتی، منظم است نه بخشی و نقطه ای، الحق و الانصاف نمیشود با او مشعوف نشد، او تنها کسی است که در قواره "گام دوم انقلاب" سخن میگوید. بی لکنت، مسلط. من کاری به نحوه بیان او ندارم، بلکه به آنچه میگوید میاندیشم. نمیدانم چقدر او را بخشهای مختلف نظام درک کنند، ولی او میفهمد. خوب میفهمد مکتب امام و آقا را. جهان امروز را، ماموریت ایران را و خصوصا نقش مردم را. همه مردم. ایرادی ندارد او را ادامه دولت رئیسی شهید بدانیم اما من معتقدم او چندین گام معنا دار از گفتمان و نگاه و رویکرد دولت رییسی جلوتر است.
🔺قالیباف هم آن چهرهای که کمتر میشناسیم در این مناظره رو کرد. خیلی ها متوجه میزان فهم و توان اداره او در حوزه های سیاسی و فرهنگی نیستند. خروجی او در مجلس یازدهم را بدون پیش داوری یک بار برای رضای خدا ببینید، نظام قوانین مجلس را (روی کلمه نظام تاکید دارم) ببینید با راهبردهای رهبری بسنجید. همراه کردن دویست و نود نماینده و گرفتن چنین خروجی اعجاب آور است. قالیباف در هر حوزه ای وارد میشود کار را جلو میبرد، چرخ کار را میچرخاند. در مسیر راهبردهای رهبر هم پیش میبرد. کسانی که در تهران زندگی میکنند تایید میکنند شهرداری در زمان او چه در حوزه فعالیتهای اجتماعی و محلات و حوزه زنان و فعالیتهای آنها چه در حوزه فرهنگ در کتاب در فرهنگ دفاع مقدس و چه و چه چگونه هم "عمومی" و هم "جهت دار" در راستای انقلاب پیش میرفت. مدیریت چندضلعی او در جا انداختن کمربند ایمنی بسیار مهم است خصوصا برای کسانی که دغدغه مساله حجاب و پوشش را دارند. برای او حوزه فرهنگ هم بر اساس خروجی و تاثیر فعالیتهای فرهنگی بررسی میشود نه فقط صرف یکسری اقدامات یا زمینه سازیها. روش او هم عمومی تر و هم جهت دار است.ببینید رفقا، ساده نگیرید پیش رفتن و جهت دادن به امور را. من ویژگی مهم شهید رئیسی را همین دو نکته میدانم یکی اینکه بال پهن میکرد و گسترده همه را همراه میکرد با همه کار میکرد و دولتش دولت مردم بود و دیگر هم اینکه جهت انقلابی داشت و میتوانست در مقام عمل خروجی بگیرد، من نمیدانم آقای جلیلی چقدر میتواند در خارج و عملیات کار را پیش ببرد ولی درباره قالیباف دلم قرص تر است. او نشان داده از این جهت شباهت زیادی به شهید رئیسی عزیز دارد.
🔺خیلی ها میگویند کاش کسی از دولت رییسی میآمد و پاسخگوی اتهامات کاندیداها میبود. من اما دلم میسوزد برای نظام، برای آقای جمهوری اسلامی، تهمتها، توهینها، سیاه نمایی ها و انواع ضرباتی که به آغوش پر مهر او میخورد و کسی مدافعش نیست. و او همچنان همه را در آغوش گرفته، کاش قانونی بود که کسی از جانب نظام میآمد و از او دفاع میکرد و متهم کنندگان را رسوا میکرد. حیف که هنوز این قدر رشد نکرده ایم.
@ali_mahdiyan