#نوحه_شهادت_امام_کاظم_ع
#عربی
#قصيدة
مداح:#باسم_کربلایی👌😭
شاعر : السيد سعيد الصافي الرميثي
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
هذا الغريب منين .. وين أهله راحوا وين
مات بسجن مظلوم .. و بيا ذنب مسموم
عادة الميت يا شيعة لمن يسكن ونينه ..
تحضر أولاده و أخوته عن يساره و عن يمينه ..
هذا الي يوسده و يجبله و ذاك اليغمض له عينه ..
احنا ما شاهدنا ميت بالحديد امـﮕـيدينه ..
من شدة التـﮕـييد .. ينزف دما من الـﮕـيد
باقي الأثر لليوم .. و بيا ذنب مسموم
هذا الغريب منين .. وين أهله راحوا وين
مات بسجن مظلوم .. و بيا ذنب مسموم
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
موسى بن جعفر تميز كاظم الغيض بصفاته ..
و لا سجون الطاغي ساعة بدلت سيرة حياته ..
دمعته و لهجة دعائه و بـﮕـللب خاشع صلاته ..
للفرج يحسب ليالي و بالفرج يدري مماته ..
طامورة الأشرار .. ظلمتها ليل نهار
من الشمس محروم .. و بيا ذنب مسموم
هذا الغريب منين .. وين أهله راحوا وين
مات بسجن مظلوم .. و بيا ذنب مسموم
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
مرت أعوام على سجنه و للفرج معقوده ظنه ..
شيعته المنتظره تنشد ياهو اليخبرها عنه ..
ساعة السمعت إجاها طارش يبشرها منه ..
الموعد الجمعة يـﮕـلها بشوفة الوالي نتهنه ..
يا شيعة و الميعاد .. ﮔـلهم جسر بغداد
نستقبل المظلوم .. و بيا ذنب مسموم
هذا الغريب منين .. وين أهله راحوا وين
مات بسجن مظلوم .. و بيا ذنب مسموم
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
طلعت الشيعه تشوفه موسى بن جعفر أملها ..
من بعد غيبه طويله بالسلامة يرجع لها ..
و عاين و لاحت جنازة أربعه تولوا حملها ..
سمعوا بناعي المنية ينعى و دموعه يهلها ..
صاحوا يَناعي شصار .. و شعندك من أخبار
تنعي بحزن و تحوم .. و بيا ذنب مسموم
هذا الغريب منين .. وين أهله راحوا وين
مات بسجن مظلوم .. و بيا ذنب مسموم
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
عالجسر نادى المنادي هذا إمام الرافضيه ..
الطيب ابن الطيب أصله من صلب حامي الحميه ..
من رحم بضعة محمد فاطمة الزهراء الزﭼـيه ..
ﭼـانت أطباعه السماحه و الحلم عنده سجيه ..
ليش بسجن هارون .. ﮔـضى العمر مسجون
بلوعه و ﭼـبد مألوم .. و بيا ذنب مسموم
هذا الغريب منين .. وين أهله راحوا وين
مات بسجن مظلوم .. و بيا ذنب مسموم
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
ساعة الشخص طبيبه سم غدر و بـﭼـبده صابه ..
يا خلـﮓ أردن أناشد اخوه ما عنده و ﮔـرابه ..
يَلي تسأل هذا أهله بالمدينة للنجابه ..
خيرة الله على البريه نزل عليهم كتابه ..
من أطهر الأصلاب .. من أشرف الأنساب
تقوى و فخر و علوم .. و بيا ذنب مسموم
هذا الغريب منين .. وين أهله راحوا وين
مات بسجن مظلوم .. و بيا ذنب مسموم
ياللي تسأل شنهي ذنبه الكاظم بسجن الخليفه ..
البايعوا جده الصميده بيعه سودا مو نظيفه ..
للظلم وضعوا أساسه من عهد يوم السقيفه ..
فاطمة كسروا ضلعها و بضعة الهادي الشريفه ..
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
هذا الغریب منین
کنج زندان بین زنجیر موسی جعفر نشسته
هر دو دستش را به گردن یک یهودی زاده بسته
استخوان هایش اسیر حلقه های کند و زنجیر
زیر سنگینی آهن ساق پاهایش شکسته
دور از همه تنها....جان میدهد موسیٰ
از زندگی محروم....و بیا ذنب مسموم
نیمه های شب سرش تا که بر سجده گذارد
با لگد از خاک سجده ناگهان سر را برارد
تا که میبیند رسیده سندی شاهک دوباره
زیر لب گوید الهی تازیانه بر ندارد...
زخمش نمک خورده....از بس کتک خورده
جسمش شده مصدوم....و بیا ذنب مسموم
روز و شبهایش بهم خورده در این زندانِ اشرار
از ستم از طعنه از زخم زبان ها دیده آزار
تا که حرف بد به گوشش میرسد از این یهودی
روضه میخواند که وای از قلب زینب بین بازار
میخواند از شام و.... آزار و دشنام و..
