eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹 امام جواد ع اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ   پروردگارا درود فرست بر محمد بن على (حضرت امام جواد) که نشانه و مثل اعلاى تقوى و خدا پرستى است و نور هدایت و ارشاد خلق و معدن اهل وفا    وَ فَرْعِ الْأَزْکِیَاءِ وَ خَلِیفَةِ الْأَوْصِیَاءِ وَ أَمِینِکَ عَلَى وَحْیِکَ    و پیرو سایر صاحبان تزکیه نفس و جانشین اوصیاى پیغمبر اکرم و امین بر اسرار وحى توست    اللَّهُمَّ فَکَمَا هَدَیْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَیْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَکَّیْتَ بِهِ مَنْ تَزَکَّى    پروردگارا پس چنانکه خلق را تو بواسطه او از گمراهى به راه هدایت آوردى و از وادى حیرت جهالت نجات دادى و هر که لایق هدایت بود بواسطه او ارشاد کردى و هر کس قابل تزکیه نفس بود روحش را تزکیه و صفا دادى    فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ بَقِیَّةِ أَوْصِیَائِکَ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ    پس اى خدا درود فرست بر او بهترین درودى که بر احدى از اولیاء و دوستان خاصت و سایر اوصیاى پیغمبر اکرمت فرستادى که تو اى خدا صاحب عزت و اقتدار و حکمت بى نهایتى. کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
1_21448883.mp3
1.41M
حجره شد، قتلگاهم، غرق آهم نمی‌تونم از جا پاشم قسمت اینه تنها باشم دلدارم، قاتلم شد، حاصلم شد خون‌جگری از این دنیا می‌خوام برم پیش زهرا حتی میونِ خونمم، برام مث زندونه این حال و روز زارم و، فقط خدا می‌دونه چشم انتظار مادرم، چشم ترم می‌مونه آتیشِ زهر کینه، بدنم رو سوزونده خنده‌ی تلخ قاتل، جون به لبهام رسونده غریبم من غریبم بی تاب و، بی قرارم، در کنارم نه یاری دارم نه همدم شدم اسیر درد و غم من تشنه، ولی دشمن، داره عمداً به حال و روزم می‌خنده در و به رو من می‌بنده این لحظه‌های آخری، غریبی شد اقبالم این زهر کینه اِی خدا، برده توون از بالم با کام خشک و چشم تر، انگاری تو گودالم گرچه افتادم از پا، روی خاک غریبی روی سینم نرفته، چکمه‌ی نانجیبی غریبم من غریبم کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
🏴🍃 نذر شهادت امام ِ جوانم 🍃🏴 سیاهی رفت چشمانت، زبانم از سخن افتاد شنیدم مقتلت شد خانه، اشک از چشم من افتاد نگاهش فتنه در سر داشت یارِ خانه ات تا گفت: برایت آب آوردم، بنوشش از دهن افتاد چه مکّارانه «أمّ الفضل» میشد «جعده» ای دیگر همین که زهر نوشیدی دلت یادِ حسن(ع) افتاد تداعی شد برای من سر بازارِ شهر شام صدایِ هلهله تا بر لبِ یک عدّه زن افتاد تنت در سایۂ بالِ کبوتر ها و عاشورا؛ به دستان یزیدی ها عبا و پیرهن افتاد تو کنجِ حجره جان دادی و امّا گوشۂ گودال حسینِ(ع) تشنه لب بر خاک ها دور از وطن افتاد تنت میسوخت روی بام زیرِ آفتاب آقا دلم آتش گرفت و یاد شاهِ بی کفن افتاد!
