حاج محمد رضا طاهری حاج محمد رضا طاهری_دهه سوم محرم97 - شب پنجم - روضه امام سجاد علیه السلام-1542110605.mp3
زمان:
حجم:
28.05M
|⇦•تو یادگار حسینی....
#روضه و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
#مرحوم_ایت_الله_فاطمی_نيا_(ره)
دهه محرم،دهه تحول است، جناب حرّ يك شخص است اما حرّ شدن يك جريان میباشد. در اين دهه بايد متحول شويم.
#کانال_روضه_دفتری👇
@rozeh_daftari1
🏴🏴🏴🏴
#روضه شب جمعه
#روضه دفتری امام حسین (ع)
#به همراه کرامات
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
♦️شب جمعه حرمت بوی محرم دارد
♦️بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد
♦️شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم
♦️دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد
سيد جليل القدر جناب آقاي سيد محمد جعفر نقل فرمود :
در سالي باتفاق مرحوم والده كربلا مشرف بودم و آن مرحومه مريض شد و مرضش بيش از چهل روز طول كشيد و به اين واسطه مبتلاي به قرض بسياري شدم .
در اين مدت هم ، نه از شيراز و نه از راه ديگر ، چيزي بمن نرسيد ، پناهنده به مولاي خود آقا سيدالشهداء(ع ) شده به حرم مطهر مشرف شدم .
همان بالاي سر عرض كردم يا مولاي شما كه مي داني چقدر ناراحت و گرفتار هستم به فرياد من برسيد .
از حرم خارج شدم پس از فاصله كمي نماينده مرحوم آيه الله آقا ميرزا محمد تقي شيرازي اعلي الله مقامه بمن رسيد وگفت از طرف ميرزا سفارش شده كه هر چه لازم داريد به شما بدهم ، گفتم : تا چه اندازه ؟
گفت : تعيين نشده بلكه هر چه شما تعيين كنيد . پس تمام قروض را اداء كردم و تا كربلا مشرف بودم تمام مخارج من تاءمين گرديد .
🔸 اي حسين جان كه ترا عاشق شوريده بسي است
🔸هر كه شد واله و دلداده عشق تو كسي است
🔸عاشقان را مكن از كرب و بلايت محروم
🔸تا كه از عمر دمي مانده و باقي نفسي است
⬅️شب جمعه است شب زیارتی آقا ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا(س) مهمان امام حسین است امشب بی بی فاطمه زهرا خودش میاد رو سرعزادار حسینش دست میکشه ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسینو قسم بده به پهلوی شکسته مادرش (زهرای مرضیه)انشاء الله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله حالادلت روانه کن کربلا برات روضه بخونم همه اموات کسانی که بین من و شما بودند حالا جایشان خالیست فیض ببرند
⏪اما امان از لحظه ای که حسین تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که اومدن دوره حسینِ زهرا رو گرفتن، خدایا یکی با نیزه میزنه یکی با شمشیر میزنه هر کی وسیله نداشت با سنگ میزد
اماناز دل زینب(این روضه خیلی حق داره عزیزان خودتو ببر یه لحظه کربلا ببین حسین و زینب چی کشیدن)ای وای سنگی بر پیشانیِ مولا اصابت کرد الله اکبر خون جلوی چشمای آقا رو گرفت پیراهن عربی شو بالا گرفت خونه پیشانیشو پاک کنه اما یه وقت تیر سه شعبه ای بر قلبِ آقا زدن ای وای این تیر دیگه امید زینب رو ناامید کرد
اما زینب حالا منتظره خدایا چرا دیگه صدای تکبیر برادرم نمیاد الله اکبر کربلا به لرزه در اومده زینب دوید بالای تل زینبه ای وای خدایا آنچه زینب دید هیچ خواهری نبینه یه وقت دید شمر رو سینه ی برادرش نشسته(اونی که کربلا رفته میدونه تلِ زینبیه با حرم زیاد فاصله نیست)بی بی زینب چی کشید خدایا یه وقت دید شمر هر کاری کرد خنجر از جلو گلوی حسین رو نمی برید (وای میدونی چرا؟) آخه جایی که پیغمبر بوسه زده، تا یه لحظه پیش زینب اون جا رو بوسه زده، زهرا بوسه زده
یه وقت شمر خدا لعنتش کنه بدن حسین رو برگردوند، سجده بر خاکِ کربلا گذاشت، لحظات آخر میگه دیدم زینب اومد بالای تل زینبیه ، حسین صدا زد زینب برگرد به خیمه نمی تونی ، طاقت نداری این صحنه رو ببینی
برو خواهر جون مادر ، نبینی بریدنِ سر
بروخواهر جون مادر نبینی خنجر وحنجر
برو خواهر ، یه وقت بمیرم زینب دستاش رو رو سرش گذاشت خدا لعنت کنه شمرو با شمشیر سر حسین رو از بدن جدا کرد، آی امان از دل زینب
🔸او می بُرید و من می بریدم
🔸او از حسین سر من از حسین دل
🔸یه وقت دید سری به نیزه بلند است در برابر زینب
🔸خدا کند که نباشد سرِ برادرِ زینب
هر کجای مجلس نشسته ای سه مرتبه بلند بگو یا حسین......