از زینب و کلثوم... و بیا ذنب مسموم
جای فرزندش رضا زنجیر و غل شد همجوارش
سر شود در رنج و سختی و شکنجه روزگارش
در مصیباتِ غریبِ کاظمین این بس که هارون
بین زندان یک زن بدکاره آورده کنارش
خون میخورد کاظم....از جور این ظالم
این زن کجا معصوم؟!....و بیا ذنب مسموم
زهر کینه زد شراره بر تن موسی بن جعفر
میگذارد صورتش را بر زمین چون شاه بی سر
از جگر میسوزد و لب های خود را می فشارد
زیر لب دارد نوایِ ای حسین مظلوم مادر
افتاده روی خاک....با پیکری صد چاک
مثل حسین مظلوم....و بیا ذنب مسموم
محمدعلی_انصاری
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
_ - BRvGWJFqfi0.m4a
11.34M
#نوحه #عربی
#شهادت_امام_کاظم_ع
🎤باسم کربلایی👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
1_5726858853606227973.mp3
3.86M
#نوحه_امام_کاظم_علیه_السلام
#زمینه
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
بند1⃣
با اینکه درک نمیکنم روضه رو
به والله ترک نمیکنم روضه رو
حتی شده یک نفری
روضه خونی بر پا میشه
برکت همین گریه هاست
گِرِهی اگه وامیشه
واسه حل شدن مشکلامون
چیزی هست مگه از گریه بهتر
سفره سفره ی باب الحوائج
روضه روضه ی موسی بن جعفر
حاجتم شده این شبها یه چیز
اللّهم اشفِ کلَّ مریض
بند2⃣
برای فاطمه صدام آشناس
دلیلش هم فقط همین گریه هاس
بابام بهم گفته از این
خونواده دست نکشم
از راه حرم اومدن
یه وقت پامو پس نکشم
انگار که توی دنیا تمومه
درها بسته به روم غیر از این در
سفره سفره باب الحوائج
روضه روضه ی موسی بن جعفر
حاجتم شده این شبها یه چیز
اللهم اشفِ کلَّ مریض
بند3⃣
کی میگه اشک و روضه تعطیل میشه
حالا که سال با روضه تحویل میشه
دلخوشی امروز من
روضه های خونگیه
دونه دونه اشک چشام
سرمایه ی زندگیه
دست خالیمو وقتی میبینم
میشه گریه ی من چندبرابر
سفره سفره باب الحوایج
روضه روضه ی موسی بن جعفر
حاجتم شده این شبها یه چیز
اللهم اشفِ کلَّ مریض
شعر و سبک: حسین نوری
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
4_5823203482680692052.mp3
2.7M
#نوحه_امام_کاظم_ع
#زمزمه
#شهادت
#امام_كاظم_روحى_فداه
مداح:#کربلایی_احسان_پيريايى👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
بند اول
سر روخاکامیزارم و
حلقه زده اشک تونگام
آه سردی توسینمه
دلتنگم واسه بچه هام
تنها/هرشب /باقلب پرخون
حرفم /اینه /باچشم گریون
دخترم ،،،قلب پدرجای توئه
دیدنت،،،حسرت بابای توئه
حسرتم ،،،دیدن چشمای توئه
✿༻⃕❀✿༻⃕❀✿༻⃕❀✿༻⃕❀
بند دوم
ردّزنجیرروگردنم
مونده اززندون یادگار
ازاشک گرمم روی خاک
خاک زندون شدبیقرار
زخمِ/بازوم /زخمای پیکر
من رو/انداخت /به یادمادر
مادرم ،،،یاتوهمراه منه
غصه هات ،،،همراه هرآه منه
ذکرتو،،،رزق سحرگاه منه
✿༻⃕❀✿༻⃕❀✿༻⃕❀✿༻⃕❀
بند سوم
ازضرب تازیونه ها
حتی نفس توسینه نیست
کنج مَحبس سختم شده
ظلمت جای آیینه نیست
ازاین /زندون /خلّصنی یارب
جونم /دیگه /رسیده برلب
ای خدا،،،ویرونه ام اومدبه یاد
دختری ،،،دردونه ام اومد به یاد
طفلکی ،،،بی خونه ام اومدبه یاد
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1
4_5821350513530113502.mp3
1.6M
🔳#زمزمه_امام_کاظم_ع
🔳سبک مدینه شهر پیغمبر👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
تو را بردند نامردان؛ از این زندان به آن زندان
شدی با خونِ دل مهمان؛ از این زندان به آن زندان
شنیدم در غل و زنجیر با توهین ِ پی در پی
تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان
مناجاتت دو چندان شد! پس از هر سجده ات میرفت...
صدای جذبۂ قران؛ از این زندان به آن زندان
به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد-
دعای بارش ِ باران؛ از این زندان به آن زندان
عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها
شدی حیران و سرگردان؛ از این زندان به آن زندان
سرِ افطار خوردی تازیانه های محکم را
به جای آب و قدری نان؛ از این زندان به آن زندان
به دست سِندی بن شاهِک ملعون زمین خوردی
بمیرم! با تنی لرزان؛ از این زندان به آن زندان
سکوت و کظم غیظَت، زهرِ دشمن را دو چندان کرد
چه مظلومانه دادی جان؛ از این زندان به آن زندان
به یادِ جدّ لب تشنه گلویَت سوخت و خواندی-
چه روضه با لبِ عطشان؛ از این زندان به آن زندان!
مرضیه عاطفی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari1