🍁شیعه لر گلون فغانه ایلیاخ بیز آه و افغان
شهادت امام رضا (ع)
.
مرحوم دلریش
.
شیعه لر گلون فغانه ایلیاخ بیز آه و افغان
نوش ائدوب جام شهادت چونکه ضامن غریبان
.
.
هر کیم آغلیا غریبه اجری چوخ اولور جزاده
تاپشوروب اوزی بو مولا شیعه مجلس عزاده
یاد ائدون من غریبی سیز سالون او وقته یاده
اولمادی ئولنده هرکس آغلاسون منه عزیزان
.
.
گر یتوردی قتله هامون ظلمیله بو پیشوانی
صبح اولاندا عزتیلن گوتدیلر او مقتدانی
قوردی مجلس مصیبت ساخلادی اونا عزانی
دوشدی یادیمه بو غمدن یارب اول حسین عطشان
.
.
احترامیلن بو شاهی قویدیلار بلی مزاره
وورمامیشدی پکیرینه قاتلی ستمله یاره
قالمامیشدی گون ائوینده نعش پاکی پاره پاره
کسمه میشدی اللرینی ساربان نامسلمان
.
.
بو غریب ئولنده اوغلی آلدی باشینی دیز اوسته
یوزینی قویوب یوزینه قویدی گوزینی گوز اوسته
شیعه لر حسین ئولنده سالدی شمر دون یوز اوسته
کسدی باشینی قفادن کربلاده اولدی طوفان
.
.
اوچ گون اوچ گئجه یر اوسته قالدی پیکری او شاهین
آت چاپوبلا پیکرینده گور حیاسینی سپاهین
غسل وئردیلر رضایه، بو حسین بی پناهین
کربلا ایچره اولوبدور ظلم الیله غسلى آلقان
.
.
گر شهید اولوب بو مولا غارت اولمادی جلالی
یاندورور بیزی ئولونجه چون بونون غم و ملالی
اولمادی اسیر دشمن شامه گئتمدی عیالی
بزم عامه چکمه دیلر عترتینی قوم عدوان
.
.
چک عنان طبعی «دلریش» آغلوری الونده خامه
یازسان حشره دین بو محنت بول یتن دگول تمامه
توک سرشک لاله گونون آغلا بو غریب امامه
قسمت ایلسون سنه حق تا بو جمیله خراسان
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا قربون کبوترات☀️
کربلایی#محمد حسین پویانفر
+ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ
فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى،
الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً
زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً،
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
🍃امامرضایدلم 🌱✨
🥀آچ گوزون آی وفالی زینب 🥀
زبانحال حضرت امام حسن (ع)
🥀سبک_اصغریم_ای_شیرین_زبانیم
.
مرتضی اسکندری(ساعد زنجانی)
.
.
آچ گوزون آی وفالی زینب
ای باشی ماجرالی زینب
زهریدن یاندی قلب زاریم
قاسم اولدی عزالی زینب
.
آچ گوزون ، بوسلام آخردی باجی
سال یولا ، مجتبا مسافردی باجی
.
غریبم من غریبم من (٢)
.
.
.
.
.
زینبیم یاتما دور آماندی
قارداشون حالی چوخ یاماندی
طشته باخما گوزون فداسی
سر به سر لخته لخته قاندی
.
ای منیم ، نازنین نگاریم آغلاما
قالمیوب ، الده اختیاریم آغلاما
.
غریبم من غریبم من (٢)
.
.
.
.
.
ویر خبر قارداشیم حسینه
هادراسان تیز یتیش هرایه
همسریم ایله دی خیانت
ویردیلر زهر مجتبایه
.
قلبیمی ، تیر غصه بولدی گل حسین
مجتبی ، ظلم الیله ئولدی گل حسین
.
غریبم من غریبم من(٢)
.
.
.
.
.
جان سنون جان باجی حسینون
صبر ایله بو بلایه زینب
خوش سنون حالیوه یازیلدون
نهضت کربلایه زینب
.
کربلا ، اهل عشقه رضواندی باجی
قارداشیم ، سید شهیداندی باجی
.
غریبم من غریبم من (٢)
.
.
.
.
.
کربلایه منیمده زینب
وار ایکی یادگا ری اوغلوم
یاری ایله حسین یولوندا
ایله سون جان نثاری اوغلوم
.
