هدایت شده از سوقندی(عشق فقط خدا)
#دفاع_مقدس_و_شهدا
#جانبازان_سرافراز
متن شعر جانباز شهید -(راه میرود سرفه میکند
راه میرود
سرفه میکند
پلک میزند
سرفه میکند
تکیه میدهد
سرفه میکند
سرفه میکند
سرفه میکند
ایستاده مرده است
لحظهای
هزار بار
تکّهتکّه او
شهید میشود
شاعر: #مریم_سقلاطونی
سینه زنی جانباز
#شهید
بار دگر شهر ما عطر شهید آمده
پیکر پاک یکی مردِ رشید آمده
فدایی راه حق رب مجید آمده
خبر دهید برهمه باز شهید آمده
فدایی دین خداشد ۲
واصلِ خیل شهداشد
عمری به تن یادگار زخم عدو راکشید
صبر ورضا پیشه کرد تا به مرادش رسید
تلخی این رنج را به عشق یارش چشید
بهر رضای خدا الّا جمیلا ندید
فدایی دین خدا شد۲
واصل خیل شهدا شد
چشیدن جام عشق باد گوارای تو
شهادت راه یار مقصد زیبای تو
شمع صفت آب شد وجود رعنای تو
خم نگشته دمی قامت طوبای تو
فدایی دین خداشد۲
واصل خیل شهدا شد
شهید جانباز ما شهادتت افتخار
ای که وجود تو داشت ز جبهه ها یادگار
باز فضا پر شد،ملائک کردگار
گمان من بوده ای بوصل یار بیقرار
فدایی دین خدا شذ۲
واصل خیل شهدا شد
زبان کجا قادر است مدح وثنایت کند
کجا تواند قلم رقم رسایت کند
شعر من بینوا حق رو ادایت کند
شرح تمام غم ورنج وبلایت کند
فدایی دین خدا شد ۲
واصل خیل شهدا شد
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
✅متن نوحه باسبک
سبک شعر
هدایت شده از سوقندی(عشق فقط خدا)
تقدیم به جانبازان شهید در آستانه برگزاری دومین یادواره جانبازان شهید سراسر کشور:
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
باید که عشق را به شما اقتدا کنند
بی دردهای خفته به مرداب عافیت
باید حساب خویش ز مردان جدا کنند
با نردبان درد به معراج میروند
آنان که تا به صبح خدا را صدا کنند
ایوبهای دهر تمامی درد خویش
با کیمیای درد تو باید دوا کنند
با کیمیای درد تو آری میسر است
مردم مس وجود بدل با طلا کنند
درد تو آیههای هدایت شود اگر
کفر جهان به قصه تو آشنا کنند
عمری به روی چرخ نشستی ز پا ولی
آنسان نشستنی که از آن قصهها کنند
یاران دردمند تو در روز رفتنت
جا داشت محشری به عزایت بپا کنند
کل الهههای اساطیر عاقبت
باید که معبدی به مزارت بنا کنند
با همرهان عرشی گلگون کفن بگو
یاران مانده در قفست را دعا کنند
روزی که بارگاه شفاعت بپا شود
مگذار از گروه تو ما را جدا کنند
............................................
گل از گلش شکفت و دوباره بهار شد
پرواز کرد و ساکن آغوش یار شد
از خطه کویر شمیم صبا رسید
بر مقدمش بسیط زمین لالهزار شد
دلگرم بود و منتظر لحظهای شگرف
ناگاه در هوای خوشی بیقرار شد
با آن که خصم برگ و برش را شکسته بود
در رهگذار عشق و وفا سایهسار شد
از درد همچو گنبد مینا خمیده گشت
جسمش برای روح شهیدش مزار شد
بار سفر که بست دل آسمان گرفت
باران گرفته بود که او رهسپار شد
تا بود آبروی زمین بود و زیب چرخ
تا رفت گونههای زمین شورهزار شد
تابوت خویش یک تنه بر دوش میکشید
از آن زمان که چرخ فلک را سوار شد
آهسته چون نسیم گذشت از کنار ما
با اینکه رفت در دل ما ماندگار شد
اشعار از جانباز دفاع مقدس بهروز ساقی
چشم بر کدخدا نباید داشت!