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
استاد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه دفتری امام حسن مجتبی علیهالسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
🔸دلی پر ز تب و پر از غم
🔸نه طبیب ونه دعوایی
🔸چه کند غریب و بی کس
🔸که ندارد آشنایی
حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر منقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم
حسین جان بیاید برادر
چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادرش خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر
🔸مکن گریه ز مرگم ای برادر
🔸مریز از دیدگان اشکت چه گوهر
⏪گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار ..امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن هستند
اخ مرا باشدپرستاران بسیار
اما حسین جان پرستار تو یک زینب آن هم گرفتار
پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار
اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭
زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را دیدکه انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند
مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید یزید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه
🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان
🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپر..من
🔸سرش بریده ای با دو صد خواری
🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری
(یا بقیه الله امام زمان )
🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است
🔸خدا نکرده امام تو حسین من است
⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیامبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید
🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد
حسین آرام جانم حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
#التماس دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@madahi_moharram
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری اما حسن(ع)
#مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
🔶جانم فدای آن بنایی که نداری
🔶قربان آن گلدستههایی که نداری
🔶هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
🔶دلتنگی گنبد طلایی که نداری
🔶بابالرضا رفتم نشستم گریه کردم
🔶با یاد بابالمجتبایی که نداری
🔶قالیچهی ارثیهی مادر بزرگم
🔶نذر تو و صحن و سرایی که نداری
🔶من هر شب جمعه سلامی میدهم به
🔶ششگوشهی کرببلایی که نداری
🔶ما سینهزنهایت حسن کم گفتهایم آه
🔶در مجلس دارالبکایی که نداری
🔶دردی که داری در خودت میریزی آقا
🔶حق میدهم درد آشنایی که نداری
⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
🔸دلی پر زتب و پرازغم
🔸نه طبیب ونه دعوایی
🔸چه کند غریب و بی کس
🔸که ندارد آشنایی
حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم
حسین جان بیاید برادر
چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر
مکن گریه ز مرگم ای برادر
مریز از دیدگان اشکت چه گوهر
یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن
اخ مرا باشدپرستاران بسیار
اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار
پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار
اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭
زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند
مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه
🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان
🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن
🔸سرش بریده ای بادو صد خواری
🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری
(یا بقیه الله امام زمان )
🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است
🔸خدا نکرده امام تو حسین من است
⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید
🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد
حسین آرام جانم...حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه بسیار جانسوز #روضه_اربعین
#اربعین
مداح #حجةالاسلام میرزامحمدی👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
السلام علیک یا ابا عبدلله
*امروز دیگه اینجوری سلام نمیدم. داداش پاشو سربریدتو برات آوردم*
“السلام علی المَجزوزِ الرَاسِ مِنَ القَفا”
*حسین… نه نه! زن و مرد، تو که نفست یاری میکنه. تو که صدات مثل زینب نگرفته. این بچه ها دیگه صداشون جوهره نداشت. امروز ما به جای اون بچه ها میگیم. حسین….به خدا هر چیز دیگه جای این ذکر بگی دلت آروم نمیشه. “فما احلی اسمائکم”. شیرینی این ذکر و بچش… حسین وای
هنوز به قبرا نرسیده بودن، یه وقت دیدن این زن و بچه خودشونو از ناقه ها به زمین انداختن. داداش اگه اون روز تو با صورت به زمین خوردی بلندشو ببین آخرین وجه تشابه من و تو اینه. تو تشنگی کشیدی منم کشیدم. گرسنگی کشیدی من کشیدم کتک خوردی منم کتک خوردم. تو رو با نیزه زدن منم زدن. زین العابدین فرمودآ: “ان دَمَعَت من احَدِنا عَینٌ” اگه چشمی از ما گریه میکرد. “فَقُرِعَت رَأسُهُ بِالرُمح” نیزه دارا با نیزه به سرش میزدن. اما داداش تو رو کشتن منم میخواستن بکشن، اما صورت تو زمین خورد تو این یکی من عقب موندم. اربعین جبران کرد. یه جوری از ناقه خودش و به زمین انداخت. رو زانوهاش داره راه میاد.
