eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1 (2).mp3
23.57M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
آمد و دید ، تَنی افتاده کشته ی بی کفنی افتاده شه بی پیرهنی افتاده پاره پاره بدنی افتاده 😭😭😭😭 همه پروانه و شمعش گردند بوریا آمد و جمعش کردند زنهای بنی اسد گفتن اگه یه جو مردونگی ندارید چادرامونو شما سر کنید ما میریم کربلا... پسر پیغمبر، عریان افتاده پسر غریب فاطمه، بی کفن افتاده به غیرتشون برخورد، اومدن کربلا دیدن قیامتیه بدن پاره پاره افتاده اصلا قابل شناسایی نیست از دور دیدن یه سواری داره میاد، گفت بنی اسد شما کمک کنید من بدنو شناسایی میکنم این بدن، بدن قاسمِ آخه نه تنها اینکه بدن هارو زیر سم مرکب گذاشتن، خیمه هارو هم که آتیش دادن بدن ها سوخت تو خیمه دار الحرب این حرفا مال روز عاشوراست. اصلا قابل شناسایی نبوده این بدن، بدن اِرباً اربای داداشم اکبرِ دونه دونه بدن هارو شناسایی کرد. اومد تو گودال... گفت این بدن، بدن بابای غریبم حسینِ 😭😭😭😭😭 خودش وارد قبر شد، بدن ابی عبدالله رو تحویلش دادن شروع کرد گریه کردن یه قطعه از بدن کمه گفت بابا رسم ما اینه صورت رو خاک میزارن، رو به قبله... تو که سر در بدن نداری بدنت اینجاست، سرت کوفه چه خبر بود علقمه؟؟ نوشتن بدنو جمع کرد، آروم هلش داد داخل قبر برا همینه که اوناییکه رفتن سرداب، میگن قبر، قبر یه شیرخوارس... کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:وحید محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روضه برپا بود هر جا آب بود روضه هایش ذکر بابا آب بود مقتل جانسوز آقا آب بود: تشنه لب بود آه اما آب بود روضه خوانش گاه ظرفی آب شد گاه گاهی روضه خوان قصاب شد ماجرای آب آبش کرده بود غصه ی ارباب آبش کرده بود مادری بی تاب آبش کرده بود دختری بی خواب آبش کرده بود یا خودش بارید دائم یا رباب روضه می خواندند هر دم با رباب پیکری را بر زمین پامال دید شمر را در گودی گودال دید عمه را بالای تل بی حال دید لشکری را در پی خلخال دید هجمه ی شمشیرها یادش نرفت سنگ ها و تیرها یادش نرفت هم به تن رخت اسارت دیده بود خیمه را در وقت غارت دیده بود از سنان خیلی جسارت دیده بود از حرامی ها شرارت دیده بود آتش بی داد دنیا را گرفت شمر آمد راه زن ها را گرفت عمه را با دست بسته می زدند با همان نیزه شکسته می زدند بچه ها را دسته دسته می زدند می شدند آنقدر خسته... می زدند تازیانه جای طفلان خورده بود زین جهت خیلی به زینب برده بود با تنش زنجیرها درگیر بود در غل و زنجیر امّا شیر بود از نگاه حرمله دلگیر بود اوجوان بود آه امّا پیر بود ماجرای شام پشتش را شکست غصه های شام پشتش را شکست کوچه های شام پیرش کرده بود شهر و بار عام پیرش کرده بود سنگ روی بام پیرش کرده بود طعنه و دشنام پیرش کرده بود بی هوا عمامه اش آتش گرفت مثل زهرا جامه اش آتش گرفت درد و رنج و غصه ی بسیار دید از زبان شامیان آزار دید خواهرانش را سر بازار دید عمه را در معرض انظار دید بزم مِی بود و سر و طشتی طلا خیزران بود و عزیز مصطفی نیزه بازی با سرش هم جای خود بوریا و پیکرش هم جای خود دست بی انگشترش هم جای خود ماجرای خواهرش هم جای خود خاک را همسایه ی افلاک کرد خواهرش را در خرابه خاک کرد کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمود ژولیده ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ مظلومم و به داغ و بلا مبتلا منم عمری سفیر واقعه ی كربلا منم یك عمر گریه كرده ام از غربت حسین بنیان گذارِ نهضتِ اهل بُكا منم دارم بِه دوش خود عَلَمِ انقلابِ اشك از كربلا پیمبرِ اشك و دعا منم من پاره ی تنِ بدنی پاره پاره ام نور نگاه خامس آل كسا منم جای كفن برای تن بی سر حسین آن كس كه خواست بهر پدر بوریا منم از مقتل امام، عبورم، كه داد خصم در قتلگاه، عابد افتاده پا منم با كعب نی تمام تنم را كبود كرد با ریسمان و سلسله ها آشنا منم من دیده ام هجوم حرامی به خیمه را دل خون ترین امامِ پس از نینوا منم ذبح عظیم را همه دیدم به چشم خویش یعنی شهید و شاهد خون خدا منم آن كس كه برق نیزه و شمشیر كوفه را دیده كنار قتلگه هل اتا منم پیراهن از تن پدرم برده اند هیچ ناظر به درد غارت آل عبا منم سوز تَبَم ز شعله ی آتش زیادتر معصوم سینه سوخته ی خیمه ها منم معجر برای دختر زهرا نمانده بود آن كس كه داشت خون دل از این جفا منم بر خواهران خویش جسارت كه دیده است؟ آن كه به سینه حبس كند غصّه را منم هجده سر بریده كه دیده به نیزه ها؟ مردی كه بود شاهد این ماجرا منم با ریسمان كشید چهل منزلم عدو ناقه سوار كوفه و شام بلا منم وقتی سر شكسته ی من سوخت از شرر خورشیدِ بِینِ شعله شده بر ملا منم زنجیر، استخوان مرا هم شكسته بود ماه هلال مانده ی بی آشنا منم آن كس كه در حفاظتِ ناموس كبریا با سهل گفت: زود كنارم بیا منم ای كاش مادرم به جهانم نزاده بود مضطرترین امام پس از كربلا منم با این همه به یاریِ زینب تمام راه آن كه نمود معجزه با خطبه ها منم تكثیر كرده ام به جهان اشك و آه را یعنی امیر قافله ی نینوا منم مسموم و تشنه لب شدم آخر شهید عشق آری امام كشته ی زهر جفا منم ◾️◾️◾️◾️◾️ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
📲 | (سری 1) 🏴 (ع) 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.