🏴سینه زنی واحد .امام جواد(ع) 🌴🌴🌴🌴🌴__________________ خدا کنه هیچ دلی غم نصیب نشه تنها و بی حبیب نشه الهی هیچ کی تو خونش غریب نشه۲ (الهی هیچ کسی تو خونش غم نبینه غصه دمادم نبینه جور و جفا از دست محرم نبینه)۲ (من چی بگم غصه سهم دلم شد سوخته ز زهر تمام حاصلم شد همسر من خدایا قاتلم شد)۲ (وای از غریبی۴)۲ 🌴🌴🌴🌴🌴__________________ (ای ام فضل خندت به قلبم آزره این لحظه های آخره اروم بگیر صدا صدای مادره)۲ تو اوج دردم و دلو به دریا زدم مادرمو صدا زدم جلوی چشم خونِش دست وپا زدم (از سوز زهر پا تا به سرم میسوزه شدم خزون برگ و برم میسوزه به کی بگم آخ جگرم میسوزه)۲ (وای از غریبی۴)۳ 🌴🌴🌴🌴🌴__________________ از تشنگی دیگه رمق نداشت آقا شکم گذاشت روی خاکا میگفت امان( از کربلا۲) اون لحظه آخر دلش توی کربلا بود۲ یاد تیر و نیزه ها بود به یاد آتیش زدن خیمه ها بود چی بگم از وفای اون کفترا ای کاش بودن کبوترا کربلا سایه برای پیکر خون خدا حسین ...
شهادت آقا جوادالائمه ع -(علیِ‌ّ اکبر شاه خراسان) شهادت امام جواد(ع) علیِّ اکبر شاه خراسان میان حجره از پا تا سرش سوخت به پشت در زنی در پای کوبی ولی مرغی همه بال و پرش سوخت شاعر:
☘ 🌸🍃امام جواد(ع) دست پا می زند و نیست کنارش پدری تا ببیند به عزای پسرش خندیدند
مَـرثيـهٔ اِمام جَواد عَلَيهِ الْسَّلام : سوخت از زهرِ هَلاهل ؛ جگرم مادر جان! تیره شد روز به پیش نظرم ؛ مادر جان! من در این حجره ى در بسته به خود مي پیچم کس نداند که چه آمد به سرم مادر جان! نکشد گر که مرا زهر جفا ؛ خواهد کشت4 خنده ى همسـرِ بیـدادگَـرَم مادر جان! من جوادم که به یاد تو سخن مي گویم چون تو را از همه مشتاق ترم مادر جان! همچو شمعي اثرِ زهـرِ ستم آبم کرد سوخت پروانه صفت بال و پَرم مادر جان! همسرم پشت درِ خانه به دست افشاني من به یاد تو و مِسمارِ دَرَم ؛ مادر جان! چون تو در فصل جواني ز جهان سیر شدم که زده داغ تو بر جان شرَرَم مادر جان! به لب خشكِ منِ غمـزده آبي برسـان کز عطش سوخته پا تا به سَرم مادر جان! شعر (ژولیده) گواهي دهد از غربت من دوست دارم که بیائي به بَرم مادر جان! ......... ژولیده نيشابوري........
مرثيهٔ اِمام جَواد عَلَيهِ الْسَّلام از من گرفته همسر من خورد و خواب را زهر جفا زجان ودلم برده تاب را وای از عناد دختر مأمون که از جفا مسموم کرد زاده خیر المئاب را تنها نه جان من که از این شعله سوختند جان رسول و فاطمه بوتراب را ای آنکه التهاب عطش را شنیده ای بنگر به عضو عضو من این التهاب را افکنده است شعله به جان من و هنوز ازمن کند دریغ ؛ یکی جرعه آب را من میکنم به العطش از او سؤال آب او می دهد به هلهله بر من جواب را یارب تو آگه یکه برای بقای دین بر جان خریدم این ستم بی حساب را جان می دهم به غربت و عطشان که خون من تضمین کند تداوم اسلام ناب را باشد زفیض دوستی ما اگر به حشر آسان کند خدا به مؤید حساب را ........سيّد رضا مؤيّد........