همه منتظرن ببینن زینب چه میکنه؟ خوب نشونی رو بلده. خودم دیدم از بالا بلندی کجا افتادی زمین. خودم دیدم چی جوری محاصره ات کردن. اومد کنار این قبر. همه دور زینب حلقه زدن. اینجا با روضه شام و کوفه فرق میکنه اینا همه خواصن. همه روضه ها رو خوند. آی رباب تو از خیمه بیرون نیومدی اما من اومدم دیدم یه بدنی به رو، رو زمین افتاده. و هُوَ جُسَةٌ بِلا رَأس، سر نداشت سر نداشت. رباب نبودی ببینی چه کردم… خواستم سرشو ببوسم سر نداشت خواستم دستشو بردارم به قلبم بزارم دستشو بریده بودن فقط یه جای سالم بود اونم رگای گردنش بود. لبامو به اون رگا گذاشتم که تونستم خطبه بخونم. لبا رو به اون رگا گذاشتم که تونستم یزیدو رسوا کنم. گریه ها کردن… هر یکی سمت قبری رفت. اما دیدن رباب متحیره. یه جور دیگه داره ناله میزنه… خانوم تو چرا سرقبری نمیری؟ آخه قبر علی اصغرمو نمیدونم کجاست. آخ بمیرم. آب خوردم سینه هام شیر آورده. یادش بخیر ۴۰ روز پیش علی داشتمو شیر نداشتم حالا برعکس شد.
یه بدن عصر روز یازدهم بدون زائر موند. هیچکی هم اشاره نمیکنه. به زینب خیلی سخت گذشت. از گودال که عبورشون دادن تو دارالحربم که بدن بنی هاشم بود. همه رو زینب زیارت کرد اما یه بدن کنار علقمه موند آخه عباس دور افتاده بود. هرچه زینب خواهش کرد نذاشتن اون بدنو زیارت کنه حالا تو ببین چه حسرتی به دلش موند…گفت داداش میرم اما برمیگردم. ازکنار قبر حسین هنوز داره رو زانوهاش راه میره. کربلا رفته ها همین جایی که میگن بین الحرمین ارباب ما دست به کمر رفت اما زینب رو زانوهاش راه رفت. رسید کنار علقمه. داداش نگی من با وفا نبودم. اینجا دیگه زینب روضه نخوند سکینه شروع کرد روضه خواندن.عمو عباس جات خالی بود…عمه مو سیلی زدن…
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
اختصاصی
#کانال_روضه_و_نوحه_محرم_و...ایتا👇
┈••✾••✾••┈
@madahi_moharram
Babolharammohammadi.mp3
زمان:
حجم:
2.39M
#روضه جانسوز#اربعین حسینی علیه السلام
#حجت الاسلام استاد#میرزامحمدی👆
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
اختصاصی
#کانال_روضه_و_نوحه_محرم_و...ایتا👇
┈••✾••✾••┈
@madahi_moharram
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه_دفتری_امام_رضا علیه السلام
#روضه_امام_رضاع
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#روضه مرد صیاد
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يا أَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى، أَيُّهَا الرِّضا، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.
