eitaa logo
روضه
1.7هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔹ارتباط با ما: @heidari_am_man
مشاهده در ایتا
دانلود
گرفتی از مدینه گفتنت را دریغ از من نمودی دیدنت را ولی با من بگو ساعت به ساعت چرا كردی عوض پیراهنت را @rozeh_1
آمد او از کوچه اما از علی رو می گرفت زیر چادر دستهایش را به پهلو می گرفت بازویش حتی توان شانه کردن هم نداشت تا که زینب را برای شانه گیسو می گرفت سید محمدتقی ساداتیه @rozeh_1
بر درب حرم داشت لگد میزد،حیف در بر سپرم داشت لگد میزد،حیف از بین لگدها لگدی کشت مرا محسن پسرم داشت لگد میزد،حیف مهدی زراعتی @rozeh_1
آسمان بهر تو ای رُکن ِکسا دیواری هوس پر زدنت بود و دعا دیـواری خانه ات طور شد و محسن تو موسی شد سخت شد کار به تو گشت عصا دیواری تو که آئینه ي قدی امامت بودی آمد و زود شکست آینه را دیواری اینهمه حرف دوپهلو زده ای با پهلو اصلاً انگار نه انگار که با دیواری @rozeh_1
آتش به تمام قد بر افروخته دید مسمار ِنمایان به در سوخته دید یک لحظه تنفس حسن بند آمد دیوار و تن و در چو به هم دوخته دید نیما نجاری @rozeh_1
غیرت ز بام ِشهر نبی پر کشیده شد حبل المتین ِ قلبِ علی هم بریده شد ای وای... استخوان تو را لحظه ی هجوم طوری شکسته اند که صدایش شنیده شد نيما نجاری @rozeh_1
خنجر رسید و حنجر مهمان به خون نشست آیات سبز سینه قرآن به خون نشست با سنگ و چوب و نیزه تنش پاره پاره شد وقتی تمام لشکر ایمان به خون نشست ساغر شکست و ساقی میخانه را زدند پیمانه ها لبالب و پیمان به خون نشست خورشید خیمه روی زمین مانده بی کفن ماه منیر وادی عرفان به خون نشست گلبرگ باغ فاطمه در زیر دست و پا باغ و بهار و یاسِ گلستان به خون نشست خون گلوی شاه شهیدان به خاک ریخت گویا تمام مُلک سلیمان به خون نشست عیسی به سینه میزد و موسی به روی سر عمار گریه کن شد و سلمان به خون نشست فطرس رسیده گوشه گودال روضه خوان عرش خدا و روضه رضوان به خون نشست ذبح عظیم آل عبا تشنه مانده بود جان در بدن نبوده و جانان به خون نشست سر در بدن نبود و بدن قطعه قطعه شد ای اهل گریه پیکر عریان به خون نشست دشمن به سوی اهل حرم حمله ور شده زینب به اشک و آه فراوان به خون نشست جسم کبود و صورت نیلی و ناسزا با تازیانه جسم یتیمان به خون نشست وای از زمان غارت گهواره عاشقان وقتی رباب بی کس و نالان به خون نشست سعید مرادی @rozeh_1
هر شب جمعه به صد افسوس و آه فاطمه آید کنار قتلگاه بر حسینش ناله از دل میکند شکوه ها از دست قاتل میکند گوید ای جانم به قربان سرت دست بر پهلو رسیده مادرت کِای حسین ای نور چشمان ترم سوخت قلب من ز آه دخترم زینبم بالای تل، من دربرت پیش چشمم جابجا شد پیکرت آسمان از دود آه من گرفت کاکلت را پیش من دشمن گرفت محمود اسدی @rozeh_1
شمر آماده یِ بریدن شد خنجر اما نمیبرد ای داد عاقبت با دوازده ضربه سرِ شاه از تنش جدا افتاد هانی امیر فرجی @rozeh_1
تا ز گودال سر در آوردی خویش را سمت پیکر آوردی دست خود را جلوتر آوردی نیزه را از دهن درآوردی آخرش رو به خنجر آوردی سر بریده شد از قفا زینب جواد پرچمی @rozeh_1
تو را چه نامرتب ذبح کردند به پیش چشم زینب ذبح کردند تو را با سم مرکب زجر دادند تو را با خشکی لب ذبح کردند @rozeh_1
اتحادِ هزار سرنیزه بدنش را چه نامرتب کرد کمک بوریا و مردم دِه پیکرِ شاه را مرتب کرد هانی امیر فرجی @rozeh_1