قاسمون ، نعشی اوسته چوخ آغلا باجی
قیل کرم ، گوزلرون ئوزون باغلا باجی
.
غریبم من غریبم من (٢)
🍂جان ویرور پیغمبر اکرم شه ابرار ئولور
شهادت حضرت خاتم الانبیا (ص)
.
سبک_زینبم_جان_اوستیم…. سبک_یه_سوال_دارم … سبک_اذن_ویر_یارب_گله و ….
.
.
مرحوم غلامرضا اسماعیل پوران (هادی تبریزی)
.
جان ویرور پیغمبر اکرم شه ابرار ئولور
رهبر دنیای اسلام و دلِ افکار ئولور
.
.
جان ویرور بنیان گذار مکتب آزادگی
صاحب قانون دنیای جدید زندگی
ضدّ تبعیضات و خوی فطرت و درّندگی
مرد استقلال و ضدّ کفر و استعمار ئولور
.
.
ذورق حق ایمدی امواج خروشان اوسته دی
پیشوایِ مسلمینِ واقعی جان اوسته دی
نصف شب پروانه لر شمعی فروزان اوسته دی
چشمۀ فیض و بقا و مطلع الانوار ئولور
.
.
صاحب قرآن ئولور معناده قرآن آغلوری
زهره و مرّیخ و ماه و مهر و کیوان آغلوری
واقعاً افلاکیان و خاکیان قان آغلوری
باعث ایجاد کلّ ثابت و سیّار ئولور
.
.
هالۀ غم پرده کشدور عارض ماه اوستونه
یوز قویوبدور لشگر حسرت یدالله اوستونه
گرد مرگ غم قونوبدی هیبت الله اوستونه
اختیار حق گیدور چون احمد مختار ئولور
.
.
خوشه های خرمن گلزار پیغمبر سولوب
ابر نیسان تک کنار گلده بلبللر دولوب
باغبان گلشن عشقین حیاتی قورتولوب
گلستان و بوستان و گلشن و گلزار ئولور
.
.
دیدۀ پیغمبر اکرم باخور اطفالینه
فکر ایدور بیربیر تمام آینده و آمالینه
ناگهان ایلور نظاره کربلا گودالینه
قانینه غلطان گورور اؤز اوغلونی بی یار ئولور
.
.
🍃گریز 🍁قتلگاه
.
تشنه دور داغ قوملار اوستوندن فرات اوسته باخور
چشمه چشمه پیکریندن توپراق اوسته قان آخور
زلفینه زهرا او قانی خاک و خونیله یاخور
بیر مُعیّر عشق عیّاری تاپوب معیار ئولور
.
.
سرزمین کربلا گویا منای عشقدور
نالۀ نی دور اوجالمیش نینوای عشقدور
گلشن وحدت حریم باصفای عشقدور
آتشی بیر گل میان تیغه های عشقدور
.
.
شمع فانوس هدایت آز قالور خاموش اولا
اوخلار آلتدا سرّ حق پنهان و پرده پوش اولا
گل وجودی داشلار آلتیندا قالوب مفروش اولا
عهد و پیمان السته قان ایدور ایثار ئولور
.
.
پیکر عنقای قاف حقّ اولوبدی غرق خون
ذورق امّت قالوب دریا ایچینده واژگون
کاخ آزادی یر اوستونده قالوبدی سرخ گون
کاخ اولوبدی منهدم ظاهرده چون معمار ئولور
.
.
ایستور اولسون انبیا و اولیادن سرفراز
ایلوری هر لحظه ده معناده کسب امتیاز
قلبینون قانین یغوبدی ائتسون آب دستماز
صاحب خون خداوند حق دادار ئولور
.
.
ختم قیل هادی سوزون خوشدور یقیناً مجملی
فیضیوه شرکتدی «شوریّ» و «چرندابی» ، «علی»(1)
روح پاک هر وقتیده معناده حاضردور بلی
روح ئولمز ئولسه جسم و پیکر بی عار ئولور
.
(1) مرحوم شوری_تبریزی (صاحب کتاب زبدةالمصائب) از شاعران دربار امام حسین (ع) ، مرحوم «چرندابی» از نوحه خوانان تبریز و مرحوم مشهدی علی خرازی از حسینیان عزادار و هر سه از دوستان صمیمی مرحوم هادی تبریزی بودند.
.
.
🥀ذکر_مصیبت_معصوم_اول
.
5️⃣ مرثیّه علی (ع) و فاطمه (س) از فراق پیامبر (ص)
.
رحلت پیامبر (ص) برای همه مسلمین مخصوصاً بنی هاشم، بخصوص علی (ع) (1) و زهرا (س) بسیار جانگداز و جگر سو بود که نمی توان آن را وصف کرد.
از اشعار علی (ع) در سوگ پیامبر این بود:
.
اَلْموتُ لا والِداً یُبقِی وَلا وَلَداً
هذَا السَّبِیلُ الی اَنْ لا تَری اَحَداً
هذَا النَّبِیٌّ وَ لَم یَخْلُد لِاُمَتِهِ
لَوْخَلَّدَ الله خلقاً قبله خلدا
للموت فینا سهام غیر خاطئه
من فاته الیوم سهم لم یفته غداً
.
«مرگ، نه پدر را باقی می گذارد و نه فرزند را، و این موضوع همچنان ادامه دارد تا همه بمیرند و هیچکس باقی نماند.
.
مرگ، حتی پیامبر اسلام (ص) را برای امتش باقی نگذاشت، اگر خداوند قبل از او کسی را باقی می گذاشت، او را نیز باقی می گذاشت.
ناگزیر ما آماج تیرهای مرگ که خطا نمی روند هستیم، که اگر امروز تیر مرگ ما را هدف خود قرار ندهد، فردا ما را از یاد نمی برد». (2)
.
اندوه حضرت زهرا (س) از فراق پیامبر (ص) بسیار بود، او مرثیه می خواند و به گونه ای گریه می کرد که از گریه او در و دیوار اشک می ریخت. (3)
.
یکی از اشعار او در سوگ آن حضرت این اشعار است:
.
ماذا عَلی مَنْ شَمَّ تُرْبَهَ اَحْمَدٍ
اَنْ لا یَشُمَّ مَدَی الزَّمانِ غَوالِیاً
صُبَّتْ عَلیَّ مَصائبٌ لَوَْاَّنها
صُبَّتْ عَلَی الاَیامِ صِرْنَ لَیالیاً
.
«آنکس که بوی خوش تربت (خاک قبر) پیامبر (ص) را می بوید، اگر در زمان طولانی، بوی خوش دیگری نبوید چه خواهد شد؟ (یعنی تا آخر عمر، همین بوی خوش، او را کافی است و نیازی به بوی خوش دیگر ندارد).
.
آنچنان باران غم و اندوه بر جانم ریخته که اگر بر روزهای روشن می ریخت، آن روزها مانند شب، تیره و تاز می گردید». (4)
.
بجانم ریخته چندان غم و درد و مصیبتها
که گر بر روزها ریزند گردد تیره چون شبها
.
انس بن مالک می گوید: پس از دفن جنازه رسول خدا (ص) فاطمه (س) با من ملاقات کرد و با اندوهی فراوان فرمود: «ای انس!
کَیْفَ طابَتْ اَنْفُسُکُمْ اَنْ تَحثُوا عَلی وَجْهِ رَسُولّ اللهِ التُّرابَ.
.
«چگونه دل شما قبول کردکه خاک بر چهره نازنین پیامبر (ص) بریزید؟».
سپس با گریه گفت:
.
«ای پدر! آه پدرم! که دعوت حق را اجابت کرد، و خداوند او را نزد خود برد» (5)
.
و از اشعار حضرت زهرا (س) در کنار قبر پیامبر (ص) است:
.
نَفْسِی عَلی زَفَراتِها مَحْبُوسَهٌ
یا لَیْتَها خَرَجَت مَع الزَّفراتِ
لا خَیْرَ بَعْدَکَ فِی الحَیاهِ وَ اِنَّما
اَبْکی مَخافَهَ اَنْ تَطُولَ حَیاتِی
.
«پدر جان! جانم با آن همه غم و اندوه در سینه ام حبس شده، ای کاش با همان اندوهها از بدنم خارج می شد، پدر جان! بعد از تو هیچ خیر و نیکی در زندگی نیست، گریه می کنم از بیم آنکه (مبادا) بعد از تو زندگیم طولانی گردد» (6)
.
1- در این باره به نهج البلاغه خطبه 235 مراجعه گردد
2- انوار البهیه محدّث قمّی ص23
3- در این باره به قسمت آخر «بیت الاحزان» مراجعه شود.
4- بیت الاحزان ص140
5- کحل البصر ص203
6- بیت الاحزان ص94
🍂زمــزمــــه🍂
🥀شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)🥀
🎶سبک: ســـلام آقا....
سلام آقا. عزیز حضرت زهرا
حسن جانم. فدای غربتت آقا
حسن جانم
رو اسم تو . دارن سینه زنا غیرت
بااسم تو . بهم میریزه هرهیات
حسن جانم
حسن جانم . کی گفته بی کس و یاری
ببین آقا . توی دلها حرم داری
حسن جانم
همه میگن . توخیلی مادری هستی
پس از کوچه. یه عمره مشتت و بستی
حسن جانم
توی گوشت . صدای سیلی پیچیده
چی شد کوچه . چه تصویری چشات دیده
بایک سیلی . دوتا گوشواره افتاده
میگه مقتل. دوتایی تون و هل داده
حسن جانم
میگه مقتل . نمیدید چشمای مادر
میگه مقتل به دیوار خورده محکم سر
حسن جانم
یه کاری کرد. برای غیرتت بد شد
گذاشت نامرد. پاشو رو مادر و رد شد
حسن جانم
ببین حالا. یه تشتی روبروتونه
خون دلها. بجاتو روضه میخونه
حسن جانم
جگرپاره. بریز بیرون همه حرفات
میگن کوچه . چرا می لرزه دست و پات
حسن جانم
پیشه زینب . لبات غرقه به خون میشه
لب خونی . عذابه خواهرت میشه
حسن جانم
یه تشت اینجا.یه تشتم میبینه تو شام
یزیده مست . میده بر اهل بیت دشنام
حسن جانم
شراب میخورد. باچوبش روی لب میزد
شکست دندون . صدای فاطمه اومد
نبود عباس . ببینه محشری برپاست
یکی پاشد. زدخترها کنیزی خواست
حسن جانم
🥀سبک: زمینه
🎤مداح: مهدی_رسولی
🏴 شهادت_امام_حسن_مجتبی
چشم وا کرده شدم دست به دامان حسن
مادر افکند مرا در یم احسان حسن
روزی از دست علی خوردم و از خوان حسن
از همان روز شدم بی سر و سامان حسن
بر جبینم بنویسید مسلمان حسن
دل خود را سر هر بام ، هوایی نکنم
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنم
رو به هر قبله و هر قبله نمایی نکنم
پیش هر سفره که پهن است گدایی نکنم
نان هر سفره حرام است به جز نان حسن
چه مقامی و چه نامی ، چه مرامی دارد
چقدر لطف به بیمار جذامی دارد
خنده در پاسخ آن سائل شامی دارد
وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد
همه اینها غزلی هست به دیوان حسن
آنکه نامش شده احلی من عسل کیست ؟ حسن
آنکه بخشندگی اش گشته مثل کیست ؟ حسن
معنی حی علی خیر العمل کیست ؟ حسن
مرد نام آور پیکار جمل کیست ؟ حسن
شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن
ارث مظلومیت از غربت بابا دارد
قد خم ، سینه ی خون ، دیده ی دریا دارد
جگری سوخته از زخم زبان ها دارد
گر بگوییم غریب الغربا ، جا دارد
خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن
زهر آمد به سراغش، جگرش ریخت به هم
بس که پیچیده به خود ، موی سرش ریخت به هم
زینبش آمد و چشمان ترش ریخت به هم
همه ی خاطره ها در نظرش ریخت به هم
دل پریشان شده از موی پریشان حسن
چقدر سخت گذشته است به او در کوچه
چه مراعات نظیریست ، حسن ، در ، کوچه
باز هم خاطره ی گریه و مادر ، کوچه
قاتل جان حسن می شود آخر کوچه
کوچه عمریست که آورده به لب جان حسن
چشم نامرد به ناموس علی تا افتاد
وای بر من ، زد و بر صورت گل ، جا افتاد
ناگهان روی زمین حضرت زهرا افتاد
خواست تا پا بشود ، باز هم امّا افتاد
شعله ی آه کشد سینه ی سوزان حسن
شاعر : رضا تاجیک
@nohevarozechahardahmasomsoghandi