🔸ای آنکه هست بر همه عالم عطای تو
🔸 محروم کی شود ز عطایت گدای تو
🔸هشتم امام عالمی و بضعة الرسول
🔸ای آنکه مصطفی شده مدحت سرای تو
🔸 یک شرط ز شرایط توحیدی و بود
🔸حصن امان اهل ولایت ولای تو
🔸آلوده دامنم ز گنه لیک گشته ام 🔸غرقه بحر رحمت نا منتهای تو
🔸من بی پناه مانده و کهف الورا 🔸تویی آورده ام پناه به دولتسرای تو
🔸 شرمنده ام ز کرده خود یا ابوالحسن
🔸خواهم در آستان تو عفو از خدای تو
⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ...
آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ...
آی کسی که هر وقت گره به زندگیت افتاد صداش زدی یا امام رضا ع..
جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا... انشاالله حاجت روا بشید
⬅️مرد صیاد می گه : با چه زحمتی آهویی رو صید کردم ، یک مرتبه دیدم یک آقای نورانی مقابلم ایستاده ، یک نگاه به آهو کرد ، یک نگاه به من کرد ، فرمود : مرد صیاد می دانی این آهو چه میگه ؟ گفتم نه آقاجان ، فرمود : مرد صیاد این آهومیگه من دو تا بچه دارم ، منتظر من هستند اجازه بده بروم بچه هایم را ببینم و برگردم ، گفت : آقا من با چه زحمتی این آهو را گرفتم شما می گی رهاش کنم بروه ، اگر بره دیگه برنمی گرده قربانت بروم امام رضا علیه السلام فرمود : من اینجا می مانم ضامن این آهو می شوم تا برگرده . مرد صیاد می گه قلاده را برداشتم با خودم گفتم الان آهو فرار می کنه اما دیدم آمد یک دور ، دور آقا زد و رفت . خیلی متحیر شدم . ساعتی گذشت گفتم آقا این آهو دیگه بر نمیگرده فرمود : مرد صیاد خوب تو این بیابان نگاه کن ، یک نگاه کردم دیدم آهو داره از دور می یاد ، دو تا بچه هایش دارند دنبالش می آن ، تا رسیدن به ما خودشون رو انداخت روی پاهای آقا این بچه هاش هم دور آقا می گردند .
یک نگاه کردم گفتم آقا جان شما که هستید ؟یک جمله بگم اقا فرمودند
🔸منم که دردوجهان ضامن غریبانم
🔸خودم غریبم وقدر غریب می دانم
من ضامن غریبان علی بن موسی الرضایم . حالا همه با هم صدا بزنیم رضا جان ، رضا جان ..
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1404/5/26
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#کانال_روضه_دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
🏴🏴🏴🏴🏴
سلام علیکم
❤️#عاشقان_ اهلبیت_علیهم_السلام
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
📣#روحانیون بزرگوارومادحین عزیز
حتماحتما عضو بشین مطالب کانال برای مجالستان بسیار #کاربردی هست#
#هر_روضه،نوحه واشعار اهلبیت ع،سخنرانی و... همراه🎙 صوت های متنوع مداحان عزیز تواین کانال اختصاصی آماده هست با همه زبانها فارسی،ترکی، مازنی،عربی و...
