eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
331 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊﷽🕊 🏴 🏴 ع 🚩.. ⬅️خدا کنه پدرشهید تو جلسه مون نباشه ،، اگر هم هست من عذر خواهی می کنم ... جلو پدر نمیشه روضه فرزند خوند... حالا که حال خوبی داری میگم.... ⬅️کاروانی بود به سرپرستی ملاعباس چاووش مازندرانی... هر سال از مازندران با پای پیاده میومدن کربلا ... این قافله حرکت کرد شب جمعه بود رسیدن کربلا.. خسته ، گرسنه، تشنه... همه گفتن ملاعباس ما میریم استراحت کنیم صبح علی الطلوع میایم حرم... ،اما ملاعباس میدونه شب جمعه ها کربلا چه خبره.... با همون خستگی راه که جزو آداب زیارت ابی عبداله ست... ♻️امام صادق(ع) فرمود: حسین ما رو اینجوری زیارت کنید شعثا ،مغبرا ،جایعا عطشانا،حزینا،مکروبا ... یعنی هم گرسنه هم تشنه هم خسته هم گردوخاکی ، هم غمگین زیارتش کنید... ⚜ راوی پرسید: چرا یابن رسول الله؟ فرمود : آخه جد ما رو همین جوری کشتند.. هم گرسنه بود..هم تشنه بود ..هم غصه دار بود..هم سرو روش گردو خاکی بود.. رحمت خدا بر این ناله ها... وعده همه مون پایین پای حسین(ع) ... فاطمه جان شاهد باش اینا دارن احسان میکنند به تو ، حاشا به کرمت بی بی جان،،، اینا صبح و شام شون رو با گریه بر حسین تو سپری کردند .. بگو فاطمه جان من نگران تاریکی قبرمم ،، نگران برزخ و قیامتم هم هستم.. با همون خستگی اومد وارد حرم شد.. ✅ گفت : دفتر روضه مو باز می کنم هر روضه ای اومد می خونم و میرم .. دفترچه روضه شو باز کرد دید روضه علی اکبر آمد.. عرض ادب کرد روضه شو خوند و رفت منزل اونقده خسته بود خوابش برد... 💠 در عالم رویا دید دارن در میزنن، اومد دم در... دید یکی میگه ملا عباس پاشو آماده باش حسین(ع) داره میاد به دیدنتون ... هم سفرات هم بیدار کن .. گفت: به آقا بگین ما میایم محضرشون گفت: نه حضرت فرمودن خودم دارم میرم دیدنشون.. همه رو بیدار کرد.. ابی عبداله تشریف آوردن می خواستن به احترام حضرت بلند بشن ،، آقا فرمود بنشینید پاهاتون خسته است فرمود ملا عباس اومدم چند تا مطلب بهت بگم و برم.. 🔰 اول اینکه بهتون خوش آمد بگم خوش اومدید .. 🔰دوم اینکه به اون پیرمردی که امسال نتونست با شما بیاد ،، دم در کفش های عزادارای منو جفت می کرد ،، بهش بگین حسین زیارت تو رو هم قبول کرد ، سلام منو بهش برسونید... 🔰اما مطلب سوم ملا عباس اگه ایندفعه اومدی کربلا شب جمعه رسیدی ،، تو حرم من دیگه روضه علی اکبر نخون ... چرا آقا؟ فرمود: آخه شب های جمعه مادرم زهرا مهمان منه... تو که روضه علی اکبرمو خوندی مادرم غش کرد .. 💔... چجوری اومد کنار بدن علی اکبرش؟ 📚مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد از اسب پیاده شد حسین ... اما دید رمقی به زانوهاش نمونده.. دیدن هفت قدم رو زانوهاش داره راه میره... هی صدا میزنه: وا ولدا ... عزیزان همه مقاتل نوشتن تا اینجا کسی صدای گریه حسینو نشنیده بود ... وقتی اومد کنار بدن علی اکبر فبکی بکاءا عالیا دیدن حسین داره بلندبلند گریه می کنه ♻️....