در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم ای تشنه ! دور از آب تو ماندی حسین هم پیرو جوان نداشت که یک نور واحدید در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی کند در روضه در کتاب ، تو ماندی حسین هم گودال و بام ، مرز قبول شهادتند راضی از انتخاب ، تو ماندی حسین هم شمشیر و زهر هردو جگر پاره می کنند دل خون و دل کباب ، تو ماندی حسین هم در روضه هی کرببلا جانگدازتر داغ از غم رباب ، تو ماندی حسین هم هرگز نمیرد آنکه از او زنده ایم ما پس با همین حساب ، تو ماندی حسین هم
علیه السلام مرغ بی بال و پر غمکده ی بغدادیم روضه و غصه و دردیم، غم و فریادیم قطره اشکیم که با آه رضا افتادیم سال ها با جگر پاره چنین سر دادیم: ما عزادار دل خون جوادیم همه با دل خون شده مجنون جوادیم همه عرش را غربت او یکسره غمناک کند رخت مشکی به تن پهنه ی افلاک کند گریه بر روضه ی او صاحب لولاک کند خواهری نیست که خون از لب او پاک کند این که پیچیده به خود تشنه و دور از وطن است خاک عالم به سرم گل پسر بوالحسن است مثل یک شمع کف حجره چکیدن سخت است وسط خانه ی خود زهر چشیدن سخت است از سوی همسر خود طعنه شنیدن سخت است پر خود را به روی خاک کشیدن سخت است نیست یک مرد کمی یاری مظلوم دهد قطره ای آب به این تشنه ی مغموم دهد بی وفا خواست که آقای مرا پیر کند غصه را در دل محزون شده تکثیر کند پسر فاطمه را کوچک و تحقیر کند خواست او را وسط حجره زمین گیر کند بی حیا بر جگر سوخته اش می خندید با کنیزان جلوی حجره ی او می رقصید پسر شاه خراسان جگرش می سوزد از غم زهر جفا چشم ترش می سوزد دست و پا می زند و بال و پرش می سوزد وسط حجره، تن شعله ورش می سوزد باورم نیست که این ها به کمک برخیزند آب را پیش نگاهش به زمین می ریزند گاهی از شرم کمی رحم و مدارا خوب است نگذارید تنش را به تماشا خوب است نکشیدش به سوی بام، همین جا خوب است چه کسی گفته قد و قامت رعنا خوب است؟! حمل او روی سر چند نفر، دردسر است تیزی پله و تنگی گذر، دردسر است خوبی بام به این است مصیبت نکشد بدنش زیر سم اسب مشقت نکشد نیزه و سنگ به پیشانی حضرت نکشد آخر روضه ی او کار به غارت نکشد تشنه جان داده ولی در بدنش سر دارد صحن این بام چه خوب است، کبوتر دارد شاه عالم به زمین خورده و بی حال شده پیکرش در ته گودال لگدمال شده بر سر پیرهنش صحبت و جنجال شده شمر با خنجر خود وارد گودال شده داشت با خنجر خود ضربه به آقا می زد ناگهان صوت فراگیر "بُنَیَّ" آمد ..........محمد_جواد_شیرازی ........
از صداي نفس نفس زدنت همسر ِ تو چقدر شاكي بود شده پيراهن ِ تنت تازه مثل آن چادري كه خاكي بود تا صدايِ غريبي ات نرسد با كنيزانِ خانه كف ميزد ناله اي از مدينه فاطمه و ناله اي حيدر از نجف ميزد و كنيزي كه آب آورد و تو به يادِ هلال افتادي همسرت كاسه را شكست و سپس تشنه مثل حسين جان دادي در ميانِ تمام معصومين در مقاتل مُوَرخان ديدند در عزاي حسين و تو تنها دشمنان كف زدند و رقصيدند پيكر تو ز ِ پشت بام افتاد ولي آقا به خون نشسته نشد به لبِ پلّه خورد لبهايت ولي دندان تو شكسته نشد چقَدَر خوب وقتِ تَدفينَت سهم ِ قبرت به جز گلاب نشد و از آن بهتر اينكه در يك طشت سَرَت آلوده يِ شراب نشد