❤️#بفرما به مجلس عزای #پیامبرص #امام حسن ع و #امام رضا ع دعوت هستین
روضه های پایان ماه صفر بارگذاری شده درکانال #روضه دفتری
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
👇👇👇
اختصاصی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#کانال_روضه_دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
▪️▪️▪️
🖤
در مشـهد و مدیـنہ خدایا چہ محشرسٺ
شال عزا بہ گردن زهرا و حیدر اسٺ
یا بن الحسن بیا ڪه تسلا دهیم تو را
چون سوگ #مجتبی و #رضا و #پیمبر اسٺ
#مـهـــدے_جـان_عج🌷
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج💚
#العجل_یا_منتقم🙏❤️
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#کانال_روضه_دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
(لینک ابر گروه مجمع محبان اهلبیت علیهم السلام) ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2740453387Cca7ea66bc5
سلام علیکم عزیزان
برای دسترسی آسان به مطالب از هشتگ ها استفاده کنید👇👇👇
#امام_حسن ع
#شهادت_امام_حسن
#روضه_امام_حسن ع
#نوحه_امام_حسن_ع
#زمرمه_امام_حسن ع
#مرثیه_امام_حسن ع
#مدح_امام_حسن ع
#روضه_پیامبرص
#حصرت_رسولص
#رحلت_پیامبرص
#رحلت #پیغمبر
#حضرت_محمدص
#نوحه_پیامبرص
#مرثیه_پیامبرص
#دفتری_پیامبرص
#روضه_امام_رضا_ع
#نوحه_امام_رضا_ع
#دفتری_امام_رضا_ع
#امام_رضا_ع
#شهادت_امام_رضا_ع
#ترکی_امام_رضا_ع
#ماه_صفر
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه دفتری اما م حسن مجتبی علیهالسلام
#گریز حضرت اباالفضل عباس علیه السلام
#مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
🔶صفر تمام شد و طی نشـد عزای حسن
🔶هزار حیف که شد زهر کین جزای حسن
🔶بـه غربتش چـه بگویـم، رسـول اکـرم گفت
🔶که ماهیان همه گرینـد از بـرای حسن
🔶اگرچه آب شد و سوخت بیصدا چون شمع
🔶محیط، پر شده از اشک بیصدای حسن
🔶بـه حشـر بـا گـل لبخنـد میشـود محشور
🔶خوشا کسی که کند گریه در عزای حسن
🔶گمـان نبـود نمـکناشناسهــا بـه ستـم
🔶کنند خنجـر خود را فرو به پای حسن
🔶هنـوز بـر بـدنش زخـم تیرهــا پیــداست
🔶هنوز شهر مدینـه است کربلای حسن
🔶کسی که فاطمـه را کشت قاتل حسن است
🔶به روز حشر شهادت دهد خدای حسن
🔶ز بـس بـه پیکـر پاکش نشست تیـر ستـم
🔶به روی شانه بدن گشت نینوای حسن
🔶غـریبِ شهـر مدینه، غـریب رفت بـه خاک
🔶غریبتر حرم و صحن با صفـای حسن
⬅️نقل میکنند عربی بود تو مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...میگفت السلام علیک یا غریب الغربا...
یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد..
شروع کرد گریه کردن..
گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع..
آقا از مدینه بهت سلام میدادم...
میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا..
میگفتن امام رضا غریبه..
غریب الغرباست..
آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت ..
(ان شاالله خدا قسمت وروزیت بکنه..)
آقا حالا که اومدم زیارتت..
میبینم، صحن و سرا داری..
گنبد طلا داری..
آقا جان ضریح داری...
این همه زائر داری..
زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند..
شروع کرد ناله زدن..
گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه...
چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن...
🎋(رحمت خدا به این گریه ها..)
🎋(رحمت خدا به این ناله ها...)
🥀الهی بری مدینه..
الهی قسمت و روزیت بشه مدینه...
اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه..
اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه..
قربان غربت ائمه بقیع..
قربون غربت امام حسن ع..
چقدر مظلومه...چقدر غریبه..
الهی هیچ کس غریب نباشه...
من بمیرم برا اون آقایی که تو خونشم غریب بود محرم نداشت....
پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند..
فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه
(امان از غربت امام حسن ع)
خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند..
همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره...
اما چه کردند با عزیز دل زهرا..
چه کردند با میوه قلب رسول الله ص
⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا...
یه لحظه دلتو ببرم مدینه...
(کدوم لحظه رو یاد کنم)
🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن..
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
🔆صدا زد داداش..
دیگه به خودم عطر نمیزنم..
دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم...
آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم..
امان از دل حسین ع..،2
اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرودارا..
دلتو یه لحظه ببرم کربلا..
(چی میخام بگم..)
میخام بگم..
اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد...
(اما دلت کربلاست..)