🕊﷽🕊 💔 🖤 ع ⭐️به آیه آیه قرآن محمدی صلوات ⭐️به بهترین گل گلزار سرمدی صلوات ⭐️به اهل بیت رسول گرامی اسلام ⭐️به غنچه غنچه باغ محمدی صلوات (دعای فرج) 💥 💥 💥 ▪️داغی که حسین از غم اکبر به جگر داشت ▪️جز خالق اکبر که زِ دل حسین خبر داشت ▪️تا آن دم آخر که بریدند سرش را ▪️او دیدهٔ حسرت به سوی جسم پسر داشت میسوخت خود از تشنگی و در دم مُردن ▪️از سوز لب خشک پسر دیدهٔ تر داشت ⬅️از امام صادق علیه السلام پرسیدند.. آقا جان اَلَّذَ الذائذ... آقا جان لذت بخش ترین لذتها تو دنیا چیه؟ فرمود اگه فرزند پسری داشته باشی بزرگش کنی جلو چشم پدر و مادر راه بره نگاه به قد و بالای پسر کنی... ( لذت بخش ترین لذت‌های دنیا آینه) پرسیدند آقا جان سخت ترین مصیبت ها چیه؟؟ فرمود اگه همون جوون جلو چشم پدر و مادر از دنیا بره... 💔امان از دل حسین3.. 🖤بمیرم برا دل داغدارت یا ابا عبدالله.... 💔داغ علی اکبر چه کرد با دل حسین... امان امان امان امان... ⬅️نقل می کنند آقایی تو حرم امام حسین ع روضه علی اکبر ع خوند میگه شب خوابیدم،، امام حسینُ ع خواب دیدم.. دیدم همه بدن امام مجروحه... پرسیدم آقا جان... این زخمها چیه به بدنتون.. فرمود نیزه ها و شمشیرهاییه که به من زدند... گفتم آقا آیا مرحمی داره؟؟ فرمود بله.. وقتی شیعیانم بر منه حسین ع گریه می کنند زخم‌های تن من خوب میشه... 🔹(سوز/اوج) میگه یه مرتبه دیدم رو قلب امام حسین ع یه زخم عمیقه... آقا این زخم چیه؟ فرمود از این زخم سوال نکن این زخم هیچ وقت خوب نمیشه... هیچ وقت خوب نمیشه... این زخم داغ پسرم علی اکبره... 💔بمیرم برا دل ابی عبدالله... ⬅️اگه جوون داری جوونتو بیمه علی اکبر امام حسین ع کن... ⬅️مادرایی که جوون دارین... خدا براتون نگه داره .. الهی نبینی داغ جوونتو... هر پدری...هر مادری.. هزار آرزو داره برا جوونش.. هی نگاه قد و بالای جوانش می‌کنه... مادر الهی داغتو نبینم مادر... الهی عصای پیریم باشی مادر... (اما دیدی؟؟) اون مادری که داغ جوون میبینه... هی مُشت به سینه میکوبه... هی میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر... 💔قربون دل داغدارت برم یا اباعبدالله... 💔چه کرد داغ علی اکبر با دل حسین ع... آی آبرومندا...آی حاجت دارا.. ⬅️ روایت میگه هر کدوم از اصحاب که صدای ناله شون بلند می شد... (وقتی از سمت میدان ابی عبدالله را صدا میزدند) آقا سریع می آمد کنار بدنها اما آی جوون دارا... همچنین که صدای ناله علی بلند شد... 