🔻🔻🔻
شعر متفاوتي كه حاج منصور ارضي در شب نخست مراسم عزاداري در بيت رهبري خواند:
🔻🔻🔻
گریه آیین ربناییهاست
شرح منظوم نینواییهاست
همه حرفش غم جداییهاست
چاره درد بیدواییهاست
گریه روزی ماوراییهاست
همهی سرپناهمان اشک است
تا ابد تکیهگاهمان اشک است
در مسیریم و راهمان اشک است
شیعهایم و سلاحمان اشک است
اشک سجاده خداییهاست
در ازای دعا دوا کردند
گرهها کور بود، وا کردند
چقدر لطفها به ما کردند
شهر را شهر کربلا کردند
عشق ما هم به این گداییهاست
چه کسی گفته بیکسوکاریم؟
ما گداها حسین را داریم
به نگاهش همه گرفتاریم
این که غم را فقط خریداریم
حسن این تور آشناییهاست
آیه بی غلط حسین حسین
سند خط به خط حسین حسین
اسم اعظم فقط حسین حسین
عشق ما این وسط حسین حسین
دل به او بستن از رهاییهاست
تیر و ترکش؛ مرام داعش نه
اهل حقیم، اهل خواهش نه
حرف داریم، با نوازش نه
مرد جنگیم، میز سازش نه
کار در دست کربلاییهاست
همگی عشق پنجتن داریم
از لباس عزا کفن داریم
پرچم سبز یا حسن داریم
در یمن نیز هموطن داریم
عشق بالاتر از کجاییهاست
آسمان رد پای ما را دید
سند روضههای ما را دید
مقتل کربلای ما را دید
چشم دنیا، منای ما را دید
فاطمه مادر مناییهاست
گریه کردیم بیصدا امروز
مثل جانباز کربلا امروز
سوختیم از دم هوا امروز
گفت آقا: غم منا امروز
قصه تلخ شیمیاییهاست
بار دادند، بار عام حسین
نقش سربند ماست نام حسین
منطق ما شده کلام حسین
شرط برجام ماست جام حسین
فتح پشت سر جداییهاست
حرف تحریم درخور ما نیست
چقدر این که حرف این که فردا نیست
گوش ما بر کلام دنیا نیست
بر لب سید خراسانیست
گرچه دوران بیوفاییهاست
در طریقت ادا نباید داشت
سنگری از ریا نباید داشت
وحدتی غیر ما نباید داشت
چشم بر کدخدا نباید داشت
دوره ختم کدخداییهاست
نور داریم و منجلی هستیم
گرچه بی سرصدا، ولی هستیم
پای دین بیمعطلی هستیم
همدانی این علی هستیم
شب هشتم شب فداییهاست
***
قدمی زد، قد حرم خم شد
احمد کربلا معمم شد
خیمهها بی رسول اعظم شد
روزگار حسین درهم شد
وقت معراج مصطفاییهاست
در گلو لشکری صدا انداخت
تن او را جدا جدا انداخت
شاه را داغ او ز پا انداخت
آمد و بر زمین عبا انداخت
این عبا ارث مرتضاییهاست
کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
حتما حتما ببینید👆👆
یا الله یا الله یا الله
اللهم عجل لولیک الفرج
دیروز بقیع روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
یا حسین 🏴🏴🏴🏴🏴
لبیک یا زهرا
خبرهایی درراه است....
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما حتما ببینید👆👆
یا الله یا الله یا الله
اللهم عجل لولیک الفرج
دیروز بقیع روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
یا حسین 🏴🏴🏴🏴🏴
لبیک یا زهرا
خبرهایی درراه است....
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسیر عاشقی
خواننده:سعید صادقی
شاعر: قاسم صرافان
آهنگسازی و تنظیم: احمدرضا شهریاری
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت #امام_حسن_مجتبی ع
شهادت امام حسن مجتبی (ع) -( ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی )
اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِكْ عَلَى السَّيِّدِ الْمُجْتَبَى وَ الْإِمَامِ الْمُرْتَجَى سِبْطِ الْمُصْطَفَى وَ ابْنِ الْمُرْتَضَى عَلَمِ الْهُدَى الْعَالِمِ الرَّفِيعِ ذِي الْحَسَبِ الْمَنِيعِ وَ الْفَضْلِ الْجَمِيعِ وَ الشَّرَفِ الرَّفِيعِ الشَّفِيعِ ابْنِ الشَّفِيعِ الْمَقْتُولِ بِالسَّمِّ النَّقِيعِ الْمَدْفُونِ بِأَرْضِ الْبَقِيعِ الْعَالِمِ بِالْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ صَاحِبِ الْجُودِ وَ الْمِنَنِ كَاشِفِ الضُّرِّ وَ الْبَلْوَى وَ الْمِحَنِ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ الَّذِي عَجَزَ عَنْ عَدِّ مَدَائِحِهِ لِسَانُ اللَّسِنِ الْإِمَامِ بِالْحَقِّ الْمُؤْتَمَنِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلَامُهُ عَلَيْه
ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی
مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی
"ابن شهر آشوب" اینگونه روایت میکند
چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی
هم "سیادت" هم "شرافت" بهترین میراث توست
وارث "مجد" نبی کوه کمالی مجتبی
از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی
بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی
میروی عکس همه با دست پر از خانه ات
رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی
خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی
در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی
هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت
شد متمول گدای آن حوالی مجتبی
حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده
سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی
بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی
با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی
من حبیبک ؟ من امیرک ؟ من امامک ؟ بی گمان
تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی
"بالحسن" بال قنوتم شد که معراجی شدم
ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی
ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد
مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی
خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست
شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی
کام من مهر تورا از سینه ی مادر گرفت
بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی
نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو
عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی
جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است
با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی
چشمه های نور از شعر تو جاری میشود
روشنایی بخش چشمان "وصالی" مجتبی
دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر
بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی
به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی
هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی
گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق
مینوشت از غربتت صدها "امالی" مجتبی
صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است
زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی
غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است
گریه داری با همین قد هلالی مجتبی
این همه موی سپید تو حکایت میکند
کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی
****
پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم
در خور شان ات ندارم شعر عالی مجتبی
شاعر: #علیرضا_خاکساری
.