تو کربلا هم ناله زد...
لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه..
آخ نشست کنار بدن ابالفضل..
صدا زد..
💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»"
💔کمرم شکست داداش..
⏪ داداش..امیدم نا امید شد..
داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره..
پاشو رباب منتظره..
پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره.....
هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. #یاحسین..
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه_پیامبرص #امام_حسن ع #امام_رضاع
#روضه رحلت پیامبر اسلام(,ص)
ترکیبی امام رضا وامام حسین(ع)
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.
⬅️شب رحلت جانگداز رسول خدا است ، شب شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ،عاشقان مدینه دلها را روانه مدینه منوره کنیم ، یا رسول الله اگر چه این عاشقان مدینه نیستند اما به یاد شما در این جا اقامه عزا گرفتند . میان بستر قلب عالم خلقت افتاده ،اطراف بستر عزیزانش نشسته اند . ( پدر چراغ خانه است ) پیغمبر گاهی از هوش می رود گاهی به هوش می آید ، علی گریه می کند ، فاطمه گریه می کند ، وقتی پیغمبر اشکهای چشم دخترش فاطمه را دید فرمود : گریه نکن دخترم اوّل کسی که به من ملحق می شود تویی بابا .
اما عزاداران امشب فاطمه زهرا عزادار باباش رسول الله (ص) است ای کسی که گوشهای از این مجلس ومحفل نشسته ای
حاجت داری گرفتاری مریض داری جوون داری انشاالله حاجت روا بشید روضه بخونم همه امواتمان فیض ببرند
⬅️. آقا رسول اللّه صلی الله علیه و آله صدا زد: همه از اتاق و حجره بیرون برند، به ام سلمه فرمود: دم دراتاق بایست، نگذار کسی وارد اتاق بشه
صدا زد: یاعلی نزدیک من بیا، می خوام با تو خدا حافظی کنم، آخه وقت وداع شده، بعد دست میوه دلش، نور دیده اش زهرا علیها السلام را گرفت به سینه اش چسباند، دست برادرش علی علیه السلام را گرفت، همینطور توی صورت علی و زهرا علیهما السلام نگاه می کرد و قطرات اشک از چشمهای مبارکش می ریخت، می خواست حرف بزنه، بعض راه گلویش را میگرفت و نمی توانست صحبت کند. صدای گریه اهلبیت بلند شد. علی علیه السلام سر پیغمبرُ تو دامنش گذاشت، آخه لحظه های آخر عمر پیغمبرِ هست.
بی بی فاطمه علیها السلام صدا زد؛ یا رسول اللّه با گریه ات دلم را پاره پاره کردی، جگرم را سوزاندی، سینه پرحسرتم را آتش زدی، پیغمبر بی بی را به سینه اش چسباند و روی فاطمه علیها السلام را هی می بوسید و هی گریه می کرد.
امام حسن و امام حسین علیهما السلام را توی بغلش گرفت و صدای الوداع الوداع، و گریه و خروش و شیون الوداع از زمین و آسمان بلند بود
🔸ای دل بیا که موسم آه فغان رسید
🔸یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید
🔸واحسرتا که حضرت زهرا یتیم شد
🔸از ماتم پدرلبش به نیمه جان رسید
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گریزی به روضه امام رضا داشته باشیم امواتمان فیض ببرند
چه کرد مأمون با امام رضا؟ فرمود: اباصلت من میرم مجلس مأمون، وقتی بیرون آمدم اگر دیدی عبایم رو به سرم کشیدم، دیگر با من صحبت نکن.
اباصلت: حضرت وارد مجلس مأمون شد، لحظاتی نگذشت که بیرون آمد، دیدم آقا سرش رو پوشانده، حال حضرت منقلب، هی مینشینه و بلند میشه، طبق سفارش حضرت، با ایشان حرف نزدم تا وارد منزل شدیم.
در کوچه عبایش، بر روی سرش بود
گه دست به دیوار، گه بر کمرش بود
آقا وارد حجره شد، صدا زد: ایاصلت؛ در حجره را ببند، فرشهای حجره را جمع کن، میخواهم غریبانه جان بدهم.
در حجره رو بستم، گاهی میآمدم درحجره رو باز میکردم، میدیدم آقا مثل شخص مارگزیده به خودش میپیچدع بلند میشود و مینشیند.
داخل حیاط بودم که ناگهان آقازادهای رو مشاهده…
امام جواد علیهالسلام بدن بابا را غسل و کفن و دفن
اما دلها بسوزد برای جدّ مظلومش حسین، که بدنش روی زمین گرم کربلا افتاده بود.
به کربلا کفن مگر به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنهلب، عزیز مصطفی نبود
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
احمد بهزادی
التماس دعا
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#کانال_روضه_دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
Mohjat.NetShahadat Emam Hasan 1403 Narimani [Mohjat_Net] (2).mp3
زمان:
حجم:
15.8M
#روضه آرشیو
مداح #سید_رضا_نریمانی
#روضه_امام_حسن ع
#شهادت_امام_حسن 1403
ویژه #28_صفر
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
راهمونو بست فکرشو نمیکردم
مادرم نشست فکرشو نمیکردم
گوشواره شکست فکرشو نمیکردم
یکی نبود بگه نامرد بس کن یه زنه
فکرشم نمیکردم اینجور بزنه
قدم نرسید آخر حالا منمو حسرت
من موندمو یک کوچه من موندمو خجالت
****
آه مادرو نه نمیره از یادم
من دوشنبه رو نه نمیره از یادم
دیوار و سر و نه نمیره از یادم
سند غربت بابا امضا شده بود
نه نمیره از یادم اون روی کبود
لبخند رو لبای بابامونو گرفتن
بی دینای مدینه دنیامونو گرفتن
****
روزگار من با غم دلم سر شد
حال مادرم هر دقیقه بدتر شد
درد پدرم دیگه چند برابر شد
نمیدونم چرا دستاش بالا نیومد
هی نفس نفس میزد حرفی نمیزد
سنی ندارم اما موهام همه سفیده
دیدی سر جوونی ناموس ما شهیده
***
هیچکی نبود بگه این گل که پرپره
این زن که میزنید ناموس حیدره
از عمد مادرو پیش پسر زدن
از عمد با لگد محکم به در زدن
مادرم از قدیم میزد حرف
مادرم سر به زیر میزد حرف
مردک پست رزل سیلی زد
بی هوا با دو دست سیلی زد
و دل من شکست در کوچه
مادرم تا نشست در کوچه
استراحت نداشت مادر ما
خواب راحت نداشت مادر ما
مادرم دلشکسته میخوابید
میشد از درد خسته میخوابید
با سر نیمه بسته میخوابید
اکثرا هم نشسته میخوابید
مادرم رفت و پیر شد بابا
بعد از آن سر به زیر شد بابا
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#کانال_روضه_دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
Mohjat.NetSh 07 Safar 1403 Karimi [Mohjat_Net] (2).mp3
زمان:
حجم:
3.74M
#روضه آرشیو
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_امام_حسن_ع
#شهادت_امام_حسن 1403
ویژه #28_صفر
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
صلح وقتی به معنی صلح است
که پذیرنده سنگری دارد
و اگر صلح را قبول نکرد
پشت گرمی به لشکری دارد
و اگر پرچم سفید نداشت
یا به یاران خود امید نداشت
سر به زانوی غم اگر که گذاشت
دامن مهر مادری دارد
دامن مادری اگر که نداشت
چاره ی دیگری اگر که نداشت
باز در اوج بی کسی هایش
سر در آغوش همسری دارد
سنگری نیست لشکری هم نیست
چند وقتیست مادری هم نیست
پشت این مرد ظاهرا خالیست
نه که در پشت خنجری دارد
همه درها به روی او بسته
همه درها به روی او اما
همچنان رو به غم دری دارد
زنی آمد میان خانه نشست
کاسه ی زهر را گرفت به دست
به خیالش که خانه ی تاریخ
شیشه های مشجری دارد
هرچه گشتم میان باطل و حق
هیچ حرفی بهغیر جنگ نبود
ای لغت نامه ها قبول کنید
صلح معنای دیگری دارد
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#کانال_روضه_دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1