💔ابَتا عَلَیكَ مِنّى‏ السَّلامَ روایت میگه ابی عبدالله افتاد رو دو کُنده زانو.. دیگه نتونست قدم از قدم برداره... از وسط خیمه صدا زد،ولدی علی، باباصبر كن اومدم... اوج مصیبت علی اكبر ع میدونی کجاست... امام حسین رحمةالله الواسعه است...اینا خانواده کرمند خانواده رحمتن... ولی امام حسین عتو كربلا یه جا نفرین كرد... (کجا) تا اومد بالا سر علی یه نگاه به لشكر كرد،گفت:عمر سعد، 💔 قَطِعَ الله رَحِمَک چیكار كردی با بچه ام... با میوه ی دلم چیكار كردی... حسین نفرین كرد، 💔قَتَلَ الله قَومً قَتَلوک امان امان... نمی دونم،چه جوری ابی عبدالله اومدکناربدن 🔹(سوز/اوج) آخ اومد کنار بدن علی..... هرچه کرد دلش آرام نگرفت... سر علی رو به دامن گرفت دلش آرام نشد... سر علی رو به سینه چسباند دلش آرام نگرفت.... اگه جون داری بسم الله .... اگر ناله داری بسم الله .... که حاجت داری بسم الله... 📒(بگمو التماس دعا) یه وقت دیدن حسین خم شد 💔وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ صورت به صورت علی گذاشت.... اینجا ابی عبدالله ناله کرد گریه کرد (یکی از جاهایی که امام حسین تو کربلا بلند بلند گریه کرده کنار بدن اربا اربای علی اکبر ع بود) هی صدا میزد... ولدی علی... ولدی علی..ولدی علی... 🍁تا کنارت با دو زانو اومدم... 🍁عزیز لیلا 🍁جلوی چشای بابا... 🍁دستُ پا مزن مسیحا 🍁ارباً اربا زیر تیغا... 🍁نمیدونم چی کشیدی 🍁اولین باره میبینم... 🍁جلوی بابا خوابیدی 🍁مثل بارون اشک میریزم.. 🍁 آبرو دارم عزیزم... 🍁تا که یک بابا نگویی.. 🍁 از کنارت بر نخیزم... 🍁 غرق آه آتشینم... 🍁کنارتنت میشینم... 🍁 تیکه تیکه بدن تو رو... 🍁من روی عبا می چینیم.. هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله به اشک و آه و ناله امام حسین به حق اون لحظه ای که تو کربلا بلند بلند گریه کرد....حاجتتو مد نظر بگیر..صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگوووو یا حسیــــــن...یا حسیـــــن
4_5821018937759893925.mp3
7.88M
🍃🔸 أنت و أمّی (پدر و مادرم بفدای شما) این چه دعایی است آخر ... که زیارت عاشورا برایمان طراحی کرده است؟ چرا باید دعا کنیم مادر و پدرمان که قرآن آنان را در بزرگداشت مقامشان،درست بعد از پرستش خویش آورده، فدا شوند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿# تلنگر شنیدنی حاج حسین یکتا 🔰نگاهی متفاوت به سختی و زیبایی کربلا 💢آی بچه هیئتی آماده‌ای؟!
حسین حسین گفتن شور مداحی نظر آيت الله خامنه اي آیا گفتن ذکر حسین علیه‌السلام در سینه‌زنی و به اصطلاح شور تند و پشت سر هم، بی احترامی است و اشکال شرعی دارد؟ آیا این مصداق غنای روضه‌خوانی است؟ ظاهرا مصداق غنا نباشد، اما باز یک توصیه‌ای رهبر انقلاب داشتند به برخی از مداحان که تکرار این الفاظ ثمره چندانی ندارد و عین عبارت این بود که فرمودند “این مداحی شما، نوحه‌خوانی شما باید حکم یک منبر آموزنده را داشته باشد”. یعنی قصیده‌هایی را بخوانید ، مطالبی را داشته باشید که مردم بر معرفت‌شان نسبت به ائمه اطهار علیهم‌السلام و تاریخی که گذشته است، وقایعی که در عاشورا اتفاق افتاده است اطلاع بیشتری پیدا کنند؛ باید یک منبر آموزنده باشد. و می‌فرمودند که تکرار این الفاظ ثمره‌ای ندارد. البته نمی‌توانیم به طور کلی بگوییم حرام است؛ نه، حرام نیست و به عنوان یک فتوا نیست. به عنوان یک توصیه که به جای تکرار این الفاظ مطالبی گفته شود که برای مخاطبین ضمن اینکه عزاداری هست مفید هم باشد و بر معرفت آنها بیفزاید و چیز یاد بگیرند. منبع: سایت معظم له،گفتار حجت‌الاسلام والمسلمین فلاح‌زاده.احکام عزاداری. طبق نظر آيت الله مكارم شيرازي حضرت آیت الله مکارم شیرازی سؤال ۸۷. ذکر نام ائمّه در مدّاحى به شکلى که به طور واضح تلفظ نشود، و یا به گونه اى دیگر تغییر کند مثلاً «حوسین» به جاى «حسین»(علیه السلام) گفته شود، چه حکمى دارد؟ جواب: باید از این گونه تکرار نام امام(علیه السلام) اجتناب کنند. سؤال ۸۸. آیا استفاده از جملاتى همچون «ما همه سگ حسینیم» در مجالس عزادارى امام حسین(علیه السلام) اشکالى دارد؟ جواب: عزادارى خامس آل عبا از مهمترین شعائر دینى است; ولى باید از سخنان و اشعارى که متناسب با عزاداران اهل بیت(علیهم السلام)نیست جداً خوددارى شود; زیرا حضرت سیّدالشّهدا(علیه السلام)از اینگونه امور بیزار است. و اینگونه تعبیرات، شایسته عزاداران حسینى نیست. آیت الله مکارم شیرازی.
🔰 عجیب علامه امینی درباره عذاب شمر ✍علامه امینی می‌گوید: مدتها فکر می‌کردم که خداوند چگونه شمر را عذاب می‌کند؟ در عالم رویا دیدم، آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام. دو کوزه نزد ایشان بود. فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و طراوت بود؛ استخری پر آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود. کوزه‌ها را بر داشته و رفتم آنجا و آنها را پر آب نمودم. ناگهان دیدم هوا گرم شد و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شود. دیدم از دور کسی رو به من می‌آید. هر چه او به من نزدیکتر می‌شود هوا گرمتر می‌گردد؛ گویی همه این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شد. که او ، قاتل حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام است. وقتی به من رسید. دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست. آن ملعون هم از شدت تشنگی، به هلاکت نزدیک شده بود رو به من نمود که از من آب را بگیرد. مانع شدم و گفتم، اگر هلاک هم شوم نمی‌گذارم از این آب قطره ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می‌نمودم .دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد؛ آنها را به هم کوبیدم. کوزه‌ها شکست و آب آنها به زمین ریخت و بخار شد. او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد. من بی‌اندازه غمگین و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آن استخر بیاشامد و سیراب گردد. به مجرد رسیدن او به استخر، چنان آب استخر ناپدید شد که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است؛ درختان هم خشکیده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت هر چه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی رفت و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد. اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ‌تر، و از هر عذابی برای او درد ناک‌تر بود. بعد از این فرمایش، از خواب بیدار شدم. 📙داستان دوستان، ج ۳، ص ۱۶۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت علی اکبر علیه به عشق شهدا نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویل داغ تو کرده پیرم بابا پیکرت گشته اربا اربا واویلا واویلا واویلا برسرت دست و پا گم کردم مسیر خیمه را گم کردم بین این همه تیر و نیزه من لبان تورا گم کردم یک علی اکبر و یک صحرا واویلا واویلا واویلا هر طرف یک علی میبینم شاهد این غم سنگینم تکه تکه تورا با عباس در میان عبا میچینم زینب آمد بجای لیلا واویلا واویلا واویلا